ناشر: علم
چاپ: ۱۳۹۹
نوبت: ۶
جلد: گالینگور
قطع: وزیری
صفحات: ۸۵۰
ناشر: علم
چاپ: ۱۳۹۹
نوبت: ۶
جلد: گالینگور
قطع: وزیری
صفحات: ۸۵۰
وزن | 1000 گرم |
---|
نویسنده: میرچا الیاده
مترجم: رویا منجم
بخشی از متن کتاب:
کارل گوستاو یونگ مبحثی با عنوان کهن الگو را برای اولین بار در روانکاوی عنوان نمود. او معتقد بود که بعضی از صورت ها به صورت ژنی تاریخی در ناخودآگاه جمعی ما به وجود می آید که ریشه در اعصار تاریخ بشری و شاید ماقبل تاریخی دارد که کهن الگوی زمین- مادر یکی از این کهن الگوها یا صورت های ازلی است چنان که الیاده در کتاب اسطوره، رویا، راز به صورت مفصل به مبحث زمین- مادر پرداخته است. او سخنان یک پیامبر سرخپوست آمریکایی به نام اسموهالا را چنین نقل می کند: پیامبرسرخپوست امریکایی، اسموهالا از قبیله ای اوماتیلا از بیل زدن خاک سرپیچی کرد و گفت: زخمی کردن، بریدن، پاره کردن و خراش دادن ما در مشترکمان با کار کشاورزی گناه است . و افزود: از من میخواهید زمین را زیر و رو کنیم؟ آیا باید چاقو به دست گیرم و در سینه ی مادرم فرو برم؟ اما سپس، هرگاه مرگم فرارسد، او دیگر مرا در آغوش نخواهد گرفت. به من میگویید زمین را زیر و رو کنم و سنگ ها را به دور افکنم. آیا باید گوشت او را ببرم تا به استخوانش رسم؟ در این صورت دیگر هرگز به بدن او راه نخواهم یافت تا دوباره زاده شوم. از من میخواهید علف و ذرت درو کنم و بفروشم، و مانند سفیدپوستان ثروتمند شوم، اما به چه جرئتی موهای مادرم را برداشت کنم؟ زاده شدن انسان از زمین، عقیدهای جهانی است. در بسیاری از زبانها، انسان "زمین زاده" نامیده میشود. عقیده بر این است که نوزادان از ژرفنای زمین، از غارها، مغاکها، شکافها و نیز مردابها و رودخانه ها می آیند.
در این کتاب, مولف کوشیده است در خلال شرح زندگی 'حسن پیرنیا مشیرالدوله' ـ یکی از دولتمردان عصر مشروطیت ـ در حقیقت پنجاه سال تلاش ملت ایران برای دریافت آزادی و مشروطیت را بازگو نماید. ...'این شرح احوال بهانهای بود برای بررسی سی چهل سال از تاریخ معاصر ایران.... اما حسن پیرنیا, مشیرالدوله بعدی و برادرش حسین موتمن الملک, بچههایی هستند که با پدر اختلاف سلیقه دارند, قائل به آزادی هستند, زبان خارجه میدانند, دنیا را دیدهاند, با قانون سر و کار دارند... و بالاخره تا آن جا پیش میروند که لفظ کنتی توسیون را در مورد قانون اساسی به کار میبرند و فرمان مشروطه را برای متحصنین و درحضور جمع به صدای بلند میخوانند و در واقع فرمان مشروطه از دهان بچههای صدر اعظم استبداد [نصرالله خان مشیرالدوله] خارج میشود و در جامعه پراکنده میشود'... این کتاب با تصاویر رجال سیاسی دوره مشروطه همراه است.
این کتاب، گفتوگوی مردی است با خداوند که در طی آن به ارتباطی منحصر به فرد با خداوند، دست مییابد. او خاطرنشان میسازد که وظیفهی ماست که به خداوندجواب دهیم و گفتوگوی خاص خودمان را با او شروع کنیم و با شنیدن و پاسخ دادن، با پرسش و جواب، ارتباطمان با خدا تحکیم میشود. در خلال زمان، گفتوگویمان عمیق و به دوستی بدل میشود؛ ارتباطی صمیمیتر، غنیتر و کاملتر. در بخشی از این گفتوگوها آمده است: "من همیشه حضور دارم، در زندگی تو. اما هروقت کارهای زیر را انجام بدهی، حضور ما را بسیار آگاهانهتر حس خواهی کرد. وقتی از صمیم قلب، لبخند بزنی یا عشق بورزی یا آواز بخوانی یا برقصی یا بنویسی. این عالیترین شکل وجه بودن من است و هروقت تو این ویژگیها را بروز دهی، وجود مرا متجلی ساختهای. منظورم دقیقا همین است که میگویم. یعنی مرا از جلد خود بیرون کشیدهای. حقیقت این است که من همیشه در درون تو هستم و تو فقط در این گونه لحظات از وجود من آگاه میشوی".
كاترين بلاندل
ترجمه: ابوالفضل حقيري قزوينی
سياهچاله ناحيهاي از فضاست كه در آن نيروي گرانش چنان قوي است كه هيچچيز، حتي نور، نميتواند آن قدر سريع حركت كند كه از درون آن بگريزد. هر چند نخستين بار اين سياهچالهها در تخيلات پربار فيزيكدانهاي نظري به تصور در آمدند، اما امروز صدها سياهچاله در عالم شناسايي و وجود ميليونها از آنها تبيين شده است. هر چند اين اجرام نامرئي هستند اما ميتوانند با محيط اطراف خوداندركنش انجام دهند و به اين ترتيب چنان بر آن اثر بگذارند كه كاملا آشكارپذير باشد. اين كه ماهيت اين اندركنش دقيقا چيست به فاصله نسبي تا سياهچاله بستگي دارد: بسيار نزديك و راه گريزي نيست؛ اما دورتر از آن پديدههايي تماشايي و شگفتآور به نمايش در خواهد آمد.
این كتاب با شیر سیاه و جوهر سفید نوشته شده ـ معجونی از قصهگویی، مادرانگی، عشق به سفر و افسردگی كه چند ماهی در دمای اتاق تقطیر شده است. الیف شافاك (الف شفق) نویسنده پیشرو تركیه با دنیا آمدن نخستین فرزندش گرفتار بحران روانی ژرفی میشود. طاعون احساس گناه و دلهره و اضطراب و سردرگمی درباره نقش تازه مادری به جانش میافتد و برای نخستین بار در زندگی دیگر نمیتواند دست به قلم ببرد. با فرو رفتن و غوطهوری در افسردگی شدید پس از زایمان، برای یافتن راه برونرفت از ناسازگاری میان مادرانگی و آفرینش هنری در جامعهای مردسالارانه، نگاهی به تجربههای دیگر نویسندگان برجسته زن در دنیا میاندازد، زنانی همچون سیلویا پلت؛ ویرجینیا وولف، سیمون دو بووار، و آلیس والكر. شیر سیاه با صداقت و راستگویی و شیوایی سوزاننده و طنز نامنتظره خود، كتابی اندیشهبرانگیز و برنده درباره ادبیات، مادرانگی و نیك بود معنوی است.
مارکوس ویکس
نوید اصلانی
در معرفی این کتاب در بخشی از مقدمهی آن میخوانید:
«شاید بهتر باشد که به فلسفه از منظر آنچه فلاسفه انجام میدهند نگاه کنیم – بیش از آنکه یک مطالعه باشد، یک فعالیت است – که هدف آن استفاده از توانمندی انسان در انجام تفکر منطقی برای پاسخگویی به سوالات بنیادی در خصوص این جهان و جایگاه ما در آن میباشد. شاید این تعریف برای حوزهی بسیار وسیع، تعریفی کلی داشته باشد، اما این تعریف شیوهای مناسب برای متمایز نمودن فلسفه از دیگر روشهایی است که قصد داریم تا با استفاده از آنها به دنیای اطراف خود معنا بخشیم. فلسفه در نهاییترین شکل خود ابزاری برای تفکر است: تفکر در مورد اینکه چرا هر چیزی آنگونه که هست میباشد، چگونه میتوانیم به بهترین شکل ممکن زندگی کنیم، چگونه میتوانیم در مورد آنچه میدانیم مطمئن شویم و علت و معنای وجودی ما چیست؟...»
این کتاب شرح حال 21 تن از سیاستمدارانی است (از قائم مقام فراهانی تا هویدا) که خود را به قدرت رساندند و بر سر آن جان باختند .
در مقدمه کتاب آمده است: نویسنده کتاب ارزشمند "جامعهشناسی نخبهکشی" قائممقام، امیرکبیر و دکتر مصدق را به عنوان سه مثال برای تاکید بر آن نظری برگزیده که در عنوان کتاب او نیز پیداست. از سالها پیش بر این اندیشه بودم که چرا استبداد توانست بدان راحتی امیرکبیر را بکشد و در جائی ثبت نیست که جز همسر و مادرش کسانی بر آن یل تاریخ ایران خون گریسته باشند. یا این که چرا محمدشاه لحظهای برای کشتن قائممقام و زیر پا نهادن عهدی که در حرم ضامن آهو با پدر خود بسته بود، درنگ نکرد. چرا وقتی استبداد - گیرم به اغوای استعمار - تصمیم به قتل این آزادگان میگرفت، لحظهای از مردم پروا نکرد، مردمی که قائممقام و امیرکبیر برای سعادت آنها به کام شیر رفتند ... در روایت زندگی 16 تنی که در فاصله زمانی قتل قائممقام فراهانی و امیرعباس هویدا، (حدود 150 سال) کشتهشدگان بر سر قدرت بودند و زندگیشان در این مجموعه میآید، پیداست که انتخاب و گزینشی براساس عملکرد مثبت یا منفی آنها یا خدمت یا خیانتشان، در نظر نیست. وگرنه این باب باید فقط با نام پرجلال امیرکبیر باز و بسته میباشد که کسی چون او، در میان این جاندادگان در قدرت نبود ...
کتاب قالب خاطرات گورجیف در بارهٔ "مردمان برجستهٔ " گوناگونی را که او ملاقات کرده با شروع از پدرش به خود میگیرد. این افراد کشیش ارمنی پوگوسیان، دوستش سولوویو، شاهزاده لوبوودسکی، شاهزادهای روسی با علائق متافیزیکی و نه تن دیگر و یک سگ را دربرمیگیرد.
در جریان توصیف این شخصیتها گورجیف داستان آنها را در داستان سفرهای خودش میآورد و از این گذشته، به متنها یا استادان روحانی در سرزمینهای گوناگون (بیشتر در آسیای مرکزی) هم در میان داستان آنها اشاره میکند. گورجیف این گروه را «جویندگان حقیقت» مینامد.
بیشتر آنها در واقع حقیقت را در قالب سرنوشت معنوی مناسبی مییابند. فلسفهٔ متضمن این گفته که مردم در کل زندگی خود را در خواب سپری میکنند، نسبت به خود آگاه نیستند، و بنابراین مانند ماشین رفتار میکنند و تابع علتها و فشارهای بیرونی هستند. از این گذشته، یکی از ارزیابیهای اصلی این داستان بلند این است که مردمان دورانهای گذشته، نسبت به مردمان امروز در شرایط بیرونی مناسبتر و سطوح درونی عالیتری زندگی میکردند. به هماهنگیهای نهانی بسیار دیگری هم توجه یا اشاره میشود.
این ادعاهای در ستیز با باورهای نوین به عدهای الهام بخشید تا بپرسند این اثر تا چه اندازه زندگی نامهنویسی است. برای نمونه، گورجیف ادعا میکند که اول بار حماسهٔ گیلگمش را به صورت حماسهای شفاهی شنیده که پدرش از روی حافظه میخوانده، ادعا میکند که با انجمنهای گوناگون برادری از جمله انجمن برادری سارمونگ تماس یافته، نقشهٔ «پیش از شن مصر» را نسخهبرداری کرده و شاهد شمار زیادی معجزه ها و پدیدههای راز و رمزگرا بوده است. در حال حاضر گروهی راز و رمزگرا از افرادی که به شکلی آزاد با هم ارتباط دارند و به آنچه «کار» نامیده میشود و بخش عملی آموزههای گورجیف است میپردازند. به گونهای میتوان گفت که بسیاری از صحنهسازیها در کتاب ملاقات نمادین یا «داستانهایی آموزنده» است.
نویسنده در این اثر، علم «هاوکینگ» و آنچه که از علم خود دربارة وجود یا عدم وجود خدا استنتاج میکند را تحلیل کرده است. «استفن هاوکینگ» (1942 م)، مشهورترین دانشمند زندة جهان است که اخیراً با درجة استادی «لوکاس» در کمبریج بازنشسته شده است.
هاوکینگ، با وجود بیماری موتور نورون، با همکاران و شاگردان برجسته، مرزهای فیزیک ریاضی را شکسته است. کار او به پیشبینی «تابش هاوکینگ» منتهی شده و برهان او بر غیر ضروری بودن خداوند دلالت دارد.
نگارنده در اثر حاضر، کتابهای معروف هاوکینگ، از جمله: «نظم بزرگ» ؛ «تاریخچة زمان» و نظریات مختلف او را نقد و بررسی کرده و پرسشها و دیدگاههای فلسفی او را با توجه به آرا و نظرات دانشمندان دیگر به چالش کشیده است.
کتاب با هدف پاسخ دادن به این سئوال که: «آیا علم به سوی خدا میرود، از او دور میشود، یا در باب این موضوع بیطرف است؟» و روشن کردن مهمترین مسائلی که در کانون نزاع معاصر میان مفهوم خدا و علم قرار دارد، تدوین شده است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.