پیرزنی که تمام قوانین را زیر پا گذاشت
كترينا اينگلمن سوندبرگ
ترجمه: كيهان بهمنی
«کترینا اینگلمن سوندبرگ» نویسندهی سوئدیِ متولد سال ۱۹۴۸، یکی از محبوبترین نویسندگان ادبیات عامهپسند تاریخی در این کشور است. سوندبرگ هجده اثر داستانی را در کارنامهی ادبی خود ثبت کرده است. مشهورترین اثر او «پیرزنی که تمام قوانین را زیر پا گذاشت»، پس از انتشار در سال ۲۰۱۲ به سرعت مبدل به اثری پرفروش شد و در مدتی کوتاه به هفده زبان ترجمه شد. موفقیت کتاب سبب شد نویسنده رمانی دیگر در ادامه این داستان بنویسد که این اثر نیز در سال ۲۰۱۴ با عنوان شانس دوباره پیرزن منتشر شد.
در اين رمان داستان «مارتا اندرسون» پيرزن هفتاد و نه سالهاي روايت شده که روياي فرار از آسايشگاه و سرقت از بانک را در سر ميپروراند. پيرزن که به هيچ وجه قصد ندارد باقي عمر خود را بر روي يک صندلي راحتي در گوشهاي از آسايشگاه بگذراند، تصميم ميگيرد به جاي اين کار، زندگي پرهيجاني را براي خود بسازد. بدين ترتيب او به همراه چهار دوست قديمي خود دست به کار ميشود. اعضاي اين گروه پنج نفره که به باند بازنشستهها معروف است، در ابتدا در برابر قوانين سختگيرانه آسايشگاه شورش ميکنند. اعتراض اوليه گروه به ساعت خواب و غذايي است که در ظروف پلاستيکي به آنها داده ميشود. با بالا رفتن جرأت گروه، اعضاي باند تصميم ميگيرند با نقشهاي دقيق ابتدا از آسايشگاه فرار کنند و در مکاني بهتر در استکهلم ساکن شوند. قدم بعدي اعضاي گروه نيز اين است که وارد جرگه تبهکاران حرفهاي شوند.
جاسوس ها
نام نویسنده : مایکل فرین
نام مترجم : کیهان بهمنی
بچه طفلکی، اما همیشه همین طوره. تو یه بازی رو شروع می کنی، تو بازی هم از خودت شجاعت نشون می دی و می شی قهرمان بازی. اما بازی هی طول می کشه و طول می کشه، و ترسناک تر و ترسناک تر می شه، و تو خسته می شی چون نمی تونی برای ابد شجاع بمونی و بعد یه شب اون بلا سرت میاد. تو اون بالا، تو تاریکی آسمونی، هشتصد کیلومتر دور از خونه، و یکهو حس می کنی اون تاریکی به جسمت رسوخ کرده. تو سرت، تو شکمت. می بری مثل یه موتور خراب. نمی تونی فکر کنی، نمی تونی تکون بخوری، نمی تونی ببنی، نمی تونی بشنوی. تو تاریکی فریاد ترس همه چی رو تو خودش غرق می کنه و بعد اون فریاد ادامه پیدا می کنه، و تازه می بینی داره از تو وجود خودت بیرون میاد.