استنلی کوبریک (یک زندگی نامه)
98,000 تومان
علی رضا پلاسید
استنلی کوبریک (به انگلیسی: Stanley Kubrick) (زادهٔ ۲۶ ژوئیهٔ ۱۹۲۸- درگذشته ۷ مارس ۱۹۹۹) کارگردان و تهیهکنندهٔ یهودیتبار آمریکایی بود. بیشتر فیلمهای کوبریک اقتباسات ادبی هستند. فیلمهای کوبریک معمولاً جنجالی و همینطور مورد ستایش منتقدان واقع شدهاند. کوبریک به دقیق بودن و به نمایش درآوردن همه جزئیات دقیق در فیلمهایش معروف بود. به همین علت روش او در فیلمسازی کند و طولانی بوده، تا آنجا که گاهی میان دو فیلم او سالها وقفه میافتادهاست. او در طول ۴۸ سال فعالیت در حیطه کارگردانی تنها ۱۳ فیلم بلند ساخت. سبکهای گوناگون فیلمهایش و انزوای او چه در روش فیلمسازی و چه در مورد شخصیت فردی وی، او را مشهور ساختهاست. استنلی کوبریک یکی از معدود کارگردانان کمالگرا در تاریخ سینما بهشمار میآید. کوبریک جزء معدود کارگردانهایی بود که همواره در انتخاب فیلمنامه ریسک میکرد. او فیلمهای خود را در ژانرهای گوناگونی میساخت.
وزن | 600 g |
---|
محصولات مرتبط
بعضی ها هیچ وقت نمی فهمن!
کورت توخولسکی (به آلمانی: Kurt Tucholsky) (زاده ۹ ژانویه ۱۸۹۰ - درگذشته ۲۱ دسامبر ۱۹۳۵) نویسنده و شاعر و روزنامهنگار آلمانی.
توخولسکی در آغاز آخرین دههٔ قرن نوزدهم، در آلمان، به دنیا آمد. روزنامهنگار و طنزنویس بود و عضو حزب سوسیالیست مستقل آلمان (او اس پ د). پس از به قدرت رسیدن هیتلر و حزب نازی در آلمان، گشتاپو به چند دلیل یهودی، روزنامهنگار، سوسیالیست و طنزپرداز بودن (که البته یکی از آن دلایل برای مرگ یا تبعید کافی بود)، تابعیت آلمانی او را لغو و به سوئد تبعیدش کردند. توخولسکی قبل از آن که شاهد جنگ جهانی دوم باشد، در نیمهٔ دههٔ چهارم قرن بیستم، بر اثر خوردن مقداری زیادی داروی ورونال در بیمارستانی در سوئد مرد و برخی معتقد هستند که او خودکشی کرده است. به افتخارش انجمن قلم سوئد بورس تحصیلیای ایجاد کرده است که هر ساله به نویسندگان یا ناشرانی که برای نشر آثارشان مورد خشونت قرار گرفتهاند اهدا میشود تا کنون فرج سرکوهی و ناصر زرافشان از ایران این جایزه را دریافت کردهاند.
ارباب زمان
نام نویسنده : میچ آلبوم
نام مترجم : مهرداد وثوقی
زمان همواره جزو مهم ترین عوامل زندگی بوده و نقش تعیین کننده ای داشته است. عمر انسان ها را نیز می توان بر بردار زمان نشان داد. حال اگر توانایی متوقف کردن زمان و عمر جاودان داشته باشید، چه می کنید؟ حاضرید زنده بمانید و عزیزترین کسانتان را از دست بدهید؟ تا چه حدی از جاودانگی عمرتان استفاده می کنید؟ اصلا آثا عمر مبتنی بر زمان است؟ کیفیتش مهم است یا کمیتش؟ چرا برخی از عمرشان سیر می شوند و برخی در تکاپوی عمر بیشترند؟ حق با کدامشان است؟
میچ آلبوم این بار در قالب داستانی زیبا و دلنشین، این پرسش ها و چالش های حاصل از آن را بررسی می کند.
دلیل دارد که خداوند روزهای زندگی انسان را محدود آفریده است.
چرا؟
تا قدر هر روزش را بداند.
مرگ تک فرزند دوم
بختیار علی
سردار محمدی
پرسش از بختیار علی در خصوص کتاب: از آفریدن قهرمانان داستانهایت و این که این شخصیت ها هنوز زنده هستند چه احساسی داری؟ در ورای این سوال سخنی از ساراماگو به ذهنم رسید که می گوید: «نویسندگان می توانند شخصیت های بیافرینند که از انسانهای معمولی عمر بیشتری داشته باشند»، آیا شخصیت محبوبی در داستان هایت وجود دارد که قرابتی با تو داشته باشد و احساس کنی که هنوز زنده است؟
برای من، شخصیت اشرف در رمان مرگ تک فرزند دوم زنده ترین شخصیتی است که تا حد زیادی به خود من شبیه است.
چرا؟
شاید تعبیر این امر کمی دشوار باشد، اشرف در وضعیت تک فرزندی زندگی می کند، من نیز تک فرزند بودم. تک فرزند پسر در میان تعداد زیادی از خواهران. کودکی خود را در میان تعدادی از خواهران به سر بردم. همچنین هر دوی ما در وضعیت نارضایتی از جهان به سر برده ایم. البته دلایل این عصیان و ناراحتی شاید متفاوت باشد، اما بر این باورم هر دوی ما در نوجوانی و کودکی خود دارای تجربه های مشترکی هستیم. مرگ تراژیک او شاید تصویری از مرگ کودکی من باشد. همان اندازه که مرگ اشرف مرگی سیاسی است و به دست عده ای از مردم و دوستانش کشته می شود، به همان اندازه شبیه به مرگ کودکی من است. درست است که من برادر نداشته ام. اما به نوعی میتوان مرگ اشرف را نماد و سمبل مرگ دوران کودکی دانست، که در آنجا بسیار به زندگی من شبیه است. (از مصاحبه با بختیار علی، در رادیو کردی، برنامه زایله)
عطش مبارزه (کتاب اول)
نام نویسنده : سوزان کالینز
نام مترجم : شبنم سعادت
«این داستان مرا چند شب متوالی بیدار نگه داشت، حتی بعد از تمام شدن کتاب، در رختخواب بیدار دراز می کشم و در موردش فکر می کنم... عطش مبارزه فوق العاده است.»
استفنی میر
«بهترین نوع یک داستان ماجرایی محشر، پرخشونت و پرهیجان... واقعا معرکه...»
«تقریبا عالی ترین داستان ماجراجویانه ای است که تاکنون خوانده ام.»
ریک ریوردین
«هیجان و دلهره ای مداوم... نمی توانستم از خواندنش دست بکشم.»
استیون کینگ
برنده شدن مشهورت می کند. باخت به معنای مرگ حتمی است.
در تصویری تاریک از آینده ی نزدیک، برنامه ی تلویزیونی واقعی و ترسناکی در حال رخ دادن است. دوازده پسر و دوازده دختر مجبورند در رویدادی زنده که «مسابقات عطش مبارزه» نامیده می شود، ظاهر شوند. تنهایک قانون وجود دارد: بکش یا کشته می شوی.
وقتی کتنیس اوردین شانزده ساله قدم پیش می گذارد تا جای خواهرش را در مسابقات بگیرد، آن را به چشم حکم مرگ می بیند. اما کتنیس قبلا نیز در شرق مرگ بوده است. برای کتنیس تلاش برای زنده ماندن عادتی همیشگی شده است...
غذا دعا عشق
الیزابت گیلبرت
ندا شادنظر
الیزابت گیلبرت (انگلیسی: Elizabeth Gilbert؛ ۱۸ ژوئیهٔ ۱۹۶۹)نویسنده، مقالهنویس، نویسنده داستان کوتاه، زندگی نامه نویس، رمان نویس و خاطره نویس اهل ایالات متحده آمریکا است. او به خاطر نوشتن کتاب خاطراتش، بخور، عبادت کن، عشق بورز شناخته شده است که از دسامبر ۲۰۱۰ به مدت ۱۹۹ هفته در فهرست کتب پرفروش نیويورک تایمز قرار داشت، و براساس آن فیلمی با همان نام در سال ۲۰۱۰ ساخته شد.
هتل لوزان
مولف: تیهری دانکور
مترجم: منیره اکبرپوران
در بخشی از رمان می خوانیم:
«... چند بار دیگر در خیابان پوانکاره به اینطرف و آنطرف رفتم، بعد، با قدمهایی محکم، و درحقیقت با اعتمادبهنفس و قاطعیتِ یک خوابگرد وارد هتلِ لوزان شدم و بهطرف پذیرش رفتم.
کارمند که مردی تقریباً سیساله بود یک نیمتنهی آبی ملوانی بهتن داشت که روی آن یک نشان خانوادگی دیده میشد.
- آقا؟
دو دستم را روی میز پذیرش گذاشتم و چند لحظه از نزدیک به او چشم دوختم، بدون اینکه چیزی بگویم، همانطور که آدم به چهرهی کسی زل بزند که مدتها است او را ندیده و تلاش میکند که او را بهخاطر بیاورد.
- آقا؟... بفرمایید...
صدای خودم را شنیدم:
- اتاق خالی دارید؟...»
زمانی که یک اثر هنری بودم
اریک امانوئل اشمیت
فرامرز ویسی و آسیه حیدری
کسی هرگز تصور کرده است که به یک شئ تبدیل شود؟ یا حتی شیئی ستایشبرانگیز؟ این قراردادی است که هنرمندی غریب با جوانی که بر لبهی ناامیدی گام میزند، می بندد.
اریک-امانوئل اشمیت، نویسنده و فیلسوف فرانسوی داستان را با صحنه ای شروع میکند که بهترین زمینه برای پذیرش وقایع بعدی را به خواننده می دهد، نویسنده به خوبی میداند که می خواهد مسیر فکری مخاطبش را به چه سمتی سوق بدهد :
همیشه در خودکشی هایم ناموفق بوده ام؛ همیشه، در همه چیز ناموفق بوده ام.بهتر بگویم، زندگی ام عین خودکشی هایم بوده است. آنچه درباره من وحشتناک و غمانگیز است، اشراف کامل من به موفق نبودنم است ...
آدام شخصیت ناشناس و بی نام و نشان کتاب، بعد از سه بار خودکشی ناموفق، خود را برفراز دره ای مییابد که تصمیم دارد یک بار برای همیشه خود را در قعر آن مدفون کند؛ اما در همین لحظه هنرمندی که خود را زئوس پترلاما معرفی میکند به او پیشنهاد میدهد که به جای مردن، یک شبانه روز به او بپیوندد و به پیشنهاد او بیاندیشد. زئوس پیشنهاد میکند که او را تبدیل به یک اثر هنری کند. انسان ناامیدی که به خاطر بی توجهی اطرافیان، و نیافتن هیچگونه جذابیت ظاهری و شخصیتی در خود، تصمیم به خودکشی گرفته است، از تبدیل شدن به یک اثر هنری استقبال می کند
زئوس گفت : دوست جوان من ! هرکدام از ما سه موجود هستیم، یک وجود شئی داریم که همان جسم ماست، یک وجود روحی که همان آگاهی ماست، و یک وجود کلامی یعنی همان چیزی که دیگران دربارهی ما می گویند. وجود اول یعنی جسم خارج از اختیار ماست، این ما نیستیم که انتخاب می کنیم قد کوتاه باشیم یا گوژپشت. بزرگ شویم یا نه، پیر شویم یا نشویم. مرگ و زندگی ما در دست خود ما نیست. وجود دوم که آگاهی ماست خیلی فریبنده و گولزننده است: یعنی ما فقط از آنچه که میدانیم وجود دارد آگاهیم. از آنچه که هستیم. می توان گفت که آگاهی قلمموی چسبناک سربهراهی نیست که بر واقعیت کشیده شود. تنها وجود سوم ماست که به ما اجازه می دهد در سرنوشتمان دخالت کنیم، به ما یک تئاتر، یک صحنه و طرفدارانی می دهد. ما دریافت ها و ادراکات دیگران را بر می انگیزیم. آن ها را انکار می کنیم و اراده می کنیم، حتی اگر شایستگی های اندکی داشته باشیم. آنچه دیگران می گویند، به وجود ما بستگی دارد. اگر ما نباشیم، آن ها چیزی ندارند که بگویند.
در ادامه داستان آدام، خرید و فروش شده و در نهایت سر از موزه ملی در می آورد. آنجاست که نویسنده تلاش می کند جایگاه انسان در هستی را بررسی کند. انسانی که در طول زمان هر روز بیشتر تبدیل به یه کالای نمایشی می شود، و به جای آنکه مانند هر موجود زنده ای، در برهه ای از زمان بیاید و برود و از زندگی اش لذت ببرد، در موزه تاریخ به نمایش گذاشته شده است. هنر انسان به جای آنکه در خدمت تعالی انسان باشد، او را به بردگی کشانده است.
پل سنلوئیسرِی
تورنتون وایلدر
پل سنلوئیسری رمانی است که باعث تثبیت تورنتون وایلدر در ادبیات امریکا شده است. این کتابِ برندهی جایزهی پولیتزر 1928 شکل و سبک روایی بسیار خاصی دارد و بیشتر به ادبیات امریکای لاتین نزدیک است. از طرفی این کتاب با درونمایهی فلسفیعرفانیاش قرابت کمنظیری با ادبیات و فرهنگ فارسی و شرقی هم دارد، بهطوریکه ردپای بسیاری از باورهای فرهنگی و دینی مشرقزمین را میتوان در آن دید و این موضوع شاید چندان عجیب نباشد وقتی در زندگینامهی نویسنده میخوانیم که وی بخشی از زندگیاش را در مشرقزمین گذرانده است...
خرده فرمایش های جناب پتر پانتر
کورت توخولسکی
علی عبداللهی
توخولسکی، روزنامه نگار، شاعر و نویسنده آلمانی، یکی از روزنامه نگاران هجو نویس و از مخالفان حزب نازی آلمان در قرن بیستم بود. هنگامی که این حزب در آلمان به قدرت رسید، توخولسکی به سوئد تبعید و تمام آثار او به دستور این حزب به آتش کشیده شد. آثار وی هماکنون از آثار مطرح ادبیات آلمان محسوب میشوند و جایزهای به نام او هر ساله در آلمان به نویسندگان برگزیده اهدا میشود.
«خرده فرمایشهای جناب پتر پانتر» دومین ترجمه فارسی از داستانهای توخولسکی و نخستين ترجمه از سرودههای این شاعر و نویسنده آلمانی است که به صورت کتاب به چاپ میرسد.
گودال پی
آندري پلاتونوف
مترجم: رادين پرهام
آندری پلاتونوویچ کلیمنتوف که از نام مستعار آندری پلاتونوف برای انتشار آثارش استفاده میکرد، در ۲۸ اوت سال ۱۸۹۹ در وورونژ به دنیا آمد. وی در هنگام انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ خیلی جوان بود، از سال ۱۹۲۰ به نوشتن روی آورد و به عنوان نویسندهای پرکار و جدی مجموعهای از اشعار، چندین داستان، و صدها مقاله نوشت. این مقالهها درباره ادبیات، هنر، زندگی فرهنگی، علوم، فلسفه، دین، آموزش، سیاست و جنگ داخلی، اقتصاد و روابط خارجی نوشته شده است. او سال ۱۹۲۰ نخستین کنگره نویسندگان پرولتر را در مسکو به راه انداخت و به حزب کمونیست اتحاد شوروی ملحق شد. از آن جا که تصور بر آن بود که آن زمان پرداختن به ادبیات ضرورت ندارد او به عنوان مهندس به سازندگی کشورش پرداخت، اما سال ۱۹۲۵ نخستین کتابش را درباره «شورش دریای سیاه» (Black Sea Revolt) منتشر کرد که از انتشارات رسمی حزب کمونیست بود. او سال بعد به نویسندگی بازگشت و به عنوان نویسنده حرفهای شروع به کار کرد و برای مجلهها به نوشتن داستان پرداخت. دو رمان اصلی او همین زمان یعنی بین سالهای ۱۹۲۶ و ۱۹۳۰ نوشته شد اما این دو رمان به دلیل نگاه انتقادی به شرایط موجود منتشر نشد.
پلاتونوف در ۹ داستان از ۲۰ کتابی که از او به جا مانده نظام شوروی را به انحراف از اهداف انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ متهم کرد. به زعم او نظام حاکم بر شوروی در زمان استالین «انگیزه پیشرفت، تلاش و حتی وطن دوستی» را از روسها گرفته بود و تنبلی را جایگزین سختکوشی کرده بود. او که خود کمونیست بود دو دوران استالین به عنوان عنصر «ضدانقلاب» شناخته شد و آثارش اجازه تا پس از مرگ استالین انتشار نیافتند.
هنرمندی از جهان شناور
کازوئو ایشیگورو (Kazuo Ishiguro) (زاده ۸ نوامبر ۱۹۵۴ در ناگازاکی) نویسندهٔ انگلیسی ژاپنیتبار است که خانوادهاش وقتی پنجساله بود به انگلستان مهاجرت کردند. ایشیگورو مدرک کارشناسی خود را در زبان انگلیسی و فلسفه از دانشگاه کنت در سال ۱۹۷۸ و مدرک کارشناسی ارشدش را در رشته نویسندگی خلاقانه در سال ۱۹۸۰ از دانشگاه انگلیای شرقی دریافت کردهاست. او یکی از شناختهشدهترین نویسندگان معاصر انگلستان است و در سال ۱۹۸۶ برای کتاب هنرمندی از جهان شناور برندهٔ جایزهٔ وایتبرِد و در سال ۱۹۸۹ برای کتاب بازماندهٔ روز برندهٔ جایزهٔ بوکر شد. از بین آثار او کتابهای وقتی یتیم بودیم و هرگز رهایم مکن نیز به فهرست نهایی جایزهٔ بوکر راه یافتند. در سال ۲۰۰۸، مجله تایمز او را در رده ۳۲ در بین ۵۰ نویسنده برتر انگلیسی از سال ۱۹۴۵ قرار دادهاست.
ایشیگورو در سال ۲۰۱۷ برنده جایزه نوبل ادبیات شد.رمانهای بازمانده روز و هرگز رهایم مکن او به صورت فیلم سینمایی درآمدهاند.
كازوئو ایشی گورو، نویسنده ژاپنی كه از كودكی در انگلستان زیسته است و از پنج سالگی ژاپن را به همراه والدینش ترك كرده هنوز بیشتر داستان هایش را در فضای ژاپن مینویسد. به قول خودش وقتی درباره ژاپن مینویسد انگار چیزی رمزگشایی میشود. شیوه روایت رمان سیال است. زمان معنای دقیقی در روایت ها ندارد و به گونه یی شناور است. راوی از سال ها پیش روایت میكند و بعد آن روایت را در زمان حال قضاوت میكند. رمان در سال های 48، 49 و 50 روایت میشود و گویی این زمان ها چندان معنای واقعی ندارند و راوی تنها در لحظاتی در این زمان ها به سر میبرد و پس از آن به زمان های گذشته سفر میكند، شاید بار حسرتی را هم كه بر دوش خواننده میگذارد به جهت همین سیر در گذشته داستان است. رمان با شگردهایی كه گویی دارد برای مخاطب به طور خصوصی چیزی را تعریف میكند یا آدرسی را میدهد توانسته خواننده را به فضایی دوستانه بكشاند تا از بار سنگین معنا های درونی رمان كمی بكاهد. اما رمان «هنرمندی از جهان شناور» رمانی است كه خواننده را در دل خود به جهان های شناوری فرا میخواند و ما همراه هنرمند راوی، جهان های شناور او را در سفرهایش به گذشته تجربه میكنیم.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.