ناشر: مروارید
چاپ: ۱۳۹۶
نوبت: ۱
جلد: شومیز
قطع: رقعی
صفحات: ۲۳۵
20,000 تومان
الساندرو باریکو
اثمار موسوی نیا
الساندرو باریکو (به ایتالیایی: Alessandro Baricco) (زادهٔ ۲۵ ژانویه ۱۹۵۸ در تورینو، ایتالیا) داستاننویس مشهور ایتالیایی است.
داستانهای وی در سراسر جهان به زبانهای گوناگون ترجمه شدهاند. از مهمترین نوشتههای او کتاب ابریشم بوده که به زبان فارسی نیز ترجمه شده است. جوزپه تورناتوره بر پایه نمایشنامه تکگویی او با نام «نووچنتو» فیلمی یا نام افسانهٔ ۱۹۰۰ ساخته است.
ناشر: مروارید
چاپ: ۱۳۹۶
نوبت: ۱
جلد: شومیز
قطع: رقعی
صفحات: ۲۳۵
وزن | 236 گرم |
---|
مترجم: سروش حبیبی
شاهکار «داستایوسکی» دربارهی «مویخکین»- آخرین فرزند یک خاندان بزرگ ورشکسته است- که پس از اقامتی طولانی در سوییس برای معالجهی بیماری، به میهن خود باز میگردد. او که نجیبزادهای خوشقیافه و تحصیلکرده است، به افسردگی و بیارادگی مبتلاست و نه آرمانی دارد و نه هدف و احساس خاصی. او شاید بیش از حد نیکوسیرت و خوشقلب است، آنگونه که همگان «ابله» میپندارندش و جدی نمیگیرند. چرا که دنیا دیگر جایی برای خوبی و بخشندگی ندارد.
نام نویسنده : ماریو بارگاس یوسا نام مترجم : عبدالله کوثری
جنگ آخرالزمان (به اسپانیایی: La guerra del fin del mundo) رمانی از ماریو بارگاس یوسارمان نویس برجسته پرویی است. این کتاب روایت داستانی شورش و جنگ کانودوس است که اواخر قرن نوزدهم در منطقه باهیا در شمال شرقی برزیل اتفاق افتاد.
این رمان اولین رمان یوسا است که رویدادهای آن در کشوری غیر از پرو، یعنی برزیل، و در زمانی غیر از دوره معاصر نویسنده، یعنی در قرن نوزدهم، روی میدهد.
خلاصه داستان
در کشور برزیل که تازه از نظام سلطنتی به نظام جمهوری گذار کردهاست، دستهای از مردم بسیار فقیر و زجرکشیده منطقه بیابانی باهیا که اعتقادات خشک مذهبی دارند تحت تاثیر یک واعظ بسیار مذهبی شورش میکنند و جمهوری را دشمن و عامل بدبختی خود میدانند. زمینهای ثروتمندان را تصاحب کرده و به اموال آنها شبیخون میزنند و در منطقهای به نام کانودوس ساکن شده و نام آنجا را بلومونته مینهند. در سوی دیگر جمهوریخواهان برزیل، سلطنت طلبان را عامل این شورش میدانند و همچنین سلطنت طلبان ثروتمند و زمینداران که خود مورد غارت شورشیان قرار میگیرند سعی در سرکوب شورشیان که آنها را ژاگونسو مینامند دارند.
اولیویه روآ
دکتر عبداله ناصری طاهری
اولیویه روآ، اسلامشناس فرانسوی شناخته شدهای است که با کتاب «شکست اسلام سیاسی» در ایران شناخته شد. در این کتاب بسیاری از مسائل منطقه مانند داعش را پیشبینی کرده بود.
کتاب «جهل مقدس» نوشته اولیویه، در اصل به زبان فرانسه تالیف شده که به انگلیسی و عربی نیز ترجمه شده است، کتابی که مولف را بسیار پرآوازهتر از قبل کرده است. جوهر اصلی کتاب اشکال بنیادگرایی است و در آغاز کتاب اشاره کرده که اشکال بنیادگرایی را با توجه به دنیای غرب بررسی کرده است. اگرچه مثالهای متعددی نیز از دنیای اسلام آورده و مشابهتهایی را بیان میکند و تطبیق میدهد.
اولیویه معتقد است که اشکال جدیدی از بنیادگرایی که در جهان مسیحیت و جهان اسلام شکل گرفته، شکلهایی هستند که به علم، فرهنگ، الهیات و مهمتر از همه به روند جهانی شدن و فرایند مدرنیزاسیون کاملا بیاعتنا هستند و در این رابطه بحث میکند که دین و جهانی شدن بر یکدیگر به عنوان یک واقعیت تاثیرگذارند.
ویژگی بنیادگرایان این است که میخواهند دین را از فرهنگ جامعه دور و آن را در تعبد صرف ایمانی خلاصه کنند که اولیویه معتقد است این خطر روزافزونی است و تعامل ضروری و بایسته دین و فرهنگ را نادیده میگیرند و در واقع سازگاری نداشتن میان این دو را بیان میکند و در اصل خصومت و دشمنی میان دین و فرهنگ را دامن میزند.
اولیویه معتقد است که هرچه ارتدوکستر باشیم و به تعبیری سخت اعتقادتر باشیم، کمتر میخواهیم بدانیم. در این شرایط است که روح دین در حد ایمان تعبدی و آیینهای مناسکی صرف تقلیل پیدا و تعصبهای دینی بروز و ظهور پیدا میکند. در روند بحث به این نتیجهگیری میرسد که تقلیل و کاهش دین به ایمان همان جهل مقدس است که عنوان کتاب را هم دربرمیگیرد.
اولیویه تاکید میکند که در این کتاب نمیخواهد از فلسفه و فرهنگ صرف صحبت کند، بلکه دغدغه اصلی تعامل دین با ساختارهای فرهنگی و اجتماعی در زندگی بشری است و به تفسیر سیر تحولات تاریخی این رویکرد را در دنیای غرب و مسیحیت بررسی میکند و نظری هم به دنیای اسلام دارد، زیرا زمانی که پایاننامه دکتریش را درباره افغانستان تالیف میکرد سالها در این کشور، همچنین هند و پاکستان سکونت کرد.
ادوارد آلبی
سیامک گلشیری
ادوارد فرانکلین آلبی (به انگلیسی: Edward Albee) (زاده ۱۲ مارس ۱۹۲۸-درگذشته ۱۶ سپتامبر ۲۰۱۶) نمایشنامه نویس شهیر آمریکایی و برنده ۳ جایزه پولیتزر بود. وی را که بیشتر به خاطر نگارش چه کسی از ویرجینیا وولف میترسد؟، داستان باغ وحش ورویای آمریکایی معروف است، وجدان بیدار آمریکا مینامیدند.کارهای اولیه او به شکلی گونهٔ آمریکایی تئاتر پوچی و تأثیر پذیرفته از افرادی چون ژان ژنه، ساموئل بکت واوژن یونسکو بود اما در واقع نمایشهای وی نقد جامعه آمریکا میباشند. نمایشنامه معروف چه کسی از ویرجینیا وولف میترسد؟ سوای اهمیتش در عرصه نمایش و سینما، به عنوان یک متن مرجع در دروس روانشناسی و علوم ارتباطات دانشگاههای جهان مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرد.
چه کسی از ویرجینیا وولف میترسد؟ (انگلیسی: Who's Afraid of Virginia Woolf?) نام نمایشنامهای از ادوارد آلبی نمایشنامهنویس آمریکایی است. این نمایشنامه داستان یک مهمانی شبانه را روایت میکند که در آن یک استاد دانشگاه میانسال با همسرش در حضور زن و شوهر جوانی دهن به دهن میشود و در جدال و جنگ بینشان، دروغهایی که آنها به هم گفتهاند آشکار میشود.
چه کسی از ویرجینیا وولف میترسد؟ (به انگلیسی: Who's Afraid of Virginia Woolf) فیلمی سیاه و سفید به کارگردانی مایک نیکولز است که در سال ۱۹۶۶ در شرکت آمریکایی برادران وارنر تهیه شد. این فیلم اقتباس از نمایشنامهای به همین نام نوشتهٔ ادوارد آلبی است.
فیلم با معرفی یک زن و شوهر، جرج (ریچارد برتون) و مارتا (الیزابت تیلور)، درحالیکه از یک میهمانی بازمیگردند، شروع میشود و خیلی زود درمییابیم که جورج، شوهری خسته و بهانهگیر از مارتای الکلی است. در آن میهمانی، مارتا زن و شوهر جوانی (جورج سگال و سندی دنیس) را دیرهنگام به خانه دعوت میکند تا ورودِ آنها (بهخصوص شوهر جوان و جذاب زن جوان) را به دانشگاه خوشآمد بگوید.
برخلاف روال معمول، که میزبان چهرهای گشاده در برابر میزبان دارد، جرج و مارتا رفتار پرتنشی در برابر میهمانان خود به نمایش میگذارند و برخلافِ آنان، زن و شوهر میهمان رفتاری عامهپسند و ظاهراً نقش زن و شوهر خوشبخت را بازی میکنند، و حال سؤال این است: آیا رفتار این زن و شوهر جوان، رفتاری متناقض به علت دیدن رفتار میزبانان خود است یا نه، جزئی از ساختار معمول زندگی آنهاست؟
این سؤالی است که فیلم در سه پرده با جستجوی عمیقِ این چهار شخصیت و بررسی علایق و رفتارشناسی این دو زوج درصدد پاسخ به آن است. آشنایی دو زوج، سازندهٔ پردهٔ اولِ فیلم است. پردهٔ دوم هنگامی است که زوجین به کابارهٔ خالی میروند و به بازی میپردازند، و پردهٔ سوم درگیری مارتا و جرج و تخیلاتِ آنها دربارهٔ پسرشان است. این فیلم یک کمدی سیاه از روابط پیچیده بین افراد است. گرچه در صحنههای مختلفی شاهد قهقهههای بلندی هستیم، ولی این خندهها هرگز بیننده را نمیخندانَد بلکه فقط او را به فکر فرومیبَرَد و تا حدی آزار میدهد.
صحنههای فیلم، در شب گرفته شدهاند و سایههای متعددی از شخصیتها و محیط اطراف در زیر نور مهتاب و نور چراغهای روشن محیط نشان داده میشود. دوربین در این فیلم، تماشاگرِ صِرف نیست. فیلمبرداری بهصورتی است که بیننده احساس میکند دوربین درون چشم این چهار شخصیت قرار دارد و هر وقت سَری میچرخد، دوربین با توانمندی صحنهٔ جلوی چشم را نشان میدهد. تمامی نکاتِ فوق بههمراه بازی توانمند الیزابت تیلور و ریچارد برتون، که بهترین بازی خود در یک فیلم را به نمایش گذاشتهاند ونمایشنامهٔ روانشناسانه و ظریف ادوارد آلبی دست به دست داده تا یکی از شاهکارهای کلاسیک سینما را ببینیم.
نام نویسنده : آگوتا کریستوف
نام مترجم : اصغر نوری
این اثر سومین جلد از سه گانه داستانی آگوتا کریستوف با عنوان «دروغ سوم» با ترجمه اصغر نوری است.
دو جلد نخست از این تریلوژی با عنوان «دفتر بزرگ» و «مدرک» پیش از این توسط این مترجم در ایران منتشر شد.
کریستف نخستین جلد از این تریلوژی را در سال ۱۹۸۶ و به زبان فرانسه منتشر کرد که برای وی جایزه ادبی کتاب اروپا را به ارمغان آورد و در ادامه و با انتشار دو مجلد دیگر این تریلوژی منجر به ترجمه آنها به بیش از ۳۰ زبان دنیا شد.
رمان «دروغ سوم» به عنوان سومین مجلد از این تریلوژی پس از انتشار برای نویسنده خود جایزه کتاب بینالمللی «انتر» را در سال ۱۹۹۲ به ارمغان آورد.
بخشی از «دروغ سوم» که پشت جلد کتاب آمده است: «در جوابش میگویم که من تلاش میکنم قصههای واقعی بنویسم ولی، یکدفعه، قصه به خاطر همان واقعی بودنش غیرقابل تحمل میشود، از این رو مجبور میشوم عوضش کنم. به او میگویم که من تلاش میکنم قصه زندگیام را تعریف کنم، ولی نمیتوانم، جرأتش را ندارم، خیلی عذابم میدهد. آن وقت، همه چیز را خوشگل میکنم و اتفاقها را نه آنطور که افتادهاند، بلکه جوری تعریف میکنم که دلم میخواست بیفتند.
میگوید:_ بله، زندگیهایی هست که از غمگینترین کتابها هم غمانگیزترند.»
نام نویسنده : سوتلانا آلکسیویچ
نام مترجم : نازلی اصغر زاده
سوتلانا الکسیویچ (روسی: Светлана Александровна Алексиевич؛ اوکراینی:Світлана Олександрівна Алексієвич; ۳۱ مهٔ ۱۹۴۸ در ایوانو-فرانکیفسک ) نویسنده وروزنامهنگار اهل بلاروس است. وی در سال ۲۰۱۵ برندهٔ جایزه نوبل ادبیات شد.آکادمی سوئد وی را بهدلیل روایات چندصدایی، که مظهر محنت و شجاعت در روزگار معاصر ماست، شایستهٔ جایزهٔ نوبل ادبیات دانستند. بدینترتیب، آکادمی سلطنتی نوبل سوئد سووتلانا الکسیویچ را برندهٔ نوبل ادبیات ۲۰۱۵ میلادی اعلام کرد. وی نخستین نویسندهٔ بلاروس است که موفق به دریافت این جایزه شدهاست.وی همچنین در سال ۲۰۱۳ برندهٔ جوایزی همچون جایزه صلح کتابفروشان آلمان و جایزه مدیسی شدهاست.
منتقدان، آثار ادبی او را سرشار از بازتاب روحیهٔ شهروندان روسیه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی میدانند.
کتاب صداهایی از چرنوبیل تاریخ شفاهی یک فاجعه دنیای پس از فاجعه ی چرنوبیل را روایت کند نه خود چرنوبیل را این کتاب میگوید انسان چگونه با واقعیت های نوینی که روی داده و جاری است اما هنوز برایش مفهوم نیست و ناشناخته مانده است کنار می آیدو بعد از فاجعه ی چرنوبیل دانش نوینی پیش رویش گشوده میشود که برای همه ی بشریت مفید است این انسان ها در حقیقت جنگ جهانی سوم را تجربه کرده اند...جنگ هسته ای...
مجموعه کتاب های این نویسنده یکی در پی دیگری تاریخ مستندند و روح انسان دوران شوروری و بعد از شوری را روایت میکنند و در هریک از کتابهایش در قالب نوینی ظاهر میشود و این جاست که سخنان پیامبر گونه ی لئوتولستوی نویسنده ی شهیر روس واقعیت پیدا میکند خود حیات بیش از آن شگفتی و جذابیت دارد که در پی خیال پردازی از آن باشیم سوتلانا میگوید بیشتر زوایای روح انسان در قالب هنر و ادبیات نمیگنجد.
نام نویسنده : آگوتا کریستوف
نام مترجم : اصغر نوری
«مدرک» کتاب دوم از سهگانه دوقلوهای «آگوتا کریستوف» است که اصغر نوری به فارسی ترجمه کرده است.
اولین آثار او نمایشنامههای کوتاهی بودند که توسط گروههای آماتور روی صحنه میرفتند و بعضیشان هم در رادیو اجرا شدند. اما تا سال ۱۹۸۶، آگوتا کریستوف در دنیای ادبیات فردی تقریبا ناشناخته بود تا اینکه همان سال انتشاراتی معتبر در فرانسه اولین رمان او را با نام دفتر بزرگ منتشر کرد. این رمان با استقبال بیسابقه مواجه شد و جایزه بهترین کتاب اروپایی را به خود اختصاص داد.
دفتر بزرگ درواقع جلد اول از سهگانه دوقلوها بود که با رمانهای مدرک و دروغ سوم کامل شد و آگوتا کریستوف را به یکی از نویسندگان شناختهشده دنیا تبدیل کرد. این سهگانه خیلی زود به بیش از ۳۳ زبان ترجمه شد.
در بخشی از رمان میخوانیم: «امروز، یک نامه دریافت کردم. یک نامه رسمی. آنجاست، روی میزم، میتوانید بخوانیدش. نامه اعاده حیثیت توماس است، نامه بیگناهیاش. هیچوقت شک نداشتم که او بیگناه است. آنها برایم نوشتهاند: شوهرتان بیگناه بود، او را اشتباهی کشتیم. ما آدمهای زیادی را اشتباه کشتهایم، اما حالا، همهچیز سروسامان گرفته است، ما پوزش میخواهیم و قول میدهیم که دیگر چنین اشتباههایی تکرار نشود... آنها معذرت میخواهند، ولی توماس مرده! میتوانند دوباره او را زنده کنند؟ میتوانند آن شبی را پاک کنند که همه موهام سفید شد، شبی که دیوانه شدم.»
آگوتا کریستف نویسندهی مجاریالاصل سوئیسیست که از بزرگترین نویسندگان معاصر سوئیس به شمار میرود و رمان دفتر بزرگ نیز یکی از کارهای مهم او به شمار میرود که تاکنون به ۴۰ زبان زندهی دنیا ترجمه شده است.
جوجو مويز
مترجم: مريم مفتاحي
ویل ترینرِ ماجراجو، کسی که همواره به ورزشهای مخاطرهآمیزی چون صخرهنوردی میپرداخت، در اوج جوانی و سلامت و ثروت اتفاقی برایش رخ میدهد و به لحظهای زندگیاش تغییر میکند و او...
من پیش از تو یک رمان عشقی نیست، اما عشق، عنصر اصلی آن است؛ عشقی متفاوت که از چارچوبهای زمینی خارج میشود و به لایهی آرمانی میرسد و پیچیدگی احساسات درونی انسان را برملا میسازد.
آسوشیتدپرس درباره این رمان مینویسد: بعضی کتابها را نمیتوان زمین گذاشت. کتابهایی وجود دارند که آدم به حدی جذب شخصیتهایش میشود که دوست ندارد داستان به پایان برسد، برای همین خواندنش را کش میدهد. کتاب جوجو مویز یکی از این کتابهاست. گاهی میخندید، گاهی لبخند میزنید و گاهی عصبانی میشوید، و بله، گاهی اشک میریزید. پیشنهاد من: کتاب من پیش از تو را باید همراه با یک جعبه دستمالکاغذی فروخت.
نیویورک تایمز نیز نوشته است: نویسندهی کتاب خواننده را در موقعیتی قرار میدهد که اشکریزان بخواند و جلو برود... با دو شخصیت اصلی داستانش قصهای میآفریند که در خاطرهها میماند.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.