داستان من
نام نویسنده : مریلین مونرو
نام مترجم : معصومه عسکری
هالیوودی که من می شناختم،هالیوود بد شانسی بود و بدبختی.تقریبا هرکس را که می شناختم یا سو تغذیه داشت یا به فکر خودکشی بود.مثل یک بیت شعر بود آب آب همه جا آب امان از یک قطره در دهان ما نام نام آوازه اما یکی یک سلام هم به ما نمیکرد.
غذای مان در پیشخوان قهوه خانه های ارزان بود و جای مان در اتاق های انتظار ما زیباترین قبیله ی گدایانی بودیم که تازه شهری به خود دیده و تعدادمان هم کم نبود!پرندگان ملکه ی زیبایی،دختران دانشگاهی زرق و برق دار،و دختران پری سیمایی که خانه دار بودند،از همه جا در این شهر گرد هم آمده بودند. از شهرها و مزرعه ها از کارخانه ها مراکز رقص و آواز و آموزشگاه های هنرهای نمایشی و حالا در این بین یک نفر هم از یتیم خانه آمده بود.
و دور ورمان پر از گرگ بود نه از آن گرگ های بزرگ که داخل استودیوها نشسته اند.گرگ هایی کوچک آژانس های استعدادیابی بدون دفتر و مرکز دفترهای تبلیغاتی بی مشتری،واسطه هایی بدون ارتباط با مخاطبین یا مدیران،قهوه خانه ها و کافه های ارزان پر از مدیرانی بود که آماده ی بستن قرارداد بودند،فقط کافی بود ثبت نام کنی و شرط ثبت نام آن ها معمولا در تخت خواب میگذشت.
آخرین حضور برجسته مریلین مونرو در انظار عمومی به ۱۹ مه ۱۹۶۲ باز میگردد که او در مراسم جشن تولد جان اف. کندی در سالن مدیسون اسکوئر گاردن بر صحنه ظاهر شد و ترانه تولدت مبارک، آقای رئیسجمهور را در حضور رئیسجمهور اجرا کرد.
مرلین مونرو در تاریخ ۵ اوت ۱۹۶۲ میلادی، در کالیفرنیا درگذشت. علت مرگ وی، «مصرف بیش از حد داروی خوابآور» ذکر شد. دلیل رسمی مرگ وی «خودکشی» بر اثر «مصرف بیش از حد داروهای خوابآور و آرامبخش» اعلام شد، اما ادعاهای مبنی بر حصول یکتوطئه و مجموعه حوادث اسرارآمیزی که منجر به مرگ وی شد، همواره بحثبرانگیز بودهاست.
مریلین مونرو در ۸ اوت ۱۹۶۲ میلادی، در یکی از آرامگاههای مشهور شهر لسآنجلس، به نام گورستان وستوود به خاک سپرده شد. پلیس علت مرگ را میزان بالای نمک اسید باربیروتیک در بدن و بر اثر خودکشی اعلام کرد.
لویس بنر نویسنده کتاب ''شور و تضاد'' احتمال خودکشی او را کم میداند، چرا که میگوید او در فرم بسیار مناسبی بود و برنامههای مختلفی برای زندگی داشت. او معتقد است : «رابرت کندی برادر جان اف کندی و دادستان وقت عالی آمریکا با او رابطه پنهانی داشت. همسایهها و سرایدار اوائل بعد ازظهر روز پنجم اکتبر، رابرت کندی را در منزل مریلین دیدهاند.» بنر میگوید: «همه گزارشهای پلیس در عرض چند هفته مفقود شد. رابرت کندی با دپارتمان پلیس ارتباط داشت.»
نویسنده کتاب معتقد است که احتمالاً مافیا برای جلوگیری از افشای روابط پنهانی مرلین با جان اف. کندی رییس جمهور و رابرت اف. کندی برادر وی، مریلین را به قتل رساندهاند. البته این یکی از سناریوهای قتلی است که پس از پنج دهه در هالهای از ابهام فرو رفته است.
سرگذشت من
سینماگران بزرگی مانند بیلی وایلدر و جان هیوستن، که با مریلین مونرو کار کرده بودند، گفتهاند که او تنها جذاب و دلفریب نبود، بلکه به ویژه در ایفای نقشهای کمدی استعدادی کمنظیر داشت. آنچه تاکنون ناشناخته مانده بود، این است که مریلین مونرو دستی در نوشتن هم داشتهاست. او مجموعهای از یادداشتهای روزانه و حتی چند شعر از خود را به جا گذاشته که اکنون برای اولین بار به چاپ میرسد. مریلین مونرو از نادر ستارگان هالیوود بود که به کتاب و ادبیات علاقه داشت و مرتب به کتابفروشی سر میزد و کتاب میخرید.
او با آثار نویسندگان بزرگی مانند فیودور داستایفسکی، ساموئل بکت، جوزف کنراد، ارنست همینگوی و جان استاینبک آشنایی داشت و از سال ۱۹۵۶ تا سال ۱۹۶۱ همسر آرتور میلر، نمایشنامهنویس نامی آمریکا بود. مریلین مونرو از روی نیازی درونی و نه برای انتشار دست به قلم برده بود.
او این یادداشتها را عمدتاً از سال ۱۹۴۳ تا ۱۹۶۲ نوشتهاست، روی هر چیزی که دم دست او بودهاست: از دفتر یادداشت تا کاغذ مارکدار هتل یا دستمال رستوران؛ از دستور آشپزی گرفته تا یادداشتهایی دربارهٔ خودکشی. مریلین مونرو، برخلاف تصور همگان در نوشتههای خود زنی خویشتندار است. از همه چیز حرف میزند، احساسات نهانی، دردها و ترسهای خود را بیان میکند، اما از زندگی جنسی خود هیچ چیز نمیگوید.
یکی از شعرهای او دربارهٔ خودکشی با پریدن از روی پل بروکلین است. مونرو در این شعر گفته که این پل زیباتر از آن است که آدم خودش را از بالای آن پرت کند.