صداهایی از چرنوبیل
30,000 تومان
نام نویسنده : سوتلانا آلکسیویچ
نام مترجم : نازلی اصغر زاده
سوتلانا الکسیویچ (روسی: Светлана Александровна Алексиевич؛ اوکراینی:Світлана Олександрівна Алексієвич; ۳۱ مهٔ ۱۹۴۸ در ایوانو-فرانکیفسک ) نویسنده وروزنامهنگار اهل بلاروس است. وی در سال ۲۰۱۵ برندهٔ جایزه نوبل ادبیات شد.آکادمی سوئد وی را بهدلیل روایات چندصدایی، که مظهر محنت و شجاعت در روزگار معاصر ماست، شایستهٔ جایزهٔ نوبل ادبیات دانستند. بدینترتیب، آکادمی سلطنتی نوبل سوئد سووتلانا الکسیویچ را برندهٔ نوبل ادبیات ۲۰۱۵ میلادی اعلام کرد. وی نخستین نویسندهٔ بلاروس است که موفق به دریافت این جایزه شدهاست.وی همچنین در سال ۲۰۱۳ برندهٔ جوایزی همچون جایزه صلح کتابفروشان آلمان و جایزه مدیسی شدهاست.
منتقدان، آثار ادبی او را سرشار از بازتاب روحیهٔ شهروندان روسیه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی میدانند.
کتاب صداهایی از چرنوبیل تاریخ شفاهی یک فاجعه دنیای پس از فاجعه ی چرنوبیل را روایت کند نه خود چرنوبیل را این کتاب میگوید انسان چگونه با واقعیت های نوینی که روی داده و جاری است اما هنوز برایش مفهوم نیست و ناشناخته مانده است کنار می آیدو بعد از فاجعه ی چرنوبیل دانش نوینی پیش رویش گشوده میشود که برای همه ی بشریت مفید است این انسان ها در حقیقت جنگ جهانی سوم را تجربه کرده اند…جنگ هسته ای…
مجموعه کتاب های این نویسنده یکی در پی دیگری تاریخ مستندند و روح انسان دوران شوروری و بعد از شوری را روایت میکنند و در هریک از کتابهایش در قالب نوینی ظاهر میشود و این جاست که سخنان پیامبر گونه ی لئوتولستوی نویسنده ی شهیر روس واقعیت پیدا میکند خود حیات بیش از آن شگفتی و جذابیت دارد که در پی خیال پردازی از آن باشیم سوتلانا میگوید بیشتر زوایای روح انسان در قالب هنر و ادبیات نمیگنجد.
نام انتشارات : مروارید
وزن | 438 گرم |
---|
محصولات مرتبط
آن بو
تکه پاره های من
جزیره کامینو
«ببين ايلين من اصلا براي اين كار آماده نيستم. آدم اشتباهي را پيدا كردي. خب؟ من دروغگوي افتضاحي هستم و در فريب دادن ديگران هم هيچ استعدادي ندارم. نميتوانم با لوليدن راه خودم را به زندگي بروس كيبل و نوئل بونت و باند ادبي كوچكشان باز كنم و با هر چيزي كه ممكن است ارزشمند باشد، بيرون بيايم.» «قبلا هم اين را گفتي. تو يك نويسندهاي كه براي چند ماه در كلبه خانوادگي در ساحل زندگي ميكني. سخت مشغول يك رمان هستي. اين داستان بينقصي است. مرسر، چون حقيقت دارد. شخصيت كاملي هم داري چون اصل هستي. اگر ما يك كلاهبردار ميخواستيم، الان با هم در حال صحبت نبوديم. آيا ترسيدهاي؟» «نه. نميدانم. بايد باشم؟»
جهل مقدس (زمان دین بدون فرهنگ)
اولیویه روآ
دکتر عبداله ناصری طاهری
اولیویه روآ، اسلامشناس فرانسوی شناخته شدهای است که با کتاب «شکست اسلام سیاسی» در ایران شناخته شد. در این کتاب بسیاری از مسائل منطقه مانند داعش را پیشبینی کرده بود.
کتاب «جهل مقدس» نوشته اولیویه، در اصل به زبان فرانسه تالیف شده که به انگلیسی و عربی نیز ترجمه شده است، کتابی که مولف را بسیار پرآوازهتر از قبل کرده است. جوهر اصلی کتاب اشکال بنیادگرایی است و در آغاز کتاب اشاره کرده که اشکال بنیادگرایی را با توجه به دنیای غرب بررسی کرده است. اگرچه مثالهای متعددی نیز از دنیای اسلام آورده و مشابهتهایی را بیان میکند و تطبیق میدهد.
اولیویه معتقد است که اشکال جدیدی از بنیادگرایی که در جهان مسیحیت و جهان اسلام شکل گرفته، شکلهایی هستند که به علم، فرهنگ، الهیات و مهمتر از همه به روند جهانی شدن و فرایند مدرنیزاسیون کاملا بیاعتنا هستند و در این رابطه بحث میکند که دین و جهانی شدن بر یکدیگر به عنوان یک واقعیت تاثیرگذارند.
ویژگی بنیادگرایان این است که میخواهند دین را از فرهنگ جامعه دور و آن را در تعبد صرف ایمانی خلاصه کنند که اولیویه معتقد است این خطر روزافزونی است و تعامل ضروری و بایسته دین و فرهنگ را نادیده میگیرند و در واقع سازگاری نداشتن میان این دو را بیان میکند و در اصل خصومت و دشمنی میان دین و فرهنگ را دامن میزند.
اولیویه معتقد است که هرچه ارتدوکستر باشیم و به تعبیری سخت اعتقادتر باشیم، کمتر میخواهیم بدانیم. در این شرایط است که روح دین در حد ایمان تعبدی و آیینهای مناسکی صرف تقلیل پیدا و تعصبهای دینی بروز و ظهور پیدا میکند. در روند بحث به این نتیجهگیری میرسد که تقلیل و کاهش دین به ایمان همان جهل مقدس است که عنوان کتاب را هم دربرمیگیرد.
اولیویه تاکید میکند که در این کتاب نمیخواهد از فلسفه و فرهنگ صرف صحبت کند، بلکه دغدغه اصلی تعامل دین با ساختارهای فرهنگی و اجتماعی در زندگی بشری است و به تفسیر سیر تحولات تاریخی این رویکرد را در دنیای غرب و مسیحیت بررسی میکند و نظری هم به دنیای اسلام دارد، زیرا زمانی که پایاننامه دکتریش را درباره افغانستان تالیف میکرد سالها در این کشور، همچنین هند و پاکستان سکونت کرد.
چه کسی از ویرجینیا وولف می ترسد؟
ادوارد آلبی
سیامک گلشیری
ادوارد فرانکلین آلبی (به انگلیسی: Edward Albee) (زاده ۱۲ مارس ۱۹۲۸-درگذشته ۱۶ سپتامبر ۲۰۱۶) نمایشنامه نویس شهیر آمریکایی و برنده ۳ جایزه پولیتزر بود. وی را که بیشتر به خاطر نگارش چه کسی از ویرجینیا وولف میترسد؟، داستان باغ وحش ورویای آمریکایی معروف است، وجدان بیدار آمریکا مینامیدند.کارهای اولیه او به شکلی گونهٔ آمریکایی تئاتر پوچی و تأثیر پذیرفته از افرادی چون ژان ژنه، ساموئل بکت واوژن یونسکو بود اما در واقع نمایشهای وی نقد جامعه آمریکا میباشند. نمایشنامه معروف چه کسی از ویرجینیا وولف میترسد؟ سوای اهمیتش در عرصه نمایش و سینما، به عنوان یک متن مرجع در دروس روانشناسی و علوم ارتباطات دانشگاههای جهان مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرد.
چه کسی از ویرجینیا وولف میترسد؟ (انگلیسی: Who's Afraid of Virginia Woolf?) نام نمایشنامهای از ادوارد آلبی نمایشنامهنویس آمریکایی است. این نمایشنامه داستان یک مهمانی شبانه را روایت میکند که در آن یک استاد دانشگاه میانسال با همسرش در حضور زن و شوهر جوانی دهن به دهن میشود و در جدال و جنگ بینشان، دروغهایی که آنها به هم گفتهاند آشکار میشود.
چه کسی از ویرجینیا وولف میترسد؟ (به انگلیسی: Who's Afraid of Virginia Woolf) فیلمی سیاه و سفید به کارگردانی مایک نیکولز است که در سال ۱۹۶۶ در شرکت آمریکایی برادران وارنر تهیه شد. این فیلم اقتباس از نمایشنامهای به همین نام نوشتهٔ ادوارد آلبی است.
فیلم با معرفی یک زن و شوهر، جرج (ریچارد برتون) و مارتا (الیزابت تیلور)، درحالیکه از یک میهمانی بازمیگردند، شروع میشود و خیلی زود درمییابیم که جورج، شوهری خسته و بهانهگیر از مارتای الکلی است. در آن میهمانی، مارتا زن و شوهر جوانی (جورج سگال و سندی دنیس) را دیرهنگام به خانه دعوت میکند تا ورودِ آنها (بهخصوص شوهر جوان و جذاب زن جوان) را به دانشگاه خوشآمد بگوید.
برخلاف روال معمول، که میزبان چهرهای گشاده در برابر میزبان دارد، جرج و مارتا رفتار پرتنشی در برابر میهمانان خود به نمایش میگذارند و برخلافِ آنان، زن و شوهر میهمان رفتاری عامهپسند و ظاهراً نقش زن و شوهر خوشبخت را بازی میکنند، و حال سؤال این است: آیا رفتار این زن و شوهر جوان، رفتاری متناقض به علت دیدن رفتار میزبانان خود است یا نه، جزئی از ساختار معمول زندگی آنهاست؟
این سؤالی است که فیلم در سه پرده با جستجوی عمیقِ این چهار شخصیت و بررسی علایق و رفتارشناسی این دو زوج درصدد پاسخ به آن است. آشنایی دو زوج، سازندهٔ پردهٔ اولِ فیلم است. پردهٔ دوم هنگامی است که زوجین به کابارهٔ خالی میروند و به بازی میپردازند، و پردهٔ سوم درگیری مارتا و جرج و تخیلاتِ آنها دربارهٔ پسرشان است. این فیلم یک کمدی سیاه از روابط پیچیده بین افراد است. گرچه در صحنههای مختلفی شاهد قهقهههای بلندی هستیم، ولی این خندهها هرگز بیننده را نمیخندانَد بلکه فقط او را به فکر فرومیبَرَد و تا حدی آزار میدهد.
صحنههای فیلم، در شب گرفته شدهاند و سایههای متعددی از شخصیتها و محیط اطراف در زیر نور مهتاب و نور چراغهای روشن محیط نشان داده میشود. دوربین در این فیلم، تماشاگرِ صِرف نیست. فیلمبرداری بهصورتی است که بیننده احساس میکند دوربین درون چشم این چهار شخصیت قرار دارد و هر وقت سَری میچرخد، دوربین با توانمندی صحنهٔ جلوی چشم را نشان میدهد. تمامی نکاتِ فوق بههمراه بازی توانمند الیزابت تیلور و ریچارد برتون، که بهترین بازی خود در یک فیلم را به نمایش گذاشتهاند ونمایشنامهٔ روانشناسانه و ظریف ادوارد آلبی دست به دست داده تا یکی از شاهکارهای کلاسیک سینما را ببینیم.
داستان خیاط (روایتی از عشق و انتقام)
زن جنگلی
شمسپاره
این کتاب شامل 65 مقاله است که الیف شافاک در فاصله سالهای 2010 تا 2012 در روزنامه خبر ترک منتشر کرده بود. این نوشتهها موضوعات متنوعی همچون ادبیات، هویت زن، تفاوتها و تبعیضهای جنسیتی، قومی و نژادی و غیره را در بر میگیرد.
همچنین شافاک در این کتاب بخشی از زندگی خصوصی خود را با خوانندگان در میان گذاشته و بهعنوان یک زن نویسنده چالشهای زندگی خانوادگی خود را به رشته تحریر در آورده است.
در بخشی از این کتاب میخوانیم: «نوشتن رمان تمام شد. سرم را از لاکم بیرون میآورم. به دنیای بیرون نگاه میکنم. فضای متشنج پیش از انتخابات است. روزنامهنگاران روزنامههای کاغذی و مجازی و سیاستمدارانی که باهم جروبحث میکنند. بحثهای سیاسیای که در میدانها جاری است... باز هم همه جا به هم خورده است.
در هر کشوری پیش از انتخابات اختلافات فکری و عقیدتی بروز میکند اما بیش از این موارد دنیایمان فرق میکند. ما باهم مثل موجودات فضایی برخورد میکنیم. به زبان موجوداتی حرف میزنیم که زیادی خشن و مردانهاند. صدایی درونم میگوید: «فرار کن. توی این جامعه انجام دادن کار هنری و ادبیات دشوار است.» دوست دارم به دنیای خیال برگردم. راستش دنیای خیال زیباتر و واقعیتر به نظر میرسد.»
قصرهای خشم
مارتین درسلر (داستان یک خیالپرداز آمریکایی)
استيون ميلهاوزر
سيروس قهرماني
مارتين درسلر برنده جايزه پوليتزر در سال 1997 است.
اين كتاب شرح سفر اكتشافي و سحرانگيز مارتين نوجوان است كه با كار در مغازه سيگارفروشي پدر آغاز ميشود و به ساختن هتلي غولآسا ميانجامد. جهان مارتين درسلر سرشار از شوق زندگي و رمز و راز است. او همراه با دو زن، يكي واقعي و پر جنب و جوش و ديگري اثيري و بيتفاوت، موفق ميشود آرزوهاي قلبياش را برآورده كند. آرزوهايي كه دست آخر در آنها مرز بين واقعيت و خيالپردازي، بلندپروازي و جنون مخدوش ميشود.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.