از سید ضیاء تا بختیار
مسعود بهنود
کتاب از سید ضیا تا بختیار مروری است بر رویداهای سوم اسفند ۱۲۹۹ تا بیست و دو بهمن ۱۳۵۷. کتاب با پرداختن به حوادثی که منجربه کودتای سوم اسفند و به صدارت رسیدن سید ضیاطباطبایی و همچنین اوج گرفتن قدرت رضاخان قزاق آغاز میشود در ادامه به قدرت رسیدن رضاخان جنگ جهانی دوم آغاز سلطنت محمدرضا پهلوی کودتای ۲۸ مرداد و دوران پس از کودتا تا انقلاب اسلامی ایران را بررسی میکند. نویسنده در این کتاب سعی نموده علاوه بر بیان شرایط سیاسی و اقتصادی ایران و جامعه جهانی با توجه به علاقه قلبی خود گهگاه گریزی به حوادث ادبی و هنری این دوران نیز زده باشد. این کتاب به نظر نسخه کاملی از رویداهای تاریخ معاصر مایران در بازهٔ زمانی مذکور است که بارها به عنوان منبع در نوشتههای محققین دیگر تاریخ معاصر مورد استناد قرار گرفته که میتوان به کتاب از "رضاشاه تا محمدرضا پهلوی" دکتر هوشنگ عامری نام برد.
امینه
نویسنده: مسعود بهنود
مسعود بهنود (زاده ۲۸ مرداد ماه ۱۳۲۵ در تهران) نویسنده، روزنامهنگار، بازیگر و فیلمساز ایرانی است. وی کارش را به عنوان روزنامهنگار از سال ۱۳۴۲ شروع کرد و آثاری در زمینهٔ سیاست و تاریخ معاصر ایران نگاشتهاست. بهنود بهعنوان یک روزنامهنگار در روزنامههای متفاوتی از جمله آیندگان و تهران مصور کار کردهاست. او بیش از ۲۰ روزنامه و مجله را بنیان نهادهاست که هیچ یک از آنها در حال حاضر منتشر نمیشوند. ازجمله فیلمهای او میتوان به حضور او به عنوان بازیگر و نویسنده در فیلم خانه عنکبوت اشاره کرد.
امینه پیش از آنکه داستان باشد، تاریخی است از دوران فروپاشی صفویه، و زمان کوتاه سلطنت نادرشاه افشار و کریم خان زند. و صد البته که تمام داستان نگاهی است به بانوانی که زمینه شکل گیری قاجاریه را فراهم آوردند و آن را دست به دست از خلال خونریزی ها، در بین خود برای مدت طولانی حفظ کردند. امینه تاثیر زنان باهوشی را نشان می دهد که از میان حرمسراهای شاهان قاجار برخاسته اند. اما اگر از عدم تطابق قصه با تاریخ بگذریم، در این کتاب درسهایی نهفته است. آنجا که امینه به اروپا میرود و تفاوت جایگاه زنان در جامعه اروپا را با جایگاه آنان در حرمسرای شاهی مقایسه میکند. آنجا که اعتقادات خرافی شاه سلطان حسین صفوی و اطرافیانش چگونه باعث استیلای افغانان بر ایران و عقبافتادگی کشور میشود. و تفاوت فرمانروایان و شاهانی که از مشاوران خوب بهره میبرند و آنها که خود را از آن محروم میسازند.
امینه در فرانسه داستان خونریزیهای محمود افغان در اصفهان را از زبان حیدر بیک برای ولتر تعریف میکند. او روایت میکند که حیدربیک در بین اجساد خونآلود خانوادهاش برای زنده ماندن خود را به مردن میزند. ولتر در عکس العمل به این داستان چند بار تکرار میکند: انتخاب مرگ برای گریز از مرگ! زنده باد زندگی. چه جمله زیبایی اگر دقیقتر به آن نگاه کنیم. اگر مرگ را فقط مرگ فیزیکی ندانیم. اگر در شرایط سخت امید را از دست ندهیم و مرگ را آرزو نکنیم، بلکه راه مبارزه با آن را جستجو کنیم. اگر صبر داشته باشیم. این چرخ زندگی است که میچرخد و هر طرف آن رنگی دارد.
کشته گان بر سر قدرت
این کتاب شرح حال 21 تن از سیاستمدارانی است (از قائم مقام فراهانی تا هویدا) که خود را به قدرت رساندند و بر سر آن جان باختند .
در مقدمه کتاب آمده است: نویسنده کتاب ارزشمند "جامعهشناسی نخبهکشی" قائممقام، امیرکبیر و دکتر مصدق را به عنوان سه مثال برای تاکید بر آن نظری برگزیده که در عنوان کتاب او نیز پیداست. از سالها پیش بر این اندیشه بودم که چرا استبداد توانست بدان راحتی امیرکبیر را بکشد و در جائی ثبت نیست که جز همسر و مادرش کسانی بر آن یل تاریخ ایران خون گریسته باشند. یا این که چرا محمدشاه لحظهای برای کشتن قائممقام و زیر پا نهادن عهدی که در حرم ضامن آهو با پدر خود بسته بود، درنگ نکرد. چرا وقتی استبداد - گیرم به اغوای استعمار - تصمیم به قتل این آزادگان میگرفت، لحظهای از مردم پروا نکرد، مردمی که قائممقام و امیرکبیر برای سعادت آنها به کام شیر رفتند ... در روایت زندگی 16 تنی که در فاصله زمانی قتل قائممقام فراهانی و امیرعباس هویدا، (حدود 150 سال) کشتهشدگان بر سر قدرت بودند و زندگیشان در این مجموعه میآید، پیداست که انتخاب و گزینشی براساس عملکرد مثبت یا منفی آنها یا خدمت یا خیانتشان، در نظر نیست. وگرنه این باب باید فقط با نام پرجلال امیرکبیر باز و بسته میباشد که کسی چون او، در میان این جاندادگان در قدرت نبود ...
کوزه بشکسته
مسعود بهنود
روایتی است از: «محمدرضا پهلوی»، «مهرپور تیمورتاش»، «حسین فردوست» و دختری به نام آلیس. «آلیس» دختر «کلنل گلن وایت» از نظامیان با سابقه انگلیسی در جنگ هند و «لیدی شارلوت» است. داستان به اواخر سلطنت رضا شاه برمیگردد. ولیعهد به همراه سه نفر، از طرف رضا شاه برای تحصیل به سوئیس اعزام میشود. همراهان حسین فردوست است و دو دیگر مهرپور و هوشنگ، دو فرزند تیمورتاش. هوشنگ تیمورتاش در نیمه راه سفر، مسیرش را جدا میکند، و برای تحصیل به آلمان میرود، و آن دیگران مهرپور، فردوست، و ولیعهد، برای تحصیل به سوئیس میروند. آلیس در همان خانه زندگی میکند که این سه دانشجو اقامت دارند.
متن کتاب: «آلیس با چشمانی دریایی، سپیدرو، با موهایی به رنگ طلا، همان است که قصه سه پسر ایرانی، بی حضورش رنگ نمیگیرد، شکل نمی پذیرد، از عشق خالی میماند و از مهر و کین پاک نمیشود .»