اولشخصِ مفرد
همانطور که از عنوان مجموعه مشخص است، تمام هشت داستان به زبان اولشخص مفرد روایت میشوند. تمام داستانها خیالی هستند، اما در بعضی موارد مثل «مجموعهاشعار یاکولت سوالوز» مرز میان خیال و واقعیت تا حدی محو میشود. راویان تمام داستانها مردانی میانسال هستند که از خاطرات گذشتهشان میگویند. بهجز راوی «مجموعهاشعار یاکولت سوالوز» که «هاروکی موراکامی» است، بقیهٔ راویان ناشناس میمانند. استفادهٔ مداوم از روایت اولشخص مفرد باعث شده بعضی منتقدان گمانهزنی کنند که راویان در واقع یک نفرند. اتفاقاً با علاقهای که به موسیقی جاز و بیسبال دارند تا حد زیادی به خود موراکامی شبیهاند.
داستانها مشتمل بر تأملاتی فلسفی درباب عشق، تنهایی، انزوا، پیری، زمان و خاطرات هستند. بعضی درونمایهها همچون دلتنگی وجودی و موسیقی، بهخصوص کلاسیک، جاز و بیتلز، پیوسته در داستانها تکرار میشود. موراکامی در بعضی از داستانها، از جمله «چارلی پارکر بوسا نووا مینوازد» و «اعترافات میمون شیناگاوایی»، از رئالیسم جادویی همیشگی خود نیز استفاده میکند
به آواز باد گوش بسپار
هاروکی موراکامی
مترجم: محمدحسین واقف
هاروکی موراکامی در روزگار ما یکی از مشهورترین و پرخوانندهترین نویسندگان جهان است. شهرت و اعتبار او به اندازهای است که انتشار هر رمان تازهای از او یک اتفاق مهم خبری محسوب میشود و هر سال و با نزدیک شدن به اعلام جایزهی نوبل ادبی بنگاههای پیشبینی از شانس بالای او برای کسب این جایزه سخن میگویند. به آواز باد گوش بسپار اولین رمان این نویسندهی ژاپنی است که باعث شناخته شدنش در ادبیات ژاپن شد. او این رمان را سالِ 1979 منتشر کرد و توانست جوایز بسیار معتبری از جمله جایزهی آکوتاگاوا را از آن خود کند. این اثر داستانی است از یک فقدان و رابطههایی که شکل نمیگیرند و ماجراهای یک نسل. رمان در هجده روز از سال 1970 اتفاق میافتد. در این رمان میتوان آغاز تکنیکها و ظرافتهای روایی این داستاننویس را بهخوبی دید و یک اثر جذاب و پُراتفاق را درک کرد. به آواز باد گوش بسپار اولین بخش از سهگانهی مشهور این نویسنده است که به تریلوژی «موش» مشهور است. تکههای بعدی این سهگانه پینبال 1973 و تعقیب گوسفند وحشی هستند. موراکامی میگوید روزی در حال تماشای مسابقهی بیسبال طرح این رمان به سرش زد و این آغاز نویسندگیاش بود...
هرمیت در پاریس
- نام نویسنده : ایتالو کالوینو
- نام مترجم : محمدحسین واقف
هرمیت در پاریس را اتوبیوگرافی ایتالو کالوینو برشمردهاند، منتها نه یک خودزندگینامهی مرسوم، بلکه قطعه قطعه که بعدِ مرگش کنار هم گذاشته شد تا بخشهایی از زندگی و نگاهِ او را به جهان روشنتر کند. به همین خاطر کتاب نوزده بخش دارد که در آن هم مثلاً پاسخهای کالوینو را میخوانیم به یک پرسشنامهی عادی، هم خاطراتِ جذابِ سفرش به امریکا را. هم مقالهی درخشانش دربارهی موسولینی و برخوردِ او با این دیکتاتور سیاهپوش را، هم روایتش را از استالین و درگیریهای نسلش. کتابِ هرمیت در پاریس مملو از تکههای گوناگون فکر و زیستنِ این نویسندهی پیشروِ ایتالیایی است. او که دربارهی تورین و دغدغههایش مینویسد و در جایی دیگر از رابطهی نویسنده با شهرش روایت میکند، بهناگاه سراغِ نیویورک میرود و آنجا را میستاید و درعینحال پل میزند به سالهای جوانیاش در ایتالیا. کتاب را همسرِ کالوینو تدوین کرده است و در آن بسیاری از اعترافها و احساسهای نویسنده را به جهانی که در برش گرفته میتوان مشاهده کرد. نویسندهی بارونِ درختنشین در این یادداشتها، مقالات و تکنگاریها بیواسطه با مخاطبانش سخن گفته و نشان داده که چگونه زیسته، چگونه نگاه کرده و حتا چگونه به سوی مرگ گام برداشته است.