در حال نمایش یک نتیجه

نمایش 9 24 36

نظریه ای در باب عدالت

تومان

   جان رالز

   مرتضی نوری

نظریه ای در باب عدالت، اثر جان رالز، یکی از کتابهایی ست که آیندگان به واسطه اش زمانه ما را یاد خواهند کرد. به جرات میتوان گفت این کتاب مهمترین اثر فلسفه اخلاقی و سیاسی در سده بیستم است، اثری کلاسیک هم سنگ آثار ایمانوئل کانت و جان استوارت میل. رالز در این کتاب استدلال می کند که اصول صحیح در زمینه عدالت آنهایی ست که انسانهایی آزاد و عاقل، استقرار یافته در «وضعیت آغازین»، در پس پرده بی خبری، بر سرش توافق خواهند کرد: آنها در پس این پرده از جایگاه خود در جامعه، از طبقه، نژاد، یا جنسیت خویش، از استعدادها، هوش، و قوت بازوی خویش بی خبراند، و حتی نمی دانند په برداشتی از خیر، یا آرمان نهایی زندگی خود، دارند. وی بر این اساس دو اصل عدالت را برای توزیع آزادی ها و خیرهای اجتماعی و اقتصادی استنتاج می کند.
در سال ۱۹۷۵، برای نخستین ترجمه کتاب به زبان بیگانه- چاپ آلمان اثر- در نسخه اصلی بازنگری های عمده ای صورت گرفت. آن بازنگری ها، که به باور مولف در برگیرنده اصلاحات مهمی است در همه ترجمه های بعدی و سپس در سال ۱۹۹۹ در آخرین ویراست انگلیسی اثر گنجانده شد. ترجمه فارسی حاضر براساس همین نسخه است.

رولز در نظریهٔ عدالت می‌نویسد: «عدالت اولین فضیلت برای نهاد اجتماعی است، همچنان که حقیقت برای نظام تفکر». عدالت از نظر رولز مقدم بر خوشبختی است. خوشی و کامیابی آنگاه به‌عنوان یک ارزش مثبت تلقی می‌شود که عادلانه بودن آن محرز باشد. عدالت چارچوبی است که افراد مختلف در آن فرصت پی گرفتن آمال و ارزش‌های مورد نظر خود را پیدا می‌کنند.

دو اصل نظریهٔ بازبینی‌شدهٔ عدالت رولز بدین قرار است:

الف) هر شخصی نسبت به طرحی کاملاً کافی از آزادی‌های اساسی برابر که با طرح مشابهی از آزادی‌ها برای همگان همساز باشد، حق لغو ناشدنی یکسان دارد؛ ب) نابرابری‌های اجتماعی و اقتصادی به دو شرط قابل قبول هستند: ۱) باید مختص به مناصب و مقام‌هایی باشند که تحت شرایط برابری منصفانهٔ فرصت‌ها باب آن‌ها به روی همگان گشوده‌است. ۲) این نابرابری‌ها بابد بیشترین سود را برای محروم‌ترین اعضای جامعه داشته باشند (اصل تفاوت).

رولز عدالت را تبلور انصاف می‌داند و می‌گوید در وضع نخستین (original position)، که تا حدی مشابه مفهوم وضع طبیعی است، آدمیان می‌خواهند جامعهٔ مدنی تشکیل دهند و به‌ناچار روی اصولی معقول و منصفانه توافق می‌کنند. نقشی که این اصول در تفکیک حقوق، تکلیف‌ها و تقسیم مزایای اجتماعی برعهده می‌گیرد همان است که مفهوم عدالت نامیده می‌شود.