افسانه آغری
یاشار کمال، نویسندهٔ بلند آوازهٔ کرد، در میان خوانندگان ایرانی نامی آشناست. بیشتر رمانهای یاشار کمال به زبان فارسی ترجمه شده و مقبولیت خاص و عام، یافتهاست. آثار یاشار کمال اگر چه از متن سرزمین و جغرافیایی محدود و مشخصی برآمدهاند، اما ساختار و محتوایی جهانی دارند. رمان «اینجه ممد» او تا کنون به بیش از ۲۰ زبان منتشر شده و بارها به فیلم درآمدهاست.
اینجه ممد
اینجه ممد ؛اولین جلد از دوره رمان چهار جلدی یاشار کمال ، نویسنده ترک، که نخستین بار در ۱۹۵۵ به صورت پاورقی در روزنامه جمهوریت، چاپ استانبول، منتشر شد. این اثر جایزه اول رمان را دریافت کرد و در میان مردم نیز شهرت و موفقیت فراوان پیدا کرد. و این توجه مردم بعدها با انتشار مجلدات بعدی بیشتر شد. در جلگهای در دامنه های کوه توروس، در دهکدهای که همه زمینهای آن متعلق به آقا (ارباب) محلی است، نوجوانی ممد نام زندگی میکند که او را اینجه (قلمی) مینامند.
در جلگه ای در دامنه های کوه توروس، در دهکده ای که همه زمینهای آن متعلق به آقا (ارباب) محلی است، نوجوانی ممد نام زندگی می کند که او را اینجه (قلمی) مینامند. ارباب هرساله اجاره سنگینی از زمینها می گیرد و روستاییان را رها می کند که در فقر فجیعی زندگی کنند . نظام اجتماعی کهن با تسلط سرکوب و وحشت ادامه دارد.
ممد چندین بار فرار می کند و خدیجه را هم که عاشقش است اما ارباب برای برادرزاده خود درنظر گرفته است ، همراه می برد. وقتی دستگیرش می کنند، برادرزاده ارباب را می کشد و خود او را هم زخمی می کند. او که شهره خاص و عام شده است دیگر هیچ راهی ندارد جز اینکه بزند به کوه و یاغی شود ، ولی چون در برابر زورگویی و استبداد سردسته راهزانی که به آنها پیوسته عاصی شده است ، به زودی دسته خاص خود را تشکیل می دهد و طولی نمی کشد که ممد به راهزنی تبدیل می شود که مایه وحشت پولداران و محبوب بینوایان و محرومان است.
زمینه سیاسی آشفته انتشار اینجه ممد قسمتی از علل و اسباب آن را تشکیل می دهد. دموکراتها ، که از پنج سال پیش روی کار آمده اند ، دهکده های عقب مانده آناتولی را تسلیم سلطه خشونت آمیز طبقه سرمایه دار می کنند . روستائیان ، که سابقاً تحت استثمار خوانین بودند ، باز هم تحت تسلط تازه ای درمی آیند که همان قدر غیرانسانی است.
اینجه ممد
اینجه ممد داستان شورش دهقانزادهای است که در برابر زمینداران بزرگ بهپا میخیزد. یاشار کمال، که خود سالها از نزدیک شاهد استثمار و سرکوب دهقانها بود، میگفت که فکر نوشتن این رمان زمانی به ذهنش رسید که شاهد کشته شدن یک یاغی توسط ژاندارمها بود. «ممد» برگرفته از خاطرات یاشار کمال از داییاش بود که در آن زمان از یاغیهای معروف در شرق آناتولی، منطقهٔ قفقاز و ایران بهشمار میرفت.
این «رمان چهارگانه» بهترتیب در سالهای ۱۹۵۵، ۱۹۶۹، ۱۹۸۴، و ۱۹۸۷ منتشر شدهاند. اینجه ممد به بیش از ۴۰ زبان ترجمه شده و فیلمی هم بر اساس آن ساخته شدهاست.
اینجه ممد (شومیز)
اینجه ممد ؛اولین جلد از دوره رمان چهار جلدی یاشار کمال ، نویسنده ترک، که نخستین بار در ۱۹۵۵ به صورت پاورقی در روزنامه جمهوریت، چاپ استانبول، منتشر شد. این اثر جایزه اول رمان را دریافت کرد و در میان مردم نیز شهرت و موفقیت فراوان پیدا کرد. و این توجه مردم بعدها با انتشار مجلدات بعدی بیشتر شد. در جلگهای در دامنه های کوه توروس، در دهکدهای که همه زمینهای آن متعلق به آقا (ارباب) محلی است، نوجوانی ممد نام زندگی میکند که او را اینجه (قلمی) مینامند.
در جلگه ای در دامنه های کوه توروس، در دهکده ای که همه زمینهای آن متعلق به آقا (ارباب) محلی است، نوجوانی ممد نام زندگی می کند که او را اینجه (قلمی) مینامند. ارباب هرساله اجاره سنگینی از زمینها می گیرد و روستاییان را رها می کند که در فقر فجیعی زندگی کنند . نظام اجتماعی کهن با تسلط سرکوب و وحشت ادامه دارد.
ممد چندین بار فرار می کند و خدیجه را هم که عاشقش است اما ارباب برای برادرزاده خود درنظر گرفته است ، همراه می برد. وقتی دستگیرش می کنند، برادرزاده ارباب را می کشد و خود او را هم زخمی می کند. او که شهره خاص و عام شده است دیگر هیچ راهی ندارد جز اینکه بزند به کوه و یاغی شود ، ولی چون در برابر زورگویی و استبداد سردسته راهزانی که به آنها پیوسته عاصی شده است ، به زودی دسته خاص خود را تشکیل می دهد و طولی نمی کشد که ممد به راهزنی تبدیل می شود که مایه وحشت پولداران و محبوب بینوایان و محرومان است.
زمینه سیاسی آشفته انتشار اینجه ممد قسمتی از علل و اسباب آن را تشکیل می دهد. دموکراتها ، که از پنج سال پیش روی کار آمده اند ، دهکده های عقب مانده آناتولی را تسلیم سلطه خشونت آمیز طبقه سرمایه دار می کنند . روستائیان ، که سابقاً تحت استثمار خوانین بودند ، باز هم تحت تسلط تازه ای درمی آیند که همان قدر غیرانسانی است.
بگذار خارستان بسوزد (کتاب دوم اینجه ممد)
یاشار کمال نویسندهای است ضد سرمایهداری و ما به ازای فارسی رمان او را در زبان فارسی نیز محمود دولتآبادی در رمان رشکانگیز «کلیدر» خلق کرده است. یاشار کمال قلمی زیبا دارد که حتی از خلال ترجمه هم میتوان به قدرت او در داستانپردازی پی برد. قلم در دست کمال برای توصیف طبیعت و تجربههای زنده و پویای زندگی روان است و به مهار کشیده شده. یاشار کمال با نام اصلی کمال گوکچلی نامدارترین نویسنده معاصر ترکیه است. رمانهای او به دلیل قرابت او با فضای فرهنگی و مشابهتهای فرهنگی کشورمان لطف خاصی برای خواننده فارسی زبان دارد. رمانهای او را هر زمان و در هر شرایطی میتوان دست گرفت و خواند و از خواندن آنها لذت برد.
شاهین آناوارزا (کتاب سوم اینجه ممد)
نویسنده: یاشار کمال
مترجم: ایرج نوبخت
شبهای آبگیری در تابستان واقعاً شب های خاطره انگیزی هستند در تاریکی شب در بیابان در کنار باغ با یک چراغ فانوس که باد شعله های آن را تکان می دهد فکرهای خیلی عجیبی به ذهن آدم می رسد. شب در کنار آتش در بیابان دور از روستا در جایی که خانه ای نیست آدم انگار مدنیت دست و پا گیری که به قول روسو زنجیری شده است بر پایش ، به فراموشی سپرده و به شهری تعلق ندارد. نیم رخ افراد دور آتش گاهی روشن و گاهی تاریک می شود.صدای پای آب ، صدای چاه موتور، صدای سگ ها و چراغ هایی که از دور سوسو می زنند همگی انسان را تا بی نهایت خیال پیش می برند، تا بی نهایت بودن. آدم آنجا واقعا نمی داند چرا هست و چرا باید باشد.دید انسان وسیع می گردد انگار از بالا به مردم دنیا نگاه می کنی. چه قدر کارهای آنها و شتابشان به نظر مسخره می رسد. انگار زمان متوقف شده است... این کتاب در واقع جلد سوم رمان اینجه ممد میباشد.