وزن | 500 گرم |
---|
گویا (سرگذشت فرانسیسکو گویا نقاش اسپانیائی)
380,000 تومان
سرگذشت فرانسیسکو گویا نقاش اسپانیایی همراه 130تابلو سیاه و سفید و 10تابلو رنگی
نوشته ژان فرانسوا شابرن
ترجمه دکتر هوشمند ویژه
چاپ دوم 1368
325ص
جلد نرم
محصولات مرتبط
اصول سیستم های تمرینی بدن سازی
تاليف و ترجمه : خسرو محمدي ، قاسم شنوا ، مرتضي اينانلو
بدنسازی یا زیباییاندام (به انگلیسی: Bodybuilding) ورزشی است که در آن فرد بدنساز با انجام تمرینهای مختلف قدرتی و استقامتی بر روی عضلات خود، همچنین تغذیه مناسب و البته استراحت کافی به ساخت بدنی حجیم، کات شده و البته متناسب مبادرت میورزد.
از مدت ها پیش سه چهره مشهور پروش اندام ایران در صدد انتشار کتابی با مضمون اصول و سیستم های تمرینی در بدنسازی بودند و سرانجام این کتاب رو نمایی شد. خسرو محمدی، قاسم شنوا و مرتضی اینانلو نویسندگان این کتاب هستند. آنها در زمینه داوری و مربی گری در پروش اندام مشغول به کارند. همینطور این کتاب مورد تایید فدراسیون پرورش اندام ایران قرار گرفته و مرجعی تخصصی برای تمام رشته های ورزشی خواهد بود.
تئوری بنیادی موسیقی
تاریخ هنر (پژوهشی در هنرهای تجسمی از سپیده دم تاریخ تا زمان حاضر)
هورست ولدمار جنسن
ترجمه: پرویز مرزبان
خانه آبی (فریدا کالو، دیهگو ریورا و لئون تروتسکی)
منوچهر استيفا
ماگدالنا کارمن فریدا کالو ی کالدرون د ریورا (به اسپانیایی: Magdalena Carmen Frieda Kahlo y Calderón de Rivera) (زادهٔ ۶ ژوئیه ۱۹۰۷ در کویوآکان، مکزیکوسیتی – درگذشتهٔ ۱۳ ژوئیه ۱۹۵۴ در کویوآکان، مکزیکوسیتی) نقاش مکزیکی و یکی از زنان نامدار تاریخ هنر معاصر است.او بهویژه بهخاطر خودنگارههای هنرمندانهاش، مشهور است.
فریدا تجربیات عاطفی پرفراز و نشیبی را پشت سر گذاشت. پس از حادثهٔ تصادف، نامزدش از ازدواج با او منصرف شد. فریدا پس از بهبودی، پرترههای خودش را نزد دیهگو ریورا، نقاش دیواری معروف و کمونیست مکزیکی برد که قبلتر در دوران کوتاه و ناتمام دانشجویی پزشکی در کلاسهای طراحی با او آشنا شده بود. نقاشیهای کالو مورد توجه دیهگو ریورا قرار گرفت و این دیدارِ دوباره آغازی شد برای زندگی مشترک آن دوکه بعداً در سال ۱۹۲۹ با او ازدواج کردند در زمان ازدواج دیهگو ۴۲ ساله بود و فریدا ۲۲ سال داشت. مادر فریدا که با ازدواج آن دو مخالف بود به آنها مَثَلِ «فیل و فاخته» را نسبت داد. فریدا خود در اینباره میگوید:
عاقبت روزی رسید که تابلوهایم را به نقاش بزرگ مکزیک نشان دادم. دیهگو هنرم را تحسین کرد. در یک لحظه حس کردم زیبایی وجود مرا درک کرده و حالا من عاشق دیهگو بودم و دیهگو ریورا عاشق من!... روزها که میگذشت، من دیهگو را هم در کنارم کشیدم و دیهگو نیز مرا در نقاشیهایش گنجاند. من سوسیالیست شدم و دیهگو عاشق. آقای ریورا، نقاش بزرگ مکزیک همسر من است. من خوشبختم. حالا فقط دلم میخواهد از دیهگو فرزندی داشته باشم.
اما برای او نه خوشبختی به طور کامل محقق شد و نه آرزوی داشتن فرزند میسر. فریدا یک بار از دیهگو باردار شد که به سقط ناخواستهٔ جنین انجامید. این تجربهٔ ناکام مادری در آثار بعدی او نمود عینی پیدا کرد. تابلوی معروف فریدا از خودش، جنین، رحم و خون گویای همین حادثهاست.
در زمینهٔ زندگی زناشویی نیز ازدواج کالو و ریورا بیثبات بود و در طول سالهای پس از ازدواج، این زوج هنرمند هر یک شریکهای جنسیجداگانهای برای خود داشتند. فریدا در خاطراتش به چند تن از آنها همچون لئو تروتسکی، سیاستمدار کمونیست گریخته از شوروی وپولت گُدار، همسر چارلی چاپلین، اشاره میکند.
در سالهای جنگ جهانی دوم که اروپا در آتش جنگ میسوخت، پایتخت فرهنگی و هنری از پاریس بهنوعی به مکزیکوسیتی منتقل شده بود و هنرمندان، روشنفکران و ناراضیان تبعیدی زیادی از جمله لئو تروتسکی، لوییس بونوئل به مکزیک کوچ کرده بودند.در این دوره خانهٔ فریدا و دیهگو پاتوق بسیاری از این افراد بود که عموماً گرایشهای چپ داشتند. گرچه فریدا با اینان معاشرت داشت (و پیش از این نیز به سال ۱۹۲۸ در اروپا به عضویت حزب کمونیست درآمده بود) اما هرگز این تمایلات در آثارش نمود پیدا نکرد؛ گرچه حتی پس از ترور تروتسکی، همچنان طرفدار استالین باقیماند و بعدها به مائو نیز توجه نشان داد.
از آغوش تروتسکی بوی جنگ میآمد. او در وجود من چه میجست؟ وقتی به آغوش تروتسکی رفتم زیباییام دوباره به من برگشته بود و حالا تروتسکی ترور شدهاست.
اما حادثهٔ روحی بزرگ هنگامی رخ داد که ده سال پس از زندگی مشترک، فریدا همسرش را همبستر با خواهر کوچکترش «کریستینا» دید و از دیهگو جدا شد. اما این جدایی دیری نپایید و این دو دوباره در سال ۱۹۴۰ به یکدیگر پیوستند. او خود در مورد دوران جداییشان چنین میگوید:
دیگر دیهگو هم با من نیست، رهایش کردم. حالا خودم هستم. نقاشی میکنم. این بار خودم را میکشم. دست در دست خودم، با خودم ازدواج کردهام. راستی، آیا من برای خود کافیام؟
با این وجود، فریدا همیشه دربارهٔ دیهگو میگفت: «دیهگو، مردِ چاقِ نقاشم که همیشه روی پیشانیام چون آفتاب میدرخشد...»
کالو یکی از طرفداران فعال کمونیسم بود. او رابطهٔ عشقی کوتاهی نیز با لئون تروتسکی که نهایتاً در ۱۹۴۰ در شهر مکزیکو توسط نمایندگان استالین ترور شد، برقرار کرد. مدتی بعد از مرگ تروتسکی، فریدا موضعش را تغییر داد و حمایت خود را از شوروی زیر رهبری استالین اعلام کرد. او از طرفداران مائو بود و از چین به عنوان «امید جدید سوسیالیسم» نام میبرد. خانه کالو با نقاشیها و طرحهای بسیاری با مضامین سوسیالیستی، از جمله تصاویری از مارکس، انگلس، استالین و مائو تزیین گشتهبود.
رقابت در هنر مدرن (دوستی خیانت و پیشرفت)
سباستين اسمي
سارا حسيني معيني
سرقت آثار هنري پيچيده است. حتي زماني كه سارقين مدرك جرمي از خود باقي ميگذارند، آنچه در انتهاي داستان ميماند جاي خالي روي ديوار است. همه نقاشيهاي شگفتانگيز رايحه خاصي دارند كه آنها را منحصر به فرد ميكند...
هنگامي كه نقاشي مذكور پرترهاي باشكوه باشد، رايحه و ماهيت منحصر به فردش افزايش مييابد. يكتايي تصوير با يكتايي شخصي كه نقاشي شده درهم ميآميزد و ژرفتر ميشود. آن زمان است كه خسارت سرقت دو چندان ميشود. مالباخته شايد پس گرفتن پرتره تقلا كند، اما به راستي به دنبال پس گرفتن چه چيزي است؟ نقاشي؟ يا حال و هواي پيشين خلق اثر؟
فکر میکنم پس بازی میکنم
فیلم همچون فلسفه (اندیشیدن بر پرده)
نویسنده : توماس ای.وارتنبرگ
ترجمه : ستاره نوتاج ،مجید پروانهپور
کتاب ساده و تاملبرانگیز فیلم همچون فلسفه دربارهی این موضوع است که فیلمها چگونه در ایدههای پیچیدهی فلسفی به کندوکاو میپردازند . نویسنده در این کتاب که با قلمی روشن و سرگرمکننده نوشته شده است ،به توانایی فیلمها برای بحث و حتی نقد ایدههایی میپردازد که بسیاری از فلاسفه قرنهای متمادی درگیر آن بودهاند : ایدههایی همچون ماهیت شخص بودن ،مبنای اخلاق و شکگرایی معرفتشناختی .
نویسنده نخست بحث میکند که چگونه فرمهای خاص گفتمانهای فلسفی به شیوهای سینمایی بیان میشوند ،و سپس تبیینی نظاممند از روشهایی که فیلمها میتوانند به فلسفه بپردازند ،ارائه میکند . نویسنده با تمرکز بر فیلمهای مردی که لیبرتی والانس را کشت ،عصر جدید ،ماتریکس ، درخشش ابدی یک ذهن پاک ، مرد سوم ، چشمک ، و امپایر ، نشان میدهد که چگونه در این فیلمها ایدههای فلسفی مهمی طرح میشود . خواندن کتاب حاضر برای دانشجویان فلسفه که به سینما ، زیباییشنایی و نظریهی فیلم علاقه دارند مفید است . همچنین فیلم دوستانی که به دلالتهای فلسفی فیلمها علاقهمندند نیز میتوانند از این کتاب بهره ببرند .
گوش ون گوگ (یک داستان واقعی)
وَنسان وَن گوگ یا فینسِنت ویلم فان خوخ (به هلندی: Vincent Willem van Gogh) (زادهٔ ۳۰ مارس ۱۸۵۳ - درگذشتهٔ ۲۹ ژوئیهٔ ۱۸۹۰) یک نقاش پسادریافتگرهلندی بود، که کارش تأثیر گستردهای بر هنر قرن بیستم داشت. کار او شامل پرترهها، خودنگارهها، مناظر، طبیعت بیجان، سروها، مزارع گندم و گلهای آفتابگردان است. او از کودکی به نقاشی علاقه داشت ولی تا اواخر دههٔ دوم زندگیاش نقاشی نکرد. او بسیاری از کارهای شناختهشدهاش را در دو سال آخر زندگیاش تکمیل کرد. وی در یک دهه بیش از۲٬۱۰۰ کار هنری تولید کرد که شامل ۸۶۰ نقاشی رنگ روغن و بیش از ۱٬۳۰۰ نقاشی با آبرنگ، طراحی و چاپ میشود.
وَنسان وَن گوگ که از بیماری روانی رنج میبرد، در دسامبر ۱۸۸۸ گوش چپ خود را با تیغ سلمانی برید. دربارهٔ اصل ماجرا تردیدی وجود ندارد و خود نقاش هم در دو خودنگاره تصویر خود را با گوش باند پیچی شده کشیدهاست. ون گوگ تا روز ۲۳ دسامبر دو گوش درست داشت، اما روز بعد که او را در بستر غرق خون یافتند، جای گوش چپ او خالی بود و به یاد نمیآورد چه بلایی به سرش آمدهاست. دربارهٔ چگونگی ماجرا حرف و حدیث زیاد است و دو روایت بر سر زبانها است:
اول: ون گوگ، که در اوایل سال ۱۸۸۸ به توصیه برادر کوچک و مهربانش تئو به شهر آرل در جنوب فرانسه کوچ کرده بود، چند ماه بعد به ناراحتی روحی و افسردگی شدید دچار شد؛ او در کابوسهای وحشتناک و هذیانآلود دست و پا میزد و به عوالم جنون نزدیک میشد. هنرمند رنجور و حساس که از مدتی پیش در گوش چپ خود صداهایی تحملناپذیر میشنید، تصمیم گرفت با اقدامی قطعی خود را از شر گوش راحت کند.
دوم: روایت دیگر این است که ون گوگ به یک روسپی به نام راشل دل بسته بود و چون مال و منالی نداشت به او بدهد، به دلبر خود قول داده بود که به او یک «هدیه گرانبها» تقدیم کند، و این البته گوش خودش بود. برای این روایت گواه واقعی وجود دارد، زیرا راشل واقعاً گوش بریده را دریافت کرد.
مبانی جامعه شناسی هنر
نام نویسنده : علی رامین
جامعهشناسی هنر، دانشی «دوزیستی» متشکل از دو رکن هنر و جامعهشناسی است. هنر، واژهای با بار ارزشی، از زمرهٔ علوم انسانی است که سرشتی کیفیتگرا دارد. زیباشناسان و فیلسوفان هنر کوشیدهاند هنر را از زوایای سهگانهٔ هنر، هنرمند و مخاطب بنگرند و با صورتبندی تعاریفی عمدتاً ذاتشناسانه، پرسش کلی چیستی هنر را پاسخ گویند. جامعهشناسی علمی کمیتگراست که به مطالعهٔ اجتماع و نظامهای انسانی، روابط افراد با یکدیگر و با جامعه، نهادها و ساختارهای اجتماعی میپردازد، و نیز به موضوع ارتباطات انسانی و چگونگی انتقال و خلق معنی در بستر اجتماع، توجهی جدی دارد. جنبهٔ اخیر، در جامعهشناسی هنر حائز اهمیت محوری است. قیاس رویکرد علوم انسانی و علوم اجتماعی به هنر، که فصل مهمی از این کتاب است، بازگشایندهٔ دریچهٔ وسیعی به روی بحثهای جاریِ مطالعات فرهنگی و پژوهشهای هنری است که چالش گفتمانی زیباشناسی و جامعهشناسی هنر در سرلوحهٔ آن قرار دارد.
مجموعهٔ حاضر ضمن بررسی رهیافتها، نظریهها و گفتمانهایی که اساس مطالعات اجتماعی هنرها در زمانها و مکانهای گوناگون قرارگرفتهاند، اهمیت و نقش نهادهای اجتماعی، فرهنگی، دینی، سیاسی و اقتصادیِ تأثیرگذار بر آفرینش و بازآفرینی هنرها را به تحلیل و ارزیابی میگیرد و بر شیوههای خلق آثار هنری در بستر اجتماع و چگونگی ایجاد ارتباط میان هنرمندان و مخاطبان آثار هنری، و عرضه و فروش آنها، در دورههای مختلف نظر میکند. هنر و ایدئولوژی، هنر و اخلاق، بررسی پایگاه اجتماعی و اقتصای هنرمندان، نقش بازاریابان و منتقدان در کامیاب ساختن آثار هنری، نقش هنر در بازتولید منزلت اجتماعی، تحقیق دربارهٔ ریشههای اجتماعی معیارهای ذوق و داوری و نیز عوامل اجتماعی تفسیرها و ارزیابیهای هنری، و دیگر دستاوردهای جامعهشناسی هنر در عرصههای نظری و عملی از زمرهٔ بحثهای این مجموعه است.
هنر در گذر زمان: تاریخ کامل هنر جهان (چاپ ۲۱ / ویراست ۱۴)
هلن گاردنر
محمدتقی فرامرزی
ویراست چهاردهم هنر در گذر زمان اثرِ هلن گاردنر انتظارات علاقهمندان و پژوهندگان تاریخ هنر و هنرهای تجسمی را برآورده میکند و از آن بسی فراتر میرود. با گذشت بیش از نود سال از انتشار نخستین ویراست آن در سال 1926، همچنان یگانه پژوهش جامع دربارهٔ تاریخ هنر در عصر جدید به شمار میرود. هنر در گذر زمان همپای نسلها رشد کرده و هیبت امروزش از دیروزش بسی بالیدهتر است. استادان و مربیان و دانشجویان در سراسر جهان بهمراتب مشتاقانهتر و پرشمارتر از روزگار خانم گاردنر در کلاس درس و پژوهشهای خود از این اثر ارزشمند بهره میگیرند. واقعیت آن است که هنر در گذر زمان دهها سال پیش از این به جایگاه پرخوانندهترین و آموزندهترین گنجینهٔ تاریخ هنر و معماری و پیکرتراشی و هنرهای تجسمی بهمعنای عام آن، در دنیای انگلیسیزبان و کشورهای دیگر دست یافته است و همچنان در آن جایگاه به حیات خود ادامه میدهد. از شصت سال پیش تا کنون، بازنگری خلاقانه و تکمیل این اثر برای هر ویراست ادامه دارد و همواره بر دامنهٔ موضوعی بحثها و فصلهای آن افزوده میشود و هر ویراست جدیدش مطالب درخور توجهی بیش از ویراستهای پیشین دارد.هنر در گذر زمان با تکیه بر معیارها و سنتهای پایهگذاریشده به کوشش هلن گاردنر و نویسندگان همکار و ویراستارانِ پس از او به اولین گزینهٔ دورههای پژوهش در تاریخ هنر جهان تبدیل شده است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.