ناشر: مرکز
چاپ: ۱۳۹۶
نوبت: ۱
جلد: شومیز
قطع: رقعی
صفحات: ۲۲۴
19,500 تومان
كارين بويه
سعيد مقدم
کارین ماریا بوی (۲۶ اکتبر ۱۹۰۰ — ۲۴ آوریل ۱۹۴۰) شاعر، رماننویس و نویسنده داستان کوتاه سوئدی بود. او به عنوان یکی از شاعران برجسته ادبیات نوگرایی سوئد شناخته میشود.
کارین بوی در سال ۱۹۰۰ میلادی در یوتبری متولد شد. در ۱۹۰۹ همراه با خانوادهاش بهاستکهلم رفت. در ۱۹۲۰ به مدت یک سال به مرکز تربیت معلمی رفت و شرایط تدریس در سطح ابتدایی را کسب کرد. در ۱۹۲۲ نخستین کتاب شعر خود را به نام «ابرها» منتشر کرد. در ۱۹۲۳ وارد دانشگاه اوپسالا شد و به آموختن زبان یونانی، زبانهای اسکاندیناویایی و ادبیات پرداخت. بوی تحصیلات خود را در سال ۱۹۲۸ در دانشگاه استکهلم به پایان رساند. پس از آن مدتی به تدریس در مدارس پرداخت. در سال ۱۹۲۷ به جمع ویراستاران مجله سوئدیکلارته پیوست. تعدادی از شناختهشدهترین شعرهایش در همین مجله به چاپ رسیدند. در سال ۱۹۲۹ با یکی از ویراستاران کلارته به نام لیف بیورک ازدواج کرد که آن دو در سال ۱۹۳۲ از یکدیگر جدا شدند.
بوی در سال ۱۹۳۱ به جمع ویراستاران مجله آوانگارد اسپکتروم که نقش مهمی در معرفی نوگرایی در سوئد داشت، پیوست. او چند مقاله مهم را در آن مجله به چاپ رساند و همچنین ترجمه سرزمین بیحاصل تی اس الیوت را نیز در سال ۱۹۳۲ منتشر ساخت. همکاری او بااسپکتروم در سال ۱۹۳۲، زمانی که برای مدتی به برلین رفت، قطع گردید. پس از بازگشت از برلین به سوئد، تصمیم گرفت که بر روی نوشتن تمرکز کند. نخستین رمان او در سال ۱۹۳۱ منتشر شده بود. در طول نه سال بعد چهار رمان دیگر نیز منتشر ساخت. بوی در ۱۹۳۵ چهارمین کتاب شعر خود را منتشر ساخت او همچنین دو جلد داستان کوتاه در سالهای ۱۹۳۴ و ۱۹۴۰ منتشر کرد.
بوی در آوریل ۱۹۴۱ (در زمان جنگ جهانی دوم) با خوردن قرص خوابآور خودکشی کرد. آخرین کتاب شعرش، «هفت گناه مرگبار» در ۱۹۴۱ و پس از مرگ او منتشر گردید. این کتاب نشان دهندهٔ تکامل دید و سبک او از رؤیاهای دختری از طبقه متوسط و پذیرش مشتاقانه زندگی یک رادیکالی جوان به تصاویر جسورانهتر، چشمندازهای گستردهتر و احساس نسبت به مسائل انسانها بود. از رمانهای دیگر او هستند: «بحران»(۱۹۳۴) که بیان کنندهٔ کشمکش او در پذیرش همجنسگراییش است و «کالوکاین» (۱۹۴۰) که ظلم طاقت فرسای جامعهای تمامیتخواه را در آینده توصیف میکند.
ناشر: مرکز
چاپ: ۱۳۹۶
نوبت: ۱
جلد: شومیز
قطع: رقعی
صفحات: ۲۲۴
وزن | 221 گرم |
---|
هرولد جان بلاكهام
مترجم: محسن حكيمی
گزارشي فشرده، اما اساسي از انديشههاي شش انديشمند عمده اگزيستانسياليست:
فریدریش نیچه
گاریل مارسل
ژان پل سارتر
کارل یاسپرس
مارتین هایدگر
سورن کی یرکه گور
شرح، متكي بر اثر فلسفي اصلي هر دانشمند است و بخش نتيجهگيري، به جمعبندي افكار هر شش تن پرداخته، كل اين جريان فكري را تفسير و ارزيابي ميكند، ميكوشد برداشتهاي نادرست و نقدهاي ناروا را بزدايد و جنبههاي مشترك و نيز انفرادي انديشههاي اين فيلسوفان را نشان دهد.
نويسنده اگزيستانسياليسم را نه چون عارضهاي از عقل ستيزي مرتبط با بيحرمتي و فروپاشي زمانه ما، بلكه يك دوره ضروري تجربه انساني شمرده، چرا كه اين فيلسوفان كوشيدهاند، تنها انديشهورز نباشند بلكه به گونهاي شخصي با موقعيت انسان كه در زمانه آنها نهفته است زندگي كنند.
نام نویسنده : ویرژیل
نام مترجم : میر جلال الدین کزازی
انه اید در ادبیات کلاسیک رومی همان جایگاهی را دارد که ایلیاد و ادیسه در ادبیات کلاسیک یونان آن را می توان دنباله ای بر ایلیاد شمرد.ویرژیل انه اید را از آنجا آغاز می کند که هومر ایلیاد را با ویرانی و سوختن تروا به پایان می برد.
انه اید حماسه ملی رومیان است.انه اید بزرگ زاده ای تروایی بود که تبار مادریش به خدایان می رسید و پس از تباهی تروا سفری پر ماجرا را بر پهنه دریاها آغاز کرد،به کار تاژ،و سپس به ایتالیا رفت،مردمان لاتین را به پیروزی رساند و فرمانروای مردمی شد که شایستگی های ترواییان را با توان های لاتینان در هم آمیخته بودند.
داستان انه داستانی مردمی بود و رومیان انه را نیای رومولوس،بنیاد گذار شهر رم،میشناختند ویرژیل از این داستان کهن حماسه ای پرشور ساخت که به روزگار امپراتوری پشتوانه ای تاریخی و اسطوره ای برای رومیان شد.
مترجم: محسن سپهر
کارن آرمسترانگ (به انگلیسی: Karen Armstrong) (۱۴ نوامبر ۱۹۴۴ -) نویسنده و پژوهشگر انگلیسیست که تا کنون دوازده کتاب درباره دینشناسی تطبیقی تألیف کردهاست.
وی به مدت ۷ سال راهبهای کاتولیک بوده سپس در ۱۹۶۹ در دانشگاه آکسفورد ادبیات کلاسیک و مدرن خوانده است. وی چندین برنامه تلویزیونی نیز درباره پولس رسول و تاریخ کلیسا تهیه کرده است. او سپس به نوشتن کتاب هایی در زمینه اندیشه دینی روی آورد در حالی که جهان نگری او بر آمده از بینش دینی مسیحی و خرد باوری غربی است. وی همواره کوشیده است به عنوان یک پژوهشگر به دین ها بنگرد. به سخن دیگر تلاش آرمسترانگ این بوده تا بنیاد مشترک دین های سامی را بیابد و میان آنان پلی بزند.
این اثر, شرح و تفسیری است از مبحث خداشناسی در سه آیین یهود, مسیحیت و اسلام. ‘این کتاب, تاریخ واقعیت در زبان نیآمدنی خود خدا نیست. بلکه تاریخ چگونگی فهم آدمی از او, از ابراهیم تا روزگار کنونی, است. تصور آدمی از خدا تاریخی دارد, هم از این رو, نزد مردمان مختلف نو در زمانهای مختلف اندکی متفاوت است. تصوری از خدا که در نسلی و توسط انسانهای معینی شکل میگیرد, میتواند برای نسل دیگر و انسان دیگر بی معنا باشد. در واقع این گفته که ‘من به خدا اعتقاد دارم’ به خودی خود معنایی عینی ندارد بلکه مثل همه گفتهها, در هر بافتی و در میان هر جماعتی معنای دیگری پیدا میکند…. [نگارنده] معتقد است که ابراهیم, موسی و پیامبران پسان, خدایشان را درست همان جور تجربه کردهاند که امروز تجربه میکند ولی اگر به هر سه این دینها نگاهی بیندازیم روشن میشود که نظری عینی درباره ‘خدا’ در آنها نیست. هر نسلی تصوری از خدا میآفریند که به کارش میآید. در مورد اتهایسم (خداشناسی, بیخدایی) هم همین است. این گفته که من به خدا اعتقاد ندارم در اتهایستهای هر زمانهای برداشت خاصی از خدا را انکار کردهاند. آیا ‘خدا’یی که اته ایستهای امروزین رد میکنند همان خدای آبائ مسیحیت, خدای پیامبران, خدای فیلسوفان, خدای عارفان و خدای یزدان پرستان (Theists) قرن هژدهم است %
مارسل پروست
ترجمه: مهدی سحابی
در جستجوی زمان از دست رفته (به فرانسوی: À la recherche du temps perdu) عنوان رمانی نوشتهٔ مارسل پروست نویسندهٔ فرانسوی است. این رمان در ۷ جلد نوشته شده که هرکدام نامی مستقل دارند.
پروست این رمان عظیم را بین سالهای ۱۲۸۷-۱۲۸۸(۱۹۰۸-۱۹۰۹ میلادی) تا ۱۳۰۱(۱۹۲۲ میلادی) نوشته، و بین سالهای ۱۲۹۲(۱۹۱۳میلادی) تا ۱۳۰۶(۱۹۲۷میلادی) منتشر کردهاست (سه جلدِ آخرِ کتاب پس از مرگ وی چاپ شد). این رمان چندان به تشریحِ کلاسیکِ یک «داستان» نمیپردازد، بلکه از ورایِ داستانِ اصلی (پروست در جایی میگوید : «متأسفانه کتابم را با ضمیرِ "من" شروع کردم و فوراً همه فکر کردند، که به جای جستجویِ قوانینِ کلی، من در حالِ تجزیه و تحلیلِ خود، به معنایِ انزجارآمیزِ کلمه، بودم») یک تحلیلِ عمیقِ ادبی، هنری، فلسفی و اجتماعیِ جامعه فرانسه در اواخرِ قرنِ ۱۹ و اوایلِ قرنِ بیستِ میلادی (آنچه در تاریخِ فرانسه جمهوری سوم نامیده میشود) به دست میدهد. همچنین نحوه استفاده مارسل پروست از زبانِ فرانسه و جمله سازی او که شکلی بدیع و نو در ادبیات فرانسه بود آن را به کلی از سایر آثارِ ادبی هم زمانش متمایز میکند.
میلوراد پاویچ ( ۱۵ اکتبر ۱۹۲۹ – ۳۰ نوامبر ۲۰۰۹) یک نویسنده رمان و داستان کوتاه، شاعر و مورخ ادبی اهل صربستان بود.
میلوراد پاویچ در سال ۱۹۲۹ در بلگراد متولد شد. او بسیاری از اشعار و داستانهای کوتاه و رمانهای خود را در طول عمرش منتشر کرد. معروفترین آنها «قاموس خزران(۱۹۸۴)» است که پس از انتشار آن را با عنوان «اولین رمان قرن ۲۱» مورد ستایش قرار گرفت. آثار پاویچ به بیش از سی زبان ترجمه شدهاند. او در اروپا و آمریکای جنوبی بسیار محبوب است و «یکی از جذابترین نویسندگان ابتدای قرن ۲۱» تلقی شده است. او برنده جوایز متعدد در صربستان و یوگسلاوی سابق است و چندین بار به عنوان یک نامزد بالقوه برای جایزه نوبل در ادبیات از او نام برده شده است. او در بلگراد در سال ۲۰۰۹ بدرود حیات گفت.
نام نویسنده : لویی فردینان سلین
نام مترجم : مهدی سحابی
به زعم بسیاری، سلین یکی از بزرگترین نویسندههای تاریخ رمان است. نگاه او به دنیا بسیار سیاه، بیرحمانه و کالبد شکافانهاست. او با شجاعتی بینظیر پلیدیهای انسان عصر جدید را برملا ساخت و آینهای صادق در برابر او نهاد. همچنین نمیتوان از زبان او یاد نکرد. او نثری بسیار عامیانه داشت و از عباراتی که خود میساخت بسیار استفاده میکرد. او زبان معیار را زبانی زنده نمیدانست. او تمام تابوهای عصر خود را شکست و تأثیری عمیق بر نویسندگان پس از خویش گذاشت.
سلین در بارهٔ خودش کمتر حرف میزد و وقتی هم که در مورد خودش میگفت دروغ بود. یکی از دوستان سلین که در یکی از مصاحبههایش حضور داشته، میگوید که او از اول تا آخر به یک خبرنگار دروغ گفت و بعد از رفتن او نیز از دروغ گفتنش خوشحال شد. سلین جایی گفته: «حقیقت دردی است که هیچ وقت انسان را رها نمیکند و حقیقت این دنیا مرگ است. باید انتخاب کنی؛ مرگ یا دروغ. راستش را بخواهید شخصاً هیچوقت جرأت خودکشی را نداشتهام.» او در همهٔ آثارش ردی از شخصیتش به جا گذاشتهاست. مثلاً: در «سفر به انتهای شب»، قهرمان اصلی داستانش (فردینان) خود سلین است و قصه، ماجرای بخشی از زندگی خود اوست. فردینان داستان همانقدر بیحوصله، تند، بدبین و منزجر است که فردینان سلین. او هرگز عاقبت خوبی برای بشر متصور نبوده است و به همین دلیل سفر به انتهای شب را با لحنی اعتراضآمیز و تلخ نوشت. علاقهای هم که او را وادار به نوشتن این رمان کرد نیز نتوانست مانع از بدبینی او نسبت به بشر شود.
«مرگ قسطی» نیز به سبک کتاب قبلیاش نوشته شد. او در این کتاب دربارهٔ کودکی خود نوشت و باز لحن عامیانه و متفاوت ادبیات فرانسه را دچار شوک کرد. سلین در جواب به منتقدانش گفته بود: «من همانطوری مینویسم که حس میکنم... از من خرده میگیرند که بد دهنم و زبان بیادبانه دارم... از بی رحمی و خشونت دائمی کتابهایم انتقاد میکنند... چه کنم؟ این دنیا ذاتش را عوض کند من هم سبکم را عوض میکنم».
او در دو جنگ جهانی شرکت کرد و در یکی از آنها هم زخمی شده بود؛ بنابراین در تمام داستانهایش درست مثل یک پیر دنیا دیدهاست که برای بچهها قصه تعریف میکند. در عین حال نکتهٔ عجیب و منحصربهفرد حکایتهای او این است که هیچچیز دلچسب و معنا داری در داستانهایش نمیتوان پیدا کرد. شخصیتهای داستانش مدام در موقعیتهای پوچ قرار میگیرند و بیشتر آنها را مرگ به عجیبترین شکل ممکن غافلگیر میکند. نثرش، طنز تلخ و سردی است که در تمام حکایاتش جاری است و ماجرا را نه تنها تحملپذیر بلکه لذت بخش میکند ولی این لذت تا کمی بعد از داستان ادامه دارد و بعد از آن، ذات غمگین و افسردهٔ قصه خودش را نشان میدهد و خواننده را به سرزمینهای تاریک میبرد. همین است که طرفداران جدی ادبیات مدرن، سفر به انتهای شب را «انجیل افسرده» لقب دادهاند. این توافق تقریباً در تمام دنیای ادبیات وجود دارد که سلین نویسندهٔ توانایی است که سرگذشت عجیب و غریبش را حتی در کتاب «سفر به انتهای شب» تعریف کردهاست. او همهٔ نبوغ و خلاقیتش را در این کتاب به کار برد نبوغی که باعث شد نویسندههای فراوانی مثل ژان پل سارتر،ژان ژنه، ساموئل بکت، کورت وانگات، هنری میلر و چارلز بوکوفسکی آن را ستایش میکنند. حتی نقل قولی از چارلز بوکوفسکی هست که جایی گفته: «سفر به انتهای شب، بهترین کتابی است که در دو هزار سال اخیر نوشته شدهاست.»
نام نویسنده : بنیتو پرث گالدوس
نام مترجم : کاوه میر عباسی
گالدوس مهم ترین چهره ی ادبی اسپانیا در سده ی نوزدهم و بزرگترین رمان نویس این کشور پس از سروانتس به شمار می آید در میان اسپانیاییان همان منزلتی را دارد که بالزاک در فرانسه و دیکنز در انگلستان و داستایفسکی در روسیه،اما فقط در نیمه ی دوم سده ی بیستم بود که جایگاه شایسته ی خود را در مقام نماینده ی رئالیسم اسپانیایی یافت و شاهکارهایی سینمایی که بونوئل از دو اثر او نازارین و تریستانا ساخت در این امر نقش موثر داشت.نازارین در زبان اسپانیایی یعنی«ناصره ای»و می دانیم که مسیح اهل ناصره بود.گالدوس با این نامگذاری وجهی از منش قهرمان اصلی داستان را می رساند،شخصیتی که از وجهی دیگر یادآور چهره ی فراموش نشدنی دیگری است که هموطن او سروانش آفرید:دن کیشوت
«نازارین» کشیشی است که در منطقهای فقیر نشین در مکزیک ۱۹۰۰ زندگی میکند،او به اندرا که در جریان یک نزاع زنی را کشته در اتاق خود اسکان میدهد،این ماجرا باعث خلع لباس نازارین و در پی آن زائر شدن وی میگردد،او به همراه دو زن دیگر آندرا و بئاتریس در شهرها میگردند و به مردم کمک میکنند و صدقه میگیرند،اما پلیس اندرا را که قاتل است همراه نازارین دستگیر میکند و به زندان میبرد،در زندان نازارین به حقیقت هولناکی پی میبرد و تمام زندگی خود را بیهوده میبیند.
پل موران یکی از مهمترین نویسندگان نیمه اول قرن 20 در فرانسه است. او را با «مارسل پروست» نیز مقایسه کردهاند، اما متاسفانه با وجود اهمیت این نویسنده، تاکنون هیچ رمانی از او به فارسی منتشر نشده است.
در این کتاب مقوله خودکشی هم در داخل متون ادبی و هم در بیرون از متن تحلیل میشود.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.