تاریخ مختصر علم
ویلیام باینم
ترجمه: ماندانا فرهادیان
علم حیرتانگیز است. از پهنای بیکران فضا برایمان میگوید و از ریزترین موجود زنده؛ از اندام انسان و از تاریخ سیارهمان. دانشمندان و دانشورزان، از سرِ شگفتی و حیرت، شروع کردند به بررسی و آزمایش و محاسبه و گاه به چنان کشفهای تکاندهنده و بهتآوری رسیدند که آدمیان، پس از آنها، با دنیا به طرز کاملاً جدیدی مواجه شدند. کتابی که در دست دارید داستانی است پرماجرا در خلال زمان و مکان از روزگاران کهن تا به امروز؛ تا تازهترین دستاوردهایی که انسان معاصر هنوز با آنها درگیر است. و در این روایت از زندگیِ دانشمندانی میگوید که بعضی نامآشنا و برخی ناشناساند. تاریخ مختصر علم شرحی است به زبانی ساده و شیرین از روند رشد علم درگذر قرنها.
دنیای شگفتانگیز آقای تامپکینز
گاموف متولد 1904 در شهر اودسا واقع در جمهوری اوکراین، یکی از بزرگترین فیزیکدانان عصر خود و از شاگردان نیلز بور فقید بوده است(در سالهای 1928-1929 و 1930-1931). گاموف در 1934 استاد فیزیک نظری دانشگاه جورج واشینگتن شد و با همکاری ادوارد تلر فیزیکدان آمریکایی نظریه"تباهی بتایی" را به ضابطه درآورد. در 1942 نظریه خود را درباره ساختار درونی ستارگان سرخ غول آسا اعلام کرد که گامی مهم در شناخت تحول همه ستارگان است.وی کارهای متفاوتی در زمینه سایر علوم از جمله زیست شیمی و .. انجام داده است.گاموف از1956 تا زمان مرگش(19 اوت 1968) مقام استادی فیزیک دانشگاه کلرادو را حفظ کرد.
زنان در علم (۵۰ پیشگام جسور که دنیا را تغییر دادند)
در پشت جلد این اثر آمده است:«آیا می توانید چند دانشمند برجستۀ زن را در رشته هایی مانند علوم، ریاضی، پزشکی و یا مهندسی نام ببرید؟
به نظر شما سهم زنان در پیشبرد علم چقدر است و چرا ما زنان دانشمند را کمتر می شناسیم؟»
یکی از زنانی که در این اثر از آن نام برده شده است«مریم میرزاخانی»نابغه ریاضی ایرانی است.
زندگی پنهان ذهن
چگونه در طی اولین روزهای زندگیمان به ایدهها شکل میدهیم؟ چگونه رؤیا میبینیم و تصور میکنیم؟
چرا احساسات و هیجانات خاصی داریم؟
مغزمان چگونه تغییر میکند و ما همراه با آن چگونه تغییر میکنیم؟
تصورمان چگونه در مورد خوب و منصف بودن خیلی زودتر از آنچه فکر میکنیم رشد میکند؟
زندگی پنهان ذهن از حوزههای فیزیک، ریاضیات، فلسفه، پزشکی، زیستشناسی، روانشناسی، مردمشناسی، زبانشناسی و همچنین آشپزی، شعبدهبازی، شطرنج، موسیقی، ادبیات و هنر بهره میگیرد تا نشان دهد که علوم اعصاب چگونه در زندگی بهخدمت ما در میآید، و عیان میکند که چگونه بیکرانگی نورونهای درون مغزمان نحوهٔ ادراک و احساس و استدلال و ارتباط ما را میسازند.
ماریانو سیگمان، دانشمند فیزیکخوانده، از چهرههای بینالمللیِ پیشرو در علوم اعصابِ شناختیِ یادگیری و تصمیمگیری است. او که بنیانگذار «آزمایشگاه علوم اعصاب یکپارچه» در دانشگاه بوئنوس آیرس است جوایز زیادی را از آن کرده است، از جمله: «جایزهٔ پیشرفت حرفهٔ مرزهای انسانی»، «جایزهٔ ملی فیزیک»، «جایزهٔ پژوهشگر جوان» از کولژ دو فرانس، «جایزهٔ تجزیه و تحلیل دادههای مقیاسپذیر آیبیام». او در سال ۲۰۱۶ به عضویت آکادمی پانتیفیکال علوم برگزیده شد.
اگر طبق آنچه امیلی دیکینسن نوشته «مغز عمیقتر از دریا باشد»، آنگاه کتاب ماریانو سیگمان راهنمایی است عالی بر ورطههای کشفناشدهٔ مغز. این کتابِ پرمغز و در عین حال مختصر، سرشار است از استعارههایی روشنگر. همراه این کتاب به سفری بس سرگرمکننده به ظرایف و عجایب ذهن انسان میرویم. در طی این سفر به بینشهایی در مورد مفاهیم ناآشنایی همچون «نبردهای ناآگاهانهٔ درونی»، «خوابهای واضح»، «مغزهای دوزبانه»، و «نوزادانی که ذهن را میخوانند» دست مییابیم. همراه با متفکرانی برجسته همچون چامسکی، تورینگ، روسو، افلاطون، سیگن و فروید برخی از نظرهایشان را در پرتو آزمایشهای هوشمندانهٔ سیگمان نظاره میکنیم. خواندن این کتاب از آغاز تا پایان بیاندازه لذتبخش است: کتابی علمی و هیجانانگیز و مجذوبکننده. -- استانیسلانس دوان، استاد روانشناسی تجربی در کولژ دو فرانس
ماریانو سیگمان ما را به سفری باشکوه میبرد؛ سفری که گسترهٔ فوقالعاده متنوعی از موضوعات را در بر میگیرد، موضوعاتی که عامهٔ مردم و متخصصان را به یک اندازه مجذوب خود میکند. -- و. س. راماچاندران، دانشمند برجستهٔ علوم اعصاب
مردی که زنش را با کلاه اشتباه می گرفت!
آلیور ساکس
ماندانا فرهادیان
الیور ساکس (به انگلیسی: Oliver Sacks) (زاده ۹ ژوئیهٔ ۱۹۳۳ - درگذشته ۳۰ اوت ۲۰۱۵ میلادی) پزشک، عصب شناس و نویسنده بریتانیایی بود. وی استاد عصب شناسی دانشکده پزشکی دانشگاه نیویورک بود. در سالهای ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۲ ساکس در دانشگاه کلمبیا در زمینه عصب شناسی و روانپزشکی تدریس کرد. یکی از مشهورترین آثار الیور ساکس، کتاب مردی که همسرش را با کلاهش اشتباه میگرفت بود که در سال ۱۹۸۵ منتشر شد.
در این کتاب حکایت افرادی آمده که گرفتاری ناهنجاریهای فکری و ادارکی باورنکردنی هستند، بیمارانی که خاطراتشان را از دست دادهاند و همراه آن بخش بزرگی از گذشتهشان را؛ بیمارانی که قادر به تشخیص افراد یا اجسام آشنا نیستند، دستها و پاهایشان برایشان بیگانه شده و حتی انسانهای عقب افتاده قلمداد شدهاند، اما در همین حال از استعدادهای هنری و ریاضیاتی ناشناخته و فوقالعاده برخوردارند. این داستانهای بینظیر هر چند به شکل باورنکردنی عجیب به نظر میرسند اما در روایت همدلانه دکتر ساکس عمیقاً دیده میشوند. کتاب مواجهه بیماران، نزدیکان آنها و پزشکان با مشکلات عصبشناختی است.