ناشر: ققنوس
چاپ: ۱۳۹۹
نوبت: ۱
جلد: شومیز
قطع: رقعی
صفحات: ۱۹۹
29,000 تومان
باریش بیچا کچی
ترجمه: کسرا صدیق
ناشر: ققنوس
چاپ: ۱۳۹۹
نوبت: ۱
جلد: شومیز
قطع: رقعی
صفحات: ۱۹۹
وزن | 300 گرم |
---|
نام نویسنده : جان بارت
نام مترجم : سهیل سمی
جان بارت (انگلیسی: John Barth؛ زادهٔ ۲۷ مهٔ ۱۹۳۰) نویسنده، و رماننویس اهل ایالات متحده آمریکا است. وی که آثارش در گونه پسانوگرایی و فراداستان طبقهبندی میشود، برنده جوایزی همچون جایزه کتاب ملی و جایزه پن/ مالامود شده است.
جان بارت، رماننویس آمریکایی متولد 1930، بخاطر رمانهای تجربیاش معروف است. او اپرای شناور را در بیست و شش سالگی نوشت؛ رمانی بسیار فنی و سنتشکن که فاصله دو نقطه از زندگی قهرمانش را روایت میکند، یعنی از زمانی که قهرمان اثر تصمیم به خودکشی میگیرد تا هنگامی که منصرف میشود. اما انتخاب زندگی از جانب این قهرمان نشانه شادی و نشاط نیست. در دنیایی که "بارت" در دهههای میانه قرن بیستم آمریکا میشناسد، آنچه باعث انصراف از خودکشی میشود، نه زندگی، که پوچی مرگ است. "اپرای شناور" بخشی از نام قایقی تفریحی است که در گذشته در بخشهای مدخیز آبهای ویرجینیا و مریلند رفت و آمد میکرد... و بخشی از ماجراهای این کتاب بر عرشه همین قایق رخ میدهد. مترجم کتاب ــ سهیل سمّی ــ پیش از این آثاری از مارگارت اتوود (سرگذشت ندیمه، اوریکس و کریک)، کازوئو ایشیگورو (هرگز رهایم مکن و تسلیناپذیر) و... را ترجمه کرده است.
نويسنده:اروين يالوم
مترجم:نازي اكبري
در اين كتاب، يالوم به دو چالش اصلي هستي از نگاه درمانجويانش، و تا حدي شخص خود، ميپردازد: تقلا براي پر معنا زيستن و با انتهاي ناگزير هستي كنار آمدن، اين كتاب نيز بر مبناي روايات يالوم و گفتگوهايش با مراجعينش شكل گرفته و در قالب رماني هستيگرايانه نگاشته شده است. اين كتاب با زباني طنزآلود، بيتكلف، و اغلب تكاندهنده، صادقانه از سختيها و مبارزه انسانها براي بقا حكايت ميكند. در عين حال، يالوم ميوههاي اصلي زندگي مانند عشق، دوستي و خانواده را وسايل و شيوههاي اصلي تحمل زندگي قلمداد ميكند. او در اين اثر سعي دارد به خوانندگان بياموزد كه حتي در مقابله با وحشت مرگ نيز ميتوان با ايجاد رابطهاي ياريدهنده به افراد كمك كرد تا دنياي دروني خود را از اغتشاش، ابهام، درد و رنج رهايي بخشند. عنوان اين كتاب از كتاب تاملات ماركوس آورليوس، فيلسوف رواقي و امپراتور روم، برگرفته شده است. وي حاصل تاملات خود درباره امور بنيادين حيات آدمي را در آن كتاب به رشته تحرير كشيده است.
نام نویسنده : یوزف ویسهوفر
نام مترجم : مرتضی ثاقب فر
چکیده کمترین صفت برجستهای که میتوان برای این کتاب بر شمرد، تازه بودن آن است. اما صفات برجسته و ممتاز واقعی کتاب در روشدار و تحلیلی بودن، فشرده بودن، مستند بودن و منصف بودن آن است. خواست نویسنده آن بوده که نظری کلی و فشرده و موثق از تاریخ و فرهنگ ایران پیش از اسلام از زبان خودِ ایران و از طریق اسناد و مدارک ارائه دهد، و در این کار نیز موفق بوده است. مولف علاوه بر سود جستن از آثار مورخان معروفی چون هرودوت، گزنفون، پلوتارک، استرابو، طبری و ... از سنگنبشته و لوحهها و اسناد باستانی دیگر نیز بهره برده است.
نام مترجم : محسن شادمهری
ذهن بشر اولیه همچون کودکی نسبت به وقوع پدیدههای اطراف خود کنجکاو بود. مشاهده میکرد، تجربه میکرد و از خود سؤال میپرسید و در پی یافتن کلید معماهای خود جستوجو را آغاز میکرد. بهتدریج پرسشهای ابتدایی جای خود را به پرسشهایی عمیقتری مانند «این عالم چگونه شکل گرفته و چگونه تحول یافته؟» داد. در چنین دورهای نخستین پایههای کیهانشناسی بنا شد. بر اساس برخی مستندات تاریخی، چنین پرسشهایی قدمتی بین ۲۰ تا ۱۰۰ هزار سال دارند. بهتدریج با پیشرفت فناوری و ساخت ابزارهای علمی گوناگون آگاهی بشر نسبت به بسیاری از پدیدههای محیطی افزایش یافت و موفق شد پاسخ بسیاری از پرسشهای خود را بیابید و این روند همچنان ادامه دارد. اما یافتن پاسخ پرسشهایی مانند «عالم از کجا آمده است، چگونه کار میکند و آینده آن چگونه خواهد بود؟» همچنان چالشهای فراوانی را پیش روی کیهانشناسان قرار داده است.
کتاب «پس از نخستین سه دقیقه»، دروازهی ورود شما به دنیای شگفتانگیز «شناخت کیهان» و رویارویی با پرسشهای بنیادین عالم خواهد بود. این کتاب از شما سؤال میپرسد، شما را به فکر فرو میبرد و سرانجام به آنها پاسخ میدهد.
تانو پادمانابان، نویسندهی هندی این کتاب، یکی از غولهای کیهانشناسی مدرن است که بیش از ۱۰ جایزهی معتبر بینالمللی را در کارنامهی خود دارد و بیش از ۲۳۰ مقالهی معتبر علمی چاپ کرده است. او در کتاب «پس از نخستین سه دقیقه» به زبانی ساده و شیوا پدیدههای گوناگون عالم را توضیح میدهد و هر کجا نیاز به پیشزمینه باشد از آن دریغ نخواهد کرد. شاید این کتاب را بتوان کیهانشناسی بدون فرمول نامید. کتابی که سفر خود را از اعماق ماده، هستهی اتمها، الکترونها و پروتونها آغاز میکند و به سوی بزرگترین ابعاد عالم، کهکشانها، خوشههای کهکشانی و ابرخوشههای کهکشانی ادامه میدهد. در این میان از پدیدههای شگفتانگیزی همچون سیاهچالهها، مادهی تاریک، انرژی تاریک،ستارههای نوترونی و ابرنواخترها و غیره به تفصیل درخوری، سخن به میان خواهد آمد و سرانجام سفر این کتاب در دنیایی پُر از پرسشهای بیپاسخ به پایان خواهد رسید. پادمانابان، در پیشگفتار کتاب چنین نوشته است: «این کتاب قصد دارد توصیفی بدون ریاضیات از کیهانشناسی برای خوانندهی عام، در سطح مقالات مجلات نیوساینتیست و ساینتفیک امریکن، عرضه کند. خوانندهی متوسط چنین مجلاتی نباید مشکلی با این کتاب داشته باشد.»
نام نویسنده : رابرت ام.مارتین
نام مترجم : راضیه سلیم زاده
دیدگاه مرسوم درباره محصول فلسفی این است که چیزی خشک و بی روح،قلنبه سلنبه،کسل کننده،تخصصی،و به شدت جدی و بیشتر از همه فهم ناپذیر است.یک نوع فلسفه این طوری است.
اما در واقع میتوانیم با فلسفه خوش بگذرانیم،اگر بهترین حالت را در نظر بگیریم،جواب دادن به سوال هایی که همیشه شما را به فکر فرو برده اند و طرح سوال هایی که هرگز به آن ها فکر نکرده اید جذاب است،میتواند قوه تخیل و شوخ طبعی تان را قلقلک بدهد و ذهنتان را باز کند.همچنین میتواند خودمانی و مفرح باشد.
هرف کتاب حاضر این است که همه این ها را به شما ثابت کند.
همه اهل محل خبردار شده بودند: «يه ديوونه رفته روي هرة پشتبوم وايستاده!» كوچه پر از آدمهايي شده بود كه براي تماشاي ديوانه آمده بودند. پليسها اول از كلانتري، بعد هم از مركز سر رسيدند. پشت سرشان مأمورهاي آتشنشاني آمدند. مادرِ ديوانهاي كه رفته بود بالاي پشتبام التماس كنان ميگفت: «پسرم، عزيزم، بيا پايين... قربونت برم... يالله قند و عسلم، بيا پايين!» ديوانه ميگفت: «منو كدخدا كنين تا بيام پايين، اگه كدخدا نكنين خودمو از اين بالا پرت ميكنم پايين!» مأمورهاي آتشنشاني زود برزنت نجات را باز كردند تا اگر ديوانه خودش را پايين انداخت، بتوانند بگيرندش. نُه مأمور آتشنشاني از بس با برزنت نجات دور آپارتمان گشته بودند، خيس عرق شده بودند.» عزيز نسين (1915-1995) نويسندگي را از سال 1945 با مقاله نويسي در مجلات شروع كرد و نوشتن را تا پايان عمر ادامه داد. حاصل اين سالها دهها عنوان كتاب در زمينههاي داستان و رمان و نمايشنامه و شعر و داستان كودك و خاطرات است. او 23 جايزه معتبر ملي و بينالمللي (اكثراً در زمينه طنز) برده و آثارش به بيشتر زبانها ترجمه شده است. مجموعه حاضر گزيدهاي است از بهترين داستانهاي طنز عزيز نسين كه مترجم آنها را از كل آثارش انتخاب و ترجمه كرده است.
نام نویسنده : یوزف ولسکی
نام مترجم : مرتضی ثاقب فر
یوزف ولسکی لهستانی اکنون دهه نهم عمر پربار خود را میگذراند. وی قدیمیترین و بیگزاف بزرگترین کارشناس تاریخ اشکانی در جهان است. او از دهه 1930 تاکنون بیش از پنجاه کتاب و مقاله در باره اشکانیان منتشر کرده است و بسیاری از نظریههای آغازین او درباره اشکانیان با کشفیات بعدی باستانشناختی تأیید شده است. تاکنون از این اشکانیشناس بزرگ اثری به زبان فارسی ترجمه نشده است.
نام نویسنده : جان مانوئل کوک
نام مترجم : مرتضی ثاقب فر
پیشگفتار مترجم به بیان اهمیت راستگویی و بی طرفی در بیان حوادث تاریخی میپردازد. و بر این اساس به نقد نویسنده کتاب مانوئل کوک که اندیشمندی انگلیسی است و در آستانه قرن بیست و یکم زندگی میکند، میپردازد. پروفسور جان مانوئل کوک در جنگ جهانی دوم در یونان سرباز بوده و در آن جا شیفتگی بیش تری نسبت به یونان یافتهاست. سپس از ۱۹۴۶ تا ۱۹۵۴ مدیر مدرسه باستان شناسی بریتانیا در آتن شده و آن گاه از ۱۹۵۸تا ۱۹۷۶سمت استادی تاریخ و باستان شناسی را در دانشگاه بریستول بر عهده گرفتهاست. مترجم معتقد است که نویسنده شیفتگی خود نسبت به یونان را در کار علمی و تاریخ نگاری خود دخالت داده و به پیروی از سیاست اروپاییان در دو سده اخیر علاقه به یونان و دشنام به شرق را سر لوحه نوشته خود قرار دادهاست. از این رو به تحریف واقعیات، دست چین کردن بدترین تهمتهای یونانیان به ایرانیان و نادیده گرفتن واقعیات دینی، اجتماعی و سیاسی جامعه ایران پرداختهاست. یکی از طرفدارانه نویسنده در انتخاب منابع است. وی خود در بخش منابع به این نکته اشاره میکند: در این فصل منابع تاریخ هخامنشی به سه دسته تقسیم میشوند: دسته اول: عهد عتیق که آن را به دلیل مذهبی بودن، افسانه پردازی و بی اعتبار میداند.
دسته دوم: کتیبههای ایرانی که همه آنها را تبلیغات و حتی دروغ و فاقد ارزش معرفی میکند.
دسته سوم: نوشتههای یونانیان و در رأس آنان هرودوت که خود موضعی خصمانه نسبت به هخامنشیان داشتهاست، منبع اصلی او است و به نظر او ارزش مراجعه و استناد دارد.
مترجم در جای جای کتاب و در پاورقی درباره موضع گیریهای نویسنده نظریاتی را آورده و به نقد و تحلیل گفتههای وی پرداختهاست.
مقدمه نویسنده بیان انگیزه وی از نگارش کتاب است.
ایشان معقتد است که قصد داشته شکافی را پر کند و هیچ گاه از نظر حجم و دامنه مطالبقصد رقابت با کتاب «تاریخ شاهنشاهی» نوشته «اومستد» را نداشتهاست. وی معتقد است بعد از اومستد کشفیات زیادی انجام گرفته و اندیشههای جدید مطرح شده که باید مورد توجه قرار گیرد. همچنین کتابهای «ایران از آغاز تا اسلام» و «ایران از آغاز تا اسکندر بزرگ» نوشته رومن گیرشمن فرانسوی را نیز پر از حدس و نظریه پردازی میداند و معتقد است که با تکیه بر بهترین مراجع نوشتههای جدید یادداشتهایی را اضافه کردهاست.
از منابع بابلی و مصری و اسناد آرامی و لوحههای عیلامی و همچنین کارهای باستان شناسان شوروی، به صورت دست دوم استفاده کردهاست.
نام نویسنده : کازوئو ایشی گورو
نام مترجم : سهیل سمی
قهرمانهای داستان کتاب غول مدفون «اکسل» و «بیئتریس»، زوج کهنسالی هستند که برای پیدا کردن پسر گمشدهشان راهی سفر میشوند. این سفر در بریتانیای قدیم رخ میدهد. زمانی که ساکسونها و برایتونها پس از جنگی خانمانسوز در صلحی شکننده زندگی میکنند. صلحی که حاصل توافق یک فراموشی است. یک فراموشی همهگیر که به شکل مه در کل سرزمین پخش شده است. این مه به خاطر نفس یک اژدهاست و خاطره جنگ، عشق و نفرت و خونخواهی را از یاد مردم برده. «اکسل» و «بیئتریس» در طول سفرشان با آدمهای جدیدی روبرو میشوند. یک جنگجوی جوان ساکسون را میبینند که دنبال مادرش میگردد و نیز افراد دیگر که در داستان به تفصیل آمده. غول مدفون همان رازی است که آرام آرام گشوده و به نتیجه نامنتظرهای ختم میشود. در آخر، هیبت غول به کل جلوی چشمان خواننده قرار میگیرد و اینجاست که مخاطب عظمت آن را درک میکند و میفهمد اصلاً و برای چه این غول در ابتدای داستان دفن شده است. شیوه بازگویی این راز، اوج هنر نویسنده در خلق جهانی شناور است و در نهایت خواننده با پرسش اصلی روبرو میشود: آیا باید گذشته را فراموش کرد تا به آرامش رسید؟ در رمان «ایشی گورو» عشق بر همه چیز چیره میشود الا مرگ. روزنامه «گاردین» این رمان را به عنوان مهمترین رمان سال ٢٠١٥ انتخاب کرده است. «موراکامی» نویسنده و منتقد معروف ژاپنی درباره «ایشیگورو» میگوید: «هر یک از کارهای این نویسنده جدید است و هر بار که کتابی تازه از او به چاپ میرسد با عجله خودم را به کتابفروشی میرسانم.»
در داخل حفره موقعیت و حالت پیکر و اژدها هیچ تغییری نکرده بود اگر هم حواس حیوان با نزدیک شدن بیگانه ها به او هشدار داده بوذ و به خصوص غریبه ای که به داخل حفره می رفت هیچ واکنشی که گویای هوشیاری کوئریسگ باشد دیده نمیشد آیا حال مهره های پشت حیوان بود که شدید تر از قبل بالا و پایین می رفت؟آیا در باز و بسته شدن آن چشم با روکش عجیبش هوشیاری جدیدی محسوس بود؟اکسل مطمئن نبود اما همانطور که به آن موجود خیره شده بود به فکرش رسید که آن بوته ولیک تنها موجود زنده دیگر در حفره برای آن موجود منشا آرامش بسیار شده بود و حتی حال در ذهنش به سمت آن بوته دست دراز میکرد اکسل متوجه شد که این تصور خیالی بیش نیست اما هرچه بیشتر نگاه میکرد آن تصور به نظرش واقعی تر می آمد چطور آن بوته تک آنجا روییده بود؟آیا کار خود مرلین نبود تا آن موجود همراهی داشته باشد؟
نام نویسنده : الیف شافاک
نام مترجم : ارسلان فصیحی
پرفروشترین رمان تاریخ ترکیه که گفته میشود بیش از پانصد بار تجدید چاپ شده است. این رمان به نوعی بازگویی رابطه میان شمس و مولانا در قالب داستانی امروزی و از زبان یک زن آمریکایی است که به همه روزمرگی ها و همسر و کار پشت پا میزند و عازم سفر ترکیه می شود.
اما پرفروشترین رمان تاریخ ترکیه چگونه کتابی ست؟ رمان «ملت عشق» اثریست عاشقانه؛ برخوردار از فرمی که می توان آن را دو رمان محسوب کرد در قالب یک رمان؛ دو روایت تودرتو که به صورت موازی روایت می شوند؛ اما در دو زمان مختلف جریان دارند. یکی قرنها پیش در شرق و یکی در زمان حال و در غرب (امریکا) بر این پایه اگرچه به ظاهر تفاوت های بسیار زیاد و اساسی باهم دارند اما از آنجا که بنمایه هردوی آنها عشق و تاثیر آن در زندگیست بی شباهت به هم نیستند. ملت عشق از یک سو داستان دلدادگی و از دیگر سو داستان رهایی است؛ از یک سو به عشق زمینی می پردازد و از دیگر سو به عشق معنوی و جنبه های عرفانی عشق و زندگی اشاره میکند. این سویه های متقابل که در هر دو خط داستان دیده می شود از جمله جذابیت های اصلی این رمان محسوب می شود که الیف شافاک با چیره دستی با کنارهم قرار دادن این عناصر خط و ربطی برای نزدیک شدن و پیوند خوردن این دو داستان به وجود آورده است.
ناگفته نماند که ترجمه ارسلان فصیحی هم کاری بدون نقص است تا جایی که کاوه میرعباسی، نویسنده و مترجم معروف درباره آن می گوید: "من همیشه کتابهای اصلی را از زبانهای انگلیسی، فرانسوی و اسپانیایی میخوانم، اما مدتی قبل، «ملت عشق» را با ترجمه ارسلان فصیحی خواندم و از آن بسیار لذت بردم."نکتهی دیگر اینکه ترجمه این رمان پنج سال پیش به اتمام رسیده بود که تا چندی پیش جزو آثار غیرقابل انتشار وزارت ارشاد بود اما سرانجام پس از بازبینی مجدد، نشر ققنوس آن را منتشر کرد.
در بخشی از کتاب می خوانیم:کلماتی که ما برای توصیف خالق بکار میبریم، درواقع نشاندهنده ی آنست که ما خودمان را چگونه توصیف میکنیم. اگر موجودی هولناک در ذهنمان متصور میشویم، در واقع این ما هستیم که با ترس احاطه شده ایم. اما اگر عشق و محبت را احساس کردی، از تو چیزی جز این دو پدید نخواهد آمد.
از متن کتاب:
خیلی وقت پیش بود. به دلم افتاد رمانی بنویسم. ملت عشق. جرئت نکردم بنویسمش. زبانم لال شد، نوک قلمم کور. کفش آهنی پایم کردم. دنیا را گشتم. آدمهایی شناختم، قصههایی جمع کردم. چندین بهار از آن زمان گذشته. کفشهای آهنی سوراخ شده؛ من اما هنوز خامم، هنوز هم در عشق همچو کودکان ناشی...
مولانا خودش را «خاموش» مینامید؛ یعنی ساکت. هیچ به این موضوع اندیشیدهای که شاعری، آن هم شاعری که آوازهاش عالمگیر شده، انسانی که کار و بارش، هستیاش، چیستیاش، حتی هوایی که تنفس میکند چیزی نیست جز کلمهها و امضایش را پای بیش از پنجاه هزار بیت پرمعنا گذاشته چطور میشود که خودش را «خاموش» بنامد؟
کائنات هم مثل ما قلبی نازنین و قلبش تپشی منظم دارد. سالهاست به هر جا پا گذاشتهام آن صدا را شنیدهام. هر انسانی را جواهری پنهان و امانت پروردگار دانستهام و به گفتههایش گوش سپردهام. شنیدن را دوست دارم؛ جملهها و کلمهها و حرفها را... اما چیزی که وادارم کرد این کتاب را بنویسم سکوت محض بود.
اغلب مفسران مثنوی بر این نکته تأکید میکنند که این اثرِ جاودان با حرف «ب» شروع شده است. نخستین کلمهاش «بشنو!» است. یعنی میگویی تصادفی است شاعری که تخلصش «خاموش» بوده ارزشمندترین اثرش را با «بشنو» شروع میکند؟ راستی، خاموشی را میشود شنید؟
همه بخشهای این رمان نیز با همان حرف بیصدا شروع میشود. نپرس «چرا؟» خواهش میکنم. جوابش را تو پیدا کن و برای خودت نگه دار.
چون در این راهها چنان حقیقتهایی هست که حتی هنگام روایتشان هم باید به مثابه راز بمانند.
مترجم:سهيل سمي
کازئو ایشیگورو (Kazuo Ishiguro) (زاده ۸ نوامبر ۱۹۵۴ در ناگازاکی) نویسندهٔ انگلیسی ژاپنیتبار است که خانوادهاش وقتی پنجساله بود به انگلستان مهاجرت کردند. ایشیگورو مدرک کارشناسی خود را در زبان انگلیسی و فلسفه از دانشگاه کنت در سال ۱۹۷۸ و مدرک کارشناسی ارشدش را در رشته نویسندگی خلاقانه در سال ۱۹۸۰ از دانشگاه انگلیای شرقی دریافت کردهاست.
او یکی از شناختهشدهترین نویسندگان معاصر انگلستان است و در سال ۱۹۸۶ برای کتاب هنرمندی از جهان شناور برندهٔ جایزهٔ وایتبرِد و در سال ۱۹۸۹برای کتاب بازماندهٔ روز برندهٔ جایزهٔ بوکر شد. از بین آثار او کتابهای وقتی یتیم بودیم و هرگز ترکم مکن نیز به فهرست نهایی جایزهٔ بوکر راه یافتند. در سال ۲۰۰۸، مجله تایمز او را در رده ۳۲ در بین ۵۰ نویسنده برتر انگلیسی از سال ۱۹۴۵ قرار دادهاست.ایشیگورو در سال ۲۰۱۷ برنده جایزه نوبل ادبیات شد.
كازوئو ايشيگورو، نامزد جايزه بوكر، در اثر خود داستان عشق، از دسترفتگي و حقايق نهاني را روايت ميكند. از همين روست كه هرگز تركم مكن خيلي زود جايش را ميان بهترين آثار او باز ميكند. رمان تكاندهندهاي است آكنده از احساس شكنندگي انسان معاصر، خاطرات بهياد ماندني شخصيتهايي كه رفتهرفته به حقيقت دوران كودكي به ظاهر شاد و نيز آينده خود پي ميبرند. آنها پس از سالها درمييابند كه چرا موسسه «هيلشم» آنان را از كودكي پناه داده است. حالا كه در در و دشت رانندگي ميكنم، هنوز چيزهايي را ميبينم كه مرا ياد هيلشم مياندازد. شايد از كنج مزرعهاي مهآلود بگذرم يا قسمتي از خانه بزرگي را همچنان كه از دامنه تپهاي پايين ميآيم، يا حتي دستهاي سپيدار را با ترتيب خاصي در كمركش تپهاي ببينم و با خود بگويم: «شايد همين باشد! پيدايش كردم!»
نام نویسنده : آرتور شوپنهاور
نام مترجم : عرفان ثابتی
سقراط و افلاطون نسبت به سوفسطائیان دیدگاهی منفی داشتند و آنها را افرادی میدانستند که در قبال دریافت اجرت و بیتوجه به حقیقت و عدالت به دیگران میآموختند چگونه هر ناراستی را راست و هر راستی را ناراست جلوه دهند. بنابراین آنها از سفسطه به این معنا نفرت داشتند. چرا که خواهان دستیابی به خیر و حقیقت بودند. آیا مقصود آرتور شوپنهاور از نگارش کتاب «هنر همیشه بر حق بودن» تمرینی در باب تعریض بوده؟ این جستار توصیههای عملی نیشداری دربارة چگونگی غلبه بر خصم در مجادله بیان میکند، توصیههایی که بیهیچ عذر و بهانهای ماکیاولیایی هستند.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.