عکاسی — تاریخ | چاپ سوم ، ۱۴۰۰ | شومیز ، رقعی | ۲۹۲ صفحه | آگه
تاریخنگاری و عکاسی: جستارهایی پیرامون عکس بهمثابه سندی تاریخی
89,000 تومان
ویلم فلوسر ، گرگوری پاسکالیوس و مارک ماس
ترجمه: محمد غفوری
وزن | 700 گرم |
---|
محصولات مرتبط
از طرف او
نام نویسنده : آلبا دسس پدس
نام مترجم : بهمن فرزانه
از طرف او دربارهی دو زن، یک مادر و دختر، است و زندگی آنها را در رابطه با همسرانشان به تصویر میکشد. رمان این دو زن را در موقعیتی مشابه قرار میدهد: موقعیتی حاکی از بیاعتنایی مرد به زن، و بیتوجهی او به حقوق انسانی زن، و عدم رابطه میان آنها. مادر نه میتواند بماند، و نه میتواند برود. در میانهی کتاب او با خودکشی به این رابطه پایان میبخشد. اما دختر از طرف او و از طرف همهی زنانی که چنین زندگیای را تجربه میکنند تصمیم دیگری میگیرد.... آلبا دِ سِسپِدِس در 1911 در رم متولد شد و در سال 1997 در شهر پاریس درگذشت.
انقلاب
نويسنده: دبورا وايلز مترجم / مصحح: زهرا تقوي
برندهي جايزهي گلدن کايت (2015)
برندهي جايزهي ويژهي صلح جين آدامز
فيناليست جايزهي کتاب ملي آمريکا
پاپا گفت: "زندگيمون اونقدرها هم بد نيست. ما چيزايي که لازمه رو داريم. الآن اوضاع خيلي بهتر از بچگيهاي منه. اونوقتها تمام روز رو تو مزرعه پنبه ميچيديم و حتي يه دلار هم نميگرفتيم." آقاي شلدون گفت: "اگه حق رأي داشته باشي ميتوني کار بهتري هم داشته باشي. ميتوني يه مزرعه پنبه واسه خودت داشته باشي." خانوم ويدِلا آروم و با مهربوني گفت: "اگه حق رأي داشته باشي ميتوني مطمئن باشي که ديگه هيچکي مثل آدل نميميره. اون دکتر لازم داشت اما هيچکي تو بيمارستان سفيدا حاضر نشد حتي به اون دست بزنه." پاپا اشکهاش رو پاک کرد و گفت: "حرف آدل رو وسط نکش." اما خانوم ويدِلا دست مامان رو گرفت به پاپا نيگا کرد و ادامه داد: "اون دختر بيچاره با اون همه درد مرد. فقط به خاطر يه آپانديس که دکترا خيلي راحت ميتونستن خوبش کنن. اما اون دکتر سفيدايي که شيفت بودن براش کاري نکردن. قانونم از ما حمايت نکرد. ما باس قانون رو عوض کنيم."
خاستگاه آگاهی در فروپاشی ذهن دو جایگاهی
نام نویسنده: جولیان جینز
نام مترجم : خسرو پارسا و دیگران
گرچه مسئلهي آگاهي، پيدايش و كاركرد و ماهيت آن در انسان از زواياي بسيار متعدد علمي، فلسفي و اجتماعي... مورد بحث بوده است، با اين همه ميتوان گفت كه از نظر علمي ما هنوز در ابتداي راه هستيم: هيچ نظريهاي تاكنون سخن آخر را نگفته است و تا رسيدن به نظريهاي كه همهي جوانب اين پديدهي شگرف بشري ــ پديدهاي كه جوهرِ انسان شدنِ بشر را توضيح ميدهد ــ راهي طولاني در پيش داريم. همچنين ما بايد دريابيم كه هوموساپيينس چگونه به آگاهي دست يافت و علم و هنر و اخلاق را آفريد. و اين تحولِ عظيم، اين دستاوردِ شگفتانگيز، بدون نياز به يك جهش جديد پديد آمد. كشفِ مكانيسمِ موجِد اين تحول بزرگترين دستاورد بشري خواهد بود: كشف چگونگي تحولِ آن موجودِ وحشيِ جنگلي به انسان امروزي. سي سال كار مداوم جوليان جينز در اين زمينه، كوششهاي او در تبيين پارهاي از مسائل روانشناختي انسانِ امروزي و توضيح بسياري از رفتارهاي انسان كهن از خلال ادبيات باستاني، چنان شگفتانگيز و گاه تكاندهنده است كه بدون ترديد نميتوان از آنها به آساني گذشت. قرائتِ زبانيِ آگاهي، در كنار قرائت كاركردي و ابزاري آن، و قرائتهاي ديگر، طيف وسيعي در مقابل ما براي تعمق ميگشايند كه دانشجو و پژوهشگرِ آگاهي اگر هم براي مسائل مطروحه در آنها پاسخي نداشته باشد، لااقل بايد پرسشهاي مطرحشده را بداند. انسانها تقريبا از زمان پيدايش آگاهي به مسئلهي آگاهي وقوف داشتهاند. و هر عصري آگاهي را مطابق با مضامين و علايق خود توصيف كرده است. در عصر طلايي يونان، كه مردم آزادانه سير و سياحت ميكردند در حالي كه بردهها كار ميكردند، آگاهي هم به همان اندازه آزاد بود. هراكليت، به ويژه، آگاهي را فضايي عظيم ميدانست كه حتي با پيمودن همه راههايش نميتوان به مرزهاي آن دست يافت. هزار سال بعد آگوستين در ميان كوههاي پُر از غار كارتاژ از "كوهها و تپههاي تخيلات عاليهي من"، "دشتها و مُغارهاي حافظهي من" كه با مخفيگاههاي "تالارهاي متعدد و وسيع كه به نحو شگفتانگيزي با انبارهاي بيشمار مجهز شده است" حيرت زده شده بود. توجه كنيد كه چگونه استعارههاي ذهن دنيايي است كه ذهن دريافت ميكند. نيمه اول قرن نوزدهم عصر اكتشافات بزرگ زمينشناسي بود كه در آنها آثار گذشته در لايههاي پوستهي زمين نوشته شده بود. اين امر موجب مردمپسند شدن ايدهي آگاهي به صورت لايههايي شد كه گذشتهي فرد را ثبت ميكرد و اين لايهها عميق و عميقتر ميشد تا آنجايي كه نوشته ديگر قابل خواندن نبود. اين تاكيد بر ناخودآگاه تا سال 1875 رشد كرد. در اين سال بيشتر روانشناسان اظهار داشتند كه آگاهي تنها يك قسمت كوچك زندگي ذهني است و اين كه احساسات ناآگاه، ايدههاي ناآگاه و قضاوتهاي ناآگاه بخش اعظم روندهاي ذهني را تشكيل ميدهند. درميانهي قرن نوزدهم، شيمي بهعنوان علم مُد روز جايگزين زمينشناسي شد و آگاهي در نظر جيمز ميل و وونت و شاگردانش به صورت ساختار مركبي بود كه ميشد آن را در آزمايشگاه به عناصر دقيق حسها و احساسها تجزيه كرد. و همانگونه كه لوكوموتيوهاي بخار راه خود را در زندگي روزمره به طرف پايان قرن ميپيمودند، آنان نيز به همان صورت راه خود را به آگاهي از آگاهي پيمودند، نيمههوشيار تبديل به ديگ بخار انرژي فشاري شد كه مفرهايي آشكار ميطلبيد و هنگامي كه سركوب ميشد موجب رفتار رواننژندانه شده و از روياهاي ناسرانجام موفقيتهاي پنهاني ميساخت. ... (از مقدمهي كتاب)
خطای دکارت (عاطفه ، خرد و مغز انسان)
نام نویسنده : آنتونیو داماسیو
نام مترجم : رضا امیر رحیمی
آنتونیو داماسیو، استاد علم عصب پایه، عصب شناسی و روان شناسی در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی است و در آنجا انستیتوی جدید مغز و خلاقیت را مدیریت می کند. او در عین حال استاد مهمان در انستیتوی سالک و دانشگاه آیوا است. داماسیو جوایز متعددی دریافت کرده است (در مواردی به همراه همسرش، هانا داماسیو که او هم عصب شناس و عصب پروژه است) از جمله جایزه پرنس آستوریاس، در علوم و فناوری، سال 2005. داماسیو عضو انستیتوی پزشکی آکادمی ملی علوم و آکادمی هنرها و علوم امریکاست. او نویسنده دو کتاب موفق دیگر «احساس کردن آنچه که اتفاق می افتد» و «در جست و جوی اسپینوزا» است، که به بیش از 30 زبان ترجمه شده اند.
«داماسیو نظریه تحریک آمیزی را مطرح می کند... عاطفه بخش جدایی ناپذیری از شناخت است. اگر عواطف آسیبی جدی ببینند، نمی توانیم از عقلانیت برخوردار باشیم.»
واشنگتن پست
«کتاب شگفت آور آنتونیو داماسیو ما را به سفری علمی به درون مغز می برد که دنیای نامرئی درون را آشکار می کند؛ گویی در جلوی چشمان ما مرئی شده باشد. در آینده هرگاه به خودتان یا به دیگری نگاه کنید، خواهید پرسید در پس چشمانی که روبه روی شماست چه می گذرد.»
یوناس سالک
«مطالعه ای سرنوشت ساز، نه تنها برای عصب پژوهان و فلاسفه بلکه برای خوانندگان غیرحرفه ای.»
بوک ریویو، نیویورک تایمز
«از یک رمان بهتر است. «خطای دکارت» رویدادی تعیین کننده است که درک ما را از ارزشمندترین اندام مان به شکلی انقلابی تغییر می دهد.»
«خطای دکارت» روایتی فوق العاده از دیدگاه های نویسنده درباره کارکرد مغز است. برای کسانی مناسب است که شگفت زده اند که چگونه شگفت زده می شویم؛ برای پزشکانی که باید به آنها یادآوری کرد که مغز چه آفرینش فوق العاده ای است؛ و برای دانشمندانی که می خواهند ببینند که یک فرضیه را چگونه باید آزمود.»
مجله انجمن پزشکی امریکا
«داماسیو متفکری عمیق و نویسنده ای دقیق است. «خطای دکارت» اکتشافی خیره کننده در زیست شناسی خرد و وابستگی ناگزیر آن به عاطفه است.»
«پایکوبی بر لبه بین فلسفه و علم؛ داماسیو تقسیم بندی ساده نگرانه ذهن و بدن را رد می کند.»
فیلادلفیا اینکوایرر (کتاب برجسته سال)
در جستجوی حافظه (پیدایش دانش نوین ذهن)
نام نویسنده : اریک کندل
نام مترجم : سلامت رنجبر
توضيح ذهن انسان از ديدگاه زيستشناسي در سدهي بيستويكم به مهمترين چالش علوم طبيعي تبديل شده است. ما ميخواهيم گوهر زيستشناختي پديدههايي چون ادراك، فراگيري، حافظه، انديشه، آگاهي و مرزهاي ارادهي آزاد را درك كنيم. تا همين چندي پيش تصوركردني نبود كه زيستشناسان روزي بتوانند فرايندهاي ذهني انسان را مورد پژوهش قرار دهند. تا هيمن پنجاه سال پيش هنوز كسي بهطور جد اين ايده را به مخيلهي خود راه نداده بود كه روش تحليل زيستشناختي ميتواند اسرار پنهان ذهن انسان ــ اين پيچيدهترين پديدهي عالم ــ را در سطح مولكولي آن فاش سازد.
امروزه اما زيستشناسان، با آگاهيهاي كاملاً نوين و با اعتماد به نفس، توجه خودشان را به عاليترين هدف معطوف كردهاند: توضيح ذهن انسان از ديدگاه زيستشناسي يا به سخن ديگر، درك زيستشناختيِ ذهن انسان.
دیدار به قیامت
نام نویسنده : پی یر لومتر
نام مترجم : مرتضی کلانتریان
«جنگ برای تجارت بسیار سودآور است،حتا پس از پایان آن»
«جنگ برای تجارت بسیار سودآور است. حتی پس از پایان آن»؛ با به پایان رسیدن بزرگترین كشتار قرن بیستم در جنگ جهانی اول در سالهای 1914 ـ 1918 و باقی ماندن ویرانههایی عظیم، دو نجات یافته این فاجعه، دو سرباز خط مقدم جبهه، كه چندان هم سلامت جسمی و روحی ندارند، وادار میشوند كلاهبرداری حیرتانگیز و ضد اجتماعی طرحریزی كنند كه آن را تا سرانجام پی میگیرند، گویا از میدان افتخارآمیز نبرد با دشمن، برای نجات میهن، تا صحنههای كسب سود راه درازی در پیش نیست .... .
دیدار به قیامت بنای عظیمی است برافراشته بر پایههای بیرحمیها و تقلبهای گوناگون، با ساختاری چنان درخشان و قدرت بیانی چنان پر صلابت كه به باور اهدا كنندگان جایزه ادبی گنكور به این كتاب، چنین رمان باشكوهی بعد از جنگهای 1914 ـ 1918 تاكنون خلق نشده است.
پییر لومتر نویسندهای فرانسوی است که رمان دیدار به قیامت او برندۀ جایزۀ ادبی گنکور (بزرگترین جایزۀ ادبی فرانسه) در سال 2013 شده است. او در پایان این کتاب به دو نکته اشاره میکند. او برای نوشتن کتاب دیدار به قیامت، اینجا و آنجا از آثار نویسندگان و هنرمندان زیادی الهام گرفته است: هومر، دولا روشفوکو، دیدرو، بالزاک، میشله، ویکتور هوگو، مارسل پروست، امیل آژار، لویی آراگون، استفان کرین، ژرال اُبر، ژرژ برنانوس، میشل اُدیار، ژرژ براسنس، ژان ـ لویی کورتیس، پاتریک رمبو، مونر مولینا، گارسیا مارکز و ... .
نویسنده عمیقترین احساساتش را به خاطرۀ ژان بلانشار تقدیم میکند که در 4 دسامبر 1914 به اتهام خیانت تیرباران میشود و در 29 ژانویه 1921 اعادۀ حیثیت میگردد که عنوان «دیدار به قیامت» را به او الهام کرده است.
برشی از کتاب: «زمین اطرافش همهجا میلرزد. خیلی دورتر، بالای سرش، جنگ ادامه دارد. خمپارهها همچنان زمین را میلرزانند و زیرورو میکنند. آلبر با ترس و شرم چشمانش را باز میکند. شب است، ولی تاریکی کامل نیست. اشعههای بسیار کوچکی از نور سفیدگون روز به زحمت رخنه میکند: نوری پریدهرنگ، با ورقۀ ناچیزی از زندگی.
آلبر بهناچار بریدهبریده نفس میکشد. آرنجها را چند سانتیمتر به دو طرف باز میکند، موفق میشود پاهایش را کمی دراز کند، خاک را به پایین پاها میراند. محتاطانه ضدترسی که بر وجودش چیره میشود، تلاش میکند. صورتش را بهآرامی آزاد میکند تا بتواند نفس بکشد. بلافاصله لایهای از خاک مثل تاولی میترکد و از صورتش جدا میشود. واکنشاش آنی است. همۀ عضلاتاش باز میشوند، ولی چیز دیگری اتفاق نمیافتد. چه مدت در این توازن ناپایدار که هوای نفس کشیدن کمکم کمیابتر میشود، باقی میماند که فکر مردن چطور رهایش نمیکند، چکار باید بکند اگر از اکسیژن محروم شود، با رگهایی که یکییکی میترکد و از هم میپاشد، با چشمانی که چون هوا برای دیدن ندارد از حدقه درآمده. سعی میکند تا جایی که میشود کمتر نفس بکشد، فکر نکند، خود را همانطوری که هست ببیند». (ص 25)
زندگی با پیکاسو
نام نویسنده : فرانسواز ژیلو
نام مترجم : لیلی گلستان
فرانسواز ژیلو (به فرانسوی: Françoise Gilot) نقاش و نویسنده فرانسوی است. وی ابتدا به عنوان دوستدختر و موضوع اثرهای هنریپابلو پیکاسو مشهور گشت. فرانسواز ژیلو بعدها به همسری جوناس سالک، پزشک آمریکایی و کاشف واکسن فلج اطفال درآمد.
"زندگی با پیکاسو" اینگونه آغاز می شود: "من پابلو پیکاسو را به هنگام اشغال فرانسه، در ماه مه 1943 ملاقات کردم. بیست و یک سال داشتم و حس می کردم نقاشی زندگی من خواهد بود." این شروع می تواند اطلاعات مفیدی که خواننده به آن نیاز دارد را در یک خط در اختیار او بگذارد. این که راوی زمانی که با پیکاسو ملاقات کرده چند ساله بوده است؛ این اتفاق در چه سالی بوده است و به چه واسطه این ملاقات صورت گرفته است. ارتباط فرانسواز ژیلو با پیکاسو، ارتباط عادی ای نیست. در آغاز این ارتباط خبری از "عشق" نیست اما این ارتباط در طول زمان تغییر چهره می دهد. "هیچ خواستی به جز با او بودن نداشتم و این شروع یک چیز فوق العاده بود. به من گفت مرا دوست دارد. به این زودی نمی شود به کسی بگویی که دوستش داری. او بعدها آن را به من گفت و ثابت هم کرد."
با اینکه در طول داستان پابلو پیکاسو به نوعی خواسته یا ناخواسته ژیلو را اذیت می کند اما این ارتباط به زعم راوی تاثیر عمیقی بر زندگی او می گذارد. ژیلو در پایان این کتاب می نویسد:"در طی آن بعد از ظهری که در فوریه 1944 با هم گذراندیم، پابلو به من گفت که دیدار ما، زندگی مان را روشن کرده است، رفتن من به نزد او پنجره ای بود که گشوده شد و باید گشوده بماند، من هم همین را می خواستم، اما تا وقتی که از ای نپنجره نور بتابد. و وقتی دیگر نوری نتابید بر خلاف میلم آن ر بستم. از آن لحظه به بعد، پابلو تمام پل هایی که مرا به گذشته و او متصل کرد سوزانید. اما همین کار باعث شد تا خودم را کشف کنم و زنده بمانم. هرگز حق شناسی نسبت به او را از دست نمی دهم."
سیمای زنی در میان جمع
نام نویسنده : هاینریش بل
نام مترجم : مرتضی کلانتریان
هاینریش بل(1985- 1917)، نویسنده آلمانی برنده نوبل ادبیات است.
آکادمی سوئد زمانی که در ۱۹۷۲ جایزه نوبل را به او تقدیم کرد، «سیمای زنی در میان جمع» را جامع آثار او معرفی کرد.
خود او نیز درباره این رمان گفته است: «میخواستم داستان زنی آلمانی را در اواخر چهل سالگی بازگویم که بارِ تاریخ را از ۱۹۲۲ تا ۱۹۷۰ به دوش دارد».
هاینریش بُل برای شرح زندگینامه لنی، که شخصیت اصلی داستان است، ابتدا از زمان حال و از ۴۸ سالگی لنی آغاز میکند و پس از شرح بسیاری از خصوصیات او در این سن به گذشته میرود و سیری بلند در گذشته و خاطرات دور زندگی او دارد.
و همانطور که در گذشته غوطهور شده، ناگهان لحن روایت عوض میشود و این بار با لحنی دیگر روال زندگی لنی را از گذشته به حال و سپس آینده به تصویر میکشد.
پیرامون لنی بیش از ۱۲۵ شخصیت خودنمایی میکنند که هر یک نماینده طیف گستردهای از جامعه آن زمان آلمان هستند. بُل در این اثر هم جامعه سرمایهداری و هم نظام کمونیستی را هدف پیکان تیز انتقاد خود قرار میدهد.
بُل در «سیمای زنی در میان جمع»، فساد اخلاقی و حرص به مالاندوزی را در همه شئون جامعه میبیند و با طنزی سراسر انسانی همه جوانب آن را میشکافد و نمایش میدهد و مقام و مرتبه اجتماعی، ثروت و جایگاه سیاسی، درجات علمی و دانشگاهی منهای انساندوستی را به باد تمسخر میگیرد و از ریاکاری و تظاهر به تقوا و پاکدامنی در عین تردامنی پرده برمیدارد.
بُل عاشق مردمان ساده و بیغل و غش است و در میان آنها احساس راحتی میکند. زنان مخلوق او به جای لذتجویی و شهوتپرستی ترحم و همدردی را در خواننده برمیانگیزند و به خواننده حتی فرصت نمیدهد جز این بیندیشد.
در سراسر «سیمای زنی در میان جمع» صفحهای نیست که در آن بُل طنز و همدردی با انسانها را از یاد ببرد.
ظرافت جوجه تیغی
موريل باربری
مترجم : مرتضی كلانتريان
«خانم ميشل ظرافت جوجهتيغي را دارد: از بيرون پوشيده از خار، يك قلعهي واقعي نفوذناپذير، ولي احساسم به من ميگويد كه از درون او به همان اندازهي جوجهتيغي ظريف است، حيوان كوچك بيحال، بهشدت گوشهگير و بياندازه ظريف.» (از متن كتاب)
ظرافت جوجهتيغي دومين رمان موريل باربري، نويسندهي چهلسالهي فرانسوي، است كه جايزهي برتر سال 2007 اتحاديهي ناشران فرانسه به آن تعلق گرفته است. رمان نخست اين نويسنده به نام شكمبارگي به چندين زبان ترجمه شده است.
کامچاتکا
ما و ماکیاولی
مدیریت رفتار سازمانی پیشرفته
نويسنده: حسن زارعی متين
"امروزه شاهد اين معرفت فزايندهايم كه موفقيت سازمانها ارتباط تنگاتنگي با منابع انساني سازمانها دارد. دانش مديريت رفتار سازماني در خدمت موفقيت سازمانها براي شناسايي علل رفتار افراد، پيشبيني و هدايت آنهاست و با پيچيدگيهاي سرشت انسان سروكار دارد. سازمانهاي يك جامعه براي تحقق اهدافشان با مشكلات زيادي روبهرو هستند كه به كمك ابزارها و مهارتهاي فنّي و كمّي نميتوان آنها را حل كرد، چراكه ريشه در ساختارهاي اجتماعي و مسائل مربوط به رفتار فردي و گروهي در سازمانها دارد و براي حلوفصل آنها به مهارتهاي اجتماعي نياز است." (از متن كتاب) هدف اين كتاب آشنايي با مسائل رفتار سازماني و راهحلهاي نو براي آنهاست.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.