ناشر: منوچهری
چاپ: ۱۳۹۹
نوبت: ۱
جلد: شومیز
قطع: رقعی
صفحات: ۲۹۶
50,000 تومان
هایکه بی گورتماکر
مترجم: مهدی لطیفی
ناموجود
ناشر: منوچهری
چاپ: ۱۳۹۹
نوبت: ۱
جلد: شومیز
قطع: رقعی
صفحات: ۲۹۶
وزن | 500 گرم |
---|
مالکوم کالج
مسعود رجب نیا
نام مترجم : احمد گل محمدی
یرواند آبراهامیان استاد ایرانیالاصلِ تاریخ در کالج باروکِ دانشگاه شهر نیویورک است. آبراهامیان در این کتاب به تحلیل تأثیرات متقابل سازمانهای سیاسی و نیروهای اجتماعی ایران از سدهٔ نوزدهم میلادی تا انقلاب اسلامی 1357 میپردازد. نیروهای اجتماعی را به «گروههای قومی» و «طبقات اجتماعی» تقسیم میکند و با توجه به دستاوردهای جامعهشناسان تأثیرات نظامهای سیاسی بر نظامهای اجتماعی را بررسی میکند. آبراهامیان کارش را با تبیین ساختار اجتماعی سیاسی دورهٔ قاجار و علل و پیامدهای انقلاب مشروطیت آغاز میکند، با بررسی دورهٔ رضاشاه و سقوط او و سالهای بحرانی شهریور 20 تا مرداد 1332 ادامه میدهد و بر این دوره، بهویژه تأثیر و تأثرهای نیروهای سیاسی، تأکید میکند، سالهای پس از کودتا را تا آستانهٔ انقلاب اسلامی به انگیزهٔ ریشهیابی علل وقوع انقلاب و نیروهای مؤثر در آن از نظر میگذراند و اهم حوادث و نیروهای سیاسی و اجتماعیِ مؤثر این دوره را تجزیه و تحلیل میکند و اینگونه نتیجه میگیرد که علت وقوع انقلاب توسعهٔ ناهمگونی بود که رژیم محمدرضاشاه، خواه ناخواه، درپیش گرفته بود. آبراهامیان با بررسی نقش مهم اسلام و نیز نقش تعیینکنندهٔ شخص امامخمینی(ره) در پیروزی انقلاب بررسیاش را به پایان میبرد. بیگمان ایران بین دو انقلاب کتابی منحصر بهفرد در بررسی تاریخ هفتادسالهٔ ایران است.
ریچارد نلسون فرای
مسعود رجب نیا
پرفسور ریچارد نلسون فرای، (به انگلیسی: Richard Nelson Frye) (زادهٔ ۱۰ ژانویهٔ ۱۹۲۰ در بیرمنگهام، آلاباما ـ درگذشتهٔ ۲۷ مارس ۲۰۱۴ دربوستون، ماساچوست) شرقشناس و ایرانشناس برجسته آمریکایی و استاد دانشگاه هاروارد بود. وی نقش مؤثری در پایهگذاری «مرکز مطالعات خاورمیانه» دانشگاه هاروارد داشت.او به زبانهای فارسی، عربی، روسی، آلمانی، فرانسوی، پشتو، ازبک و ترکی مسلط بود و با زبانهای اوستایی، پهلوی و سغدی آشنایی کامل داشت.فرای بیش از ۷۰ سال از زندگیاش را صرف مطالعه و پژوهش دربارهٔ تاریخ و فرهنگ فلات ایران کرد و یکی از آخرین بازماندگان نسل ایرانشناسان و شرقشناسانی چون آرتور کریستینسن و آرتور پوپ، رومن گیرشمن و پروفسور آلبرت امستد بود که شرقشناسی را در دانشگاههای جهان بنیاد گذاشتند و تألیفات بسیاری دربارهٔ فرهنگ و هنر و تاریخ ایران داشتند.مرگ وی به دلیل وصیتش مبنی بر دفن کردنش در حاشیه زایندهرود اصفهان جنجالهایی را در ایران از سوی اصولگرایان به همراه داشت. البته بعدها اخباری از زبان دوستان (افشین زند) این ایرانشناس آمریکایی منتشر شد که میگفت، او در سه هفته آخر عمر ترجیح می داده تا در یزد یاشیراز هم دفن شود. خانواده ریچارد نلسون فرای، ایرانشناس برجسته، سرانجام پس از ۷۳ روز بلاتکلیفی جنازه او را سوزانند.با وجود موافقت دو رییسجمهور وقت ایران با این پیشنهاد (دفن در اصفهان) پروندهی دفن فرای در ایران با سوزاندن پیکر او بسته شد.
نام نویسنده : ارنست گامبریچ
نام مترجم : علی رامین
تاریخ جهان تحولات و رخدادهای بشر را در چهل فصل از عصر حجر تا انرژی هستهای با زبانی بسیار ساده و صمیمی، بیتکلف، شیرین و جذاب روایت میکند، چنانکه کثیری از خوانندگان آن در گروههای سنی و سطوح آموزشی مختلف گفتهاند از مطالعهٔ این کتاب نهتنها بسیار لذت بردهاند، بلکه آن را دریچهٔ نوینی به جهان تاریخی و تاریخ جهان یافتهاند و بر آن شدهاند که با کتابهای دیگری، مطالعه تاریخ را پی بگیرند. مفسر لوسآنجلستایمز میگوید گامبریچ به تاریخ جان میبخشد و خواننده را همراه خود در سفینهای زمانپیما بر فراز تاریخ جهان به پرواز درمیآورد و او را همواره در طول کتاب به سیر و سلوکی فکری و عاطفی میان گذشته و حال وامیدارد.
گامبریچ فصل پایانی کتاب با عنوان «بخش کوچکی از تاریخ که من خود در آن زیستهام» را اینگونه به پایان میبرد: «اکنون هر زمان یک زلزله، یک سیل، یک توفان سهمگین، قحطی و خشکسالی و بلایای دیگر در نقاط دورافتادهای از جهان، مردان، زنان و کودکان زیادی را به کام مرگ میبرد، هزاران انسان در کشورهای ثروتمند، پول و نیرویشان را برای یاریرساندن به بازماندگان آنها بهکار میگیرند. چنین نیکوکاریهایی در گذشته صورت نمیگرفت. بنابراین همچنان حق داریم به آیندهای بهتر امیدوار باشیم.»
این کتاب شامل هفت بخش: در باب مأخذ و نقد آنها، فرجام روزگار ساسانیان، اسلام در مهد، عرب در ایران، موالی و نهضتها، دنیای هزارویک شب و رستاخیز ایران همراه با یادداشتها خواندنی میباشد.
در مقدمۀ این کتاب میخوانیم: "تاریخ نه آیینۀ عبرتاست نه کارنامۀ جهل و جنایت. کسانیکه با آن چنین شوخیها کردهاند در واقع خواستهاند بعضی از کسانی را که در تاریخ، نام و آوازه یافتهاند دست بیندازند یا ستایش و نکوهش کنند.تاریخ راستین سرگذشت زندگی انسان است. سرگذشت انسانهاست که زندگی کردهاند و حتی در راه آن مردهاند. اما آنچه برای مورّخ اهمیت دارد آن نیست که چگونه مردهاند، آن است که اینها چگونه زیستهاند. شک نیست که زندگی از آنچه جهالت و شقاوت انسان خوانده میشود هرگز خالی نیست و از اینجاست که در تاریخ صفحههای آلوده و تیره هست."
نام مترجم : حسن کامشاد
خاورمیانه نهتنها زادگاه سه دین و تمدنهای متعدد، بلکه قرنهای زیاد کانون دانش و اندیشهها، فنون و محصولات و نیز گهگاه مرکز قدرت نظامی و سیاسی بوده است.
در این کتابِ بیاندازه خواندنی و پردامنه، پروفسور برنارد لوئیس دگرگونیهای متوالی خاورمیانه را بررسی کرده است: ابتدا به دو امپراتوری بزرگ ایران و روم میپردازد؛ سپس به پیدایش یکتاپرستی و رشد مسیحیت؛ ظهور و گسترش شگرف اسلام؛ امواج مهاجمان مشرقزمین و لشگرهای مغول چنگیزخان؛ برآمدن ترکان عثمانی و تغییر موازنهٔ قوا بین جهان اسلام و جهان مسیحیت.
برنارد لوئیس، ضمن تشریح نیروهای شکلدهندهٔ خاورمیانه، به نفوذ فراگیر اندیشهها و تکنولوژی غرب در عصر جدید نیز مینگرد و کتاب خود را با انقلاب اسلامی ایران به پایان میرساند.
نام نویسنده : علیرضا ملائی توانی
مؤلف در این کتاب کوشیده است، به سهم خود، با طرح مقولهٔ «روش تحقیق در تاریخ» از قلمرو علم تاریخ به وادی فلسفهٔ علم تاریخ گام بردارد و حوزههای هستیشناسی، معرفتشناسی و روششناسی تاریخی را به هم پیوند دهد؛ از مفاهیم و مبانی روش و پژوهش در تاریخ سخن بگوید؛ طرح تحقیق و مؤلفههای آن را به بحث بگذارد و با منبعشناسی تاریخی به عرصهٔ روشهای گردآوری دادههای تاریخی گذر کند؛ راههای پالایش و تصفیهٔ دادههای درست از نادرست را بشناساند؛ عناصر و عوامل مؤثر در تحلیل داده را به گفتوگو بگذارد و از چگونگی نگارش متن تحقیق (تولید فراوردهٔ علمی) و نقد آن سخن براند.
ژرار ايسرائل
ترجمه: مرتضی ثاقب فر
کوروش، فقط تنها فاتح و مدیر بزرگ نبود؛ بلکه در ذهن مردم پارسی، او همان جایگاهی داشت کهرمولوس و رموس برای رومیها و موسی برای بنی اسرائیل داشت. چگونگی تحویل کوروش نوزاد به چوپان و پرورش او، یادآور رها کردن موسی در نیزار در مصر و به زیر کشیدن پدربزرگ دیکتاتورش، توسط او (موسی) است که در متون افسانهای و اساطیری دیگر هم بازتاب یافته است.
هیچ شکی نیست که حماسه کوروش ابتدا در میان پارسیها رشد برخاست و اکنون در میان یونانی درک شده است. احساسات احترام یا ابهت کوروش در بین پارسی وجود داشت، به یونانیها منتقل گشت و این اتفاقی نیست که گزنفون، کوروش را به عنوان فرمانروای آرمانی برگزید. او میخواست، برای تدریس پندهای آرمانی خویش، به شنوندگان یونانیاش به کوروش متوسل گردد. به طور خلاصه، نقش کوروش در طول تاریخ به عنوان مرد بزرگی که بنیانگذار امپراتوری بود، باقی ماند.
کوروش بدون شک، نه تنها نابغه هدایتگری بود که امپراتور بزرگ را بنیان گذاشت، بلکه بنیانگذار فرهنگ و تمدن شهری هخامنشی نیز بود. از آنجا که پارسیها شوونیست (متعصب میهنپرست) نبودند، کوروش به سرعت فراگیری از ملتهای مغلوب را آموخت. او نه تنها مادها را آرام کرد، بلکه آنها را با پارسیها متحد کرد و یک نوع پادشاهی دوجنبهای از مادها و پارسها به وجود آورد. کوروش سنتهای پادشاهی را از مادیها وام گرفت. آنها کسانی بودند که بر یک امپراتوری حکمرانی میکردند، در حالی که پارسیها، فقط متحدشان بودند. یک مادی، احتمالاً به عنوان یک مشاور شاه هخامنشی، به عنوان نوعی رئیس وزیران عمل میکرد. بنا بر نقش برجسته متاخرتر در پرسپولیس، پایتخت شاهان هخامنشی از زمان داریوش، یک مادی، مکرراً با پادشاه بزرگ، دیده میشود. ایلامی، ساکنان بومی پارس، همان گونه که میتوان در این نقش برجسته دید، آموزگاران پارسیها در زمینههای بسیاری بودند، برای مثال، لباس ایلامیها بر تن پارسیها و خراجگذاران ایلامی دیده میشود که نقشبرجسته سنگی پرسپولیس دیده میشود.
کوروش در نزد بابلیان، برگزیدهٔ مردوک، در نزد یهودیان، مسحشدهٔ خداوند بود و بهنظر نمیرسد که مادها او را سروری بیگانه فرض کردهباشند. هرودوت میگوید که پارسیان از او چونان یک پدر سخن میگفتند، زیرا وی مهربان بود و از آنچه برای ایرانیان نیکو بود، کوتاهی نمیکرد؛ در عین حال هرودوت وی را مردی زود خشم میداند.داندامایف میگوید «کوروش محبوبترین شاه پارس و بنیانگذار یک امپراتوری جهانی بود».«به نظر میرسد کوروش به سنت و ادیان سرزمینهای فتح شده احترام میگذاشت. پارسیها او را پدر، روحانیان بابل او را برگزیده مردوک، یهودیها او را مسیح فرستاده شده از جانب یهوه و یونانیان او را فاتحی بزرگ و سیاستمداری باهوش میدانستند. گزنفون در کورشنامه او را حکمرانی آرمانی و ایدهآل توصیف میکند».
والتر هینتس، میگوید: «کوروش سه امپراتوری را ساقط کرده بود: ماد، لیدیه و بابل. آیندگان فراموش نکردند که کوروش هیچکدام از سه فرمانروا، نه آستیاگ، نه کرزوس و نه نبونعید را نکشت، بلکه به تبعید آنها بسنده کرد و حتی برای آنها زندگی شاهانهای فراهم آورد. این رفتار در جهان باستان بیسابقه بود و تا زمان کوروش هرگز اتفاق نیفتاده بود».
این کتاب به زندگی و نقش تاریخی جذابترین قهرمان دوران باستان یعنی کوروش، رهاییبخش ملتها، میپردازد و در این میان علاوه بر تاریخ پارس به تاریخ امپراتوری آشور، مصر فراعنه، پادشاهی بابل و امپراتوری لیدی نیز به مثابه همسایههای پارس و کشورهایی که بعداً در قلمرو شاهنشاهی هخامنشی قرار گرفتند، نقشی ویژه میبخشد. فصلهای کتاب عبارتند از: 1. شاهان نینوا، شاهان بابل؛ 2. «قاطر پارسی»؛ 3. در برابر سوداگر خدایان؛ 4. و بابل درهای خود را به روی او گشود؛ 5. کسی که تختش بر آسمان است؛ 6. شاه، آیینة خداوند؛ پسگفتار: تخطی ناممکن؛ گاهشماری تاریخهای مهم؛ سلسلهها؛ خدایان اصلی خاور نزدیک؛ یادداشتها؛ منابع و نمایه.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.