ناشر : چشمه
زندگی بر شاهراه قدیم رم
13,000 تومان
واهان توتووِنتس
مترجم: آندرانیک خچومیان
زندگی بر شاهراهِ قدیم رم یکی از مشهورترین آثار ادبیاتِ ارمنستان است از نویسندهی نمادینِ این کشور واهان توتووِنتس. این نویسنده سال 1889 به دنیا میآید و سالِ 1936 از دنیا میرود. او در عمر نهچندان طولانیاش داستانها و رمانهایی مینویسد که در زبان ارمنی و ادبیاتِ این کشور جایگاهی ویژه دارند.
داستانهای به همپیوستهی کتابِ زندگی بر شاهراهِ قدیمی رم از نمونههای درخشان اویند که درشان میتوان اتوبیوگرافی نویسنده را نیز شاهد بود. کتاب در فضایی کوچک با آدمهایی از هر قشرِ میگذرد، آدمهایی که گاهی رفتارهایشان طنزِ گوگول را به یاد میآورد و گاه حکایتگوییهای شخصیتهای چخوف را. هر چند توتووِنتس با زبانی شیرین و مملو از طنز این قصهها را به هم پیوند میزند، ما شاهدِ نگاهِ غمناکِ او نیز هستیم به آنچه در حالِ تحقق است. به التهاب در جوامعِ اقلیت سالهای آغازینِ قرنِ بیستم و عوض شدنِ روزگار که هر کدامِ شخصیتهای او وجهی از آن را درک میکنند. اما زبانِ روان و فضای مملو از طنز و شوخی داستانها باعث شده این کتاب یک اثرِ دلنشین باشد برای تمامی خوانندگانش.
کتاب را آندرانیک خچومیان بیواسطه از زبانِ ارمنی به فارسی بازگردانده است. درکِ این کتاب میتواند لحظاتی جذاب را برای مخاطبش رقم بزند. داستانِ پسری میانِ جمع…
وزن | 220 گرم |
---|
محصولات مرتبط
اتحادیه ابلهان
مترجم: پیمان خاکسار
داستان انتشار اتحاديهي ابلهان نوشتهي جانکندي تول داستان غريبي است. جانکندي کتاب را در سيسالگي نوشت و بعد از اينکه هيچ ناشري زير بار چاپ آن نرفت به زندگي خود پايان داد. مادرش يازده سال تلاش کرد تا بالاخره دانشگاه لوييزيانا راضي به انتشار کتاب شد. کتاب به محض انتشار غوغا به پا کرد و همان سال ــ 1981 ــ جايزهي پوليتزر را ربود و پس از آن تبديل به يک کالت شد. شايد بتوان محبوبيت کتاب را با ناطور دشت سلينجر مقايسه کرد. ايگنيشس جي رايلي قهرمان کتاب يک دن کيشوت امروزي است که وادار ميشود از خلوت خود بيرون بيايد و با جامعهاي که از آن متنفر است روبهرو شود و به شيوهي ديوانهوار خود با آن بستيزد. بسياري از منتقدان، اتحاديهي ابلهان را بزرگترين رمان کمدي قرن ميدانند.
«تو اصلاً تو خيابون سن ژوزف چيکار داشتي؟ اونجا که فقط انباره و اسکله. اصلاً آدم از اونجا رد نميشه. اونجا اصلاً جزء مسيراي ما نيست.» «راستش اين رو نميدونستم. از سر ناتواني اونجا توقف کردم تا خستگي درکنم. گاهگداري هم رهگذري عبور ميکرد که متأسفانه ميلي به هاتداگ نداشت.» «پس اونجا بودي. واسه همينه که هيچي نميفروشي. شک ندارم که داشتي با اون گربهي لعنتي بازي ميکردي.» «حالا که اشاره کرديد ياد يک و يا شايد دو حيوان اهلي افتادم که اون حوالي پرسه ميزدن.» «پس داشتي با گربههه بازي ميکردي.» «نه. من با گربه بازي نميکردم. من فقط گربه رو برداشتم تا کمي نازونوازشش کنم. گربهي گلباقالي بسيار ملوسي بود. بهش يک هاتداگ تعارف کردم ولي از خوردنش امتناع کرد. حيواني بود باسليقه و نجيب.»
اومون را
ویکتور پِلِوین
مترجم: پیمان خاکسار
پلویـــن با استفـــاده از قواعد عــرفی ژانر علمی ـــ تخیلی، متـون پیچیــده و چندلایهی پستمدرنیستی خود را مینویسد. در آثار او عناصر فرهنگ پاپ و فلسفههای مستور همزمان وجود دارند. او اعتقاد دارد که خواننده به متن معنا میدهد.
متن پشت جلد
خواب ماه را ديدم، به همان شکلي که ميتيوک زمان بچگيهايمان ميکشيد: آسمان سياه، دهانهي آتشفشانهاي زرد کمرنگ و رشتهکوهي در دوردست. يک خرس که پنجههايش را جلوِ پوزهاش گرفته بود و نشان طلايي قهرمان بر پوستش داشت آرام به سمت توپ آتشين خورشيد که بر فراز افق معلق بود ميرفت. لبانش را انگار از درد بههم فشار ميداد و از يک گوشهي دهانش خون جاري بود. ناگهان ايستاد و رو به من کرد. احساس کردم نگاهم ميکند و سرم را بالا آوردم و به چشمان آبي ساکنش خيره شدم. خرس با ملايمت گفت «من و هر چيز ديگري که در اين دنيا وجود دارد، همه و همه روياي موجودي هستيم که خواب ميبيند.»
بیا با جغدها درباره دیابت تحقیق کنیم
دیوید سداریس
مترجم: پیمان خاکسار
«بیا با جغدها دربارهی دیابت تحقیق کنیم» آخرین اثر «دیوید سداریس» طنزنویس آمریکاییست که سال ۲۰۱۳ منتشر شده. سبک و سیاق نوشتههای مجموعه تفاوت چندانی با آثار پیشین سداریس ندارد. فقط در این کتاب چند تکگویی وجود دارد از زبان آدمهایی به شدت عجیب و غریب که با آثار عمدتا اتوبیوگرافیک سداریس فاصله دارند..
این مجموعه کتاب شامل ۲۱ جستار از ۲۷ جستار کتاب اصلیست که با ترجمهی «پیمان خاکسار» منتشر شده است.
نشرچشمه پیش از این کتابهای «مادربزرگت رو از اینجا ببر» و «بالاخره یه روزی قشنگ حرف میزنم» را از این نویسنده با ترجمهی همین مترجم منتشر کرده است.
پسر عیسا
دنیس جانسون
مترجم: پیمان خاکسار
«خاکسار» اینبار هم به سیاق بیشتر انتخابهایش برای اولینبار یک نویسندهی جدید را به خوانندهی فارسیزبان معرفی میکند، سال 1992 روزنامهی نیویورکتایمز همزمان با انتشار مجموعهی «پسرعیسا» دربارهی این کتاب نوشت: «داستان آدمهای حاشیهیی که همهی زندگیشان را باختهاند، اما همچنان شگفتزده ات میکند.» دنیس جانسون همان سال جایزهی ملی کتاب آمریکا را با همین کتاب جمعوجور از آن خود کرد. دنیس جانسون به اندازهی داستانهایش زندگی عجیبی داشته، سال 1949 در مونیخ متولد شده است، سالهای زیادی از نوجوانی و جوانیش را در فیلیپین و ژاپن گذرانده و بعدها سر از واشنگتن درآورده است و میگوید: «من همین آمریکایی هستم که در داستانهای پسرعیسا میبینید، همهی این زندگی و تا ته ماجرا رفتن را از سرگذراندهام و بعد نویسنده شدهام.»
در راه
مترجم:احسان نوروزي
جک کرواک یکی از سردمداران نسل بیت آمریکاست، نسلی که پس از جنگهای جهانی و در سالیان ۱۹۵۰ در آمریکا شکل گرفت و مشخصهی اصلی آن هنجارشکنی اجتماعی، اعتقادی و جنسی، مخالفت با ارزشهای معمول و عرف جامعه و گرایش به شعر، موسیقی جز و تجربهی مواد مخدر و خلاصه ضدجریان بودن است. جک کرواک بههمراه تعدادی از نزدیکترین دوستانش همچون نیل کسدی، الن گینزبرگ و ویلیام اس. بوروز که ساعتهای زیادی را با هم به خوشگذرانی، شعرخوانی، الواتی و سفر و حتی کشیدن مواد مخدر میگذراندند، از مهمترین چهرههای نسل بیت آمریکا هستند.
در واقع، جک کرواک نخستین فردی بود که بهطور رسمی از واژهی «بیت» برای شرح و توصیف زندگی و رفتار رفقایش استفاده کرد و همین موضوع هم باعث شد که پس از انتشار «در جاده» در سال ۱۹۵۷ خیلی از منتقدان ادبی و روزنامهنگارها بیشتر از آنکه دربارهی رمانش از او سئوال کنند، از کرواک بخواهند تا دربارهی نسل بیت حرف بزند. نسلی که بعدها الهامبخش هنرمندان و نویسندگان زیادی در آمریکا شد و آدمهایی همچون ریچارد براتیگن، باب دیلن و چارلز بوکفسکی را شیفتهی خودش کرد. باب دیلن دربارهی «در جاده» میگوید: «زندگیام را همچون زندگی همهی آدمهای دیگر عوض کرد.»
«در جاده» رمانیست از پارهای از زندگی خود جک کرواک در سالهای بین ۱۹۴۷ تا ۱۹۵۰، سالیانی که کرواک با وجود بیپولی و نداری ساعتهای زیادی را به عیاشی با دوستانش میپردازد و در این بین تصمیم میگیرد با آنها طول و عرض طویل ایالات متحدهی آمریکا را زیر پا بگذارد. سالیان بین ۱۹۴۷ تا ۱۹۵۰ از این جهت در زندگی کرواک اهمیت دارد که مصادف است با آشنایی او با شخصی به نام نیل کسدی که مدتی بعد رفیق صمیمیاش میشود و بواسطهی این دوستی قسمت مهمی از زندگی کرواک که همان مسافرت به غرب و جنوب آمریکاست، شکل میگیرد، قسمتی که جک کرواک آن را قسمت «در جاده» زندگی خود مینامد.
رد گم
آلهخو کارپانتیه
ترجمهی ونداد جلیلی
رمان روایتی است از اینکه چگونه زندگی ملال انگیز انسان مدرن می تواند در بطن رابطه ای فرسوده و با ظاهری نمایشی، آدمی را به سمت سراشیبی سقوط ببرد و ریشه خلاقیت هایش را بخشکاند. تلاش قهرمان داستان برای نجات خود و بازگشت به زندگی، با رجعت به دل طبیعت دست نخورده دوباره رنگ و رویی می یابد. از این منظر نگاه نویسنده یاد آور کلیات ایده ای است که روسو در زمینه زندگی ایده آل مطرح می کند، یک نوع طبیعت گرایی و رجعت به خویشتن که با گریز از تمدن دست ساخته آدمیان همراه است. تمدنی که در رمان کارپانتیه آدمی را به سمت نابودی کشانده است و برای شخصیت اصلی رمان جز رنج به ارمغان نیاورده و او دغدغه جز رهایی از آن ندارد.
رد گم اثری است غنی، سرشار از معنانی گوناگون که در لابلای رخدادهای رمان خودنمایی می کنند، رئالیسم جادویی در فضای این رمان بستری برای خلق تاثیر گذاری بیشتر جوهر طبیعت است، طبیعتی جادویی که وا واپسین گریزگاه آدمی محسوب می شود. اگر چه رمان کارپانتیه از خط داستانی مشخصی برخوردار است که به عنوان تمهیدی برای همراه کردن مخاطب مورد استفاده قرار گرفته است اما آنچه در این رمان از اهمیت بیشتری برخوردار است، مضامین و ایده های جذابی ست که نویسنده خیال بازگویی شان را دارد. بنابراین خواننده ای که کتاب را تمام می کند می داند بازهم به سراغ آن خواهد رفت اما این بار بدون آنکه اهمیتی برایخط داستان قائل باشد، بلکه در جستجوی مضامین درونی رمان که با کنار رفتن داستان هر بار بیش از پیش خود را نشان می دهند.
«آلهخو کارپانتیه» انقلابی در رمان آمریکای لاتین به پا کرد. او ناتورالیسم را به اوج رساند و خالق رئالیسم جادویی بود. کارپانتیه زبان اسپانیایی باروک را در نگارش ادبیاتی به کار بست که به جای تقلید از واقعیت، آن را تقویت میکند و بسط میدهد… ما وارثان میراث زبان و خلاقیت او هستیم. ما همه بازماندگان کارپانتیهایم.
کارلوس فوئنتس
کارپانتیه یکی از مهمترین نویسندگان اسپانیاییزبان است.
ماریو بارگاس یوسا
رئالیسم جادویی که با «صد سال تنهایی» گابریل گارسیا مارکز مشهور شد، اساساً از ابداعات کارپانتیه است… کارپانتیه بیتردید نابغهی ادبیات آمریکای لاتین در مهمترین دورهی ادبی این قاره، نیمهی دوم قرن بیستم، است.
هارولد بلوم
در هر نسل، نهفقط در یک کشور بلکه در سراسر جهان، فقط معدودی شاهکار و انگشتشماری نابغهی ادبی، آن هم بسیار بهندرت، دست میدهد… «رد گم» شاهکاری نبوغآمیز و حاصل کار نویسندهای نابغه است.
جی. بی. پریستلی
سوختن در آب ، غرق شدن در آتش
چارلز بوکفسکی
مترجم: پیمان خاکسار
آمريکايي که بوکفسکي در اشعار و داستانهايش تصوير ميکند زمين تا آسمان با آن چيزي که در پس ذهنمان بهعنوان سرزمين آرزوها ساختهاند تفاوت دارد. همان قدر پر از دورويي و فقر و تبعيض و فرصتطلبي که هر جاي ديگر. بوکفسکي همان قدر که زندگي را دوست داشت همان قدر هم از هر چيزي که زندگي را بيالايد متنفر بود. در جايي گفته: «من بهخوبي اعتقاد دارم. چيزي که درونمان وجود دارد و ميتواند رشد کند. مثلا وقتي در جادهاي پر رفت و آمد غريبهاي به من راه ميدهد تا رد شوم. قلبم گرم ميشود.»
اين اولينبار است که مجموعهاي از اشعار بوکفسکي به فارسي منتشر ميشود. اشعار اين مجموعه از ميان چندين کتاب بوکفسکي انتخاب و ترجمه شده است. اگر بهنظرتان ميرسد که بعضي بخشها نثرگونه است دليل اين است که بوکفسکي از قافيهپردازي گريزان بود. تا اين حد که کسي جرئت نداشت در برابر او حرف از قافيه بزند! سؤال و جواب بوکفسکي که در انتهاي اين کتاب آمده شناخت خوبي از شخصيت بوکفسکي دست ميدهد. اگر قبلتر چيزي از بوکفسکي نخواندهايد توصيه ميکنم که ابتدا سري به اين سؤال و جواب بزنيد.
عقاید یک دلقک
هانریش بل
مترجم: محمد اسماعیلزاده
هاینریش تئودور بُل (به آلمانی: Heinrich Theodor Böll) (زاده ۲۱ دسامبر ۱۹۱۷ - درگذشته ۱۶ ژوئیه ۱۹۸۵) نویسنده آلمانی و برنده جایزه نوبل ادبی است. بیشتر آثار او به جنگ (به خصوص جنگ جهانی دوم) و آثار پس از آن میپردازد.
هاینریش بُل عاشق مردمان ساده و بیغلوغش است و قهرمانان داستانهای او درماندگان و شکستخوردگانند، اما بُل آنها را شکستخورده نمیداند و نشان میدهد که حرص به کسب مال و مقام، وقتی که انسان میتواند علیرغم دشواریها تا به آخر انسان باقی بماند، واقعاً در خور استهزاست؛ و هاینریش بُل کسی است که تا به آخر انسان باقی میماند.
این کتاب دربارهی دلقکی به نام «شنیر» است که همسرش او را ترک کرده و به همین دلیل دچار افسردگی است. از این رو برای تسکین آلام خود به مشروب رو آوردهاست. او بعد از افتضاحی که در یکی از نمایشهایش به وجود میآورد، به محل زندگیاش باز میگردد. او که به پول نیاز دارد، دفترچه تلفنش را باز میکند و با آشنایان تماس میگیرد. در این میان بارها به گذشته میرود و خاطراتش را میگوید.
مادربزرگت رو از اینجا ببر!
دیوید سِداریس
مترجم: پیمان خاکسار
«پیمان خاکسار» با ترجمهی تازهای از «دیوید سداریس» دوباره به کتابفروشیها آمده ، این مترجم پیشتر کتاب «بالاخره یه روزی قشنگ حرف میزنم» را از این نویسنده برای اولینبار به فارسی ترجمه کرده بود و آشنایی مخاطب ایرانی را با این نویسندهی امریکایی فراهم.
حالا کتاب «مادربزرگت رو از اینجا ببر» از این نویسنده بهزودی راهی کتابفروشیها میشود. او در یازده داستان زندگی و تجربیات شخصیاش را نوشته است. کتاب حاضر در میان آثار سداریس از فروش فوقالعادهای در امریکا برخوردار بوده و یکی از بهترین هدیههای کریسمس پیشنهادی روزنامهی «لسآنجلس تایمز» هم بوده است. سداریس اکنون ساکن لندن است و میگوید: «زندگی در لندن هر روز من را شگفتزده میکند و من حالا دیگر حتا خودم هم نمیدانم چهقدر از این ماجراهایی که روایت میکنم، واقعی هستند و سر خودم آمدهاند و چهقدرشان خیالبافی من است.» سداریس عمدهی شهرتش را مدیون داستانهای کوتاه از زندگی شخصی خودش است که ماهیتی فکاهی و طعنهآمیز دارند و نویسنده در آنها به تفسیر مسائل اجتماعی میپردازد. او در آثارش به مسائلی همچون زندگی خانوادگی، بزرگ شدن در خانوادهای از طبقهای متوسط در حومهى شهر رالی، پیشینه و فرهنگ یونانی، مشاغل مختلف، تحصیل، مصرف مواد مخدر و… میپردازد و از تجربهى زندگی در فرانسه و انگلستان مینویسد.
مرگ در می زند
نان سالهای جوانی
هانریش بُل
مترجم: محمد اسماعیلزاده
این کتاب شرح مشقتهای راوی است در دوران جوانی برای کسب درآمد و نان درآوردن. داستانِ مربوط به سالهای قحطی و گرسنگی است. سالهایی که «فندریش» جوان به «نان» فکر میکند و از واژهی «مناسب و ارزان» متنفر است. او که مدام ، به شکلی بیمارگونه در حال وصف گرسنگی خویش است دختری از آشنایانش را میبیند که به شهر آمده تا معلم شود. «بل» میکوشد تقابل با گرسنگی و تاثیر آن بر احساس و اندیشه را تصویر کند.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.