در حال نمایش یک نتیجه

نمایش 9 24 36

سفرنامه برادران شرلی در زمان شاه عباس کبیر

تومان

ترجمه آوانس

با مقدمه و توضیحات دکتر محبت آئین

سفرنامه «سر آنتوان شرلی» و «سر رابرت شرلی» انگلیسی از چنان اهمیتی برخوردار است که به عنوان یکی از مآخذ تاریخ صفویه مورد استناد قرار میگیرد.برادران شرلی در یکی از مقاطع حیاتی و حساس تاریخ کشورمان مقارن با سلطنت شاه عباس صفوی به ایران آمدند.در همین دوره است که شاهد سفرهای مکرر عوامل دول استعماری تحت عنوان سیاح و جهانگرد به ایران هستیم. «پادشاه(شاه عباس) آمد و سر آنتوان را با برادرش در آغوش گرفت و هر کدام را دو سه دفعه بوسید و دست آنتوان را گرفته قسم خورد که از این به بعد شما به منزله برادرخوانده من هستید و فی الواقع همیشه او را به این اسم میخواند...پس از چند ساعت جشن و عیش و نوش و تماشای چوگان و در ضمن استراحت پادشاه به من امر کرد که بر روی قالیچه گلدوزی بنشینم،آن وقت شراب خواسته و به سلامتی من باده نوشید و گفت نعل کفش یک نفر عیسوی در نظر من بر بهترین شخص عثمانی ترجیح دارد.» رابرت شرلی که در وقت ورود به ایران نزدیک به هیجده سال بیشتر نداشت،جوانی بود پرهیزکار و مؤدب و دلیر و صاحب عزم و با همین صفات پسندیده محبت شاه عباس را به خود جلب کرد و شاه عباس او را به فرماندهی دسته ای از سپاه ایران گماشت و به جنگ سپاه عثمانی فرستاد.رابرت شرلی در این مأموریت کمال شجاعت و صداقت را نشان داد و سه بار مجروح شد و به همین سبب شاه عباس به او تاج مخصوص قزلباش اعطا کرد و اجازه داد که لباس ایرانی بپوشد و با دختر یکی از بازرگانان چرکسی موسوم به اسماعیل خان که ترزیا نام داشت ازدواج کند. 🔹