به کوشش: محمود طلوعی
ناشر: علم
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: ۶۱۲
اندازه کتاب: وزیری گالینگور – سال انتشار: ۱۳۷۸ – دوره چاپ: ۱
کمیاب – کیفیت عالی
650,000 تومان
به کوشش محمود طلوعی
به کوشش: محمود طلوعی
ناشر: علم
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: ۶۱۲
اندازه کتاب: وزیری گالینگور – سال انتشار: ۱۳۷۸ – دوره چاپ: ۱
کمیاب – کیفیت عالی
وزن | 800 گرم |
---|
نویسنده: میرچا الیاده
مترجم: رویا منجم
بخشی از متن کتاب:
کارل گوستاو یونگ مبحثی با عنوان کهن الگو را برای اولین بار در روانکاوی عنوان نمود. او معتقد بود که بعضی از صورت ها به صورت ژنی تاریخی در ناخودآگاه جمعی ما به وجود می آید که ریشه در اعصار تاریخ بشری و شاید ماقبل تاریخی دارد که کهن الگوی زمین- مادر یکی از این کهن الگوها یا صورت های ازلی است چنان که الیاده در کتاب اسطوره، رویا، راز به صورت مفصل به مبحث زمین- مادر پرداخته است. او سخنان یک پیامبر سرخپوست آمریکایی به نام اسموهالا را چنین نقل می کند: پیامبرسرخپوست امریکایی، اسموهالا از قبیله ای اوماتیلا از بیل زدن خاک سرپیچی کرد و گفت: زخمی کردن، بریدن، پاره کردن و خراش دادن ما در مشترکمان با کار کشاورزی گناه است . و افزود: از من میخواهید زمین را زیر و رو کنیم؟ آیا باید چاقو به دست گیرم و در سینه ی مادرم فرو برم؟ اما سپس، هرگاه مرگم فرارسد، او دیگر مرا در آغوش نخواهد گرفت. به من میگویید زمین را زیر و رو کنم و سنگ ها را به دور افکنم. آیا باید گوشت او را ببرم تا به استخوانش رسم؟ در این صورت دیگر هرگز به بدن او راه نخواهم یافت تا دوباره زاده شوم. از من میخواهید علف و ذرت درو کنم و بفروشم، و مانند سفیدپوستان ثروتمند شوم، اما به چه جرئتی موهای مادرم را برداشت کنم؟ زاده شدن انسان از زمین، عقیدهای جهانی است. در بسیاری از زبانها، انسان "زمین زاده" نامیده میشود. عقیده بر این است که نوزادان از ژرفنای زمین، از غارها، مغاکها، شکافها و نیز مردابها و رودخانه ها می آیند.
نویسنده: مسعود بهنود
مسعود بهنود (زاده ۲۸ مرداد ماه ۱۳۲۵ در تهران) نویسنده، روزنامهنگار، بازیگر و فیلمساز ایرانی است. وی کارش را به عنوان روزنامهنگار از سال ۱۳۴۲ شروع کرد و آثاری در زمینهٔ سیاست و تاریخ معاصر ایران نگاشتهاست. بهنود بهعنوان یک روزنامهنگار در روزنامههای متفاوتی از جمله آیندگان و تهران مصور کار کردهاست. او بیش از ۲۰ روزنامه و مجله را بنیان نهادهاست که هیچ یک از آنها در حال حاضر منتشر نمیشوند. ازجمله فیلمهای او میتوان به حضور او به عنوان بازیگر و نویسنده در فیلم خانه عنکبوت اشاره کرد.
امینه پیش از آنکه داستان باشد، تاریخی است از دوران فروپاشی صفویه، و زمان کوتاه سلطنت نادرشاه افشار و کریم خان زند. و صد البته که تمام داستان نگاهی است به بانوانی که زمینه شکل گیری قاجاریه را فراهم آوردند و آن را دست به دست از خلال خونریزی ها، در بین خود برای مدت طولانی حفظ کردند. امینه تاثیر زنان باهوشی را نشان می دهد که از میان حرمسراهای شاهان قاجار برخاسته اند. اما اگر از عدم تطابق قصه با تاریخ بگذریم، در این کتاب درسهایی نهفته است. آنجا که امینه به اروپا میرود و تفاوت جایگاه زنان در جامعه اروپا را با جایگاه آنان در حرمسرای شاهی مقایسه میکند. آنجا که اعتقادات خرافی شاه سلطان حسین صفوی و اطرافیانش چگونه باعث استیلای افغانان بر ایران و عقبافتادگی کشور میشود. و تفاوت فرمانروایان و شاهانی که از مشاوران خوب بهره میبرند و آنها که خود را از آن محروم میسازند.
امینه در فرانسه داستان خونریزیهای محمود افغان در اصفهان را از زبان حیدر بیک برای ولتر تعریف میکند. او روایت میکند که حیدربیک در بین اجساد خونآلود خانوادهاش برای زنده ماندن خود را به مردن میزند. ولتر در عکس العمل به این داستان چند بار تکرار میکند: انتخاب مرگ برای گریز از مرگ! زنده باد زندگی. چه جمله زیبایی اگر دقیقتر به آن نگاه کنیم. اگر مرگ را فقط مرگ فیزیکی ندانیم. اگر در شرایط سخت امید را از دست ندهیم و مرگ را آرزو نکنیم، بلکه راه مبارزه با آن را جستجو کنیم. اگر صبر داشته باشیم. این چرخ زندگی است که میچرخد و هر طرف آن رنگی دارد.
در این کتاب, مولف کوشیده است در خلال شرح زندگی 'حسن پیرنیا مشیرالدوله' ـ یکی از دولتمردان عصر مشروطیت ـ در حقیقت پنجاه سال تلاش ملت ایران برای دریافت آزادی و مشروطیت را بازگو نماید. ...'این شرح احوال بهانهای بود برای بررسی سی چهل سال از تاریخ معاصر ایران.... اما حسن پیرنیا, مشیرالدوله بعدی و برادرش حسین موتمن الملک, بچههایی هستند که با پدر اختلاف سلیقه دارند, قائل به آزادی هستند, زبان خارجه میدانند, دنیا را دیدهاند, با قانون سر و کار دارند... و بالاخره تا آن جا پیش میروند که لفظ کنتی توسیون را در مورد قانون اساسی به کار میبرند و فرمان مشروطه را برای متحصنین و درحضور جمع به صدای بلند میخوانند و در واقع فرمان مشروطه از دهان بچههای صدر اعظم استبداد [نصرالله خان مشیرالدوله] خارج میشود و در جامعه پراکنده میشود'... این کتاب با تصاویر رجال سیاسی دوره مشروطه همراه است.
این کتاب، گفتوگوی مردی است با خداوند که در طی آن به ارتباطی منحصر به فرد با خداوند، دست مییابد. او خاطرنشان میسازد که وظیفهی ماست که به خداوندجواب دهیم و گفتوگوی خاص خودمان را با او شروع کنیم و با شنیدن و پاسخ دادن، با پرسش و جواب، ارتباطمان با خدا تحکیم میشود. در خلال زمان، گفتوگویمان عمیق و به دوستی بدل میشود؛ ارتباطی صمیمیتر، غنیتر و کاملتر. در بخشی از این گفتوگوها آمده است: "من همیشه حضور دارم، در زندگی تو. اما هروقت کارهای زیر را انجام بدهی، حضور ما را بسیار آگاهانهتر حس خواهی کرد. وقتی از صمیم قلب، لبخند بزنی یا عشق بورزی یا آواز بخوانی یا برقصی یا بنویسی. این عالیترین شکل وجه بودن من است و هروقت تو این ویژگیها را بروز دهی، وجود مرا متجلی ساختهای. منظورم دقیقا همین است که میگویم. یعنی مرا از جلد خود بیرون کشیدهای. حقیقت این است که من همیشه در درون تو هستم و تو فقط در این گونه لحظات از وجود من آگاه میشوی".
دوشن گیمن
ترجمه: رویا منجم
بررسي دايرة المعارف مآب پيام زرتشت.
باورهاي امروزي و اعمال آييني كه عموما براي پارسيان عامي ناآشناست.
زروانیان در مقایل ثنویت (Dualism) اصیل زرتشتی ، یعنی اعتقاد به وجود ازلی دو بنیان جداگانه و متضاد هستی : 1 ـ هرمزد ، 2 ـ اهریمن ، به تثلیث باورمند بودند و عقیده داشتند که « هرمزد » و « اهریمن » برادراند. پدری بنام « زروان » دارند که او خدای نامخلوق وازلی است واراده او فوق همۀ ایزدان و کائینات است.
همچنان زروانیان معتقد به زهد و تقوا ، پاکیزه نفسی و دنیا گریزی و تقدیرگرایی و جبرباوری بودند . کیهان شناسی واسطوره های دینی زروانیان نیز ماهیت بسیار پیجیده و خیال پردازانه دارد . واین اندیشه ها تأثیرات بس شگرف در میان اسطوره های اقوام مختلف جهان داشته است .
میترائیسم مِهر پرستی یا آیین مهر یا میترائیسم، آیینی راز آمیز بود که بر پایه پرستش مهر (میترا) ایزد ایران باستان و خدای خورشید، عدالت، پیمان و جنگ، در دوران پیش از آیین زرتشت بنیان نهاده شد.
عطر: قصه یک آدمکش رمانی است که پاتریک زوسکیند نویسنده آلمانی آن را در سال ۱۹۸۵ منتشر کرده است. این کتاب به ۴۵ زبان مختلف ترجمه شده و بیش از ۱۵ میلیون جلد از آن در جهان فروخته شده است. براساس داستان این کتاب، درسال ۲۰۰۶ فیلم قصه یک آدمکش به کارگردانی تام تیکور ساخته شد.
داستان در فرانسه و در آغاز دوره مدرن روایت میشود. ژان باپتیست گرونویل که در میان گندابهای پاریس قرن هیجدهم به دنیا آمده، شامهای بسیار تیز و غیرعادی دارد. او دنیا و هرچه در آن است را از طریق شامه خود میشناسد. او که بلافاصله پس از تولد مادر خود را از دست داده، در کنار کودکان سر راهی بزرگ شده و در نوجوانی به دباغی خشن فروخته میشود. آشنایی ژان باتیست با دختری زیبا و کشتن وی باعث میشود تا وی برای یادگیری فنون حفظ بو خود را به عطرسازی مشهور به نام بالدینی نزدیک کند...
تروور کورنوف
نوید اصلانی
در بخشی از مقدمه به قلم نویسنده آمده است:
«این کتاب، دورهی فلسفه نیست، بلکه با مطالعهی آن نسبت به آنچه دربارهی چیزهای گوناگون میپندارید و علت این طرز تفکر آگاهتر خواهید شد؛ در نتیجه ممکن است نگرش خود را نسبت به برخی از پرسشهای زندگی تغییر دهید. حتی اگر طرز تفکر شما تغییر نکند، نسبت به اینکه چرا در مورد آنچه انجام میدهید، میاندیشید؟ به درک بهتری میرسید. هر فصل تمرینی دارد تا در مورد آن بیندیشید و فعالیتی را انجام دهید. مباحث گوناگونی وجود دارد که میتوانید بدون ترتیب خاصی هر کدام را که میخواهید انتخاب کنید... این کتاب تاریخچهی فلسفه نیست. با وجود این، به سبب اینکه تاریخ دربردارندهی شخصیتهای جالب بسیار زیادی است، در گوشه و کنار متن شرححال مختصری از جالبترین این افراد خواهید یافت.»
ژوزه ساراماگو
مینو مشیری
ویراستار : محمدرضا جعفری
کوری (به پرتغالی: Ensaio sobre a Cegueira) رمانی از ژوزه ساراماگو که نخستین بار در سال ۱۹۹۵ منتشر شد. ساراماگو در این رمان از کوریِ آدمها سخن گفتهاست. در این رمان، هالهای سفیدرنگ بعد از کور شدن افراد مقابل چشمانشان ظاهر میشود. ساراماگو در این رمان از تلمیح استفاده کرده و با اشاره به نوشتههای قدیمی، اثرش را زیباتر و تأثیرگذارتر کردهاست.
ساراماگو در رمان کوری برای شخصیتها اسم انتخاب نکردهاست. با وجود این، پیچیدگی در رمان ایجاد نشده و خواننده بهراحتی میتواند با شخصیتهای رمان ارتباط ذهنی برقرار کند. ویژگی دیگر این رمان در بازگشتهای زمانی به گذشته و آینده در خیال شخصیتهای رمان است که به زیبایی و جذابیت آن افزودهاست.
«به مرد کوری بگویید: آزاد هستی؛ دری را که از دنیای خارج جدایش میکند باز کنید. بار دیگر به او میگوییم: آزادی، برو، و او نمیرود، همانجا وسط جاده با سایر همراهانش ایستاده، میترسند، نمیدانند کجا بروند. واقعیت این است که زندگی دریک هزارتوی منطقی، که توصیف تیمارستان است، قابل قیاس نیست با قدم بیرون گذاشتن از آن بدون مددِ یک دست راهنما یا قلادهٔ یک سگ راهنما برای ورود به هزارتوی شهری آشوبزده که حافظه نیز در آن به هیچ دردی نمیخورَد، چون حافظه قادر است یادآور تصاویر محلهها شود نه راههای رسیدن به آنها.»
خوليو كورتازار
مترجم: كيومرث پارسای
خولیو کورتاسار (۲۶ اوت ۱۹۱۴ بروکسل – ۱۲ فوریه ۱۹۸۴ پاریس) نویسنده رمان و داستان کوتاه آرژانتینی بود. او یک نسل از نویسندگان آمریکای لاتین، از مکزیک تا آرژانتین را تحت تأثیر قرار داد. بخش بزرگی از بهترین و شناخته شدهترین کارهایش را در فرانسه نوشت. جایی که در سال ۱۹۵۱ در آن شروع به کار کرد. وی یکی از بارورترین، متعهدترین و جهانیترین نویسندگان آمریکای لاتین است که از ایشان با اصطلاح «بوم - Boom» یاد میشود. همچنین منتقدان ادبی از کورتاسار به عنوان یکی از نویسندگان شاخص دهه ۱۹۶۰ نام میبرند.
اين كتاب، به نوعي شامل چند داستان ميشود، ولي از اين ميان، دو داستان آن بسيار مهم است. نخستين داستان را ميتوان به روال عادي تا انتها فصل 56، خواند. در آنجا خواننده ميتواند با خيال راحت، از مطالعه فصلهاي بعد خودداري كند و به داستان تازه بپردازد. دومين داستان را ميتوان ار فصل 73 شروع كرد و سپس فصل تازهاي را خواند كه شماره آن در انتهاي فصل پيشين مشخص شده است.
کتاب قالب خاطرات گورجیف در بارهٔ "مردمان برجستهٔ " گوناگونی را که او ملاقات کرده با شروع از پدرش به خود میگیرد. این افراد کشیش ارمنی پوگوسیان، دوستش سولوویو، شاهزاده لوبوودسکی، شاهزادهای روسی با علائق متافیزیکی و نه تن دیگر و یک سگ را دربرمیگیرد.
در جریان توصیف این شخصیتها گورجیف داستان آنها را در داستان سفرهای خودش میآورد و از این گذشته، به متنها یا استادان روحانی در سرزمینهای گوناگون (بیشتر در آسیای مرکزی) هم در میان داستان آنها اشاره میکند. گورجیف این گروه را «جویندگان حقیقت» مینامد.
بیشتر آنها در واقع حقیقت را در قالب سرنوشت معنوی مناسبی مییابند. فلسفهٔ متضمن این گفته که مردم در کل زندگی خود را در خواب سپری میکنند، نسبت به خود آگاه نیستند، و بنابراین مانند ماشین رفتار میکنند و تابع علتها و فشارهای بیرونی هستند. از این گذشته، یکی از ارزیابیهای اصلی این داستان بلند این است که مردمان دورانهای گذشته، نسبت به مردمان امروز در شرایط بیرونی مناسبتر و سطوح درونی عالیتری زندگی میکردند. به هماهنگیهای نهانی بسیار دیگری هم توجه یا اشاره میشود.
این ادعاهای در ستیز با باورهای نوین به عدهای الهام بخشید تا بپرسند این اثر تا چه اندازه زندگی نامهنویسی است. برای نمونه، گورجیف ادعا میکند که اول بار حماسهٔ گیلگمش را به صورت حماسهای شفاهی شنیده که پدرش از روی حافظه میخوانده، ادعا میکند که با انجمنهای گوناگون برادری از جمله انجمن برادری سارمونگ تماس یافته، نقشهٔ «پیش از شن مصر» را نسخهبرداری کرده و شاهد شمار زیادی معجزه ها و پدیدههای راز و رمزگرا بوده است. در حال حاضر گروهی راز و رمزگرا از افرادی که به شکلی آزاد با هم ارتباط دارند و به آنچه «کار» نامیده میشود و بخش عملی آموزههای گورجیف است میپردازند. به گونهای میتوان گفت که بسیاری از صحنهسازیها در کتاب ملاقات نمادین یا «داستانهایی آموزنده» است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.