آرزوهای بر باد رفته
آرزوهای بر باد رفته حماسهی تراژیک-کمیک سلطهی سرمایه بر ذهن و آفریدههای معنوی بشر است. تبدیل ادبیات به کالا، درونمایهی این رمان است و تحقق بسیار گستردهی این روند، تراژدی عام نسل پس از ناپلئون را درون چارچوبی اجتماعی جای میدهد. بالزاک این فرایند تبدیل ادبیات به کالا را با تمامی ابعاد و جوانبش ترسیم میکند: از تولید کاغذ گرفته تا باورها، اندیشهها و احساسات نویسندگان، همه و همه به کالا تبدیل میشوند و بالزاک نیز به ذکر کلی پیامدهای فکری و نظری این سلطهی سرمایهداری بسنده نمیکند بلکه در تمامی عرصهها فرایند واقعی سرمایهداریشدن را در تمام مراحل و با همهی خصوصیات و تعینهایش آشکار میسازد. لوکاچ
پیر دختر
اونوره دو بالزاک
محمدجعفر پوینده
این رمان تحلیل روانی درخشانی است: شخصیت مادموازل کورمون یکی از زندهترین شخصیتهای کمدی انسانی است. بالزاک این جا مسائل را ساده نمیکند، تحلیل روحیات بسیار دقیق و عمیق است. ولی پیردختر در عین حال یکی از موفقترین تصویرها از زندگانی شهرستانی است: شب نشینیها، هزاران دسیسه و زد و بند، سودجوییهای سیاسی و مالی، امتناع طبقات اجتماعی از معاشرت با یکدیگر، همه اینها با واقع بینی حیرت انگیز و دقت بینظیر وصف شده است.
آثار بالزاک آینهای از جامعه فرانسه روزگار اوست. او افراد هر طبقه اجتماعی، از اشراف فرهیخته گرفته تا دهقانان عامی را در کمدی انسانی خود جای میدهد و جنبههای گوناگون شخصیتی آنان را در معرض نمایش میگذارد. بهرهگیری او از شگرد ایجاد پیوند میان شخصیتها و تکرار حضور آنها در داستانهای مختلف موجب میشود تا در گسترش روانشناسی شخصیتهای منفرد توفیق یابد.رئالیسم عریان و بدبینی بالزاک به سرشت انسانی که در آثارش هویداست، او را زمینه ساز ایجاد جنبش ناتورالیسم در ادبیات فرانسه کردهاست. تأثیر او بر بسیاری از نویسندگان ناتورالیست از جمله امیل زولا کاملاً آشکار است. عوامل بسیاری در این بدبینی سهیم بودند، مثل دوران کودکی و اوضاع اجتماعی زمان او.