پرسپکتیو به منزله صورت سمبلیک
اروین پانوفسکی این کتاب را به هنگامی نوشت که در آلمان بود و هنوز به امریکا مهاجرت نکرده بود. او در این سالها محقق مؤسسهی واربورگ بود و از این اقبال برخوردار بود که در این مؤسسه با فیلسوف برجستهی آلمانی و نظریهپرداز «فلسفهی صورتهای سمبلیک»، ارنست کاسیرر، همسخن باشد. پانوفسکی در این کتاب ایدهی «صورت سمبلیک» را از کاسیرر وام میگیرد و با توسل به آن به تحلیل پرسپکتیو در نقاشیهای رنسانسی میپردازد. از دیدگاه وی، نمیتوان پرسپکتیو را یک تکنیک نقاشی در نظر گرفت بلکه آن بیشتر یک تکنیک فرهنگی است و به تحولات فکری و فرهنگیای ارجاع دارد که در عصر رنسانس شکل گرفتند. از جملهی این تحولات توجه به انسان به عنوان فاعل شناسایی بود که از منظر خود به دنیا مینگریست. این تلقی به تغییری در جهانبینی این دوران در خصوص نسبت میان انسان و جهان منجر شد که در نهایت یکی از نمونههای عینی آن را میتوان در پرسپکتیو رنسانسی شاهد بود. پانوفسکی در این کتاب که زمان انتشارش همواره محل ارجاع بوده است، با توجه به دانشهای مختلف از فلسفه تا ریاضیات و علوم تجربی، به تحلیل پرسپکتیو میپردازد و اکتشاف آن در نقاشی رنسانسی را صرفاً با علم مرتبط نمیداند. این کتاب یکی از نمونههای موفق مطالعات میانرشتهای در زمینهی هنر است. .
معنا در هنرهای تجسمی
آروین پانوفسکی (انگلیسی: Erwin Panofsky؛ زاده ۳۰ مارس ۱۸۹۲ درگذشته ۱۴ مارس ۱۹۶۸) مورخ هنر اهل آلمان که نظریاتش به خصوص در مطالعات آکادمیک شمایلنگاری تأثیرگذار بود.
معنا در هنرهای تجسمی ترجمه سه مقاله بنیادین اروین پانوفسکی، یکی از تاثیر گذارترین مورخان هنر سده بیستم است که به موضوعاتی چون اهمیت تاریخ هنر، شمایل نگاری و شمایل شناسی و نسبت های بدن می پردازد.
پانوفسکی با طرح رویکرد شمایل نگاری درصدد بود تا میان مفهوم اثر هنری و معنای نمادین متن مکتوب و همچنین دیگر آثار هنری مرتبط ارتباط برقرار سازد. او سپس به طرح رویکرد شمایل شناسی می پردازد که تفسیر اثر هنری بر اساس جهان بینی یک دوران و بدون توجه به معانی عامدانه موجود در اثر هنری از جانب هنرمند است.
دیدگاه های پانوفسکی را می توان یکی از رویکردهای نظام مند و منسجمی دانست که در مطالعات نظری هنر در زمینه تفسیر و تجزیه و تحلیل آثار هنری مطرح هستند.