انتظار
خانم گورتی کیوموهندو (متولد 1962 ) اوگاندا، رماننویس و در عرصهی داخلی و بینالمللی فعال ادبی است. او با رمان انتظار، رمانی از جنگ نهانی اوگاندا، به شهرت بینالمللی و جوایزی دست یافته است و امروزه نیز بسیاری از ناقدان خواندن این رمان را توصیه میکنند. اوگاندا کشور نسبتاً کوچکی است در حاشیهی دریاچه ی ویکتوریا واقع در شرق میانهی افریقا که در 1984 تحت الحمایهی برتانیا شد و در 1962 به استقلال رسید.عیدی امین در 1971 حکومت میلتون اوبوته را برانداخت و هشت سال با خودکامگی بر کشور حکومت کرد. در 1979 رژیم او به همت آزادیخواهان و کمک تانزانیا سرنگون شد. داستان رمان انتظار در گیروداروجنگ و گریز سربازان امین در دهکدهای بر سر راه نیروهای آزادیخواه نوشته شده و از زبان دخترکی در آستانهی بلوغ روایت میشود.رمان به طور غیرمستقیم و با ایجاز و فشردگی تمام به آثار جنبی جنگ نگاهی اجمالی میاندازد و لطمات آن را بر زندگی مردم عادی بیخبر از همه جا مینمایاند.
پرنده خارزار
در افسانه ای آمده است که پرنده ای تنها یک بار در عمر خود می خواند و چنان شیرین می خواند که هیچ آفریده ای بر زمین به او نمی رسد. از همان دم که از لانۀ خود بیرون می آید در پی آن می شود که شاخه های پرخاری بیابد و تا آن را نیابد آرام نمی گیرد. آنگاه همچنانکه در میان شاخه های وحشی آواز سر می دهد بر درازترین و تیزترین خار می نشیند. و در حال مرگ، با آوازی که از نوای بلبلان و چکاوکان فراتر می رود رنج جان کندن را زیر پا می گذارد. آوازی آسمانی که به بهای جان او تمام می شود. همۀ عالم برای شنیدن آوازش بر جای خود میخکوب می شوند و خداوند در ملکوت آسمان لبخند می زند. آخر، تا رنجی گران نباشد گنجی گرانبها یافت نگردد … باری، آن افسانه چنین می گوید.
دفترهای مالده لائوریس بریگه
دفترهای مالده لائوریس بریگه در میان آثار منثور راینر ماریا ریلکه، به قولی پس از گوته و هاینه مهم ترین و بزرگ ترین شاعر آلمان و از شاعران نخبه ی دنیا، از اهمیت خاصی برخوردار است. در کمتر مجموعه یا گزیده ی اشعار یا ترجمه های گوناگون از آثار اوست که نامی از این دفتر نبرند یا قسمتی را نقل نکنند، زیرا عصاره و چکیده ی بینش او درباره ی شعر و شاعری، تئاتر و موسیقی، مرگ و زندگی و خلاصه همه ی جلوه های هستی، که در کتاب های شعر و نثر او دیده می شود، در این کتاب به اختصار و فشردگی تمام آمده است. درباره ی شباهت فضا و بعضی قسمت های این کتاب با بوف کور در جای دیگری نوشته ام و اشاره کرده ام. منابع فارسی نیز درباره ی تاثیر ریلکه و به ویژه کتاب حاضر بر صادق هدایت موجود است.
زن در ریگ روان
زن در ریگ روان (به ژاپنی: 砂の女، Suna no onna) نام رمانی اثر کوبو آبه است که در سال ۱۹۶۲ نوشته شدهاست. فیلمی نیز به همین نام با کارگردانی هیروشی تشیگاهارا از این داستان ساختهشدهاست. کوبو آبه به وسیلهٔ این رمان و فیلم شهرت جهانی یافت. این رمان اولین اثر وی بود که به انگلیسی ترجمه شد. قبل از دههٔ ۱۹۷۰ این کتاب به بیش از ۲۰ زبان زنده دنیا ترجمه شدهبود. این اثر وی یکی از مهمترین رمانهای ژاپن قبل از جنگ است.
این رمان کافکایی، تجربیات کابوس مانند یک معلم و حشرهشناس به نام نیکی جامپی را روایت میکند که توسط گروهی از افرادی که پایین یک تپه شنی بزرگ زندگی میکنند به اسارت گرفته شدهاست ...زیستن
کافکا در کرانه
نويسنده : هاروكی موراكامی
مترجم : مهدی غبرايی
این رمان داستان دو شخصیت متفاوت است که در موازات هم حرکت میکنند:کافکا که پسری ۱۵ سالهاست و به علت یک پیشگویی عجیب از خانه فرار میکند و آقای ناکاتا پیرمرد آرام و مهربان و عجیبی که به علت اتفاقی شگفتانگیز در بچگی دچار نوعی عقب ماندگی ذهنی شدهاست اما حاصل این حادثه به دست آوردن توانایی صحبت با گربه هاست!
بخشی از داستان به کافکا و زندگی او میپردازد و بخش دیگر به آقای ناکاتا. رمان در عین دو پارگی دارای وحدت مضمون است و تمام حوادث حتی کوچکترین و جزییترین آنها به هم مرتبط هستند. شاید چیزی که آثار موراکامی و به ویژه این رمان را جذاب میکند استفادهٔ نویسنده از عناصر فرهنگ بومی ژاپنی است. با خواندن این رمان در عین لذت بردن از پیشرفت داستان با عقاید و رسومی آشنا میشوید که مختص مردم ژاپن است و در درون آنها نهادینه شده: اعتقاد به پیشگویی و غیب بینی ِوجود دنیاهایی ورای دنیای ماِ حرکت بین گذشته و آینده و خاطراتی که هرگز کهنه نمیشوند و در موازات زندگی روزمرهٔ ما جریان دارند و... هزاران تابوی فرهنگی دیگر که به خوبی و در کمال هنرمندی در لا به لای داستان گنجانده شدهاند.
محمد قاسم زاده در نقدی که در نشریه جشن کتاب بر این اثر نوشتهاست، هاروکی موراکامی را پس از کاواباتا و کنزابورو اوئه سومین نام مطرح در ادبیات ژاپن، و کافکا در ساحل را حادثهای در ادبیات آسیا میداند.، و رمان را الهام گرفته از کمدی الهی دانته، در آمیزهای با اسطوره ادیپ شاه میبیند. او همچنین ناکاتا را نماد وجدان ژاپنی میداند.
مزدور
در اينجا، در اين بهار زيبا و ديرپا، ترسناكترين درام در حال اجرا بود؛ مردي را داشتند محاكمه ميكردند كه موضوع مرگ و حياتش در ميان بود و نه هر مردي، بلكه يكي از كساني كه در آن سالهاي عجيب، كينه و نفر همگان را برميانگيخت: يعني يك مزدور. شايد سرنوشت غمانگيز ما چنين بود كه جنگ اين همه از ما دور باشد، چون با تمام درندهخويي و پوچي جنگ، درگيري هر كسي در آن، نه تنها بدترين صفاتش را آشكار ميسازد، بلكه بهترين خصوصياتش را نيز ميپروراند و همينجاست كه همراه با بيرحمي ترحم و شفقت نيز به وجود ميآيد. در اينجا دشمن مردي تنها بود كه اصلا مرد نبود، بلكه پسربچه بدبخت و يتيمي بود كه هزاران مايل از خانه و كاشانه خود دور افتاده بود.
هزارتوی خواب و هراس
هزارتوى خواب و هراس در زمان آشوب هاى حاد سياسى در افغانستان می گذرد. در 1973 محمد داوودخان كودتايى ترتيب داد كه سلطنت مشروطه را برانداخت و جمهورى كوته عمر افغانستان (1978-1973) را بنا نهاد.
هرچند راوى هزارتوى خواب و هراس اشاره هاى اندكى به وضعيت سياسى كشورش می كند، سايه آن بر سراسر رمان گسترده است. همچنين فرض بر اين است كه خواننده قدرتمندى منهيات اجتماعى را از اين راه مى فهمد كه فرهاد دوپاره می شود از اينكه در خانهاى با زنى تنها مانده كه ديگر شوهرى ندارد و مهناز در تلاش است كه موهايش را از چهره پس بزند و صورتش ديده شود.