ناشر: علمی
چاپ: ۱۴۰۱
نوبت: ۹
جلد: گالینگور
قطع: وزیری
صفحات: ۷۷۸
1,500,000 تومان
ترجمه محمد دارشکوه فرزند شاه جهان
از متن سانسکریت
با مقدمه و حواشی و تعلیقات و لغتنامه و اعلام
بسعی و اهتمام دکتر تاراچند و دکتر نایینی
اوپانیشادها، کتاب های مقدس هندوان، عصاره ی قرن ها رازوری و رازآمیزی در جست و جوی حکمت و فرزانگی است.
ده اوپانیشاد اصلی که در این مجموعه گرد آمده، اصلی ترین آموزه های حکیمانه هندی را که، در طول تاریخ تفکر، تاثیر تعیین کننده ای بر اندیشه های آئینی گذاشته، با بیانی ژرف و زبانی شگرف به نمایش می گذارند.با این حال، اوپانیشادها تنها میراثی مقدس نیست، متنی ادبی است که شکوه و شاعرانگی اش را از پس قرن ها همچنان حفظ کرده، هنوز از عالی ترین و انگیزاننده ترین کتاب های کهن به شمار می رود.
اوپانیشادها یا ودانتا از کهن ترین متون مینوی آئین هندو هستند که به دوره برهمایی بازمی گردند. اوپانیشادها تأثیر شگرفی بر فلسفه و دین هندو داشته اند و مفاهیم باطنی این آئین را بیان نموده اند.
داراشکوه، پسر امپراتور مغولی هند، شاه جهان، برای نخستین بار پنجاه اوپانیشاد را به زبان فارسی برگرداند؛ این ترجمه با نام «سر اکبر» شهرت یافت. در پیشگفتار کتاب، شاهزاده هندی، بیان نموده است که واژه کتاب المکنون در قرآن، اشاره به اوپانیشادها دارد. آشنایی غربیان با کتاب اوپانیشادها، نخستین بار، از راه همین ترجمه فارسی بود.
داراشکوه، پسر امپراتور مغولی هند، شاه جهان، برای نخستین بار پنجاه اوپانیشاد را به زبان فارسی برگرداند؛ این ترجمه با نام «سر اکبر» شهرت یافت. در پیشگفتار کتاب، شاهزاده هندی، بیان نموده است که واژه کتاب المکنون در قرآن، اشاره به اوپانیشادها دارد. آشنایی غربیان با کتاب اوپانیشادها، نخستین بار، از راه همین ترجمه فارسی بود.
ناشر: علمی
چاپ: ۱۴۰۱
نوبت: ۹
جلد: گالینگور
قطع: وزیری
صفحات: ۷۷۸
وزن | 1000 گرم |
---|
نام نویسنده : عبدالحسین زرین کوب
زرین کوب در کتاب «ارزش میراث صوفیه» درباره اینکه صوفیه چگونه از زهد آغاز شد و به محبت گرایید و سرانجام آن چیزی شد که امروز می شناسیم، توضیح داده است.
از اوایل خلافت امویان، که خلافت در دمشق به نوعی سلطنت تبدیل شد نارضایی کسانی که بر دستگاه خلیفه به چشم اعتراض می نگریستند، رفته رفته افزونی یافت.درین میان عده یی زهاد هم بودند که بیشتر اوقاتشان در عزلت و عبادت می گذشت و کناره گیری آنها از دستگاه خلافت گویی نوعی اعتراض بود بر رفتار خلیفه وقت و سایر کسانی که به فساد و گناه گراییده بودند.
كتاب فوق حاوي يك تحقيق علمي در مورد قلمرو عرفان ، زهد و محبت ، شيخ و خانقاه ، حكمت صوفيه و ارزيابي نقاط مثبت و منفي در آراء و عملكرد صوفيان مي باشد . همچنين درباره تاريخ ، عقايد صوفيه و آداب و رسوم بزرگان اين قوم سخن به ميان آمده است .
...ملامتیه طایفهیی بودهاند از صوفیه که در قرن سوم هجری و بعد از آن،در خراسان شهرت داشتهاند و سبب اختلاف مشرب آنها با غالب صوفیهء عصر خویش عنوان ملامتی یک چند در مقابل صوفی بکار میرفته است.ملاتیه معتقد بودهاند که عبودیت و پرستند کی را باید به خدا اختصاص داد.ازینرو در این مقام باید که سالک نه عمل خود را پیش چشم آورد نه عمل و نظر مخلوق را ملاحظه کند.باید در اعمال خویش اخلاص بورزد و از هرگونه ریا دوری بگزیند و بدگمانی در حق نفس را اولین قدم حسن ظن بحق-که اصل معرفت است-بداند.
ازین جهت ملامتیه در اخلاق و معاملات عمدا سعی کردهاند که برخلاف زاهدان و پشمینهپوشان عصر از حیث لباس و رفتار و احوال ظاهری با سایر مردم تفاوت نداشته باشند تا بورطهء ریا و خودنمایی نیفتد و پشت بقبله نماز نخوانند. مخصوصا سعی داشتهاند که هرگز«در اظهار خیر و اخفاء شر نکوشند»و عبادات را بمنزلهء اسرار بین«عبد»و«حق»تلقی نمایند و خویشتن را از اظهار آن ملامت کنند.
آنچه در طی این یادداشتها آمده است جستجویی است در تاریخ تصوف، با کوششی برای ارزیابی میراث صوفیه. قسمتی از این یادداشتها چند سال پیش به هیچ نظمی خاص و به صورت مقالاتی دنباله دار در مجله یغما انتشار یافت و چون آن سلسله مقالات مورد پسند قرار گرفت تمامی یادداشتها به صورت کامل و مرتب و به گونه کتابی جداگانه که چندین برابر مقالات مندرج در یغماست به چاپ رسید.
اسطورهها تا روزی که با زندگی محسوس و عملی جامعه خود مربوط باشند در میان توده مردم حیات دارند، و روزی که با این شرایط تطبیق نکنند، از زندگی توده مردم خارج میشوند و از آن به بعد در زندگی روشنفکرانه، در ادبیات، فرهنگ، مطالعات و اینها میتوانند وارد بشوند و ادامه حیات بدهند. آنها را دیگر توی قهوهخانهها نمیخوانند، دیگر سربازها در میدان جنگ شاهنامه نمیخوانند، دیگر مادرها ممکن است برای بچههایشان احیانا قصههای دیگری را تعریف بکنند، برای اینکه شرایط تغییر کرده است. بحث فقط سر این است که من این را مسئله قابل تاسف نمیدانم، این جبر زندگی اسطوره است.
نام نویسنده : شائول شاکد
نام مترجم : مرتضی ثاقب فر
مجموعة جستارهای این کتاب در پی دستیابی به دو هدف اساسیاند؛ نخست، بازنمایی توضیحات و تفسیرهای کیش زردشتی در دورة ساسانی، و دیگری چگونگی انتقال آن اندیشهها به اسلام. این دو موضوع با هم بستگی دارند: از بازتاب اندیشههای ساسانی در اندیشههای عربی ـ اسلامی اطلاعات بنیادین بسیاری در بارة کیش زردشتی دورة ساسانی کسب میکنیم و میتوانیم ارزیابی کنیم تا چه اندازه اسلام از سرازیر شدن اندیشههای ایرانی بهره جسته است. مولف کوشیده است با تحلیل دقیق آگاهیها و دانشهای ساسانیان که از مجاری گوناگون ــ چه ایرانی و چه اسلامی ــ انتقال یافتهاند، به پرسشهای اساسی در مورد کیش زردشتی در زمان ساسانیان پاسخ گوید و به بحث در بارة انتقال برخی مضامین و اندیشههای ایرانی به تفکر اسلامی بپردازد.
درباره ی زندگی «زرتشت» تاکنون تحقیقات فراوانی توسط نویسندگان و پژوهشگران ایرانی و خارجی انجام گرفته. پژوهش هایی که هر چند بخش های مختلفی از زندگانی این پیامبر ایران باستان را روشن کرده اند، اما باز نکات فراوان ناشناخته ای درباره ی وی – زرتشت- وجود دارد. یکی از تحقیقات بسیار جالب در این باره، پژوهشِ «ژاله آموزگار» و «احمد تفضلی» به نام «اسطوره زندگی زردشت» است. در این کتاب، پس از پیشگفتار، نویسندگان به بررسی متون و نوشته های کهن پهلوی و یونانی درباره ی زندگی و افکار «زرتشت» پرداخته، و با مقایسه نوشته های کهن و دیدگاه های نویسندگان جدید سعی در روشن نمودن زمان، مکان، افکار و عقاید و سرانجام شخصیت «اشو زرتشت» نموده اند. در ادامه، و در فصل بعدی به بررسی زندگی «زرتشت» پرداخته، و درباره او و خانواده اش و عقاید و دینی که او به ارمغان آورد به بررسی اقدام کرده اند. همچنین در فصل چهارم، نویسندگان برخی از منابع کهن پهلوی درباره «اشو زرتشت» را آورده اند که نشان گر دید نویسندگان روزگار باستان درباره پیامبرشان می باشد که از این میان متن بخش پنجم، «زراتشت نامه» مجموعه شعری است که پس از اسلام توسط زراتشت بن بهرام پژدو سروده شده و خلاصه ای از این کتاب، به صورت نثر در این بخش آمده است. در بخش ششم، نیز کتابی که معرفی شده نوشته ای جغرافیایی است که بعد از اسلام به دست شهرستانی نویسنده ی نامی سده ی ششم هجری به رشته تحریر در آمده است که در قسمت هایی از آن به «زرتشت» و «زرتشتیان» پرداخته شده.
نام نویسنده : امبرتو اکو
نام مترجم : علی اصغر بهرامی
مجموعه اي كه در پيش رو داريد، شامل مباحثي ما بين اومبرتو اكو( نويسنده شهير ايتاليايي) و پدر كارلومارتيني( اسقف شهر ميلان) در روزنامه لاكوررادلاسراست.
اومبرتواكو كه با كتاب« نام گل سرخ» به شهرت جهاني دست يافت؛ ازشناخته شده ترين نويسندگان سكولار( يا به روايت كتاب لاادري گري) ايتاليا و اروپاست كه در رشته نشانه شناسي تحصيل گرده است و بر الهيات و فلسفه تسلطي در خور ستايش دارد. در نقطه مقابل پدر كارلو مارتيني نيز همانند هماوردش در دانشگاه تورين به تحصيل الهيات و فلسفه پرداخته ولي در نهايت به كسوت كشيشان ( ژرزوئيت ها) در آمده است! اين نامه نگاري يك بار ديگر اثبات مي كند كه گفتگو ميان مذهبي و غير مذهبي ها نه تنها ممكن بلكه سودمند است و نشان مي دهد كه چگونه در اينگونه مباحث دو طرف مباحثه مي توانند موشكافي كنند، در عرصه اي از مطالب مورد علاقع يكديگر جولان بدهند و يكديگررا به چالش بطلبند و در عين حال حرمت يكديگر را حفظ كنند يا حتي همدل باشند نامه هايي كه بين پدر مارتيني و اكو مبادله شده اند پيچيده، دشوار، دقيق و البته جذابند و طيفي وسيع ازموضوعات كلي فراواني( چون جدال بر سر روز رستاخيز، فلسفه حيات از ديدگاه كتاب مقدس، تفاوت ها و تبعيض هاي جنسي در قوانين مذهبي و فقهي و مهمتر از همه چگونگي دست يافتن انسان غيرمذهبي به تكامل روحي و معنوي) را در بر مي گيرد.
نه اكو و نه پدر مارتيني علاقه اي به انكار طرف مقابل ندارند بلكه علاقه مند به روشن كردن تفاوت هاي اصيل( كه به اعتقاد اكو ريشه در تاريخ هاي بسيار دور دارند) و نيز يافتن زمينه هاي مشترك هستند( كه حاصل از تلاشهاي پست مدرنيستي بشر نوين است براي آشتي معنويت و مادي گرايي!) خود اكو در نخستين نامه اي كه به پدر مارتيني مي نويسد ، پيشنهاد مي كند كه دامنه ديد را وسيع بگيرند و چنين نيز مي كنند .
هيچ كدام بازيگران سطحي و حساب گراي زبان آور دنياي انديشه نيستند و در همان گام اول بر عميق ترين نقاط افتراق و ميدانهاي وسيع انديشه دست مي گذارند روز رستاخيز و ايمان يا بي ايماني نسبت به جزاي گناه دنيوي در روز پسين آيا به راستي بهشت و جهنمي در آخرت انتظار نيكوكاران و ستمكاران را مي كشد يا بهشت و جهنمي واژه اي دهني است كه در همين دنيا اطراف ما به حيات خود ادامه مي دهد و ما را پذيراست؟ آيا آيات هولناك كتاب مقدس( آنجا كه به تشريح روز رستاخيز مي پردازد)همان فجايع دنياي صنعتي نيست كه با سرعت و قدرتي روز افزون به تخريب طبيعت و به بردگي گرفتن بشريت اقدام كرده و هيچ مانعي را توان مقابله با آن نيست!؟ آيا به واقع رستاخيز فرا نرسيده است!؟ اگر چنين است پس ترس هميشگي و پارانويا گونه عوام مذهبي از جزاي روز رستاخيز چه معنايي مي تواند داشته باشد.
مترجم: محمود دانايي
هزاران نفر تجربه نزديك به مرگ (nde) داشتهاند، اما دانشمندان اغلب بر اين باورند كه چنين امري غيرممكن است. دكتر الكساندر هم يكي از همان دانشمندان بود. دكتر الكساندر كه خود جراح برجسته مغز و اعصاب است به بيماري نادري مبتلا شد و هفت روز متوالي در كما بود. سپس هنگامي كه پزشكان معالج امكان متوقف كردن درمان او را بررسي ميكردند، ناگهان چشمانش باز شد و از كما بيرون آمد. او بازگشته بود. بهبودي دكتر الكساندر يك معجزه پزشكي است. اما معجزه واقعي سرگذشت او مربوط به جاي ديگري است. در مدتي كه جسم او در كما بود، دكتر الكساندر به ماوراي اين جهان سفر كرد و موجود فرشتهگونهاي او را به عوالم ژرف موجوديت فرامادي هدايت كرد و او در آنجا به مشاهده و درك حضور الهي نائل شد و توانست با مبدا ارتباط برقرار كند. قبل از اين تجربه، او نميتوانست دانش خود را درباره مغز و عصبشناسي با اعتقاد به بهشت، خدا و يا روح تطبيق دهد. اما امروز دكتر الكساندر معتقد است سلامت كامل هنگامي است كه ما دريابيم خدا و روح واقعيت دارند و مرگ پايان موجوديت ما نيست، بلكه تنها يك انتقال است.
نام نویسنده : فرانسیس کالینز
نام مترجم : رویا منجم
فرانسیس سلر کالینز (به انگلیسی: Francis Sellers Collins)(متولد ۱۴ آوریل ۱۹۵۰) متخصص ژنتیک و پزشک آمریکایی است، که به دلیل کشفیات برجسته درباره بیماریهای ژنتیکی و سرپرستی پروژه ژنوم انسان شهرت دارد. Endocrine Society از وی به عنوان یکی از موفق ترین دانشمندان عصر ما نام میبرد. او همچنین ریاستموسسه ملی سلامتی در مریلند را عهدهدار است.
پاپ Pope Benedict XVI در سال ۲۰۰۹ او را به ریاست آکادمی کاتولیک علوم منصوب کرد.
زبان خدا: یک دانشمند برای ایمان شواهد ارائه میکند یک کتاب پرفروش از فرانسیس کالینز است که در آن از تکامل الهی دفاع میکند. کالینز یک پزشک-ژنتیکدان آمریکایی است که برای کشف برجستهٔ ژنهای بیماریها و رهبریاش در پروژه ژنوم انسان مشهور شده است. او هم اکنون به عنوان مدیر مؤسسات ملی بهداشت آمریکا انجام وظیفه میکند. کالینز در این کتاب به اختصار روند مسیحیشدناش را شرح میدهد.
کالینز در این کتاب استدلالهایی را برای ایدهٔ خدا از زیستشناسی، اخترفیزیک،روانشناسی و دیگر حوزهها مطرح میکند. او به متفکرین مشهوری چون سی. اس. لوئیس، علاوه بر قدیس آگوستین، استیون هاوکینگ، چارلز داروین، تئودوسیوس دوبژانسکی و دیگران اشاره میکند. مسیحی امروز در سال ۲۰۰۷ آن را یکی از بهترین کتابهای سال دانست.
در نتیجه این کتاب بنیاد بایولوگوس تأسیس شد.
نام نویسنده : والتر برونوهنینگ
نام مترجم : کامران فانی
والتر برونو هنینگ (Walter Bruno Henning) (زادهٔ ۲۶ اوت ۱۹۰۸ در پروس شرقی - درگذشتهٔ ۸ ژانویه ۱۹۶۷ در برکلی، کالیفرنیا) خاورشناس و ایرانشناس آلمانی وانگلیسی، متخصص زبانهای باستانی ایرانی و پیشگام در پژوهشهای آیین مانی بود.
والتر برونو هنینگ در اوت ۱۹۰۸ در راگنت در پروس شرقی متولد شد. تحصیلات دانشگاهی خود را در دانشگاه گوتینگن در رشتهٔ مطالعات ایرانی تحت نظر آندرس انجام داد و رسالهٔ دکتری خود را با موضوع بررسی فعل فارسی میانه در ۱۹۳۱ گذراند. در سال ۱۹۳۲ از طرف آکادمی پروس به سمت دبیری مجموعهٔ دستنوشتههای مانوی تورفانمنصوب شد. طی سالها بعد سه مجموعه از دستنوشتههای پارسی میانه و پارتی و مجموعهای از متون سغدی را در برلین منتشر کرد.
در سال ۱۹۳۶ به دعوت هارولد بیلی برای تصدی کرسی جامعهٔ پارسی برای مطالعات ایرانی در مدرسه مطالعات مشرقزمین و آفریقا به لندن رفت و مطالعات خود را در مورد متون تورفان ادامه داد. در سال ۱۹۴۶ به عنوان استاد مدعو به دانشگاه کلمبیا درنیویورک رفت و سال بعد به عنوان دانشیار مطالعات آسیای میانه در دانشگاه لندن منصوب شد و در سال ۱۹۴۷ رتبهٔ استادی یافت. در سال ۱۹۴۹ خطابههای معروف خود را در آکسفورد ایراد کرد که به بررسی انتقادی آرای هرتسفلد و نیبرگ درمورد زرتشتمیپرداخت. در سال ۱۹۵۰ به دعوت دولت ایران سفری به جنوب ایران کرد و تحقیقاتی بر کتیبههای سرمشهد، نقش رستم و کرتیر انجام داد.
در سال ۱۹۵۴ به مدیریت شورای اجرایی مجموعهٔ کتیبههای ایرانی در لندن منصوب شد و تا پایان عمر این مسئولیت را بر عهده داشت. از سال ۱۹۵۷ سرپرستی بخش زبانها و فرهنگهای خاورمیانه و نزدیک را در مدرسه مطالعات مشرقزمین و آفریقا در دانشگاه لندن به عهده گرفت. در سال ۱۹۶۱ پیشنهاد تصدی کرسی مطالعات ایرانی دانشگاه برکلی در کالیفرنیا را پذیرفت و طی سالهای بعد مرکز جدیدی برای مطالعات ایرانی در آن دانشگاه ایجاد کرد.
هنینگ بیش از هفتاد مقاله منتشر کرد که موضوعات گستردهای را در بر میگرفت؛ بررسی متون مانوی به زبانهای پارسی میانه، پارتی وسغدی، زبان بلخی، تفسیر سنگنبشتههای ساسانی از جمله کتیبهٔ سهزبانهٔ کعبه زرتشت، و مشکلات متون پهلوی و اوستایی. یک اثر منتشرنشدهٔ او تحت عنوان فرهنگ ریشهشناختی زبان فارسی بهصورت مجموعهای از برگهها ناتمام باقیمانده است.
هنینگ استاد راهنمای دورهٔ دکترای احسان یارشاطر بوده است. موضوع رسالهٔ یارشاطر این بوده است که زبان مردم آذربایجان نه ترکی بلکه زبانی بنام تاتی بوده است.
نام نویسنده : فردریش هایلر
نام مترجم : شهاب الدین عباسی
نیایش، اثر فریدریش هایلر ـ الهیاتدان، مورخ و پژوهشگر برجستهٔ آلمانی ـ از همان آغاز که به زبان آلمانی انتشار یافت، معلوم بود کتابی پراهمیت و مؤثر است. شخصیتهای صاحبنامی آن را ستودند. کتاب مورد استقبال قرار گرفت، به چاپهای متعدد رسید، و رفتهرفته به صورت اثری کلاسیک درآمد. امروزه کمتر اثری در تحلیل دعا و نیایش میتوان یافت که بهنحوی از این کتاب تأثیر نپذیرفته باشد. فریدریش هایلر (۱۹۶۷ - ۱۸۹۲) با ایمان به اینکه «عصر نوی پیش روی بشر است»، معتقد بود نیایش، زمینهای مهم و اساسی برای کندوکاو در ژرفای ادیان و زمین حاصلخیزی برای بارورساختن نهالهای اُنس و مودّت میان انسانها و شناخت بیشتر یکدیگر است.
نویسنده در این اثر، علم «هاوکینگ» و آنچه که از علم خود دربارة وجود یا عدم وجود خدا استنتاج میکند را تحلیل کرده است. «استفن هاوکینگ» (1942 م)، مشهورترین دانشمند زندة جهان است که اخیراً با درجة استادی «لوکاس» در کمبریج بازنشسته شده است.
هاوکینگ، با وجود بیماری موتور نورون، با همکاران و شاگردان برجسته، مرزهای فیزیک ریاضی را شکسته است. کار او به پیشبینی «تابش هاوکینگ» منتهی شده و برهان او بر غیر ضروری بودن خداوند دلالت دارد.
نگارنده در اثر حاضر، کتابهای معروف هاوکینگ، از جمله: «نظم بزرگ» ؛ «تاریخچة زمان» و نظریات مختلف او را نقد و بررسی کرده و پرسشها و دیدگاههای فلسفی او را با توجه به آرا و نظرات دانشمندان دیگر به چالش کشیده است.
کتاب با هدف پاسخ دادن به این سئوال که: «آیا علم به سوی خدا میرود، از او دور میشود، یا در باب این موضوع بیطرف است؟» و روشن کردن مهمترین مسائلی که در کانون نزاع معاصر میان مفهوم خدا و علم قرار دارد، تدوین شده است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.