انور خوجه: مشت سرخ آهنین
نویسنده: بلندی فوزیو
مترجم: بیژن اشتری
انتشارات ثالث، چاپ چهارم ۱۴۰۰
۳۷۱ صفحه، وزیری، گالینگور
کمیاب
450,000 تومان
بلندي فوزيه
ترجمه: بيژن اشتري
انور خوجه مردی کتابخوان، خوش برخورد و خوش سیما بود اما زیر این لایه بیرونی، شخصیتی به غایت متعصب، بیگانه ستیز، بدگمان و خونریز آرمیده بود. از بخت بد مردم آلبانی، انور خوجه که خود را مارکسیست لنینیست می نامید زمام امور این کشور را در پایان جنگ جهانی دوم به دست گرفت. انور خوجه چهل و یک سال با قدرت کامل با مشت آهنین بر آلبانی حکم راند. الگوی انور خوجه در کشور داری استالین بود. افتخار می کرد که «ما کمونیست های آلبانی با موفقیت بسیار آموزه های استالین را به کار برده ایم.» انور خوجه حتا بعد از مرگ استالین در 1953 همچنان به طرفداری از او و الگوبرداری از روش های سرکوب گرایانه او ادامه داد.
میراث خوجه شامل ۷۰۰۰۰۰ سنگر بتونی تکنفره در کشوری سه میلیونی نیز میشود که قرار بود به عنوان محلی برای دیدبانی و تیراندازی با جنگافزار شیمیایی استفاده شود. این سنگرها بسیار محکم و با قابلیت حمل و نقل ساخته شده بودند با این قصد که به راحتی با جرثقیل یا هلیکوپتر، در حفره از پیش آماده شده، قرار داده شوند. این سنگرها، انواع گوناگونی داشتند که شامل سنگر تیربار، سنگرهای ساحلی، تأسیسات دریایی زیرزمینی و حتی محلی برای استقرار نیروی هوایی در کوهستان و سنگرهای زیرزمینی نیز میشد. ساخت سنگرهای آلبانی از ۱۹۶۷ تا ۱۹۸۶ (نزدیک به بیست سال) به طول انجامید.
انور خوجه: مشت سرخ آهنین
نویسنده: بلندی فوزیو
مترجم: بیژن اشتری
انتشارات ثالث، چاپ چهارم ۱۴۰۰
۳۷۱ صفحه، وزیری، گالینگور
کمیاب
وزن | 678 گرم |
---|
ادواردو مندوسا گاريگا
ترجمه: مجتبي ويسي
جایزه سروانتس که بالاترین و مهمترین جایزه ادبی زبان اسپانیولی و همتای نوبل ادبیات است، به ارزش ۱۲۵ هزار یورو در سال 2016 به ادواردو مندوسا گاریگا اهدا شد.
از گورب خبري نيست رماني است علمي ـ تخيلي، اما نويسنده از رهگذر اين ژانر و با رويكردي طنز به مسائلي عيني و واقعي، از جمله رفتارها و مناسبات اجتماعي، زيست و ذهنيت بشري و نيز مباحث تاريخي ميپردازد. به تعبيري، مندوسا به مدد داستاني فانتزي مسائلي هستيشناسانه مطرح ميكند و با خلق يك جهان احتمالي، امكان مقايسه آن با جهان واقعي ما را فراهم ميآورد.
پینک فلوید نامی است که به افتخار دو نوازنده قدیمی بلوز - پینک آندرسن و فلوید کانسیل - انتخاب شده است
شعر ترانه های گروه پینک فلوید در اولین نظر عجیب نما، نامتعارف و مغلق است چرا که نخستین شعرهایسید بارت بیشتر حالت وهم آلود و خیال پردازانه دارد و قصد او ایجاد حالات بیانی شدید بوده است.
پینک فلوید می کوشد تا موسیقی پاپ را به عرصه تاریخ و سیاست بکشاند. اجراهای زنده در بناهای تاریخی و همچنین در عرصه های سیاسی کاری بود که نام گروهپینک فلوید را با ترانه اعتراض همذات کرد.
باربارا دمیک
زینب کاظم خواه
«حسرت نمیخوریم» نوشته باربارا دمیک روزنامهنگار است. او برای این کتاب با پناهندههای زیادی در کره جنوبی مصاحبه کرده و در نهایت داستان شش نفر از آنها را در کتابش آورده است. او در این اثر به یمن سالها کار روزنامهنگاریاش گزارشهای توصیفی روانی را از زندگی این پناهندگان آورده است؛ پناهندگانی که زندگی و طبقه متفاوتی در کره شمالی داشتند اما سرانجام همهشان فرار بود. شخصیتهای کتاب دمیک همه کسانی هستند که توانستهاند از سالهای قحطی کره شمالی جان سالم به در ببرند، اما مرگ عزیزانشان را به خاطر گرسنگی دیدهاند.
النا فرانته
ترجمه: سودابه قيصری
النا فرانته، از پرفروشترين و محبوبترين نويسندگان ايتاليا و جهان، در رمان مسحور كننده و پربار «دوست باهوش من» دوستياي را تصوير ميكند كه عمري به درازا ميكشد. از طريق زندگي اين دو دوست، نويسنده با چيرهدستي داستان تغيير تدريجي محله و شهر و كشور را نيز روايت ميكند. فرانته با تصوير صادقانه خشونت، عشق و اعتماد جاري در زندگي ثابت ميكند از مهمترين داستاننويسان معاصر ايتالياست.
«دوست باهوش من» نخستين كتاب از سري رمانهاي ناپل النا فرانته است.
چهارگانهٔ ناپلی او عبارتند از: دوست باهوش من (٢٠١٢)، داستان نام جدید (٢٠١٣)،آنهایی که میروند و آنهایی که میمانند (٢٠١۴) و داستان فرزند گمشده (٢٠۱۵).
ادوارد راژینسکی
بیژن اشتری
راسپوتین چهرهای کاریزماتیک و جذاب بود و زندگی فوقالعاده پرماجرایی داشت که اسرار آمیز و منبع شایعات گوناگون بود چنین سوژه ای برای مورخان، زندگینامهنویسان و فیلمسازان میتواند بسیار جالب باشد، درطول صد سالی که از مرگ راسپوتین می گذرد، کتابهای بسیار زیادی زندگی او را دستمایه خود قرار دادهاند و در کنار معدود کتابهای خوبی که درباره راسپوتین نوشته شده، انبوهی از کتابهای کم مایه و مبتذل هم وجود دارد که اغلب این کتابها به فارسی هم ترجمه شده است. بنابراین در همان ابتدا این پرسش به ذهن می رسد که توجه دوباره به راسپوتین و ترجمه کتابی تقریبا نهصد صفحه ای درباره این چهره جنجالی و در عین حال دستمالی شده چقدر می تواند ضرورت داشته باشد؟ سوالی که با خواندن کتاب می توان جواب آن را به روشنی دریافت.
در نگاه نخست دیدن نام ادوارد راژینسکی تا حد زیادی دلگرم کننده است، نویسنده و روزنامه نگار روس که کتابی خواندنی و مستند درباره استالین نوشته که از بهترین کتابها درباره این شخصیت تاریخی به شمار می آید و توسط انتشارات روزنامه اطلاعات به فارسی منتشر است.
مهمترین ویژگی کتاب حاضر این است که پس از فروپاشی شوروی سابق نوشته شده؛ بنابراین نویسندهاش دسترسی کاملی به بایگانیهای اسناد روسیه داشته است.
بایگانیهایی که تا قبل از فروپاشی شوروی دسترسی به آنها ممنوع بود و علاوه بر این نویسنده کتاب موفق به یافتن انبوهی از اسناد تازهیاب شده و از این منظر تا حد زیادی توانسته آن نگاه قدیمی و کلیشهای به راسپوتین را دگرگون کند.
به این ترتیب مخاطب این کتاب با یک راسپوتین واقعی و ملموس روبهرو میشود که تفاوت های محسوسی با راسپوتینهای قبلی دارد. تا قبل از کتاب راژینسکی راسپوتین به عنوان یک چهره تاریخی صد درصد منفی شناخته میشد. تقریبا همه کتابهایی که تاکنون درباره راسپوتین نوشته شده مبتنی بر اسنادی بوده که حکومت کمونیستی شوروی علنی کرده بود.
راژینسکی برای مخاطب روشن میکند که بسیاری از این اسناد قلابی بوده است یا به صورت گزینشی انتخاب و عرضه شده است. کمونیستهای شوروی اصرار داشتند راسپوتین را به عنوان نماد و مظهر فساد و تباهی نظام سلطنتی معرفی کنند و در این راستا از هیچ کلک و حقه ای از جمله سندسازی و جعل تاریخ پرهیز نداشتند و تقریبا تمامی اسناد و شواهدی که کوچکترین نگاه مثبتی به راسپوتین داشته اند در بایگانیهای اسناد شوروی ممنوعالانتشار اعلام شده بود.
راژینسکی پس از فروپاشی شوروی به این اسناد دسترسی پیدا کرده است، بنابراین در کتابش برای نخستینبار به نظر دوستان و یاران راسپوتین پرداخته و هم دشمنان و مخالفانش؛ با اتخاذ این استراتژی در نگارش کتاب نتیجه کار او بسیار متفاوت از کار در آمده؛ بهطوری که خواننده در پایان کتاب نمیتواند مثل سابق مهر محکومیت را بر پیشانی راسپوتین بزند؛ چرا که یک با راسپوتین خاکستریِ کاملا متفاوت که آمیزه ای از خوبی ها و بدی هاست روبه رو می شود.
ویلکومب واشبرن
هنگامه قاضیانی
در این کتاب، نویسنده سعی دارد ضمن معرفی فرهنگ غنی و هویت سرخپوستان، روابط قانونی حاکم بر سرخپوستان و سفیدپوستان را که منشعب از قوانین دول اروپایی است، بررسی کند. این کتاب در پاسخ به دو سوال اساسی به رشته تحریر درآمده است: «جایگاه سرخپوست در ایالات متحده آمریکا چیست؟» و «چگونه ملت سرخپوست در سرزمین مادری خویش در موقعیت کنونی قرار گرفتهاند؟» بخش نخست به نحوه اجرای عقاید و فرضیات روابط قانونی حاکم بر دول اروپایی اختصاص دارد و بخش دوم مشتمل است بر توسعه استعمار سرخپوستان توسط دولت انگلیس و دوران پس از انقلاب آمریکا و دیدگاههای دول اروپایی نسبت به جایگاه ملت سرخپوست. در بخش سوم و چهارم، جایگاه سرخپوستان در قانون اساسی ایالت متحده امریکا شرح و تفسیر میشود.»
نام نویسنده : صدرالدین الهی
سیاستمدار ایرانی، شهردار تهران بین سالهای 1300-1302 و نخست وزیر ایران در زمان احمدشاه قاجار، آخرین شاه دودمان قاجار بود. در کودتای 1299 همراه با رضاخان شرکت داشت و رئیس الوزرای ایران شد تا 14 خرداد 1300 در این مقام بود و دو بار کابینه تشکیل داد. وی پس از دوران رئیس الوزرایی، به اروپا رفت و مدتی در سوئیس بود. سپس به فلسطین رفت و کشاورزی می کرد.
در 1322 دوباره به ایران آمد و حزب اراده ملی را تاسیس کرد در دوره چهاردهم مجلس شورای ملی نماینده شد. همچنین در سال 1325 روزنامه ندای اسلام را در شیراز راه اندازی کرد.
او همواره به پیروی از سیاست بریتانیا در ایران مشهور بود و به ویژه ان لمبتون، پژوهشگر و از ماموران اطلاعاتی بریتانیا در ایران از او حمایت می کرد. پس از تصویب قانون ملی شدن صنعت نفت در ایران بریتانیا اصرار داشت که او نخست وزیر شود تا به دست او کار نفت به سود شرکت نفت ایران و انگلیس خاتمه یابد. روزی که دکتر مصدق به صورتی نامنتظر نخست وزیری را پذیرفت، سید ضیاء در دربار نزد شاه بود و انتظار داشت که مجلس او را نخست وزیر کند و فرمان نخست وزیری را از شاه دریافت دارد.
در 1335 مدتی زندانی شد و از آن پس از سیاست دوری کرد و در آبادی سعادت آباد در شمال غربی تهران به کشاورزی و دامداری مشغول بود. سید ضیاء در سالهایی که خانه نشین شده بود و به قول خودش از سیاست کناره گیری کرده بود، سفرهای زیادی به کشورهای اروپایی و به عربستان سعودی داشت. او به کرات حامل پیامهای شاه برای رئیس حکومت سعودی و یا دیگر رهبران جهان بوده است.
سید ضیاء در مقبره ناصرالدین شاه قاجار در شهر ری به خاک سپرده شد.
نام نویسنده : پائولو کوئلیو
نام مترجم : حسین نعیمی
رمان کیمیاگر، اثر پائولو کوئلیو نویسنده مشهور برزیلی، از رمانهای بسیار پرفروش دههٔ پایانی قرن بیستم جهان است. این کتاب در بیش از ۱۵۰ کشور منتشر شده و به بیش از ۵۲ زبان ترجمه شده است.
این رمان دربارهٔ چوپانی اسپانیایی به نام سانتیاگو است که زادگاهش را در اندلس ترک میکند و به شمال آفریقا میرود تا گنجی مدفون را در حوالی اهرام مصر پیدا کند. در این راه، با زنی کولی، مردی که خودش را پادشاه میداند، و یک کیمیاگر آشنا میشود و عاشق فاطمه، دختر صحرا میشود. همهٔ این افراد، سانتیاگو را در مسیر جستجویش هدایت میکنند. هیچکس نمیداند این گنج چیست و آیا سانتیاگو میتواند بر موانع راهش در صحرا غلبه کند؟ اما چیزی که در آغاز ماجراجویی کودکانی به نظر میرسید، سرانجام به جستجوی گنجی مبدل میشود که فقط در درون میتوان آن را یافت.
ایساک یونانسیان
هنگامی که در خصوص نسل کشی ارمنیان صحبت می کنیم هرگز نباید سخنان هیتلر را که قبل از حمله به لهستان در جمع سربازان ارتش نازی در توجیه کشتار یهودیان ایراد شد فراموش کنیم. هیتلر گفته بود:"امروزه چه کسی جنایت های چنگیز خان و قتل عام ارمنیان را به یاد می آورد؟" این سخنان هیتلر در حالی بیان شد که دنیا فراموش کرده بود ولی هیتلر به یاد می آورد ، زیرا یکی از دوستان نزدیک هیتلر یعنی شنوبر ریختر که در زمان نسل کشی ارمنیان در ارزروم خدمت می کرد بارها گزارشات آن جنایات را برای وی نوشته بود.
بزرگترین رویداد مصیبتبار در تاریخ ارمنیان با آغاز جنگ جهانی اول روی داد. در ۱۹۱۵ میلادی دولت ترکان جوان تصمیم گرفت همهٔ جمعیت ارمنی ۱٬۷۵۰٬۰۰۰ نفری کشور را به سوریه و میانرودان انتقال دهد. آنانارمنیها در امپراتوری عثمانی را به رغم تعهد بسیاری از آنان به وفاداری ـ عناصر خطرناک خارجی و شریک در توطئهٔ دشمن مسیحیگرای تزاری برای برهم زدن فعالیتهای عثمانی در شرق میدانستند. در آنچه بعدها «نخستین نسلکشی» سدهٔ ۲۰ میلادی خوانده شد، صدها هزار ارمنی که از خانههای خود رانده شده بودند، یا قتلعام شدند، یا در خلال جابهجایی قومی، آن قدر پیاده راه پیمودند تا جان باختند. شمار کشتهشدگان ارمنی در ترکیه طی سالهای ۱۹۱۵ تا ۱۹۲۳ میلادی بین ۶۰۰٬۰۰۰ (در منابع رسمی ترکیه) تا ۱٬۵۰۰٬۰۰۰ تن برآورد شده است. علاوه بر این، طی این مدت دهها هزار تن از آنان به روسیه، ایران، لبنان، سوریه، فرانسه و ایالات متحده آمریکا مهاجرت کردند.
رابيندرانات تاگور
محمدتقي مقتدري
گیتانجالی (به بنگالی: গীতাঞ্জলি، به معنی پیشکشهای آهنگین) مجموعهای از شعرهای بنگالی، سرودهٔ رابیندرانات تاگور (۱۸۶۱- ۱۹۴۱)، شاعر و نویسندهٔ هندی است که در ۱۹۱۰ منتشر شد. متن ترجمه شدهٔ این مجموعه، که شاعر خودش آن را به زبان انگلیسی ترجمه کرد و آندره ژید نیز آن را به فرانسوی برگرداند، شامل اشعاری است که از مجموعههای متعدد بنگالی گرفته شدهاست و از آن جملهاست: گیتا نجالی، نیودیه، خیا و گیتیمالیه.
تاریخ نشر کتاب نگالی ۱۹۱۰ است که تنها نیمی از کتاب انگلیسی و فرانسوی را شامل میشود. این صد شعر کوتاه بیش از تمامی باقی آثار عظیم تاگور در شهرت شاعر در مغربزمین دخیل بودهاست و در پی نشر انگلیسی گیتانجالی بود که جایزهٔ نوبل ادبیات در ۱۹۱۳ به تاگور اهدا شد.
شمار زیادی از این اشعار سرودهایی است که تاگور آهنگ آن را نیز ساختهاست. درونمایه این اشعار نشان میدهد که تاگور تحت تأثیر فلسفهٔ اوپانیشادها قرار داشت.
در متن اصلی گیتانجالی، شکلبندیها و اوزان عروضی بسیار متنوع است، اما شعرها همه قافیهدار است. ملایمت و آهنگینی از ویژگیهای این اشعار است.
یون سون کیم
زینب کاظم خواه
«هزار فرسنگ تا آزادی» نوشته یون سون کیم است؛ نویسنده در این داستان از خاطراتش میگوید، از زمانی که در سن دوازدهسالگی گرسنه و تنها منتظر مادر و خواهرش است که برای پیدا کردن غذا خانه را ترک کردهاند. دختربچه ۱۲ ساله چند روز است که غذا نخورده و تنها کاری که میتواند بکند انتظار برای مرگ است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.