ناشر: الست فردا
تاریخ نشر: ۱۳۸۱
تعداد صفحه: ۳۱۸
شابک: ۹۷۸۹۶۴۹۰۲۷۳۶۴
وزن: ۷۰۰ گرم
سرگذشت پیر هرات؛ خواجه عبدالله انصاری
65,000 تومان
ژرژ بورکوی
ترجمه: دکتر روان فرهادی
شیخ الاسلام ابواسماعیل عبداللّه بن محمّد انصاری شاعر، خطیب و عارف بزرگ قرن پنجم در سال 396 ه.ق در هرات زاده شد. پدرش ابو منصور محمد مردی متقی و پارسا و صوفی بود و نسبش به ابو ایوب انصاری از صحابهی بزرگوار حضرت رسول اکرم (ص) میرسید. خواجه عبد اللّه کسب علم را از سالهای نخستین عمر آغاز کرد و در محضر استادان نامی هرات و نیشابور علوم ادبی و تفسیر و حدیث و فقه را به خوبی فرا گرفت. او علاوه بر حفظ قرآن اشعار فراوانی از ادبیات فارسی و عربی را در حفظ داشت و از علما و عرفای بزرگ روزگار بهرهها جست. او با آنکه در علوم دینی به ویژه در تفسیر و حدیث عالمی برجسته بود اما به همان اندازه در عرفان نیز صاحب مقامات بود. شهرت خواجه عبداللّه بیشتر به سبب مناجات نامه و سوز و گدازهای عارفانهی اوست که به نثری مسجّع و روان و زیبا تقریر شده است. سخنان عارفانه و مناجاتهای او در طی دورهای متجاوز از نه قرن در میان همهی پارسی گویان رواج داشته و در عارف و عامی اثر نهاده است.
وزن | 700 گرم |
---|
محصولات مرتبط
ارزش میراث صوفیه
نام نویسنده : عبدالحسین زرین کوب
زرین کوب در کتاب «ارزش میراث صوفیه» درباره اینکه صوفیه چگونه از زهد آغاز شد و به محبت گرایید و سرانجام آن چیزی شد که امروز می شناسیم، توضیح داده است.
از اوایل خلافت امویان، که خلافت در دمشق به نوعی سلطنت تبدیل شد نارضایی کسانی که بر دستگاه خلیفه به چشم اعتراض می نگریستند، رفته رفته افزونی یافت.درین میان عده یی زهاد هم بودند که بیشتر اوقاتشان در عزلت و عبادت می گذشت و کناره گیری آنها از دستگاه خلافت گویی نوعی اعتراض بود بر رفتار خلیفه وقت و سایر کسانی که به فساد و گناه گراییده بودند.
كتاب فوق حاوي يك تحقيق علمي در مورد قلمرو عرفان ، زهد و محبت ، شيخ و خانقاه ، حكمت صوفيه و ارزيابي نقاط مثبت و منفي در آراء و عملكرد صوفيان مي باشد . همچنين درباره تاريخ ، عقايد صوفيه و آداب و رسوم بزرگان اين قوم سخن به ميان آمده است .
...ملامتیه طایفهیی بودهاند از صوفیه که در قرن سوم هجری و بعد از آن،در خراسان شهرت داشتهاند و سبب اختلاف مشرب آنها با غالب صوفیهء عصر خویش عنوان ملامتی یک چند در مقابل صوفی بکار میرفته است.ملاتیه معتقد بودهاند که عبودیت و پرستند کی را باید به خدا اختصاص داد.ازینرو در این مقام باید که سالک نه عمل خود را پیش چشم آورد نه عمل و نظر مخلوق را ملاحظه کند.باید در اعمال خویش اخلاص بورزد و از هرگونه ریا دوری بگزیند و بدگمانی در حق نفس را اولین قدم حسن ظن بحق-که اصل معرفت است-بداند.
ازین جهت ملامتیه در اخلاق و معاملات عمدا سعی کردهاند که برخلاف زاهدان و پشمینهپوشان عصر از حیث لباس و رفتار و احوال ظاهری با سایر مردم تفاوت نداشته باشند تا بورطهء ریا و خودنمایی نیفتد و پشت بقبله نماز نخوانند. مخصوصا سعی داشتهاند که هرگز«در اظهار خیر و اخفاء شر نکوشند»و عبادات را بمنزلهء اسرار بین«عبد»و«حق»تلقی نمایند و خویشتن را از اظهار آن ملامت کنند.
آنچه در طی این یادداشتها آمده است جستجویی است در تاریخ تصوف، با کوششی برای ارزیابی میراث صوفیه. قسمتی از این یادداشتها چند سال پیش به هیچ نظمی خاص و به صورت مقالاتی دنباله دار در مجله یغما انتشار یافت و چون آن سلسله مقالات مورد پسند قرار گرفت تمامی یادداشتها به صورت کامل و مرتب و به گونه کتابی جداگانه که چندین برابر مقالات مندرج در یغماست به چاپ رسید.
از اسطوره تا تاریخ
اسطورهها تا روزی که با زندگی محسوس و عملی جامعه خود مربوط باشند در میان توده مردم حیات دارند، و روزی که با این شرایط تطبیق نکنند، از زندگی توده مردم خارج میشوند و از آن به بعد در زندگی روشنفکرانه، در ادبیات، فرهنگ، مطالعات و اینها میتوانند وارد بشوند و ادامه حیات بدهند. آنها را دیگر توی قهوهخانهها نمیخوانند، دیگر سربازها در میدان جنگ شاهنامه نمیخوانند، دیگر مادرها ممکن است برای بچههایشان احیانا قصههای دیگری را تعریف بکنند، برای اینکه شرایط تغییر کرده است. بحث فقط سر این است که من این را مسئله قابل تاسف نمیدانم، این جبر زندگی اسطوره است.
اسطوره زندگی زردشت
درباره ی زندگی «زرتشت» تاکنون تحقیقات فراوانی توسط نویسندگان و پژوهشگران ایرانی و خارجی انجام گرفته. پژوهش هایی که هر چند بخش های مختلفی از زندگانی این پیامبر ایران باستان را روشن کرده اند، اما باز نکات فراوان ناشناخته ای درباره ی وی – زرتشت- وجود دارد. یکی از تحقیقات بسیار جالب در این باره، پژوهشِ «ژاله آموزگار» و «احمد تفضلی» به نام «اسطوره زندگی زردشت» است. در این کتاب، پس از پیشگفتار، نویسندگان به بررسی متون و نوشته های کهن پهلوی و یونانی درباره ی زندگی و افکار «زرتشت» پرداخته، و با مقایسه نوشته های کهن و دیدگاه های نویسندگان جدید سعی در روشن نمودن زمان، مکان، افکار و عقاید و سرانجام شخصیت «اشو زرتشت» نموده اند. در ادامه، و در فصل بعدی به بررسی زندگی «زرتشت» پرداخته، و درباره او و خانواده اش و عقاید و دینی که او به ارمغان آورد به بررسی اقدام کرده اند. همچنین در فصل چهارم، نویسندگان برخی از منابع کهن پهلوی درباره «اشو زرتشت» را آورده اند که نشان گر دید نویسندگان روزگار باستان درباره پیامبرشان می باشد که از این میان متن بخش پنجم، «زراتشت نامه» مجموعه شعری است که پس از اسلام توسط زراتشت بن بهرام پژدو سروده شده و خلاصه ای از این کتاب، به صورت نثر در این بخش آمده است. در بخش ششم، نیز کتابی که معرفی شده نوشته ای جغرافیایی است که بعد از اسلام به دست شهرستانی نویسنده ی نامی سده ی ششم هجری به رشته تحریر در آمده است که در قسمت هایی از آن به «زرتشت» و «زرتشتیان» پرداخته شده.
اوستا
هاشم رضی
اَوِستا نام فراگیر مجموعهٔ کهنترین نوشتار و سرودههای ایرانیان است، که همانا دانشنامهٔ ایرانیان بوده و در روزگار باستان بیست و یک نسک (کتاب) داشته و هماکنون دارای پنج بخش است. بخشهای اوستا بر این پایهاند: یَسنه که سخنان زرتشت، شناخته شده با نام گاهان در آن گنجانده شده،یشتها (سرودهای نیایشی)، وندیداد، ویسپرد و خردهاوستا.
هاشم رضی (۱۳۰۳در تهران) ایرانشناس، نویسنده و مترجم ایرانی. رضی بیش از ۲۰ کتاب تالیفی دارد. هاشم رضی از پژوهشگران در حیطهٔ تاریخ زردشتیان است و کتابها و تحقیقات بسیاری در این زمینه دارد.
ایمان یا بی ایمانی؟
نام نویسنده : امبرتو اکو
نام مترجم : علی اصغر بهرامی
مجموعه اي كه در پيش رو داريد، شامل مباحثي ما بين اومبرتو اكو( نويسنده شهير ايتاليايي) و پدر كارلومارتيني( اسقف شهر ميلان) در روزنامه لاكوررادلاسراست.
اومبرتواكو كه با كتاب« نام گل سرخ» به شهرت جهاني دست يافت؛ ازشناخته شده ترين نويسندگان سكولار( يا به روايت كتاب لاادري گري) ايتاليا و اروپاست كه در رشته نشانه شناسي تحصيل گرده است و بر الهيات و فلسفه تسلطي در خور ستايش دارد. در نقطه مقابل پدر كارلو مارتيني نيز همانند هماوردش در دانشگاه تورين به تحصيل الهيات و فلسفه پرداخته ولي در نهايت به كسوت كشيشان ( ژرزوئيت ها) در آمده است! اين نامه نگاري يك بار ديگر اثبات مي كند كه گفتگو ميان مذهبي و غير مذهبي ها نه تنها ممكن بلكه سودمند است و نشان مي دهد كه چگونه در اينگونه مباحث دو طرف مباحثه مي توانند موشكافي كنند، در عرصه اي از مطالب مورد علاقع يكديگر جولان بدهند و يكديگررا به چالش بطلبند و در عين حال حرمت يكديگر را حفظ كنند يا حتي همدل باشند نامه هايي كه بين پدر مارتيني و اكو مبادله شده اند پيچيده، دشوار، دقيق و البته جذابند و طيفي وسيع ازموضوعات كلي فراواني( چون جدال بر سر روز رستاخيز، فلسفه حيات از ديدگاه كتاب مقدس، تفاوت ها و تبعيض هاي جنسي در قوانين مذهبي و فقهي و مهمتر از همه چگونگي دست يافتن انسان غيرمذهبي به تكامل روحي و معنوي) را در بر مي گيرد.
نه اكو و نه پدر مارتيني علاقه اي به انكار طرف مقابل ندارند بلكه علاقه مند به روشن كردن تفاوت هاي اصيل( كه به اعتقاد اكو ريشه در تاريخ هاي بسيار دور دارند) و نيز يافتن زمينه هاي مشترك هستند( كه حاصل از تلاشهاي پست مدرنيستي بشر نوين است براي آشتي معنويت و مادي گرايي!) خود اكو در نخستين نامه اي كه به پدر مارتيني مي نويسد ، پيشنهاد مي كند كه دامنه ديد را وسيع بگيرند و چنين نيز مي كنند .
هيچ كدام بازيگران سطحي و حساب گراي زبان آور دنياي انديشه نيستند و در همان گام اول بر عميق ترين نقاط افتراق و ميدانهاي وسيع انديشه دست مي گذارند روز رستاخيز و ايمان يا بي ايماني نسبت به جزاي گناه دنيوي در روز پسين آيا به راستي بهشت و جهنمي در آخرت انتظار نيكوكاران و ستمكاران را مي كشد يا بهشت و جهنمي واژه اي دهني است كه در همين دنيا اطراف ما به حيات خود ادامه مي دهد و ما را پذيراست؟ آيا آيات هولناك كتاب مقدس( آنجا كه به تشريح روز رستاخيز مي پردازد)همان فجايع دنياي صنعتي نيست كه با سرعت و قدرتي روز افزون به تخريب طبيعت و به بردگي گرفتن بشريت اقدام كرده و هيچ مانعي را توان مقابله با آن نيست!؟ آيا به واقع رستاخيز فرا نرسيده است!؟ اگر چنين است پس ترس هميشگي و پارانويا گونه عوام مذهبي از جزاي روز رستاخيز چه معنايي مي تواند داشته باشد.
جهان هولوگرافیک
نام مترجم : داریوش مهرجویی
نظريه اي براي توضيح توانايي هاي فراطبيعي ذهن و اسرار ناشناخته مغز و جسم جهان ما و هر آنچه در آن است، از نظر قطره هاي باران و دانه هاي برف و درختان كاج تا شهابها و ذرات الكترونها و كوانتومها، همه تنها تصاوير شبح گونه اي هستند از واقعيتي دور از دسترس كه خارج از زمان و مكان بر ما فراتابيده مي شود.
نظريه هوموگرافيك بودن جهان نه تنها واقعيتهاي ملموس زندگي ما را دربر مي گيرد، بلكه مي تواند پديده هاي حيرت آوري همچون تله پاتي، نيروهاي فراطبيعي انسان، وحدت كيهاني، درمانهاي معجزه آسا و... را توضيح دهد.
با خواندن جهان هولوگرافيك، با جهاني روبرو مي شويم كه هر ذره آن ويژگيهاي كل آن را در خود دارد و خواننده ايراني بسياري از مفاهيم متافيزيكي را كه ريشه در فلسفه و عرفان شرق دارد در قالب زباني روشن و امروزي باز مي شناسد.
سرالاسرار
نام نویسنده : عبد القادر گیلانی
نام مترجم : مسلم زمانی
رساله سرالاسرار شیخ عبدالقادر گیلانی رسالهای ارزنده برای شناخت اصول تصوف و طریق ذکر برای وصول به معرفت و شناخت حق است.
عبدالقادر بن ابی صالح گیلانی شافعی حنبلی، شیخ بغداد بود. او نوهٔ دختری ابوعبدالله صومعی گیلانی است که از بزرگان مشایخ گیلان و مشهور به کرامات بوده است. او در 471 ﻫ .ق. در گیلان زاده شد و در هجدهسالگی آهنگ بغداد کرد و تا پایان عمر در آنجا بود.
شیخ علوم شریعت، طریقت، لغت و ادب را به نیکی فراگرفت و در روزگار خویش امام حنبلیان و شیخ آنان شد و در شوال 521 ﻫ .ق. در مدرسهٔ ابوسعد مخرمی بر کرسی وعظ نشست و آوازهٔ شهرتش بالا گرفت چندان که مجلس وعظ خود را به خارج بغداد برد و گفتهاند هفتاد هزار تن در آن شرکت میکردند.
شیخ 91 سال بزیست، از خود مصنفات بسیاری برجا گذاشت و شاگردان زیادی تربیت کرد و سرانجام در سال 561 ﻫ .ق. دار فانی را وداع گفت و به جوار حق شتافت.
شناخت اساطیر ایران
جان هینلز
مترجم: ژاله آموزگار، احمد تفضلی
در کتاب شناخت اساطیر ایران به قلم جان هینلز می خوانیم:
اسطوره ها آئینه هایی هستند که تصاویر را از ورای هزاره ها منعکس می کنند و آن جا که تاریخ و باستان شناسی خاموش می مانند. اسطوره ها به سخن در می آیند و فرهنگ آدمیان را از دور دست ها به زمان ما می اورند و افکار بلند و منطق گسترده مردمانی ناشناخته ولی اندیشمند را در دسترس ما می گذارند. اساطیر ایران باستان در این دنیای پر رمز راز جایی والا دارد…
عشق صوفیانه
نام نویسنده : جلال ستاری
جلال ستاری (زادهٔ ۱۳۱۰ رشت) محقق، اسطوره شناس و اندیشمند ایرانی است. او در سوئیس تحصیل کرد و دکترا گرفت. یکی از استادان معروف او ژان پیاژه بود. او به مانند کارل گوستاو یونگ سوئیسی در رشته روانشناسی تحصیل کرد و مانند او دغدغه ای فراتر از روانشناسی فردی داشت و تمرکز خود را بر روانشناسی جمعی و شناخت اسطوره ها و افسانه ها در ناخودآگاه جمعی قرار داد. وی بالغ بر ۹۰ جلد کتاب در زمینههای افسانهشناسی، ادبیات نمایشی و نقد فرهنگی در طی 600 سال به رشتهٔ تحریر درآورده و یا ترجمه کرده است. این کتابها بعضاً از کتابهای مرجع و شاخص در زمینههای تخصصی خود هستند. او نشان معتبر لژیون دونور فرانسه را دریافت کرده است.
این کتاب شرح ارجمندترین سخن صوفیه، یعنی حدیث عشق است برسی جامعی از دیدگاه های صوفیه در باب عشق و با تتبع تفصیلی در آثار بزرگان تصوف و نقل بسیاری از سخنان نغز و بدیع آنان در این باب بر گوشه های مختلف این بحث روشنی افکنده است.
قدرت اسطوره
نام نویسنده : جوزف کمبل
نام مترجم : عباس مخبر
جوزف کمبل (1904-1987) از برجسته ترین مراجع جهانی در زمینه اسطوره شناسی،پژوهنده ای توانا،مشاهده گری تیزبین نویسنده و آموزگاری نامی بود که در سطح جهان تاثیری گسترده و ژرف گذارد.برای او اسطوره ((آواز کائنات و موسیقی افلاک )) بود.این گفت و گوی بلند روایتی از آن از یکی از شبکه های تلویزیونی آمریکا پخش شد و می توان آن را جمع بندی پژوهش ها و مشاهده ها و اندیشه های کمبل شمرد پهنه ای وسیع را در می نوردد و به معنی دقیق کلمه از هر دری سخن می گوید. تمامی میراث اساطیری بشریت را از دور ترین زمان ها و ناشناخته ترین اقوام تا اسطوره هایی که امروز سینما خلق کرده است و به یکباره در برابر دیدگان خواننده قرار می دهد منظره ای پر از جلوه های گوناگون که در عین حال سرشار از همانندی های و قرابت های چشمگیر و تفکر انگیز است.
گاتاها (سرودهای اشو زرتشت)
نام نویسنده : آبتین ساسانفر
گاتاها از لحاظ مفهوم بمعنی سروده های آسمانی است و با واژه ی (( گیتا )) که سروده های مقدس هندوها ست مترادف می باشد. گاتاها دارای هفده هات یا فصل می باشد که چون نگینی در میان انگشتر یسنا قرار داده شده است و به پنج بخش تقسیم گشته است که عبارتند از : اهنود – اشتود – سپنتمد – وهوخشتر – وهیشتوایشت گات اهنودگات از هات ۲۸ یسنا شروع و تا هات ۳۴ ادامه دارد . جمعا هفت فصل بوده و بنام یشت گاهان نیز معروف است که معمولا هنگام انجام مراسم پرسه (ختم) توسط موبد خوانده می شود. اشتودگات دارای چهار فصل بوده از هات ۳۴ یسنا شروع و به هات ۴۶ خاتمه می یابد . سپنتمدگات نیز دارای چهار فصل می باشد که از هات ۴۷ یسنا شروع و به هات ۵۰ خاتمه می یابد. وهوخشتر و وهیشتوایشت گات هریک دارای یک فصل می باشند که هات ۵۱ یسنا را وهوخشتر و هات ۵۲ را وهیشتوایشت می نامند. گاتاها به زبان اوستایی بسیار کهن سروده شده و از لحاظ قدمت با (( ریگ وید )) هندوها برابری می کند و از سخنان خود اشوزرتشت می باشد . هرگاه بتوانیم زمان گاتاها را تعیین کنیم ، زمان اشوزرتشت سراینده ی این سروده های نغز را نیز می توان تعیین کرد. متاسفانه با سوخته شدن کتابخانه معظم شاهی در تخت جمشید بدست اسکندر مقدونی و از بین رفتن باقیمانده ی مدارک دینی زرتشتیان در اثر حملات اعراب و یورش و هجوم قوم مغول به این سرزمین ، امروز مدرک و ماخذی که بتوانیم تاریخ زرتشت و گاتاها را بطور دقیق بیابیم در دست نیست.
گیل گمش
نام مترجم : احمد شاملو
حماسهٔ گیلگامش یا حماسهٔ گیلگَمِش یکی از قدیمیترین و نامدارترین آثار حماسی ادبیات دوران تمدن باستان است که در منطقهٔ میانرودان شکل گرفتهاست. قدیمیترین متون موجود مرتبط با این حماسه به میانهٔ هزارهٔ سوم پیش از میلاد مسیح میرسد که به زبان سومری است. از این حماسه نسخههایی به زبانهای اَکدی و بابِلی و آشوری موجود است.این حماسه در سال ۱۸۷۰ توسط جورج اسمیت ترجمه و منتشر شدهاست.
ترجمه پارسی این حماسه نخست به دست داوود منشیزاده و بعد توسط احمد شاملو صورت گرفته که در کتاب هفته چاپ شد و بعد نشر چشمه آن را به چاپ رسانده است.
به سال ۱۸۴۹، آستن هنری لایارد، در ساحل رو به روی موصل در کویونجیک بزرگ ترین قصر نینوا مربوط به دورهٔ آشور بانیپال را یافت. لایارد در دو تالاری که کشف کرد، کتابخانهٔ آشور بانیپال را دید که مشتمل بر ۲۸ هزار لوح گلی بود. در سوم دسامبر ۱۸۶۲، جورج اسمیت(به انگلیسی: George Smith) در انجمن آثار تورات سخنرانی کرد و مدعی شد که در یکی از الواح کتابخانهٔ آشور بانیپال داستان طوفانی را خوانده که شباهت بسیاری با داستان طوفان نوح تورات دارد. به دلیل ناقص بودن متن الواح، او خود به کویونجیک سفر کرد و به طور اتفاقی باقی الواح حماسه را کشف کرد.
در سال ۱۸۷۰، او نخستین ترجمهٔ گیلگمش را انتشار داد.
در سال ۱۸۸۹ پژوهشگران دانشگاه پنسیلوانیا تپهٔ نیپور عراق را شناسایی و سی تا چهل هزار لوح کشف کردند که در بین آنها کهن ترین متن گیلگمش موجود بود. این متن در سال ۱۹۳۰ به وسیلهٔ کمپل تامپسون (به انگلیسی: Kampbell Thompson) برگردان و حاشیه نویسی شد.
اسطورهٔ توفان بزرگ سومری و روایت جدید بابلی–آشوری آن در اسطورهٔ گیلگَمِش نهفته است و این دو اسطوره یکی شده است. مهمترین انگیزهٔ تشکل اسطوره گیلگمش مسألهٔ بیماری و ناتوانی و سرانجام مرگ است. در اینجا انسان در فرار از سرنوشت تلخ و فرجام دردانگیز خویش اسطورهئی میسازد که بخشی از آن برگرفته از واقعیات و برخی از آن تحلیل رؤیاگونهٔ مسألهئی است که انسان در تبیین آن درمانده است. بنا بر اساطیر، گیلگَمِش پنجمین شهریار از دومین سلالهئی است که بعد از توفان بزرگ بر «اِرِخ» یا «اُورُوک» فرمان میراندند. این شهریار که بهروایتی صد و بیست سال بزیست از تباری بود که دوسوم آن بهخدایان و یک سوم آن بهانسانها میرسید. روایت بابلی-آشوری گیلگمش که از کتابخانهٔ آشور بانیپال بهچنگ آمده با روایت سومری، و نیز روایت «هیتیتی» [حِتّی] آن که بعدها در بُغازکوی بهدست آمده و نمونههای اخیر دیگر بسیار همانندی نزدیک دارد و حاکی از آن است که این اسطوره با گذشت زمان و بهتأثر از واقعیتهای زندگانی و نیروی خیال انسان کمال یافته است. روایت بابلی-آشوری این اسطوره شامل دوازده لوح است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.