ابشالوم ابشالوم
اسبها و آدمها
حالا اين وسط آقام شده بود شواليه خودخواندهاي كه اين كار را نه براي منفعت شخصي بلكه به خاطر شرفش ميكرد و سگ كي باشم اگر بيخود بگويم كه هنوز معتقد نبودم اين شيوه موثري است و از ان آبي گرم ميشود. با همه پيوندهاي ويليام فاكنر (1898 - 1962) با اسب و سواركاري، او به قول خودش تا حد مرگ از اسب ميترسيد. حاصل اين كار علاقه توام با ترس شد داستانهايي كه درباره اسبها و تاثيرشان بر زندگي مردم يوكناپاتافا (سرزمين خيالي فاكنر) نوشت كه همگي اولين بار در كتاب اسبها و آدمها جمع شدهاند، به علاوه جستارهاي احمد اخوت درباره هر داستان، نحوه انتخابشان و همچنين تعقيب آدمهاي داستاني فاكنر در آثار گوناگونش.
برخیز ای موسی
حریم
خشم و هیاهو
نویسنده: ویلیام فاکنر
مترجم: بهمن شعلهور
خشم و هیاهو، چهارمین کتاب ویلیام فاکنر و اولین شاهکار ادبی اوست. این رمان، اثر موردعلاقه خود نویسنده نیز بوده و فاکنر آن را «درخشانترین شکست» خود توصیف کردهاست. داستان در چهار فصل و یک بخش ضمیمه بیان میشود: فصل اول، تاریخ ۴ آوریل ۱۹۲۸، فصل دوم ۲ ژوئن ۱۹۱۰، فصل سوم ۶ آوریل ۱۹۲۸، فصل چهارم ۸ آوریل ۱۹۲۸ و بخش ضمیمه که یک شجرهنامه تکمیلی راجع به خانواده کامپسون است و تا سال ۱۹۴۳ این خاندان را در بر میگیرد. خصوصیت تکنیکی برجستهٔ خشم و هیاهو استفاده از چهار نگاه مختلف در روایت فروپاشی خانوادهٔ کامپسون است. از ذهن ناتوان بنجی به ذهن وسواسی کونتین و سپس حرکت به ذهن متفاوت یا بیاندازه وسواسی جیسون و در آخر نیز به سوی دنیای عینی دیلسی. به این ترتیب حرکت خواننده را در این رمان، حرکتی از سادهلوحی و معصومیت به سوی روشنگری فزاینده مییابیم.
داستانهای یوکناپاتافا (مجموعه داستان)
ویلیام فاکنر
ترجمه: علی بهروزی
مجموعه داستان های ویلیام فاکنر مجموعه داستان کوتاهی از ویلیام فاکنر است که توسط Random House در سال 1950 منتشر شد. این مجموعه برنده جایزه ملی کتاب داستانی در سال 1951 شد. انتشار این مجموعه 42 داستانی با مجوز و نظارت خود فاکنر بود.
داستانهای انتخاب شده:
سپتامبر خشک
آن آفتاب لبه بام
کشش مرگبار
واش
برگ های سرخ
رکوئیم برای یک راهبه
نویسنده : ویلیام فاکنر
ترجمه : شاپور بهیان
اين رمان بعد از 20 سال از نوشتن رمان حريم (1931) و در ادامه آن نوشته شده است و ادامه ي ماجراهاي خانم تمپل دريك Temple Drake بعد از گذشت 8 سال از اتفاقات رمان حريم مي باشد.
ویلیام کاتبرت فاکنر (به انگلیسی: William Cuthbert Faulkner) (۱۸۹۷ - ۱۹۶۲) رماننویسآمریکایی و برندهٔ جایزه نوبل ادبیات بود. فاکنر در سبکهای گوناگون شامل رمان، داستان کوتاه، نمایشنامه، شعر و مقاله صاحب اثر است. شهرت او عمدتاً به خاطر رمانها و داستانهای کوتاهش است که بسیاری از آنها در شهر خیالی یوکناپاتافا (به انگلیسی: Yoknapatawpha County) اتفاق میافتد که فاکنر آن را بر اساس ناحیه لافایت (به انگلیسی: Lafayette)، که بیشتر زندگی خود را در آنجا سپری کرده بود، و ناحیه هالی اسپرینگز/مارشال (به انگلیسی:Holly Springs/Marshall) آفریدهاست.
فاکنر یکی از مهمترین نویسندگان ادبیات آمریکا و مشخصاً ادبیات جنوب آمریکاست. هرچند آثار فاکنر از ۱۹۱۹، و بیشترشان در دهههای بیست و سی، منتشر شده بود، تا هنگام دریافت جایزه نوبل در سال ۱۹۴۹ نسبتاً ناشناخته مانده بود. حکایت و رمان آخر او چپاولگران برنده جایزه پولیتزر داستان شدند. در سال ۱۹۹۸، مؤسسه کتابخانه نوین رمان خشم و هیاهوی او را ششمین کتاب در فهرست صد رمان برتر انگلیسی قرن بیستم قرار داد، رمان گوربهگور وروشنایی در ماه اوت هم در این فهرست قرار دارند. رمان آبشالوم، آبشالوم! او هم اغلب در فهرستهای مشابه گنجانده میشود. بیشتر کتابهای او توسط مترجمانی مانند صالح حسینی و نجف دریابندری به فارسی برگردانده شدهاند. او بزرگترین رماننویس آمریکایی بین دو جنگ جهانی شناخته میشود.
روشنایی در اوت
روشنایی ماه اوت عنوان کتاب ویلیام فاکنر است که در ژانر گوتیک جنوبی و با رویکرد مدرنیسم نوشته شده است. این کتاب یکی از آثار مشهور فاکنر است که نام آن تقریبا در تمامی لیستهایی که از رمانهای منتخب دنیا تهیه شده به چشم میخورد.
داستان کتاب روشنایی در اوت روایتی از زندگی و مرگ جو کریسمس یک دورگه آمریکایی است. شهر جفرسن یکی از شهرهای کوچک واقع شده در منطقه یوناپاتاوفا، محل رخ دادن داستان است. یوناپاتاوفا یک منطقه جغرافیایی داستانی ساخته ذهن فاکنر میباشد و داستان اکثر کتابهای فاکنر از جمله آبشالوم آبشالوم، گور به گور در این محل رخ میدهد.
جو کریسمس در داستان روشنایی ماه اوت به عنوان یک شخصیتی معرفی میشود که به دنبال پی بردن به حقیقت وجودی خود میباشد. همانند تمامی انسانهای دیگر، کریسمس به دنبال کسب دانش خودشناسی بود و مانند گمشدهای ارزشمند آن را جستجو میکرد و فاکنر این سفر برای یافتن خویش را به خوبی به تصویر کشیده است.
این کتاب روشهای مناسب و نامناسب جستجوی خویشتن را ارائه نموده، در بخشی از آن کریسمس از مشکلات خود فرار میکند و به دلیل کمبودهایش با دیگران خشونت میکند و در قسمتهای دیگر داستان شخصیتهایی مانند لین و بیرون کمبودهای خود را تحمل میکنند و از بار مسئولیتی که زندگی به آنها تحمیل میکند شانه خالی نمیکنند. همچنین هایتاور میآموزد که دستیابی به خودشناسی به هیچ وجه با فرار کردن از مشکلات به دست نمیآید و فرد باید برای کسب دانش در رابطه با خودش با مسائل و مشکلات روبرو شود.
کارآگاه دهکده
میس جینی و زنان دیگر
این مجموعه شامل هشت داستان است که شخصیت محوری همهی آنها زناناند. ویلیام فاکنر این زنان را با نگاهی به کاراکترهای تاثیرگذار زندگیاش خلق کرده است. از هشت زن این کتاب شش نفر به قول فاکنر زنانی از دست رفتهاند؛ آدمهایی شجاع و باشرف که میکوشند هر طور هست روی پای خود بایستند و حقشان را بگیرند.
همین طور که می میرم
ویلیام فاکنر
ترجمه: احمد اخوت
همین طور که می میرم (ترجمهشده به گوربهگور در فارسی) (به انگلیسی: As I Lay Dying) رمانی است اثر ویلیام فاکنر نویسنده شهیر آمریکایی و برنده جایزه نوبل ادبیات که نخستین بار در سال ۱۹۳۰ در آمریکا چاپ شد. عنوان کتاب برگرفته از کتاب ششم ادیسه اثر هومر است که در آن آگاممنون خطاب به اودوسئوس جمله عنوان کتاب یعنی «As I Lay Dying» را بهکار میبرد.