فال و تماشا
750,000 تومان
محمدعلی جمالزاده
ناشر: علم
چاپ: ۱۴۰۳
نوبت: ۳
جلد: شومیز
قطع: رقعی
صفحات: ۷۲۲
وزن | 900 گرم |
---|
محصولات مرتبط
اسطوره، رویا، راز
نویسنده: میرچا الیاده
مترجم: رویا منجم
بخشی از متن کتاب:
کارل گوستاو یونگ مبحثی با عنوان کهن الگو را برای اولین بار در روانکاوی عنوان نمود. او معتقد بود که بعضی از صورت ها به صورت ژنی تاریخی در ناخودآگاه جمعی ما به وجود می آید که ریشه در اعصار تاریخ بشری و شاید ماقبل تاریخی دارد که کهن الگوی زمین- مادر یکی از این کهن الگوها یا صورت های ازلی است چنان که الیاده در کتاب اسطوره، رویا، راز به صورت مفصل به مبحث زمین- مادر پرداخته است. او سخنان یک پیامبر سرخپوست آمریکایی به نام اسموهالا را چنین نقل می کند: پیامبرسرخپوست امریکایی، اسموهالا از قبیله ای اوماتیلا از بیل زدن خاک سرپیچی کرد و گفت: زخمی کردن، بریدن، پاره کردن و خراش دادن ما در مشترکمان با کار کشاورزی گناه است . و افزود: از من میخواهید زمین را زیر و رو کنیم؟ آیا باید چاقو به دست گیرم و در سینه ی مادرم فرو برم؟ اما سپس، هرگاه مرگم فرارسد، او دیگر مرا در آغوش نخواهد گرفت. به من میگویید زمین را زیر و رو کنم و سنگ ها را به دور افکنم. آیا باید گوشت او را ببرم تا به استخوانش رسم؟ در این صورت دیگر هرگز به بدن او راه نخواهم یافت تا دوباره زاده شوم. از من میخواهید علف و ذرت درو کنم و بفروشم، و مانند سفیدپوستان ثروتمند شوم، اما به چه جرئتی موهای مادرم را برداشت کنم؟ زاده شدن انسان از زمین، عقیدهای جهانی است. در بسیاری از زبانها، انسان "زمین زاده" نامیده میشود. عقیده بر این است که نوزادان از ژرفنای زمین، از غارها، مغاکها، شکافها و نیز مردابها و رودخانه ها می آیند.
امینه
نویسنده: مسعود بهنود
مسعود بهنود (زاده ۲۸ مرداد ماه ۱۳۲۵ در تهران) نویسنده، روزنامهنگار، بازیگر و فیلمساز ایرانی است. وی کارش را به عنوان روزنامهنگار از سال ۱۳۴۲ شروع کرد و آثاری در زمینهٔ سیاست و تاریخ معاصر ایران نگاشتهاست. بهنود بهعنوان یک روزنامهنگار در روزنامههای متفاوتی از جمله آیندگان و تهران مصور کار کردهاست. او بیش از ۲۰ روزنامه و مجله را بنیان نهادهاست که هیچ یک از آنها در حال حاضر منتشر نمیشوند. ازجمله فیلمهای او میتوان به حضور او به عنوان بازیگر و نویسنده در فیلم خانه عنکبوت اشاره کرد.
امینه پیش از آنکه داستان باشد، تاریخی است از دوران فروپاشی صفویه، و زمان کوتاه سلطنت نادرشاه افشار و کریم خان زند. و صد البته که تمام داستان نگاهی است به بانوانی که زمینه شکل گیری قاجاریه را فراهم آوردند و آن را دست به دست از خلال خونریزی ها، در بین خود برای مدت طولانی حفظ کردند. امینه تاثیر زنان باهوشی را نشان می دهد که از میان حرمسراهای شاهان قاجار برخاسته اند. اما اگر از عدم تطابق قصه با تاریخ بگذریم، در این کتاب درسهایی نهفته است. آنجا که امینه به اروپا میرود و تفاوت جایگاه زنان در جامعه اروپا را با جایگاه آنان در حرمسرای شاهی مقایسه میکند. آنجا که اعتقادات خرافی شاه سلطان حسین صفوی و اطرافیانش چگونه باعث استیلای افغانان بر ایران و عقبافتادگی کشور میشود. و تفاوت فرمانروایان و شاهانی که از مشاوران خوب بهره میبرند و آنها که خود را از آن محروم میسازند.
امینه در فرانسه داستان خونریزیهای محمود افغان در اصفهان را از زبان حیدر بیک برای ولتر تعریف میکند. او روایت میکند که حیدربیک در بین اجساد خونآلود خانوادهاش برای زنده ماندن خود را به مردن میزند. ولتر در عکس العمل به این داستان چند بار تکرار میکند: انتخاب مرگ برای گریز از مرگ! زنده باد زندگی. چه جمله زیبایی اگر دقیقتر به آن نگاه کنیم. اگر مرگ را فقط مرگ فیزیکی ندانیم. اگر در شرایط سخت امید را از دست ندهیم و مرگ را آرزو نکنیم، بلکه راه مبارزه با آن را جستجو کنیم. اگر صبر داشته باشیم. این چرخ زندگی است که میچرخد و هر طرف آن رنگی دارد.
بلبل
جوانان امروزي دوست دارند همه چيز را در مورد همه بدانند. آنها فكر ميكنند كه حرف زدن راجع به يك مشكل، به حل آن كمك ميكند. ولي من از نسلي آرامتر ميآيم. ما ارزش فراموش كردن را ميدانيم و وسوسه از نو آفريدن را. البته اخيرا خودم به مبارزه و گذشتهاي كه طي كردهام فكر ميكنم، و به كساني كه از دست دادهام. به نظر ميرسد كه انگار عزيزانم را جايي گم كردهام، شايد آنها را در جايي كه ديگر بدان تعلق ندارند، جا گذاشتهام و سپس آنقدر گيج و مغشوش شدهام كه نتوانستهام مسيرم را بازيابم....
تاریخ اجتماعی ایران باستان
موسی جوان
وی تحصیلات عالی خود را در تهران به پایان رسانید و موفق بهدریافت درجۀ دکترا در علوم قضایی از دانشکده حقوق پاریس شد. علاوه بر آن در محضر میرزامهدی آشتیانی خکمت آموخت و به زبانهای روسی ، انگلیسی ، فرانسه و عربی آشنایی پیدا کرد. جوان در دورههای یازدهم ، دوازدهم و سیزدهم نماینده مجلس بود. از آثار او: "افسانههای دینی در مصر قدیم"؛ "تاریخ اجتماعی ایران باستان"؛ "رد کتاب تصوف و رد حکمتالاشراق"؛ "مبانی حقوق".
چرا من مسیحی نیستم (و مقالاتی دیگر درباره دین و موضوعات مربوط به آن)
برتراند راسل
امیر سلطان زاده
برتراند راسل به عنوان یکی از مشهورترین فلاسفه بریتانیا در قرن بیستم شناخته میشود. شهرت وی بیش از دلایل فلسفی، به گستره فعالیتهای سیاسی و صلحطلبانه و اجتماعی او مربوط است. وی دین را به عنوان ابزاری در دست اهالی قدرت در دوران قرون وسطی میدید تا منویات توسعهطلبانه و جنگسالارانه خود را توجیه کنند. کتاب حاضر مجموعهای از چند مقاله و سخنرانی و مناظره است که در سال 1957 توسط پروفسور پل ادوارد جمعآوری شده است. این کتاب زیرنظر خود برتراند راسل گردآوری و به تأیید خود وی نیز رسیده است.
موضوعاتی که در این کتاب به آنها پرداخته شده است: فصل اول: چرا من مسیحی نیستم فصل دوم: آیا مذهب کمکهای مفیدی به تمدن نموده است؟ فصل سوم: اعتقاد من به چیست فصل چهارم: آیا ما بعد از مرگ زنده خواهیم بود؟ فصل پنجم: مذهب و علوم ماوراءطبیعت فصل ششم: شک کنندگان مذاهب پروتستان و کاتولیک فصل هفتم: زندگی در قرون وسطی فصل هشتم: سرنوشت توماس پین فصل نهم: مردم خوب فصل دهم: نسل جدید فصل یازدهم: اخلاق جنسی ما فصل دوازدهم: آزادی و دانشکدهها فصل سیزدهم: وجود خدا فصل چهاردهم: آیا مذهب می تواند مشکلات ما را بگشایددوستی با خداوند (گفتگویی نامتعارف)
این کتاب، گفتوگوی مردی است با خداوند که در طی آن به ارتباطی منحصر به فرد با خداوند، دست مییابد. او خاطرنشان میسازد که وظیفهی ماست که به خداوندجواب دهیم و گفتوگوی خاص خودمان را با او شروع کنیم و با شنیدن و پاسخ دادن، با پرسش و جواب، ارتباطمان با خدا تحکیم میشود. در خلال زمان، گفتوگویمان عمیق و به دوستی بدل میشود؛ ارتباطی صمیمیتر، غنیتر و کاملتر. در بخشی از این گفتوگوها آمده است: "من همیشه حضور دارم، در زندگی تو. اما هروقت کارهای زیر را انجام بدهی، حضور ما را بسیار آگاهانهتر حس خواهی کرد. وقتی از صمیم قلب، لبخند بزنی یا عشق بورزی یا آواز بخوانی یا برقصی یا بنویسی. این عالیترین شکل وجه بودن من است و هروقت تو این ویژگیها را بروز دهی، وجود مرا متجلی ساختهای. منظورم دقیقا همین است که میگویم. یعنی مرا از جلد خود بیرون کشیدهای. حقیقت این است که من همیشه در درون تو هستم و تو فقط در این گونه لحظات از وجود من آگاه میشوی".
سور بز
خورخه ماریو پدرو بارگاس یوسا (به اسپانیایی: Jorge Mario Pedro Vargas Llosa) (زادهٔ ۲۸ مارس ۱۹۳۶) داستاننویس، مقالهنویس، سیاستمدار و روزنامهنگار پرو است. یوسا یکی از مهمترین رماننویسان و مقالهنویسان معاصر آمریکای جنوبی و از معتبرترین نویسندگان نسل خود است. وی هم اکنون به دعوت دانشگاه پرینستون به عنوان استاد مهمان در این دانشگاه به تدریس مشغول است.
کتاب سور بز جنجال بزرگی به پا کرد زیرا در آن به زندگی رافایل لئونیداس تروخیو، دیکتاتور دومینیکن، پرداخته بود. در زندگی این موجود وحشی، فساد و خونخواری و جنون همهٔ رهبران دیکتاتور و چگونگی تبدیل انسان به اهریمن را نشان میدهد. این جنجالآفرینی از دنیای یوسا دور نیست. او کلمات را مینهای کاشته شدهای میداند که باید در ذهن یا اخلاق یا حافظهٔ خواننده منفجر شوند.
شیر سیاه
این كتاب با شیر سیاه و جوهر سفید نوشته شده ـ معجونی از قصهگویی، مادرانگی، عشق به سفر و افسردگی كه چند ماهی در دمای اتاق تقطیر شده است. الیف شافاك (الف شفق) نویسنده پیشرو تركیه با دنیا آمدن نخستین فرزندش گرفتار بحران روانی ژرفی میشود. طاعون احساس گناه و دلهره و اضطراب و سردرگمی درباره نقش تازه مادری به جانش میافتد و برای نخستین بار در زندگی دیگر نمیتواند دست به قلم ببرد. با فرو رفتن و غوطهوری در افسردگی شدید پس از زایمان، برای یافتن راه برونرفت از ناسازگاری میان مادرانگی و آفرینش هنری در جامعهای مردسالارانه، نگاهی به تجربههای دیگر نویسندگان برجسته زن در دنیا میاندازد، زنانی همچون سیلویا پلت؛ ویرجینیا وولف، سیمون دو بووار، و آلیس والكر. شیر سیاه با صداقت و راستگویی و شیوایی سوزاننده و طنز نامنتظره خود، كتابی اندیشهبرانگیز و برنده درباره ادبیات، مادرانگی و نیك بود معنوی است.
فلسفه در چند دقیقه
مارکوس ویکس
نوید اصلانی
در معرفی این کتاب در بخشی از مقدمهی آن میخوانید:
«شاید بهتر باشد که به فلسفه از منظر آنچه فلاسفه انجام میدهند نگاه کنیم – بیش از آنکه یک مطالعه باشد، یک فعالیت است – که هدف آن استفاده از توانمندی انسان در انجام تفکر منطقی برای پاسخگویی به سوالات بنیادی در خصوص این جهان و جایگاه ما در آن میباشد. شاید این تعریف برای حوزهی بسیار وسیع، تعریفی کلی داشته باشد، اما این تعریف شیوهای مناسب برای متمایز نمودن فلسفه از دیگر روشهایی است که قصد داریم تا با استفاده از آنها به دنیای اطراف خود معنا بخشیم. فلسفه در نهاییترین شکل خود ابزاری برای تفکر است: تفکر در مورد اینکه چرا هر چیزی آنگونه که هست میباشد، چگونه میتوانیم به بهترین شکل ممکن زندگی کنیم، چگونه میتوانیم در مورد آنچه میدانیم مطمئن شویم و علت و معنای وجودی ما چیست؟...»
کوری
ژوزه ساراماگو
مینو مشیری
ویراستار : محمدرضا جعفری
کوری (به پرتغالی: Ensaio sobre a Cegueira) رمانی از ژوزه ساراماگو که نخستین بار در سال ۱۹۹۵ منتشر شد. ساراماگو در این رمان از کوریِ آدمها سخن گفتهاست. در این رمان، هالهای سفیدرنگ بعد از کور شدن افراد مقابل چشمانشان ظاهر میشود. ساراماگو در این رمان از تلمیح استفاده کرده و با اشاره به نوشتههای قدیمی، اثرش را زیباتر و تأثیرگذارتر کردهاست.
ساراماگو در رمان کوری برای شخصیتها اسم انتخاب نکردهاست. با وجود این، پیچیدگی در رمان ایجاد نشده و خواننده بهراحتی میتواند با شخصیتهای رمان ارتباط ذهنی برقرار کند. ویژگی دیگر این رمان در بازگشتهای زمانی به گذشته و آینده در خیال شخصیتهای رمان است که به زیبایی و جذابیت آن افزودهاست.
«به مرد کوری بگویید: آزاد هستی؛ دری را که از دنیای خارج جدایش میکند باز کنید. بار دیگر به او میگوییم: آزادی، برو، و او نمیرود، همانجا وسط جاده با سایر همراهانش ایستاده، میترسند، نمیدانند کجا بروند. واقعیت این است که زندگی دریک هزارتوی منطقی، که توصیف تیمارستان است، قابل قیاس نیست با قدم بیرون گذاشتن از آن بدون مددِ یک دست راهنما یا قلادهٔ یک سگ راهنما برای ورود به هزارتوی شهری آشوبزده که حافظه نیز در آن به هیچ دردی نمیخورَد، چون حافظه قادر است یادآور تصاویر محلهها شود نه راههای رسیدن به آنها.»
ملاقات با مردمان برجسته
کتاب قالب خاطرات گورجیف در بارهٔ "مردمان برجستهٔ " گوناگونی را که او ملاقات کرده با شروع از پدرش به خود میگیرد. این افراد کشیش ارمنی پوگوسیان، دوستش سولوویو، شاهزاده لوبوودسکی، شاهزادهای روسی با علائق متافیزیکی و نه تن دیگر و یک سگ را دربرمیگیرد.
در جریان توصیف این شخصیتها گورجیف داستان آنها را در داستان سفرهای خودش میآورد و از این گذشته، به متنها یا استادان روحانی در سرزمینهای گوناگون (بیشتر در آسیای مرکزی) هم در میان داستان آنها اشاره میکند. گورجیف این گروه را «جویندگان حقیقت» مینامد.
بیشتر آنها در واقع حقیقت را در قالب سرنوشت معنوی مناسبی مییابند. فلسفهٔ متضمن این گفته که مردم در کل زندگی خود را در خواب سپری میکنند، نسبت به خود آگاه نیستند، و بنابراین مانند ماشین رفتار میکنند و تابع علتها و فشارهای بیرونی هستند. از این گذشته، یکی از ارزیابیهای اصلی این داستان بلند این است که مردمان دورانهای گذشته، نسبت به مردمان امروز در شرایط بیرونی مناسبتر و سطوح درونی عالیتری زندگی میکردند. به هماهنگیهای نهانی بسیار دیگری هم توجه یا اشاره میشود.
این ادعاهای در ستیز با باورهای نوین به عدهای الهام بخشید تا بپرسند این اثر تا چه اندازه زندگی نامهنویسی است. برای نمونه، گورجیف ادعا میکند که اول بار حماسهٔ گیلگمش را به صورت حماسهای شفاهی شنیده که پدرش از روی حافظه میخوانده، ادعا میکند که با انجمنهای گوناگون برادری از جمله انجمن برادری سارمونگ تماس یافته، نقشهٔ «پیش از شن مصر» را نسخهبرداری کرده و شاهد شمار زیادی معجزه ها و پدیدههای راز و رمزگرا بوده است. در حال حاضر گروهی راز و رمزگرا از افرادی که به شکلی آزاد با هم ارتباط دارند و به آنچه «کار» نامیده میشود و بخش عملی آموزههای گورجیف است میپردازند. به گونهای میتوان گفت که بسیاری از صحنهسازیها در کتاب ملاقات نمادین یا «داستانهایی آموزنده» است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.