دم را دریاب
0 تومان
سال بلو
بابک تبرایی
این کتاب یک روز از زندگی مردی را روایت میکند که ازنظر روانشناختی بسیار آشفته است. این آشفتگی ناشی از میانسالی و آغاز دورهی کهنسالیست که بسیار بر ذهن و روحش اثر گذاشته است. داستان با فلاش بکهایی که این مرد در ذهن خود دارد به پیش میرود و چالشهایی را که او در زندگی خود تحمل کرده به تصویر میکشد. در این کتاب، زمان خطی و مستقیم دنبال میشود و سیر حوادث نیز توالی منطقی خود را دارند.
دم را دریاب شرح بحرانیترین روز زندگی یك مرد رسیده به آخر خط است. تامی ویلهلم در این روز مسیری را مرور میكند كه به شكست در جنبههای مختلف زندگی و سرخوردگیاش از تمامی پیوندهای شخصی و اجتماعی منجر شده، و میكوشد با اعتمادی سست به دوستی تازه و مشكوك، خود را از سقوط كامل نجات دهد. در سال 1976، آكادمی سلطنتی سوئد ضمن اعطای جایزه نوبل ادبیات به سال بلو، با ستایش ویژهای از دم را دریاب به عنوان یكی از آثار كلاسیك دوران ما، این رمان كوچك را از باقی آثار این نویسنده متمایز كرد. گاردین: «یكی از بهترین رمانهای كوتاه تاریخ ادبیات.» آیریش تایمز: «سال بلو یكی از غولهای رمان قرن بیستم است. دم را دریاب را بخوانید تا بفهمید چرا.»
ناموجود
وزن | 250 گرم |
---|
محصولات مرتبط
بالاخره یه روزی قشنگ حرف می زنم
دیوید سداریس
مترجم: پیمان خاکسار
«بالاخره یه روزی قشنگ حرف میزنم» شامل ۲۶ یادداشت طنز از سداریس است. سداريس پرمخاطبترين طنزنويس پانزده سال اخير امريکاست. تمام کتابهايش با مقياسهای نجومي پرفروشاند. تاکنون تنها در امريکا هشت ميليون نسخه ازآثارش به فروش رسيده است و «بالاخره یه روزی قشنگ حرف میزنم» به بیشتر زبانهای زندهی دنیا ترجمه شده است.
پیمان خاکسار میگوید: «سداريس ميخنداند. به مفهوم واقعي کلمه. از او نباید انتظاری را داشته باشيد که از کافکا و فاکنر و بورخس داريد. اتفاقاً در بيشتر طنزهايش، بهخصوص در اين کتاب، فضاهای روشنفکری و روشنفکران را دست میاندازد و باعث خنده میشود.»
«بالاخره يه روزي قشنگ حرف ميزنم» يکي از پرفروشترين کتابهای سال ۲۰۰۰ امريکا شد. سداريس به خاطر اين کتاب جايزهی «ثربر» برای طنز امريکايي را برد و مجلهی «تايمز» او را طنزنويس سال نامید. سداریس در دسامبر سال ۲۰۰۸ از دانشگاه بيرمنگام دکترای افتخاری دريافت کرد. او تاکنون بيش از چهل مقاله در مجلهی «نيويورکر» چاپ کرده است.
جزء از کل
استیو تولتز
مترجم: پیمان خاکسار
استیو تولتز، نویسندهی استرالیایی متولد ۱۹۷۲ سیدنی، اولین رمانش، جزء از کل، را در سال ۲۰۰۸ منتشر کرد. این کتاب با استقبال زیادی روبهرو شد و به فهرست نامزدهای نهایی جایزهی بوکر راه پیدا کرد که کمتر برای نویسندهای که کار اولش را نوشته پیش میآید. او این کتاب را پنجساله نوشت. پیش از آن مشاغلی مثل عکاسی، فروشندگی تلفنی، نگهبانی، کارآگاه خصوصی، معلم زبان و فیلمنامهنویسی داشت. خودش در مصاحبهای گفته: «آرزوی من نویسنده شدن نبود، ولی همیشه مینوشتم. در کودکی و نوجوانی شعر و داستان کوتاه مینوشتم و رمانهایی را آغاز میکردم که بعد از دو و نیم فصل، دیگر دوست نداشتم تمامشان کنم. بعد از دانشگاه دوباره به نوشتن رو آوردم. درآمدم خیلی کم بود و فقط میخواستم با شرکت در مسابقات داستاننویسی و فیلمنامهنویسی پولی دستوپا کنم تا بتوانم زندگیام را بگذرانم، که البته هیچ فایدهای نداشت. زمانی که دائم شغل عوض میکردم یا، بهتر بگویم، از نردبان ترقیِ هر کدام از مشاغل پایین میرفتم، برایم روشن شد هیچ کاری جز نویسندگی بلد نیستم. رماننویسی تنها قدم منطقییی بود که میتوانستم بردارم. فکر میکردم یک سال طول میکشد، ولی پنج سال طول کشید. زمان نوشتن تحتتأثیر کنوت هامسون، لویی فردینان سلین، جان فانته، وودی آلن، توماس برنارد و ریموند چندلر بودم.»
در راه
مترجم:احسان نوروزي
جک کرواک یکی از سردمداران نسل بیت آمریکاست، نسلی که پس از جنگهای جهانی و در سالیان ۱۹۵۰ در آمریکا شکل گرفت و مشخصهی اصلی آن هنجارشکنی اجتماعی، اعتقادی و جنسی، مخالفت با ارزشهای معمول و عرف جامعه و گرایش به شعر، موسیقی جز و تجربهی مواد مخدر و خلاصه ضدجریان بودن است. جک کرواک بههمراه تعدادی از نزدیکترین دوستانش همچون نیل کسدی، الن گینزبرگ و ویلیام اس. بوروز که ساعتهای زیادی را با هم به خوشگذرانی، شعرخوانی، الواتی و سفر و حتی کشیدن مواد مخدر میگذراندند، از مهمترین چهرههای نسل بیت آمریکا هستند.
در واقع، جک کرواک نخستین فردی بود که بهطور رسمی از واژهی «بیت» برای شرح و توصیف زندگی و رفتار رفقایش استفاده کرد و همین موضوع هم باعث شد که پس از انتشار «در جاده» در سال ۱۹۵۷ خیلی از منتقدان ادبی و روزنامهنگارها بیشتر از آنکه دربارهی رمانش از او سئوال کنند، از کرواک بخواهند تا دربارهی نسل بیت حرف بزند. نسلی که بعدها الهامبخش هنرمندان و نویسندگان زیادی در آمریکا شد و آدمهایی همچون ریچارد براتیگن، باب دیلن و چارلز بوکفسکی را شیفتهی خودش کرد. باب دیلن دربارهی «در جاده» میگوید: «زندگیام را همچون زندگی همهی آدمهای دیگر عوض کرد.»
«در جاده» رمانیست از پارهای از زندگی خود جک کرواک در سالهای بین ۱۹۴۷ تا ۱۹۵۰، سالیانی که کرواک با وجود بیپولی و نداری ساعتهای زیادی را به عیاشی با دوستانش میپردازد و در این بین تصمیم میگیرد با آنها طول و عرض طویل ایالات متحدهی آمریکا را زیر پا بگذارد. سالیان بین ۱۹۴۷ تا ۱۹۵۰ از این جهت در زندگی کرواک اهمیت دارد که مصادف است با آشنایی او با شخصی به نام نیل کسدی که مدتی بعد رفیق صمیمیاش میشود و بواسطهی این دوستی قسمت مهمی از زندگی کرواک که همان مسافرت به غرب و جنوب آمریکاست، شکل میگیرد، قسمتی که جک کرواک آن را قسمت «در جاده» زندگی خود مینامد.
رد گم
آلهخو کارپانتیه
ترجمهی ونداد جلیلی
رمان روایتی است از اینکه چگونه زندگی ملال انگیز انسان مدرن می تواند در بطن رابطه ای فرسوده و با ظاهری نمایشی، آدمی را به سمت سراشیبی سقوط ببرد و ریشه خلاقیت هایش را بخشکاند. تلاش قهرمان داستان برای نجات خود و بازگشت به زندگی، با رجعت به دل طبیعت دست نخورده دوباره رنگ و رویی می یابد. از این منظر نگاه نویسنده یاد آور کلیات ایده ای است که روسو در زمینه زندگی ایده آل مطرح می کند، یک نوع طبیعت گرایی و رجعت به خویشتن که با گریز از تمدن دست ساخته آدمیان همراه است. تمدنی که در رمان کارپانتیه آدمی را به سمت نابودی کشانده است و برای شخصیت اصلی رمان جز رنج به ارمغان نیاورده و او دغدغه جز رهایی از آن ندارد.
رد گم اثری است غنی، سرشار از معنانی گوناگون که در لابلای رخدادهای رمان خودنمایی می کنند، رئالیسم جادویی در فضای این رمان بستری برای خلق تاثیر گذاری بیشتر جوهر طبیعت است، طبیعتی جادویی که وا واپسین گریزگاه آدمی محسوب می شود. اگر چه رمان کارپانتیه از خط داستانی مشخصی برخوردار است که به عنوان تمهیدی برای همراه کردن مخاطب مورد استفاده قرار گرفته است اما آنچه در این رمان از اهمیت بیشتری برخوردار است، مضامین و ایده های جذابی ست که نویسنده خیال بازگویی شان را دارد. بنابراین خواننده ای که کتاب را تمام می کند می داند بازهم به سراغ آن خواهد رفت اما این بار بدون آنکه اهمیتی برایخط داستان قائل باشد، بلکه در جستجوی مضامین درونی رمان که با کنار رفتن داستان هر بار بیش از پیش خود را نشان می دهند.
«آلهخو کارپانتیه» انقلابی در رمان آمریکای لاتین به پا کرد. او ناتورالیسم را به اوج رساند و خالق رئالیسم جادویی بود. کارپانتیه زبان اسپانیایی باروک را در نگارش ادبیاتی به کار بست که به جای تقلید از واقعیت، آن را تقویت میکند و بسط میدهد… ما وارثان میراث زبان و خلاقیت او هستیم. ما همه بازماندگان کارپانتیهایم.
کارلوس فوئنتس
کارپانتیه یکی از مهمترین نویسندگان اسپانیاییزبان است.
ماریو بارگاس یوسا
رئالیسم جادویی که با «صد سال تنهایی» گابریل گارسیا مارکز مشهور شد، اساساً از ابداعات کارپانتیه است… کارپانتیه بیتردید نابغهی ادبیات آمریکای لاتین در مهمترین دورهی ادبی این قاره، نیمهی دوم قرن بیستم، است.
هارولد بلوم
در هر نسل، نهفقط در یک کشور بلکه در سراسر جهان، فقط معدودی شاهکار و انگشتشماری نابغهی ادبی، آن هم بسیار بهندرت، دست میدهد… «رد گم» شاهکاری نبوغآمیز و حاصل کار نویسندهای نابغه است.
جی. بی. پریستلی
شاگرد قصاب
پاتریک مککیب
مترجم: پیمان خاکسار
رمان شاگردقصاب بسیار تحسین شده، علاوه بر نامزدی بوکر و برنده شدن جایزهی ادبی آیریش تایمز، در فهرست ۱۰۰۱ کتابی که پیش از مرگ باید خواندِ گاردین هم آمده. آیریش سنترال هم شاگردقصاب را در لیستِ بیستتایی برترینهای تاریخ ادبیات ایرلند آورده، در کنار اولیس جویس و تصویر دورین گری اسکار وایلد و سفرهای گالیور جانتن سویفت و سومین پلیس فلن اوبراین. راوی کتاب و شکل روایت اوست که شاگردقصاب را به اثری منحصربهفرد تبدیل کرده است.
عقاید یک دلقک
هانریش بل
مترجم: محمد اسماعیلزاده
هاینریش تئودور بُل (به آلمانی: Heinrich Theodor Böll) (زاده ۲۱ دسامبر ۱۹۱۷ - درگذشته ۱۶ ژوئیه ۱۹۸۵) نویسنده آلمانی و برنده جایزه نوبل ادبی است. بیشتر آثار او به جنگ (به خصوص جنگ جهانی دوم) و آثار پس از آن میپردازد.
هاینریش بُل عاشق مردمان ساده و بیغلوغش است و قهرمانان داستانهای او درماندگان و شکستخوردگانند، اما بُل آنها را شکستخورده نمیداند و نشان میدهد که حرص به کسب مال و مقام، وقتی که انسان میتواند علیرغم دشواریها تا به آخر انسان باقی بماند، واقعاً در خور استهزاست؛ و هاینریش بُل کسی است که تا به آخر انسان باقی میماند.
این کتاب دربارهی دلقکی به نام «شنیر» است که همسرش او را ترک کرده و به همین دلیل دچار افسردگی است. از این رو برای تسکین آلام خود به مشروب رو آوردهاست. او بعد از افتضاحی که در یکی از نمایشهایش به وجود میآورد، به محل زندگیاش باز میگردد. او که به پول نیاز دارد، دفترچه تلفنش را باز میکند و با آشنایان تماس میگیرد. در این میان بارها به گذشته میرود و خاطراتش را میگوید.
قصه های یک دقیقه ای
ایشتوان ارکنی
تصویرگر: لاسلو ربر
ترجمه: کمال ظاهری
ايشتوان اركني در سال 1912 در بوداپست به دنيا آمد. پدرش داروساز بهنامي بود كه عنوان مشاور نخستوزير را داشت. پسر هم سنت خانوادگي را ادامه داد: پس از پايان تحصيلات در دبيرستانِ پياريستها كه وابسته به كليساي كاتوليك بود، وارد دانشگاه شد و در هر دو رشتهي داروسازي و شيمي پاياننامهي تخصصي گرفت.
مادربزرگت رو از اینجا ببر!
دیوید سِداریس
مترجم: پیمان خاکسار
«پیمان خاکسار» با ترجمهی تازهای از «دیوید سداریس» دوباره به کتابفروشیها آمده ، این مترجم پیشتر کتاب «بالاخره یه روزی قشنگ حرف میزنم» را از این نویسنده برای اولینبار به فارسی ترجمه کرده بود و آشنایی مخاطب ایرانی را با این نویسندهی امریکایی فراهم.
حالا کتاب «مادربزرگت رو از اینجا ببر» از این نویسنده بهزودی راهی کتابفروشیها میشود. او در یازده داستان زندگی و تجربیات شخصیاش را نوشته است. کتاب حاضر در میان آثار سداریس از فروش فوقالعادهای در امریکا برخوردار بوده و یکی از بهترین هدیههای کریسمس پیشنهادی روزنامهی «لسآنجلس تایمز» هم بوده است. سداریس اکنون ساکن لندن است و میگوید: «زندگی در لندن هر روز من را شگفتزده میکند و من حالا دیگر حتا خودم هم نمیدانم چهقدر از این ماجراهایی که روایت میکنم، واقعی هستند و سر خودم آمدهاند و چهقدرشان خیالبافی من است.» سداریس عمدهی شهرتش را مدیون داستانهای کوتاه از زندگی شخصی خودش است که ماهیتی فکاهی و طعنهآمیز دارند و نویسنده در آنها به تفسیر مسائل اجتماعی میپردازد. او در آثارش به مسائلی همچون زندگی خانوادگی، بزرگ شدن در خانوادهای از طبقهای متوسط در حومهى شهر رالی، پیشینه و فرهنگ یونانی، مشاغل مختلف، تحصیل، مصرف مواد مخدر و… میپردازد و از تجربهى زندگی در فرانسه و انگلستان مینویسد.
مرگ در می زند
مستأجر
رولان توپور
مترجم: کوروش سلیمزاده
داستانی خارقالعاده که «پولانسکی» بر اساس آن فیلمی بهیادماندنی ساخته است. مردی جوان که مدتیست به دنبال خانه میگردد، اتاقی را کرایه میکند که پیش از وی زن جوانی در آن میزیسته و طرز مشکوکی خودکشی کردهاست. مرد جوان اندکاندک در این اتاق با فضایی مالیخولیایی درگیر میشود و با آزارهای همسایگان به تدریج شخصیت و هویت خود را با آن زن یکی میپندارد. این سیر جنونآسا در طول رمان مدام تشدید میشود.
نان سالهای جوانی
هانریش بُل
مترجم: محمد اسماعیلزاده
این کتاب شرح مشقتهای راوی است در دوران جوانی برای کسب درآمد و نان درآوردن. داستانِ مربوط به سالهای قحطی و گرسنگی است. سالهایی که «فندریش» جوان به «نان» فکر میکند و از واژهی «مناسب و ارزان» متنفر است. او که مدام ، به شکلی بیمارگونه در حال وصف گرسنگی خویش است دختری از آشنایانش را میبیند که به شهر آمده تا معلم شود. «بل» میکوشد تقابل با گرسنگی و تاثیر آن بر احساس و اندیشه را تصویر کند.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.