به انگلیسی و فارسی
انتشارات: پیک کتاب
۱۳۵۴
0 تومان
عمر خیام
با تابلوهایی از حسین فلاحی
قرن ها پس از آنکه عمر خیام ریاضیدان و شاعر و مرد صاحبدل و وارسته تاریخ علم و تعقل ایران، رباعیات خود را ارائه کرد و پس از بیش از صد و پنجاه سال که از نخستین ترجمه این کتاب به زبان انگلیسی توسط ادوارد فیتز جرالد شاعر و نویسنده انگلیسی می گذرد، رباعیات عمر خیام همچنان در فهرست کتاب های محبوب علاقه مندگان و مشتاقان به شعر و شاعری در سراسر جهان و از جمله کشورهای انگلیسی زبان است.
روزنامه “لوس آنجلس تایمز” وقتی در بخش ادبی هفتگی خود و مطابق معمول هفته های اخیر از چند صاحب نام فرهنگ و ادب آمریکا پرسید که چه کتاب را در طول هفته خوانده اند، “استن لی” Stan Lee نویسنده معروف آمریکایی از رباعیات عمر خیام با ترجمه “ادوارد فیتز جرالد” به عنوان اشعار مورد علاقه خویش برای تمامی زمانها یاد کرد. استنلی در مطلب کوتاهی که در این زمینه نوشته است می گوید: در رباعیات خیام صرف نظر از آهنگ و وزن عالی خود، با فلسفه ای همراه است که خود انعکاسی از دیدگاه های من می تواند باشد. “شکسپیر” نویسنده و درام نویس بزرگ انگلیسی قرن شانزدهم و “مارک توین” نویسنده نکته پرداز و شوخ طبع قرن نوزدهم آمریکا را به فهرست شاعران و نویسندگان مورد علاقه من اضافه کنید و مرا در جزیره ای منزوی که در آن همسرم برایم چادری صحرایی تعبیه کرده است، خوشحال و مسرور، رها کنید .
فیتز جرالد زبان پارسی را نمی دانست و یا آنکه خیلی کم با آن آشنا بود و در ترجمه خود از رباعیات خیام نه فقط هیچ گاه این اشعار را لغت به لغت و یا حتی جمله به جمله ترجمه نکرده، بلکه در بسیاری از موارد مفهوم کلی شعر را دریافته و آنرا صرفا” در قالب شعر انگلیسی ریخته است.
پس از فیتز جرالد که رباعیات خیام را نخستین بار در سال ۱۸۵۹ منتشر کرد، | ترجمه های دیگری که بعضی از آنها ترجمه تحت الفظی تر رباعیات خیام بوده و حال و هوای آن را نیز داشته، منتشر شده است ولی رباعیات خیام که بهتر است آنرا نه ترجمه، بلکه رباعیاتی به تعبیر فیتز جرالد بدانیم، درست مثل خود این اشعار که در زبان پارسی جاودانه شده در زبان انگلیسی جاودانه مانده است. خیام در ادب ایران، جای خاصی دارد که او را با بزرگان دیگر شعر و ادب ایران، از یکسو با شخصی چون رند غزل سرای همه دوران “حافظ شیراز” و از سوی دیگر با شاعر مجتهد و ضمنأ همیشه عاشقی چون “مولانای رومی” بسیار متفاوت می کند. در رباعیات خیام که نویسنده آمریکایی “استن لی” آنرا انعکاس جهان فعلی خویش بشمار می آورد، تعقل انسانی، آنهم انسانی دانشمند چون خیام بر اوهام و خرافات زمانه خلق می تازد و باز همین خیام دانشمند است که در جهانی سراسر راز و رمز و تجسم و خیال غوطه می خورد. او با کلمات برنده خود نیش می زند و با کلمات طراوت بخش خود سرمست می کند . رباعیات خیام هر زمان که به زیور طبع در آمده، اغلب نیز همراه تصاویری بوده است که چهره نگاران زبردست و بخصوص مینیاتورسازان چیره دست از بعضی از اشعار او ساخته و پرداخته اند. “محمد تجویدی” نقاش برادر “علی تجویدی” موسیقی دان و نوازنده تا آنجا که من به خاطر دارم, مینیاتورهای زیبایی از بعضی از رباعیات خیام ساخته و منتشر کرده است. کتاب دیگری از مجموعه اصلی رباعیات و ترجمه انگلیسی آن توسط فیتز جرالد و چهره نگاری های زیبایی از “حسین فلاحی” در پیش رویم قرار دارد. از نکته های شگفت انگیز آنکه همانطور که عمر خیام ستاره شناس و عالمی برجسته بود و رباعیات، تفنن او در ادبیات ایران بود، حسین فلاحی نیز تحصیلات اصلی خود را در آمریکا در زمینه فلسفه و ادبیات انگلیسی انجام داده و ضمنأ همیشه یک نقاش هنرمند و بسیار خیال پرداز و نکته بین باقی مانده است حسین فلاحی در اواخر دهه ۱۹۷۰ پس از مدتها اقامت در آمریکا به تهران آمده بود تا نمایشگاهی از آثار الهام گرفته خود را از رباعیات خیام برگزار و ضمنأ کتابی را که در همین زمینه منتشر کرده بود منتشر کند. در آن زمان من او را مردی بسیار متواضع و صاحبدلی هنرشناس یافتم و وقتی نسخه ای از کتاب او را که به من هدیه کرده بود، به خانه بردم، مدتها آن را مونس خود قرار دادم و اینک چند دهه بعد از آن زمان، این کتاب اوست که همچنان در برابر من قرار دارد و این رباعیات جاودانه عمر خیام است که همراه تعبیر انگلیسی جاودانه آن و تصویرهای به یاد ماندنی حسین فلاحی، از پس قرنها و سال ها گذشته و همچنان زنده و جاوید باقی مانده است. خيام زمانی به یکی از شیفتگان خود گفته بود اگر من را ندیدی، چرا که این جبر فلک غدار است که آدمی باید به خاک بسپارد، ولی مرا در گوری خواهی دید که نسیم شمال همیشه گل هایی را برایش به ارمغان خواهد آورد. گور عمر خیام در نیشابور یکی از مظاهر دیگر فرهنگ و ادب، همیشه پرگل و ریحان ایران است.
حسین فلاحی در تصویر پردازی های خود از رباعیات خیام گویی همیشه تصویر یک زن را به عنوان یک مرکز زیبایی این رباعیات تکرار کرده است، و من همان نخستین زمانی که آن تصاویر را دیدم و هم اکنون که آنها را باز مینگرم، به یاد تصویرسازی هایی می افتم که یک نقاش برجسته فرانسوی از افسانه اروپایی “آلیس در سرزمین عجایب ” ساخته و پرداخته است و این دختر سودایی همه فصول را در جهانی سرشار از وهم و خیال سرگردان ساخته است. خیام گفته بود:
در کارگه کوزه گری رفتم دوش
ناگاه یکی کوزه برآورد خروش
دیدم دوهزار کوزه گویا و خموش
کو کوزه گر و کوزه خر و کوزه فروش ؟
ناموجود
وزن | 800 گرم |
---|
نام نویسنده : خوسه دونوسو
نام مترجم : عبدالله کوثری
خولیو مندس،نویسنده ی میان مایه ی شیلیایی که شاهد کودتای پینوشه(11سپتامبر1973)بوده وچند روزی هم طعم زندان رژیم کودتا را چشیده،خود را به اسپانیا می رساند تا بنشیند و بر اساس آن تجربه ی یکتا رمانی بنویسد که گوی سبقت از همه ی نویسندگان دوره ی شکوفایی بریابد.اما زندگی ملال آور و خفت بار در این تبعید خودخواسته و نیز پریشان ذهنی حاصل ازدلبستگی به وطن و مادری محتضر و پسری سرکش و بیگانه با پدر،روز به روز اورا از تحقق این رویای پرشکوه دورتر می کند.در این دوزخ بی بار و بر تنها مایه ی دلخوشی او باغ سبز و خرم همسایه است که از پنجره ی اتاقش تماشا می کند و آنچه در آن باغ می گذرد یگانه صحنه ی چشم نواز و خیال انگیز برای این مرد سودایی است.اما این روایت ساده ی واقع گرایانه از زندگی نویسنده سرخورده وتبعیدی،ناگهان با چرخشی نامنتظر در فصل آخر همه ی دانسته های خواننده را آماج تردید می کند و شالوده ی رمان را در هم می ریزد.
خوسه دونوسو که استاد بی بدیل کندوکاو در ذهن و روان آدمی است این رمان را عرصه ی برخورد میان رمان دوره ی شکوفایی و رمان بعد از شکوفایی کرده است.
دیوید سداریس
مترجم: پیمان خاکسار
«بالاخره یه روزی قشنگ حرف میزنم» شامل ۲۶ یادداشت طنز از سداریس است. سداريس پرمخاطبترين طنزنويس پانزده سال اخير امريکاست. تمام کتابهايش با مقياسهای نجومي پرفروشاند. تاکنون تنها در امريکا هشت ميليون نسخه ازآثارش به فروش رسيده است و «بالاخره یه روزی قشنگ حرف میزنم» به بیشتر زبانهای زندهی دنیا ترجمه شده است.
پیمان خاکسار میگوید: «سداريس ميخنداند. به مفهوم واقعي کلمه. از او نباید انتظاری را داشته باشيد که از کافکا و فاکنر و بورخس داريد. اتفاقاً در بيشتر طنزهايش، بهخصوص در اين کتاب، فضاهای روشنفکری و روشنفکران را دست میاندازد و باعث خنده میشود.»
«بالاخره يه روزي قشنگ حرف ميزنم» يکي از پرفروشترين کتابهای سال ۲۰۰۰ امريکا شد. سداريس به خاطر اين کتاب جايزهی «ثربر» برای طنز امريکايي را برد و مجلهی «تايمز» او را طنزنويس سال نامید. سداریس در دسامبر سال ۲۰۰۸ از دانشگاه بيرمنگام دکترای افتخاری دريافت کرد. او تاکنون بيش از چهل مقاله در مجلهی «نيويورکر» چاپ کرده است.
پاتریک دوویت
مترجم: پیمان خاکسار
رمان برادران سیسترز نامزد جایزهٔ ادبی من بوکر ۲۰۱۱ شد و تقریباً در تمام فهرستهای بهترین کتابهای سال ۲۰۱۱ نیز حضور داشت.
آخرین باری که بعد از چند ماه کار توی معدن برگشتم به شهر یه کیسهی بزرگ طلا همراهم بود. با این که میدونستم این کار دیوونگیه ولی تصمیم گرفتم تو یکی از گرونترین رستورانهای شهر یه غذای حسابی بخورم. به استحضارتون برسونم که مجبور شدم برای یه وعده غذا سی دلار پول بدم. غذایی که اگر توی شهر خودم خورده بودم نیم دلار بیشتر برام خرج بر نمیداشت.
دیوید سداریس
مترجم: پیمان خاکسار
«بیا با جغدها دربارهی دیابت تحقیق کنیم» آخرین اثر «دیوید سداریس» طنزنویس آمریکاییست که سال ۲۰۱۳ منتشر شده. سبک و سیاق نوشتههای مجموعه تفاوت چندانی با آثار پیشین سداریس ندارد. فقط در این کتاب چند تکگویی وجود دارد از زبان آدمهایی به شدت عجیب و غریب که با آثار عمدتا اتوبیوگرافیک سداریس فاصله دارند..
این مجموعه کتاب شامل ۲۱ جستار از ۲۷ جستار کتاب اصلیست که با ترجمهی «پیمان خاکسار» منتشر شده است.
نشرچشمه پیش از این کتابهای «مادربزرگت رو از اینجا ببر» و «بالاخره یه روزی قشنگ حرف میزنم» را از این نویسنده با ترجمهی همین مترجم منتشر کرده است.
نام نویسنده : ماریو بارگاس یوسا نام مترجم : عبدالله کوثری
جنگ آخرالزمان (به اسپانیایی: La guerra del fin del mundo) رمانی از ماریو بارگاس یوسارمان نویس برجسته پرویی است. این کتاب روایت داستانی شورش و جنگ کانودوس است که اواخر قرن نوزدهم در منطقه باهیا در شمال شرقی برزیل اتفاق افتاد.
این رمان اولین رمان یوسا است که رویدادهای آن در کشوری غیر از پرو، یعنی برزیل، و در زمانی غیر از دوره معاصر نویسنده، یعنی در قرن نوزدهم، روی میدهد.
خلاصه داستان
در کشور برزیل که تازه از نظام سلطنتی به نظام جمهوری گذار کردهاست، دستهای از مردم بسیار فقیر و زجرکشیده منطقه بیابانی باهیا که اعتقادات خشک مذهبی دارند تحت تاثیر یک واعظ بسیار مذهبی شورش میکنند و جمهوری را دشمن و عامل بدبختی خود میدانند. زمینهای ثروتمندان را تصاحب کرده و به اموال آنها شبیخون میزنند و در منطقهای به نام کانودوس ساکن شده و نام آنجا را بلومونته مینهند. در سوی دیگر جمهوریخواهان برزیل، سلطنت طلبان را عامل این شورش میدانند و همچنین سلطنت طلبان ثروتمند و زمینداران که خود مورد غارت شورشیان قرار میگیرند سعی در سرکوب شورشیان که آنها را ژاگونسو مینامند دارند.
خورخه ماریو پدرو بارگاس یوسا (به اسپانیایی: Jorge Mario Pedro Vargas Llosa) (زادهٔ ۲۸ مارس ۱۹۳۶) داستاننویس، مقالهنویس، سیاستمدار و روزنامهنگار پرو است. یوسا یکی از مهمترین رماننویسان و مقالهنویسان معاصر آمریکای جنوبی و از معتبرترین نویسندگان نسل خود است. وی هم اکنون به دعوت دانشگاه پرینستون به عنوان استاد مهمان در این دانشگاه به تدریس مشغول است.
کتاب سور بز جنجال بزرگی به پا کرد زیرا در آن به زندگی رافایل لئونیداس تروخیو، دیکتاتور دومینیکن، پرداخته بود. در زندگی این موجود وحشی، فساد و خونخواری و جنون همهٔ رهبران دیکتاتور و چگونگی تبدیل انسان به اهریمن را نشان میدهد. این جنجالآفرینی از دنیای یوسا دور نیست. او کلمات را مینهای کاشته شدهای میداند که باید در ذهن یا اخلاق یا حافظهٔ خواننده منفجر شوند.
موريل باربری
مترجم : مرتضی كلانتريان
«خانم ميشل ظرافت جوجهتيغي را دارد: از بيرون پوشيده از خار، يك قلعهي واقعي نفوذناپذير، ولي احساسم به من ميگويد كه از درون او به همان اندازهي جوجهتيغي ظريف است، حيوان كوچك بيحال، بهشدت گوشهگير و بياندازه ظريف.» (از متن كتاب)
ظرافت جوجهتيغي دومين رمان موريل باربري، نويسندهي چهلسالهي فرانسوي، است كه جايزهي برتر سال 2007 اتحاديهي ناشران فرانسه به آن تعلق گرفته است. رمان نخست اين نويسنده به نام شكمبارگي به چندين زبان ترجمه شده است.
دیوید سِداریس
مترجم: پیمان خاکسار
«پیمان خاکسار» با ترجمهی تازهای از «دیوید سداریس» دوباره به کتابفروشیها آمده ، این مترجم پیشتر کتاب «بالاخره یه روزی قشنگ حرف میزنم» را از این نویسنده برای اولینبار به فارسی ترجمه کرده بود و آشنایی مخاطب ایرانی را با این نویسندهی امریکایی فراهم.
حالا کتاب «مادربزرگت رو از اینجا ببر» از این نویسنده بهزودی راهی کتابفروشیها میشود. او در یازده داستان زندگی و تجربیات شخصیاش را نوشته است. کتاب حاضر در میان آثار سداریس از فروش فوقالعادهای در امریکا برخوردار بوده و یکی از بهترین هدیههای کریسمس پیشنهادی روزنامهی «لسآنجلس تایمز» هم بوده است. سداریس اکنون ساکن لندن است و میگوید: «زندگی در لندن هر روز من را شگفتزده میکند و من حالا دیگر حتا خودم هم نمیدانم چهقدر از این ماجراهایی که روایت میکنم، واقعی هستند و سر خودم آمدهاند و چهقدرشان خیالبافی من است.» سداریس عمدهی شهرتش را مدیون داستانهای کوتاه از زندگی شخصی خودش است که ماهیتی فکاهی و طعنهآمیز دارند و نویسنده در آنها به تفسیر مسائل اجتماعی میپردازد. او در آثارش به مسائلی همچون زندگی خانوادگی، بزرگ شدن در خانوادهای از طبقهای متوسط در حومهى شهر رالی، پیشینه و فرهنگ یونانی، مشاغل مختلف، تحصیل، مصرف مواد مخدر و… میپردازد و از تجربهى زندگی در فرانسه و انگلستان مینویسد.
روبر مرل
مترجم : احمد شاملو
مرگ کسب و کار من است در واقع سرگذشت رودلف هوس است. او در کتاب رودلف لانگ نام دارد. چرا که کتاب کل داستان زندگی این جلاد نیست و فقط شامل بخش کاری وی و در بارهٔ چند سال پایانی زندگی اوست. سالهایی که فرمانده و مسئول اردوگاه آشویتس بود؛ و مسائل مربوط به زندگی شخصی او به کمک خلاقیت نویسنده و با نگاه بر زندگی اغلب نیروها ی نازی است. لازم است ذکر شود که در هنگام فرار او با اسم «فرانز لانگ» زندگی میکرد.
بخشی از یادداشت مترجم : در حقیقت این کتاب زندگی نامه یک جلاد مدرن است، و چارچوب زمانی آن وقایع تاریخی مسلمی است که در نیمه اول قرن حاضر بر اروپا گذشته. و سوای آنچه به صورت وقایع خانوادگی و برخوردهای شخصی قهرمان داستان عنوان شده هیچ چیز ان ساخته و پرداخته خیال بافی نیست؛ هر چند این وقایع فرضی نیز ـنچنان واقعی می نماید که محتمل است نویسنده، اساس آن را بر تحقیقاتی در زندگی خصوصی پاره ای از جنایتکاران نازی بنا نهاده باشد...
جوجو مويز
مترجم: مريم مفتاحي
ویل ترینرِ ماجراجو، کسی که همواره به ورزشهای مخاطرهآمیزی چون صخرهنوردی میپرداخت، در اوج جوانی و سلامت و ثروت اتفاقی برایش رخ میدهد و به لحظهای زندگیاش تغییر میکند و او...
من پیش از تو یک رمان عشقی نیست، اما عشق، عنصر اصلی آن است؛ عشقی متفاوت که از چارچوبهای زمینی خارج میشود و به لایهی آرمانی میرسد و پیچیدگی احساسات درونی انسان را برملا میسازد.
آسوشیتدپرس درباره این رمان مینویسد: بعضی کتابها را نمیتوان زمین گذاشت. کتابهایی وجود دارند که آدم به حدی جذب شخصیتهایش میشود که دوست ندارد داستان به پایان برسد، برای همین خواندنش را کش میدهد. کتاب جوجو مویز یکی از این کتابهاست. گاهی میخندید، گاهی لبخند میزنید و گاهی عصبانی میشوید، و بله، گاهی اشک میریزید. پیشنهاد من: کتاب من پیش از تو را باید همراه با یک جعبه دستمالکاغذی فروخت.
نیویورک تایمز نیز نوشته است: نویسندهی کتاب خواننده را در موقعیتی قرار میدهد که اشکریزان بخواند و جلو برود... با دو شخصیت اصلی داستانش قصهای میآفریند که در خاطرهها میماند.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.