چهره مرد هنرمند در جوانی
195,000 تومان
جیمز جویس
منوچهر بدیعی
چنانکه اغلب جویس شناسان معتقدند و در یکی از یادداشتهای این کتاب نیز آمده است، «استیون ددالوس» همان جیمز جویس است و «چهرۀ مرد هنرمند در جوانی» در واقع زندگینامۀ خودنوشت جویس است از دو سالگی تا حدود بیست سالگی یعنی تا زمانی که برای نخستین بار به پاریس رفت. نظریۀ ادبی جویس ـ که در بخش نهم رمان اولیس ضمن مباحثۀ پرشوری در کتابخانۀ ملی دبلین به تفصیل بیان می شود ـ این است که هر اثر ادبی، حتی نمایشنامه ای شبه تاریخی مانند «هملت» اثر شکسپیر ـ در حقیقت زندگینامۀ خودنوشت پدیدآورندۀ آن اثر است.
استیون ددالوس پس از آن در بیست و دو سالگی در رمان «اولیس» ظاهر می شود و در آنجا همراه با لئوپولد بلوم که بسیاری از اندیشه ها و پندارهای خود جویس را از بیست و دو سالگی تا حدود چهل سالگی در ذهن دارد ـ به سیری می پردازد که هرچند ظاهراً بیش از بیست ساعت طول نمی کشد اما سیری است در تاریخ و زندگی مردم استعمارزدۀ ایرلند، در اساطیر یونان و آیین مسیحیت و، از همه بالاتر، سیری است در آفاق و انفس انسانی که «اولیس» را بزرگترین رمان قرن بیستم ساخته است.
به نظر مترجم خواندن «چهرۀ مرد هنرمند در جوانی» برای شناخت شخصیت استیون ددالوس در «اولیس» واجب است و قرار بود که این کتاب همراه با ترجمۀ «اولیس» منتشر گردد که کار ترجمۀ متن و «یادداشتها» و «بررسیها»ی آن (مجموعاً در چهار جلد و حدود ۲۴۰۰ صفحه) ده سال است به پایان رسیده است، اما به دلایلی که در اینجا نیاز به ذکر آنها نیست این شاهکار عظیم تاکنون منتشر نشده است و اینکه انتشار آن در چه زمانی صورت خواهد گرفت، پرسشی است که نه مترجم میتواند به آن پاسخ دهد و نه ناشر.
وزن |
600 گرم |
---|
محصولات مرتبط
ببر سفید
نام نویسنده : آراویند آدیگا
نام مترجم : مژده دقیقی
نخستوزير چين به هند مسافرت كرده است تا دربارة كارآفرينان هندي تحقيق كند. يكي از اين كارآفرينان، نامهاي به نخستوزير مينويسد و در آن تجربيات خود و نحوة رسيدن به مقام كنونياش را به تفصيل ميگويد. او كه از فقيرترين طبقات هند بوده است با صداقت كامل، مسير رسيدن خود به ثروت و قدرت را بيان ميكند. اين كتاب به صورت مجموعهاي از نامههاست و نگارنده در طول آن، مخاطب را با مردم، دين، آيين و ساختار سياسي هند آشنا ميكند. اين كتاب برنده جايزه من بوكر 2008 ميباشد.
پروست چگونه می تواند زندگی شما را دگرگون کند
نويسنده:آلن دو باتن
مترجم:گلي امامي
دو باتن دوره دکتری فلسفه را در دانشگاه هاروارد آغاز کرد ولی برای نوشتن کتب فلسفی به زبان ساده، آن را نیمه کاره رها کرد. کتاب تسلی بخشی های فلسفه نام یکی از مشهورترین کتابهای آلن دو باتن است.
مارسل پروست، نويسنده يكي از مهمترين و طولانيترين رمانهاي قرن بيستم "در جستجوی زمان از دست رفته " است.
كتاب حاضر بررسي خيرهكنندهاي است كه به ما نشان ميدهد خواندن پروست چه تاثيري ميتواند در زندگي ما داشته باشد.
نويسنده علاوه بر خلق كاملترين خلاصه از رمانهاي پروست، با عرضه جزئياتي مستند و خيره كننده از زندگي اين نويسنده هوشمند و اغلب عجيب و غريب، همدلي خواننده را نيز بدست ميآورد.
تاریخ بیهقی به روایتی دیگر (خواجه ابوالفضل محمدبن حسین بیهقی دبیر)
محمدرضا مرعشی پور
نویسنده در این کتاب به زندگی سلطان مسعود پرداخته که در حقیقت یک رمان تاریخی به شمار میآید و گزارشی واقعگرایانه از زندگی این پادشاه غزنوی است.
تاریخ بیهقی به لحاظ نثر همان جایگاهی را در ادبیات دارد که شاهنامه فردوسی در نظم و سالهاست که در دانشگاهها تدریس میشود و مورد پژوهش و بررسی قرار میگیرد. این اثر ارزشمند نهتنها تاریخی مستند درباره روزگار غزنویان به شمار میآید، بلکه شخصیتپردازیها و شیوه روایتگری هنرمندانه، زاویههای دید مناسب، فضاسازیها، تعلیقها و دیگر شگردهای ادبی، داستانوارهای تاریخی از آن ساخته است.
بیهقی به هر دلیلی روند وقایع را با توالی منظم زمان پیگیری نکرده است؛ گاهی به عقب میرود و گاهی اشارتی به آینده میکند و نیز در این میان داستانوارههایی از تاریخ میآورد تا نمونههایی مشابه از حوادث را در گذشته بنمایاند و برای اندرزگویی و عبرت از آنها بهرهبرداری کند؛ اما راوی این کتاب وقایع را پیدرپی آورده تا دنبالکردن و دریافت آنها برای خواننده آسانتر باشد. بدینسان زندگی مسعود از نوجوانی تا راهیشدن به سوی هند باقی میماند که راوی این بخش را از تاریخ گردیزی، مجمع التواریخ و القصص نجمالدین سیفآبادی و منابع دیگر گرفته و بر رمان نقطۀ پایان گذاشته است.
بهترین بخش تاریخ بیهقی همین بخش است؛ چون در جایگاهی قرار داشته که از نزدیک گواه بسیاری از رخدادها بوده و با شخصیتهای رمانش مثل مسعود و بونصر مشکان و احمد حسن میمندی و احمد عبدالصمد و بوسهل زوزنی و دیگران سروکار داشته و جنگهای مهم را دیده و شاهد برآمدن سلجوقیان و بسیاری حوادث دیگر بوده است.
بیهقی در هنر به شیوۀ واقعگرایی (رئالیسم) دل بسته است؛ شعری را میپسندد که از واقعیت سخن بگوید و پندی در آن جلوه کند و تاریخ نظر او باید بیان عید رخدادها باشد و از آن عبرتی حاصل آید و غیر از این را، هرچه که هست، بیهوده میانگارد؛ چنانکه به هزارویکشب اشاره میکند و افسانهاش میخواند و مورد نقدش قرار میدهد و از شاهنامۀ فردوسی حتی نامی نمیبرد و تاریخ خود را بر اساس همین اندیشه نوشته است، با نثری بسیار زیبا، نثری که دورۀ سامانیان به او رسیده و اکنون دارد به سوی نثر فنی و مصنوع و متکلف دورۀ بعد میرود؛ نه آن سادگی نثر تاریخ بلعمی را دارد و نه همچون کلیله و دمنه مغلق است و مصنوعی. واژههای عربی را به کار نمیگیرد مگر آنجا که رساتر و آسانتر از واژههای پارسی یا اصطلاحات اداری و مذهبی باشد. جملههایش بسانی که در نثر مرسل دیده میشود، همه ساده و کوتاه نیستند و به مناسبت آمدهاند که گاه موجز و کوبنده و گاه طولانیاند و گاهی هم از نثر عربی تأثیر پذیرفتهاند. همان شیوۀ نوشتنی که دارد آرامآرام در نثر زیبای سامانی رخنه میکند و از این به بعد با میل به فضل فروشی نویسندگانش پا میگیرد و هر چه از سدۀ چهارم دورتر میشویم، غلظت بیشتری پیدا میکند.
در نثر بینابینی بیهقی جملاتی وجود دارد که بوی ترجمه از زبان عربی را میدهند: «تاریخ دیدهام بسیار که بیش از من یاد کردهاند پادشاهان گذشته را خدمتکاران ایشان» و نیز در نثر وی به مناسبت روزگارش آیه و حدیث و روایت و شعر و ضربالمثلهای عربی هم کم نیست که همۀ آنها در این روایت یا فارسی شدهاند یا اگر حذفشان لطمهای به مطلب نمیزده است، حذف شدهاند.
نثر بیهقی لبریز از اصطلاحات زبان گفتاری آن روزگار است در قالب صور خیال. کنایه را بیشتر به کار برده است و بعد استعاره و سپس مجاز و کمتر از همه تشبیه که امروزه بسیاری از آنها را به کار نمیبریم: «از جای بشد» به معنی از کوره در رفت یا «به دست و پای بمرد» به معنی خشکش زد و کنایههای وصفی و تمثیلی بسیاری که با استفاده از آنها به بیانی پوشیده و هنری میپردازد: «خرما به بصره بردن» یا «سرد کردن» که به جای آنها اصطلاحات امروزی گذاشته شده است.
نثر تاریخ بیهقی اگرچه پیچیدگیهای نثر فنی سدههای پس از او را ندارد، اما به هر روی حدود هزار سال پیش نوشته شده است و خواندنش برای خوانندۀ امروزی مشکل مینماید؛ پس در بازنویسی آن در این کتاب کوشیده شده نثری پیش روی خواننده قرار گیرد که روان باشد و خوشخوان و با این حال زیبایی و آهنگش را حفظ کرده و چنان باشد که مزۀ قلم او را بدهد.
دل تاریکی
نويسنده:جوزف كنراد
مترجم:صالح حسيني
دل تاريكي را بزرگترين رمان كوتاه قرن بيستم و واقعيت فرهنگي اروپا، محكوميتهاي روشهاي استعماري، سفر شبانه به دنياي ناخودآگاه، نمايش امپرياليسم مسيحي و... ناميدهاند. در دل تاريكي، كلمات بر گرد دايرهاي واحد ميچرخند، در كلمات ديگر مستحيل ميگردند و شبكهاي از تداعي معاني ايجاد ميكنند و بر اثر تداعيها همه تصاوير با هم مرتبط ميشوند. يگانه شدن تصاوير گوناگون، دنياي دل تاريكي را با دنياي اساطيري پيوند ميدهد. كنراد گفته است كه هدف او از نوشتن اين است كه خواننده را به شنيدن و حس كردن و خاصه ديدن وا دارد. البته در چنين شنيدن و ديدني لازم است كه گوش ببيند و چشم بشنود.
به نظر میرسد نویسنده در رمان دل تاریکی انسان را به چالش کشیده و این موضوع را بیان کردهاست که انسان بین خیر و شر حق انتخاب دارد. او میتواند با هیولای دربند درونی و بیرونی خود متحد شود و جامعهٔ انسانی را به تباهی بکشاند: «در آنجا آدم به چیزی نگاه میکرد که هیولاوار بود...» یا حتی میتواند بهخاطر دیگران از جان خویش بگذرد. آثار جوزف کنراد نشاندهندهٔ آگاهی عمیق و معنوی همراه با تکنیکهای ماهرانه داستاننویسیاند و دربرگیرندهٔ ابعاد مختلف جامعه انسانیاند. او همچون دانته که کمدی الهی را در قرون سیاه وسطی سروده رمان دل تاریکی را در اواخر قرن ۱۹۹ میلادی نوشت که دولتهای استعمارگر یا شرکتهایی نظیر شرکت جهانی آفریقا به بهانههایی چون ترویج تمدن، انتقال مدنیت و تزکیهٔ روح بومیان تحت عنوان زایر شروع به تاراج ثروت بومیان بهویژه در کنگو کردند. کتاب دل تاریکی در واقع سفرنامهای واقعی هم به اعماق ضمیر انسان و هم به مناطق جقرافیایی آفریقاست که در آن انسانها به گونهای ترحمآمیز یا بردهٔ جهالت خویشاند یا بردهٔ حرص و طمع. کنگویی که دارای منابع ارزان نیروی کار، معادن طلا، الماس،کولتان و... است متعلق به بومیانی بود که ویژگی اصلی فرهنگ آنها سادهانگاری و کجفهمی در زیباییشناسی است، آنچنانکه در آن دوره مهرهها و پارچههای رنگین را در مقابل جان حیوانات، عاج و مهمتر از همه آزادی خود و دیگران مبادله میکردند. متأسفانه در عصر کنونی نیز صدها آفریقایی هرساله براثر جنگ و قحطی جان خود را از دست میدهند که نزدیک به بیست و پنج درصد آنها زنان و کودکاناند. در این رمان برخی واژهها مانند رودخانه جایگاه ویژهای دارند. رودخانه دارای ویژگیهایی چون داشتن مبدأ، جاری بودن، رسیدن به مقصدی معین، حاصلخیزی اطرافش، پیچوخمهای مبهمش و گاه پیشبینیناپذیریاش است که همچنین نشانهای از چگونگی روح آدمی و دنیاست. دنیا گاه به روح به ما لبخند میزند و گاه دلمان را به درد میآورد. رودخانه زمانی همچون انسان آرامی است که از درون، روحش بیقرار است و آمادهٔ طغیان. رود گاهی سیلی ویرانگر میشود، همچون روح انسان دربند دیوهای طمع و قدرت. نکتهٔ اصلی اینجاست که پیجوخم رودخانه تابع طبیعت است، اما انسان داستان کنراد مانند مارلو که به نظر میرسد شخصیت اصلی داستان است بهدنبال داشتن روح کشف ناشناختهها از کودکی و خسته از ابتذالات روزمره و رسیدن به معرفت درونی، مسیر پرپیچوخم راه خود را برمیگزیند و با دانایی به ضمیر روشن میرسد. برخلاف او کسانی مانند کورتس بهعنوان شخصیت دوم داستان (البته بهظاهر، چراکه در واقع کورتس و مارلو هردو یکیاند) بهدنبال قدرت و ثروت با استفاده از توانمندیهایش با نژادپرستی در مغاک تیرهروزی خود دفع میگردد، نژادپرستی که مارلو مخالف آن است و یکی ار سیاهترین اعمال بشری محسوب میشود. اما همچون رود بیابان هم نقش ویژهای در این اثر دارد: «در آخر بود که وقوف یافت منتها بیابان از همان دم او را کشف کرده بود...»، «... بیابان هم آن را در میان گرفت...»، «... بیابان بر سر او دست کشیده بود...» و جایی که مارلو میگوید: «خیال میکنم بیابان چیزهایی را که خودش از آن خبر نداشت به گوشش خوانده بود...» در این داستان بیابان مظهر ابهام و تضاد است. گرمای روز و سرمای شب بیابان میتواند کشنده باشد، خصوصیات موجودات درونش مسحورکننده است و سرابش مانند بیخبری انسان طماع از ظلمت و جنایتهای اوست و شبهای پرستارهٔ کویر و مهربانی شبانگاهی ستارهها بازتابی از درخشش ستارههای ایثارگری انسان است.
دوبلینی ها و نقد دوبلینی ها
جیمز جویس
محمد علی صفریان و صالح حسینی
جیمز آگوستین آلویسیوس جویس (۲ فوریه ۱۸۸۲ دوبلین - ۱۳ ژانویه ۱۹۴۱ زوریخ) نویسنده ایرلندی که گروهی رمان اولیس وی را بزرگترین رمان سده بیستم خواندهاند. تمام آثارش را نه به زبان مادری که به زبان انگلیسی مینوشت. اولین اثرش دوبلینیها مجموعه داستانهای کوتاهی است درباره دوبلین و مردمش که گاهی آن را داستانی بلند و با درونمایهای یگانه تلقی میکنند. او همراه ویرجینیا وولف از اولین کسانی بودند که به شیوهٔ جریان سیال ذهن مینوشتند. وی به ۱۳۳ زبان آشنایی داشت و دست کم به ایتالیایی و فرانسه مسلط بود.
این مجموعه که آغازگر آثار جویس نیز میباشد بصورت داستان های کوتاهی است که به صورت رئالیسم زندگی دوبلین را به تصویر می کشد اما این داستان ها در واقعیت امر بگونه ای طراحی شده اند که بیشتر از زندگی رئالیسم در دوبلین را به تصویر بکشند.در هر داستان جزئیات به گونه ای انتخاب و تدوین شده اند که مفاهیم نمادین تولید میکنند به همین دلیل کتاب "دوبلینی ها"در برگیرنده ی سرنوشت و زندگی تمامی بشریت هم میباشد. آخرین داستان دوبلینی ها بنام "مردگان"جزو دستنوشت اول نبود و بعدها توسط جویس به کتاب اضافه شد.
راهنمای کاربران مغز
جان جی ریتی
رضا امیررحیمی
کشفهای جدید، همراه با داروهای بهتر، نظریه های پژوهشی درباره طرز کار خود مغز پدید میآورند. اگر معدودی از این نظریهها حتی اندکی به حقیقت نزدیک شوند، شیوهی اندیشیدن به خودمان را برای همیشه تغییر میدهند. تماشاگر این چشم انداز رو به گسترش باید همان احساس بالبوا را داشته باشد، وقتی برای نخستین بار اقیانوس آرام را دید: هنوز معنای کامل چیزی را که در علوم اعصاب میبینیم نمیدانیم، اما میدانیم که به معنای آغاز عصر جدیدی است. اگر از منظر عصب پژوه مدرنی به خود بنگریم، نه تنها وسیله ای برای خودشناسی در اختیارمان قرار میگیرد، که جدید و الهام بخش است، بلکه در میان آنچه روانشناسان، انسانشناسان، زبانشناسان و فلاسفه از ابتدا گفتهاند نیز، به جای تضاد، وحدتی برقرار میشود. به ناگهان دنیای ما از مسطح به کروی تبدیل شده است! از آن جا که مغز در نهایت بانی شخصیت، فرهنگ، زبان، و خرد است، این وحدت نوظهور چندان حیرت آور نیست، اما به طرز شگرفی جدید است، چون فقط در این اواخر است که تحقیقات به ما امکان داده در مورد این که مغز واقعا چگونه کار میکند نظریه پردازی کنیم.
کتابخانه بابل
نويسنده :خورخه لوييس بورخس
مترجم :كاوه سيدحسينی
خورخه لوییس بورخس (۱۸۹۹-۱۹۸۶) داستان کوتاه نویس، شاعر، مقاله نویس و مترجم آرژانتینی ، در بوینس آیرس متولد شده است. هزارتوهای بورخس اثر بسیار معروف او، که در سال ۱۹۶۲ منتشر شد، مجموعه ای از داستانهای کوتاه و مقالات نوشته شده توسط خود بورخس است که به انگلیسی نیز ترجمه شده است. این کتاب شامل داستانهای بسیار معروف بورخس می باشد، که به تلاش خود او جمع آوری شده است. بیشتر داستانها از مجموعه های موجودات خیالی (۱۹۴۴) و الف (۱۹۴۹) انتخاب شده اند.
همانطور که گفته شد، کتاب هزارتوهای بورخس مجموعه ای از داستانهای کوتاه و مقالات است، داستانهای کوتاه بیش از نیمی از کتاب هزارتوها را دربر می گیرد، بقیه کتاب شامل مجموعه ای از مقالات در مورد موضوعات مختلف ادبی و هم چنین حکایات تمثیلی کوتاه، می باشد. البته در این کتاب نیازی به دسته بندی نیست، زیرا هر داستان کوتاه شامل بار تخیلی یک داستان، دقت ریاضی مورد نیاز در نگارش یک مقاله و استعاره موجود در یک حکایت تمثیلی می باشد. نوع نثر بورخس ساده نیست، اما با خواندن هریک از مقالات و داستانهای او در می یابیم که بورخس از چه استعداد و مهارتی در نوشتن برخوردار بوده است. بنابراین می توان این کتاب را یک شاهکار ادبی قلمداد نمود. بعلاوه مهارت، کاردانی، شوخ طبعی و هوش زیاد، از ویژگی های برجسته او به شمار می آید.
اگرچه بورخس در ابتدا شهرت خود را از نوشته هایش کسب کرد، اما او در آغاز کار ادبی خود، شاعر بود. دنیل بالدرستون، در لغت نامه زندگی ادبی، می گوید: “بورخس، یکی از شعرای بزرگ امریکای لاتین در قرن بیستم، محسوب می شود”. بورخس در سالهای ابتدایی فعالیت اش، بخشی از یک جنبش افراطی بود، که همین فعالیت او در مضامین سورئالیسم در اشعارش منعکس شده است.
علاوه بر این، داستانهای بورخس مضامین برجسته زیادی دارند. مضامین موجود در کتاب هزارتوهای بورخس تقریبا در تمام آثار دیگر او مشترک هستند، مضامینی مانند رویاها، هزارتوها، آیینه ها، حیوانات، نویسندگان تخیلی، فلسفه، مذهب و خدا. همچنین او اغلب در داستانهایش، به ایده زندگی در زمان حال اشاره دارد- گذشته و آینده ای وجود ندارد. هزارتوها از این لحاظ ویژگی جادویی و افسانه ای دارد، زیرا او اغلب برای بیان ایده های ذهنی اش، از استعاره و نماد استفاده می کند.
احمد میرعلایی از مترجمانی است که برای نخستین بار فارسی زبانان را با نویسندگان بزرگی همچون بورخس، میلان کوندرا، اکتاویو پاز، گراهام گرین و ویلیام گولدینگ آشنا کردهاست. او طبع و ذوق فراوانی در ترجمه شعر داشت و ترجمه کتابهای سنگ آفتاب سرودهٔ اوکتاویو پاز و ایکور سرودهٔ گاوین بنتاک را میتوان از بهترین آثار او در زمینه ترجمه شعر به شمار آورد.
وی از جمله نویسندگان و روشنفکرانی بود که در سری قتلهای موسوم به قتلهای زنجیرهای توسط عوامل وزارت اطلاعات در صبح روز دوم آبان ماه ۱۳۷۴ هنگامی که از منزلش به سوی کتابفروشی محل کارش در حرکت بود ناپدید و جسم بیجان او در حدود ساعت ۱۰ شب در کوچههای خیابان میر اصفهان پیدا شد. در کنار جنازه او دو بطری مشروب قرار داده بودند، بعدها معلوم شد که احمد میرعلایی بر اثر تزریق انسولین از ناحیه دست راست دچار ایست قلبی شده بود
او از امضا کنندگان متن نامه ما نویسندهایم و همچنین متن اعتراض به دستگیری سعیدی سیرجانی بود علاوه بر فعالیتهای فرهنگی فوق بسیاری ملاقات او با وی. اس. نایپول در سفرش به ایران را از دلایل خشم نیروهای امنیتی میدانند؛ فرج سرکوهی در کتاب خود اشاره میکند در سفر وی.اس. نایپول، دولتیها اجازه نمیدادند تا نویسندگان مستقل با او دیدار کنند ولی او از فرصتی استفاده میکند و برای دیدار با مترجم کتابش، «هند تمدن مجروح»، به اصفهان میآید و میر علایی در این نشت و برخاست چند روزه تصویری واقعی و متفاوت با گفتار دولتیان به نیپول ارائه میدهد که در ذهنیت نیپول و گزارشش از سفر ایران تأثیر تعیین کنندهای میگذارد.
کلیله و دمنه
نام نویسنده : عبدالله بن مقفع(روزبه پسر دادویه)
نام مترجم : محمد رضا مرعشي پور
کَلیله و دِمنه کتابی است از اصل هندی که در دوران ساسانی به فارسی میانه ترجمه شد. کلیله و دمنه کتابی پندآمیز است که در آن حکایتهای گوناگون (بیشتر از زبان حیوانات) نقل شدهاست. نام آن از نام دو شغال با نامهای کلیله و دمنه گرفته شدهاست. بخش بزرگی از کتاب اختصاص به داستان این دو شغال دارد. اصل داستانهای آن در هند و در حدود سالهای ۱۰۰ تا ۵۰۰۰ پیش از میلاد بهوقوع میپیوندند.
کلیله و دمنه را چند تن از بزرگان به نثر فارسی درآورده اند. نامدارترین شان کار ابوالمعالی نصرالله بن عبدالحمید (نصرالله منشی) است. این ترجمه در نیمه نخست سده شش ام هجری برای بهرام شاه غزنوی فراهم شد که ترجمه ای امین قلمداد نمی شود. خواندن اش برای فارسی زبانان امروز بسی دشوار می نماید و به عنوان یکی از متون فارسی در آن دوره شایسته بررسی است نه به عنوان ترجمه ای از کلیله و دمنه.
اما در برگردان پیش رو:
۱. ویراسته ی منفلوطی مرجع بوده که متنی روا در سرزمین های عربی و کتاب درسی دانشگاهی درین کشورها است، و با همکاری حسن طباره بر پایه نسخه سیلوستر دو ساسی و چاپهای مصر و بیروت فراهم آمده.
۲. مقدمه علی بن شاه فارسی را دارد که در ترجمه های ابوالمعالی و بخاری نیامده است.
۳. من به متن پهلوی بر زویه ی طبیب که به وسیله روزبه دادویه (ابن مقفع) به عربی برگردانده شده است، نه چیزی افزوده ام و نه چیزی از آن کاسته ام.
۴. کوشیده ام که جامه ی زیبای فارسی امروز را بر تن متن بپوشانم.
برگرفته از درآمد کتاب.
گزارش به خاک یونان
نیکوس کازانتزاکیس
صالح حسینی
نیکوس کازانتزاکیس (به یونانی: Νίκος Καζαντζάκης، ۱۸ فوریه ۱۸۸۳–۲۶ اکتبر۱۹۵۷) نویسنده، شاعر، خبرنگار، مترجم و جهانگرد یونانی بود. او نویسندهای است که دغدغه جامعه بشری را داشته و عمیقأ به تحلیل آنها پرداختهاست.
این کتاب شرح سفرهای نویسنده به نقاط مختلف دنیا از جمله یونان، فرانسه، آلمان، روسیه، اتریش، قفقاز، اورشلیم و بیابان کوه سینا برای بیان سیر تحول فکری نویسنده است. یک بخش از این کتاب به توصیف شخصیتی به نام زوربا (به یونانی: Ζορμπά) اختصاص دارد که نویسنده در کتاب دیگری به نام زوربای یونانی به وی میپردازد.
نویسنده در سرلوحهٔ این کتاب مینویسد:
«تمام روح من فریادی است، و تمامی اثر من، تفسیر این فریاد»
مائده های زمینی و مائده های تازه
نويسنده:آندره ژيد
مترجم:مهستي بحريني
مائدههای زمینی (به فرانسوی: Les nourritures terrestres) شاهکار آندره ژید نویسندهٔ بزرگ فرانسه است که نخستین بار در ۱۸۹۷ در پاریس منتشر شد.
مائدههای زمینی کتابی است در ستایش شادی، شوق به زندگی و غنیمت شمردن لحظات. آندره ژید در این کتاب خداوند را در همهٔ موجودات هستی متجلی میبیند و آزادانه و برخلاف قید و بندهای مذهب، عشق به هستی را مترادف عشق به خداوند میداند. او کتابش را «ستایشی از وارستگی» مینامد. با اینکه از آثار دورهٔ جوانی نویسنده است، وی تقریباً تمام آنچه میتوان فلسفهٔ وی نامید در آن گنجانده است و هرچه بعداً نوشته در تعقیب اندیشههایی است که در این کتاب بیان گردیده؛ یعنی امتناع از هر گونه علاقه و وابستگی و ستایش شور و عشق و نگاهی هر لحظه نو به تمام جلوههای هستی. ریشهٔ اندیشههای این کتاب را در کتاب مقدس و نوشتههاینیچه فیلسوف و شاعر شهیر آلمانی باید جست. نشانههایی از تأثیر ادبیات مشرق زمین نیز در آن دیده میشود. او در این کتاب چنین استدلال میکند که تمام امیال طبیعی، سودمند بوده، مایهٔ تندرستی است و بدون این امیال، زندگی لطف خود را از دست میدهد.وقتی از عملی لذت میبرم، برای من دلیل خوبی است که آن عمل را انجام بدهم... مادامی که لبانت برای بوسیدن هنوز شیرین است، سیراب کن. چنان زندگی کن که زندگیات بدون ترس از نتایج محرماتی که اخلاقیات رسمی بر تو تحمیل میکند، پذیرای هر رویدادی باشد.
هرچند ژید خطر افراط کاری را به خوانندهٔ کتاب خود هشدار میدهد و در آخر از او میخواهد که:کتاب مرا به دور بینداز، مگذار متقاعدت کند! گمان مبر که حقیقت تو را کس دیگری میتواند برایت پیدا کند... به خود بگو که این کتاب هم چیزی نیست، مگر یکی از هزاران شیوهٔ رویارویی با زندگی. تو راه خویش را بجوی!
این کتاب به مانند بسیاری از آثار ادبی بزرگ جهان در آغاز مورد استقبال واقع نشد، به طوری که در طول ۱۰ سال تنها ۵۰۰ نسخه از آن فروش رفت. این کتاب هنگام جنگ جهانی و پس از آن به فروش بسیار بالایی دست یافت و مردم از جنگ به ستوه آمده، با خواندن مائدههای زمینی بار دیگر خدا را در جلوههای هستی جستوجو میکردند و طعم شور و عشق را میچشیدند.
بخشهایی از کتاب
برایت از «القصر» چه بگویم؟ باغی که در زیبایی به عجایب ایران میماند؛ اکنون که با تو سخن میگویم، به گمانم میرسد که آن را از همهٔ باغهای دیگر بهتر میدانم. همچنانکه حافظ را باز میخوانم، به این باغ میاندیشم: بیار باده که رنگین کنیم جامهٔ زرق / که مست جام غروریم و نام هشیارست. ناتانائیل، ای کاش عظمت در نگاه تو باشد نه در آن چیزی که بدان مینگری.مردگان زرخرید
نويسنده:نيكولاي گوگول
مترجم:فريدون مجلسي
سرفها يا رعاياي روسي در رژيم تزاري موقعيتي نزديك به بردگي داشتند، و همراه ملك يا جدا از آن خريد و فروش ميشدند. سرفها را همچون كالاهايي ارزشمند براي دريافت وام نزد بانك به رهن ميگذاشتند، و در فاصله سرشماريهاي 10 ساله اسناد هويت "رعاياي مرده" اعتبار خود را به عنوان وثيقه حفظ ميكرد و ماليات آنها به عهدهي مالك بود. چيچيكف با سودجويي از فرصت در صدد بر ميآيد شمار زيادي از اين "رعاياي مرده" را از مالكان بخرد و اسناد آنها را به عنوان وثيقه براي دريافت وام به بانك بسپارد... موضوع داستان صرفا بهانهاي به دست نويسنده ميدهد تا ضمن آن تصويرهايي روشن و هنرمندانه از اوضاع اجتماعي، فرهنگي و اداري روسيه در قرن نوزدهم ارائه دهد. تصويرهايي آشنا و ملموس با جزيياتي كه با زمانها و مكانهاي ديگر نيز قابل انطباق است. اين اثر جاويدان گوگول به راستي بيشتر يك مجموعه هنري و نقاشي انتقادي است تا صرفا يك رمان؛ مجموعهاي است كه در آن حتي روحيات افراد را با كمك واژهها به تصوير كشيده است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.