در حال نمایش 3 نتیجه

نمایش 9 24 36

خدا حفظتان کند آقای رزواتر

تومان
   کورت ونه گات    محمد حسینی مقدم بي‌خيال همه آن نويسنده‌هاي با استعدادي كه بلدند خيلي قشنگ، يك لحظه خيلي قشنگ از زندگي خيلي كوتاه يك آدم را توصيف كنند؛ وقتي كه اين همه كهكشان وجود دارد كه از ازل توي اين دنيا بوده‌اند و ميليون‌ها ميليون موجود توي آنها هست و ميليون‌ها ميليون موجود قرار است كه توي آنها به دنيا بيايند و از دنيا برود. بي‌خيال همه آن نويسنده‌ها.

صبحانه قهرمانان

14,000 تومان
   کورت ونه گات    راضیه رحمانی نام داستان تراوت كه در مجله بند جوراب سياه چاپ شده بود (لوده رقاص) بود و مثل خيلي از داستان‌هاي ديگرش درباره شكستي حزن انگيز در برقراري ارتباط بود.توالي رويدادهاي داستان اين‌گونه بود، موجودي فضايي به نام زاگ سوار بر بشقاب پرنده به زمين آمد تا راز درمان سرطان و چگونگي پرهيز از جنگ را براي انسان فاش كند. زاگ اين اطلاعات را از سياره‌اي به نام مارگو آورد كه ساكنانش از نوعي پايكوبي و باد معده باهم ارتباط برقرار مي‌كنند. زاگ شباهنگام در كانتيكات فرود آمد. اما همين كه پايش را به زمين گذاشت، خانه‌اي را در حال سوختن ديد.به سرعت به سمت خانه رفت و براي اخطار به ساكنانش و آگاه كردنشان از خطري كه تهديدشان مي‌كرد شروع كرد به پايكوبي و استفاده از باد معداش. بزرگ خانواده با يك ضربه چوب گلف مغز زاگ را ريخت توي دهنش.