افسانه پدران ما
نويسنده: سورژ شالاندن
مترجم / مصحح: مرتضي كلانتريان
سورژ شالاندن، نويسندهي فرانسوي متولد 1952، پس از سيوچهار سال همكاري با ليبراسيون، روزنامهي مشهور پاريسي، در حال حاضر عضو هيئت تحريريهي كانارآنشنه، ديگر روزنامهي مشهور پاريسي، است. گزارشهاي او دربارهي ايرلند شمالي و محاكمهي كلوس باربي، جنايتكار جنگي فرانسوي، جايزهي آلبر لوندر را كه مشابه جايزهي پوليتزر است نصيب او كرد. وي چندين رمان دارد كه از بين آنها رمان دربارهي يك قول برندهي جايزهي مديسي، سومين جايزهي معتبر ادبي فرانسه، شده است. "... پدرم به هنگام خاكسپارياش، از هشت سال پيش مرده بود. حادثهي لوكاس او را بهكلي پريشان و بعد ضعيف كرده، سپس كشته بود. ميگفت سرطانِ اندوه دارد. در بيمارستان بستري شده بود. از آنجا بيرون آمده بود. ديگر نميخواست بلوزهاي سفيد را ببيند، آن بويِ سكوت را احساس كند، مايل نبود هيچ چيزي در دهان، هيچچيزي در كپلها، هيچ چيزي در رگهايش وارد كنند. ناخوش نبود، چيز ديگري بود: خسته بود. خسته از ما، خسته از گذشتهي خود، خسته از زندگي. در آوريل 1975 به خانه برگشت، بعد خوابيد...". (از متن كتاب)
بازگشت به کیلیبگز
سورژ شالاندن، نويسنده فرانسوي متولد 1952، پس از سيو چهار سال همكاري با ليبراسيون، روزنامه مشهور پارسي، در حال حاضر عضو هيئت تحريريه كانار آنشنه، ديگر روزنامه مشهور پارسي است گزارشهاي او درباره ايرلند شمالي و محاكمه كلوس باربي، جنايتكار جنگي فرانسوي، جايزه آلبرلوندر را كه مشابه جايزه پوليتزر است نصيب او كرد.