گالینگور روکشدار
بسیار کمیاب
0 تومان
فریدون آدمیت
ناموجود
ادوار شی یرا
مترجم: علی اصغر حکمت
اما هنوز عطش اهل علم و طالبان حقيقت سيراب نشده و هنوز به تاريكترين زاويه غارها سر مي زنند و دشت هاي پهناور را زير پا مي نهند و به دنبال گوهر مقصود خود از اقليمي به اقليمي راه مي پيمايند.
کتاب امپراطوری صحرا نوردان از مهمترین و ارزنده ترین کتابهای تاریخی است که تماس بسیاری با تاریخ ایران دارد. مولف دراین کتاب نفیس مانند نقاشی چیره دست پرده ای رسم نموده که وقایع چین و مغولستان و تبت و هند و ترکستان و ماوراء النهر و بالاخره خاورمیانه و خاصه ایران از ادوار ابتدای تاریخ انسانی تا اوایل قرن بیستم در آن نمایان است. در اینجا سه چهره مهیب و خونریز ومخرب عالم یعنی آتیلا چنگیزخان و تیمور که روم و ایران و چین رابخاک و خون کشیدند با قلم سحار نویسنده تصویر گردیده اند این اثر گرانقدر تاریخی بارها به چاپ رسیده است و بی اغراق می توان گفت که از لحاظ دقت و غنی بودن منابع معتبر در نوع خود کم نظیر است و می تواند مورد استفاده همه و بویژه محققان و علاقمندان به تاریخ قرار گیرد . کتاب امپراطوری صحرانوردان به تاریخ اقوام نیمهبربر آسیایمیانه میپردازد. این اقوام که گاه چون سکاها و اسکیتها از نژاد قدیم آریایی، گاه چون چون چنگیز و تیمور از نژاد مغول و تاتار و گاه چون سلجوقیان از نژاد ترک هستند، همواره در طول تاریخ معضل بزرگ آسیا و اروپایشرقی بودهاند. توکیوها، اویغورها، هونها، کیتانها، قراختیائیان و نهایتا شاخههای گوناگون مغول و ازبک و تُرک، اقوام مورد پژوهش در این کتاب ارزشمند میباشند. تصادم این اقوام با تمدنهای پیشرفتهای چون ایران و چین و هند و روم، و صدمات آنها به این تمدنها نیز از دیگر مبحث مطروحه در کتاب است.
نام نویسنده : جاناتان گلاور
نام مترجم :افشین خاکباز
از نخستين باري كه از نسل كشي آلمانيها باخبر شدم با خودم ميانديشيدم كه چگونه افراد ميتوانند مرتكب چنين جناياتي شوند. اين پرسش ذهن مرا به خود مشغول كرده بود و در اكثر مطالبي كه در زمينهي فلسفه مينوشتم بروز پيدا ميكرد. دربارهي مسائل اخلاقي در ارتباط با گرفتن جان ديگران و كاربرد دانش ژنتيك چندين كتاب نوشتم. ربط اين موضوعات به پروژة ايجاد حلقههاي دفاعي مطمئنتر در برابر احياي سياستهاي نازي نيازي به تأكيد ندارد. ولي هنگامي كه دربارهي مسائل بهظاهر خنثاتر از قبيل هويت فردي مينويسيم، ناخواسته به سوي نوشتن دربارهي وحشيگريهاي اخير انسانها كشيده ميشوم. بنابراين فكر كردم بهتر است به جاي طرح اين مسائل در حاشيهي موضوعات ديگر، مستقيما دربارهي آنها سخن بگويم.
كتاب حاضر كوششي است براي بخشيدن بُعدي تجربي به اخلاقيات. من در اين كتاب از اخلاق براي طرح پرسشهايي در برابر تاريخ استفاده كردهام و سعي كردهام متقابلاً از تاريخ براي ارئه تصويري از استعدادهاي پنهان انسان استفاده كنم كه به اخلاقيات ربط پيدا ميكنند. براي انجام اين كار ناچار بودهام بسياري از مسائل و مباحث را با ديگراني در ميان بگذارم كه درك و دانش بيشتري از من در اين زمينه دارند. اميدوارم لغزشهاي من انگيزهاي شود براي آنان تا اين پروژه را به نحوي بهتر به پيش ببرند و به سرانجام برسانند.
(از پيشگفتار نويسنده)
این کتاب شامل هفت بخش: در باب مأخذ و نقد آنها، فرجام روزگار ساسانیان، اسلام در مهد، عرب در ایران، موالی و نهضتها، دنیای هزارویک شب و رستاخیز ایران همراه با یادداشتها خواندنی میباشد.
در مقدمۀ این کتاب میخوانیم: "تاریخ نه آیینۀ عبرتاست نه کارنامۀ جهل و جنایت. کسانیکه با آن چنین شوخیها کردهاند در واقع خواستهاند بعضی از کسانی را که در تاریخ، نام و آوازه یافتهاند دست بیندازند یا ستایش و نکوهش کنند.تاریخ راستین سرگذشت زندگی انسان است. سرگذشت انسانهاست که زندگی کردهاند و حتی در راه آن مردهاند. اما آنچه برای مورّخ اهمیت دارد آن نیست که چگونه مردهاند، آن است که اینها چگونه زیستهاند. شک نیست که زندگی از آنچه جهالت و شقاوت انسان خوانده میشود هرگز خالی نیست و از اینجاست که در تاریخ صفحههای آلوده و تیره هست."
نام نویسنده : والتر هینتس
نام مترجم : پرویز رجبی
والتر هینتس (به آلمانی: Walther Hinz) (متولد ۱۹ نوامبر ۱۹۰۶ در اشتوتگارت - درگذشت در ۱۲ نوامبر ۱۹۹۲ در گوتینگن) یکی از دانشمندان شاخص در میان دهها ایرانشناس بزرگ آلمانی است که در دو سده گذشته، پژوهشهای بنیادین و بیهمتایی را به جهان ایرانشناسی عرضه داشتند. هینتس (۱۹۰۶-۱۹۹۲) ایرانشناسی پرکار و به ویژه متخصص خط و زبانهای ایرانی و تمدن ایلام بود. او در بسیاری از حوزههای مطالعات ایرانی (همچون تاریخ و تمدن هخامنشیان و ساسانیان، زرتشتشناسی، کتیبهشناسی، تاریخ صفویه و علم اوزان و مقادیر)، صاحب پژوهشهایی ناب و گسترده بود که در کتابها و مقالههای بیشماری از او منتشر شدهاند. هر چند که بسیاری از این دستاوردها در میان ایرانیان بکلی ناشناخته و مهجور ماندهاست.
داریوش و ایرانیان کوششی است برای شناخت تاریخ و فرهنگ ایران زمین در عصر زرین هخامنشی. تاریخ سیاسی هخامنشیان، از مهاجرت پارس ها تا اوج درخشان آن یعنی پادشاهی داریوش، نظام اجتماعی و قضایی و اداری، نیروی نظامی، کشاورزی، هنر و ...جنبه های گوناگونی هستند که در این کتاب به آن پرداخته میشود.
نام نویسنده : علیرضا ملائی توانی
مؤلف در این کتاب کوشیده است، به سهم خود، با طرح مقولهٔ «روش تحقیق در تاریخ» از قلمرو علم تاریخ به وادی فلسفهٔ علم تاریخ گام بردارد و حوزههای هستیشناسی، معرفتشناسی و روششناسی تاریخی را به هم پیوند دهد؛ از مفاهیم و مبانی روش و پژوهش در تاریخ سخن بگوید؛ طرح تحقیق و مؤلفههای آن را به بحث بگذارد و با منبعشناسی تاریخی به عرصهٔ روشهای گردآوری دادههای تاریخی گذر کند؛ راههای پالایش و تصفیهٔ دادههای درست از نادرست را بشناساند؛ عناصر و عوامل مؤثر در تحلیل داده را به گفتوگو بگذارد و از چگونگی نگارش متن تحقیق (تولید فراوردهٔ علمی) و نقد آن سخن براند.
نویسنده: لوید لولین جونز
مترجم: فریدون مجلسی
اغلب منابع تاریخی ایران باستان یا برگرفته از آثار یونانیان آسیای صغیر است که رعایای یونانیِ امپراتوری ایران بودند، مانند هرودوت، و یا از یونانیان اروپایی بودند، که در هر دو حال آثارشان جانبدارانه و با نگاهی از بیرون به درون ایران بوده است. در این میان کتزیاس کنیدوسی، که قریب به بیست سال پزشک دربارهای کورش صغیر و اردشیر دوم هخامنشی بوده، کتاب پرسیوکوس خود را با شناخت و دیدی از درون ایران به بیرون نوشته و به همین دلیل از سوی نویسندگان یونانی متهم به دروغگویی شده است. جالب است که پژوهشگران ایرانی همان ادعاها را نخوانده در آثارشان منعکس کرده اند. لوید لولین جونز که پرسیکا را بازسازی کرده، در این کتاب نیز کوشیده است در ورای آن دیدگاه جانبدارانه، نگاهی به درون دربار، عادات، تشریفات، اعتقادات، هنرها، زنان و مردان، خوراک، و زندگی روزانه ایرانیان و شرایط حاکم بر آنان بیندازد. نگاهی به آنچه ایرانیان به دیگران، همسایگان و اجزاء امپراتوری داده اند، و به آنچه از آنان گرفته اند. خوبی ها و بدی ها، عدالت و ظلم، ملایمت و خشونت، آنچنان که بوده است.
ژرار ايسرائل
ترجمه: مرتضی ثاقب فر
کوروش، فقط تنها فاتح و مدیر بزرگ نبود؛ بلکه در ذهن مردم پارسی، او همان جایگاهی داشت کهرمولوس و رموس برای رومیها و موسی برای بنی اسرائیل داشت. چگونگی تحویل کوروش نوزاد به چوپان و پرورش او، یادآور رها کردن موسی در نیزار در مصر و به زیر کشیدن پدربزرگ دیکتاتورش، توسط او (موسی) است که در متون افسانهای و اساطیری دیگر هم بازتاب یافته است.
هیچ شکی نیست که حماسه کوروش ابتدا در میان پارسیها رشد برخاست و اکنون در میان یونانی درک شده است. احساسات احترام یا ابهت کوروش در بین پارسی وجود داشت، به یونانیها منتقل گشت و این اتفاقی نیست که گزنفون، کوروش را به عنوان فرمانروای آرمانی برگزید. او میخواست، برای تدریس پندهای آرمانی خویش، به شنوندگان یونانیاش به کوروش متوسل گردد. به طور خلاصه، نقش کوروش در طول تاریخ به عنوان مرد بزرگی که بنیانگذار امپراتوری بود، باقی ماند.
کوروش بدون شک، نه تنها نابغه هدایتگری بود که امپراتور بزرگ را بنیان گذاشت، بلکه بنیانگذار فرهنگ و تمدن شهری هخامنشی نیز بود. از آنجا که پارسیها شوونیست (متعصب میهنپرست) نبودند، کوروش به سرعت فراگیری از ملتهای مغلوب را آموخت. او نه تنها مادها را آرام کرد، بلکه آنها را با پارسیها متحد کرد و یک نوع پادشاهی دوجنبهای از مادها و پارسها به وجود آورد. کوروش سنتهای پادشاهی را از مادیها وام گرفت. آنها کسانی بودند که بر یک امپراتوری حکمرانی میکردند، در حالی که پارسیها، فقط متحدشان بودند. یک مادی، احتمالاً به عنوان یک مشاور شاه هخامنشی، به عنوان نوعی رئیس وزیران عمل میکرد. بنا بر نقش برجسته متاخرتر در پرسپولیس، پایتخت شاهان هخامنشی از زمان داریوش، یک مادی، مکرراً با پادشاه بزرگ، دیده میشود. ایلامی، ساکنان بومی پارس، همان گونه که میتوان در این نقش برجسته دید، آموزگاران پارسیها در زمینههای بسیاری بودند، برای مثال، لباس ایلامیها بر تن پارسیها و خراجگذاران ایلامی دیده میشود که نقشبرجسته سنگی پرسپولیس دیده میشود.
کوروش در نزد بابلیان، برگزیدهٔ مردوک، در نزد یهودیان، مسحشدهٔ خداوند بود و بهنظر نمیرسد که مادها او را سروری بیگانه فرض کردهباشند. هرودوت میگوید که پارسیان از او چونان یک پدر سخن میگفتند، زیرا وی مهربان بود و از آنچه برای ایرانیان نیکو بود، کوتاهی نمیکرد؛ در عین حال هرودوت وی را مردی زود خشم میداند.داندامایف میگوید «کوروش محبوبترین شاه پارس و بنیانگذار یک امپراتوری جهانی بود».«به نظر میرسد کوروش به سنت و ادیان سرزمینهای فتح شده احترام میگذاشت. پارسیها او را پدر، روحانیان بابل او را برگزیده مردوک، یهودیها او را مسیح فرستاده شده از جانب یهوه و یونانیان او را فاتحی بزرگ و سیاستمداری باهوش میدانستند. گزنفون در کورشنامه او را حکمرانی آرمانی و ایدهآل توصیف میکند».
والتر هینتس، میگوید: «کوروش سه امپراتوری را ساقط کرده بود: ماد، لیدیه و بابل. آیندگان فراموش نکردند که کوروش هیچکدام از سه فرمانروا، نه آستیاگ، نه کرزوس و نه نبونعید را نکشت، بلکه به تبعید آنها بسنده کرد و حتی برای آنها زندگی شاهانهای فراهم آورد. این رفتار در جهان باستان بیسابقه بود و تا زمان کوروش هرگز اتفاق نیفتاده بود».
این کتاب به زندگی و نقش تاریخی جذابترین قهرمان دوران باستان یعنی کوروش، رهاییبخش ملتها، میپردازد و در این میان علاوه بر تاریخ پارس به تاریخ امپراتوری آشور، مصر فراعنه، پادشاهی بابل و امپراتوری لیدی نیز به مثابه همسایههای پارس و کشورهایی که بعداً در قلمرو شاهنشاهی هخامنشی قرار گرفتند، نقشی ویژه میبخشد. فصلهای کتاب عبارتند از: 1. شاهان نینوا، شاهان بابل؛ 2. «قاطر پارسی»؛ 3. در برابر سوداگر خدایان؛ 4. و بابل درهای خود را به روی او گشود؛ 5. کسی که تختش بر آسمان است؛ 6. شاه، آیینة خداوند؛ پسگفتار: تخطی ناممکن؛ گاهشماری تاریخهای مهم؛ سلسلهها؛ خدایان اصلی خاور نزدیک؛ یادداشتها؛ منابع و نمایه.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.