اعترافات یک مادر
با لایلا
همسر آلمانی
یک رمان تاریخی کاملاً گیرا و دلخراش جنگ جهانی دوم، الهام گرفته از وقایع واقعی.
نکته شگفتانگیز این است که تیم موشکی با نام رمز "Operation Paperclip" کار خارقالعادهای برای هر دو طرف انجام داد. این صحنه رمان «همسر آلمانی» اثر رماننویس استرالیایی کلی ریمر است. این بر اساس «پدر سفرهای فضایی»، دکتر ورنر فون براون است.
وقتی تو را از دست دادم
هرگز آرزو کردهاي که کاش فرصت داشتي کسي را دوباره براي اوّلين بار ملاقات کني؟
وقتي لئو و مولي يکديگر را ديدند و ازدواج کردند، عقيده داشتند که شکستناپذيرند. با هم ميتوانستند با دنيا بجنگند. امّا لئو، يک روزنامهنگار جنگ، زندگي شوريدهاي دارد و وقتي به سوي ناشناختهها گام برميدارد، تراژدي واقع ميشود و حافظهاش را از دست ميدهد. مولي براي کمک به او و پر کردن شکاف، ميشتابد و به زودي دوباره يکسره دل به عشق يکديگر ميسپارند.
مسأله اين است که مولي چيزي را پنهان ميکند، چيزي بزرگ. فداکاري زن نزد لئو، ظاهرسازي است. ازدواج لئو و مولي از مدّتها پيش از تصادف لئو، متزلزل بود.
مولي هر چقدر بيشتر به شوهرش نزديک ميشود، از بازيافتن حافظه او ترسانتر ميشود. همين که حافظه لئو ذرّهذرّه شروع به بازگشتن ميکند، آيا مولي مردي را که عاشقش است، براي بار دوم از دست خواهد داد؟
داستاني عاطفي و اندوهبار که ايمان شما را به نيروي عشق بازميگرداند.