اخلاق در فلسفه کانت
13,000 تومان
راجر سالیوان
عزت الله فولادوند
به رغم اينکه کانت شايد بزرگترين فيلسوفي است که پس از ارسطو در پهنه فلسفه غرب ظهور کرده است، و به رغم تأثير گسترده و ژرف او در تقريبا تمام مکتبهاي فلسفي بعدي، با کمال تأسف بجر بنياد مابعدالطبيعه اخلاق (ترجمه حميد عنايت و علي قيصري)، تاکنون هيچ کتابي از او يا درباره او در فلسفه اخلاق به فارسي موجود نيست. کتابي که اکنون به فارسي زبانان تقديم ميشود، نوشته يکي از استادان فلسفه و کانت شناسان معاصر است.
کانت نيز مانند هر متفکر بزرگي، در هر نسل موضوع بررسيها و تفسيرهاي جديد بوده است. نويسنده اين کتاب از نسل کساني مانند پل گاير و الن وود و کارل آمريکس و هنري آليس و ژيل دولوز و انورا اونيل و ديگران است که در دهههاي اخير عصر نويني در کانتشناسي آغاز کردهاند، و اين خود البته به علت توجه روزافزون به اهميت و عظمت کانت در اين دوره بوده است. من اين کتاب را از اين رو براي ترجمه برگزيدم که: نخستبه زباني روشن(ولي بدونگريز از پيچيدگيها) و نسبتا به اختصار انديشه اخلاقي کانت را آنگونه که در آثار مختلفش منعکس است بيان ميکند؛ دوم از راه فلسفه سياسي به اخلاق نظري وارد ميشود و به خواننده نشان ميدهد که چرا کانت ميگويد نظام حقوقي هر جامعه مدني بايد اساس اخلاقي داشته باشد؛ و سوم، چنانکه گفته شد، حاوي شرح و تفسيري بالنسبه جامع از بنياد مابعدالطبيعه اخلاق است که فهم آن- لااقل براي دانشجويان- خالي از اشکال نيست و فعلا تنها کتاب موجود در اين زمينه به زبان فارسي است.
ناموجود
وزن | 300 گرم |
---|
محصولات مرتبط
آزادی و خیانت به آزادی
آزادي و خيانت به آزادي مجموعهي شش گفتاري است که آيزايا برلين هفتهاي يکبار در 1951 در برنامهي سوم راديو بيبيسي ايراد کرد. اين سخنرانيها سرآغازي بود بر شهرت برلين بهعنوان فيلسوف و روشنفکر و انديشهنگار. برلين بيش از هر چيز به مفهوم آزادي انديشيده است. شش گفتار اين کتاب هم هرکدام به يک متفکر قرن هجدهم اختصاص دارد؛ هلوسيوس، روسو، فيشته، هگل، سنسيمون و دومستر. صفت مشترک هر شش نفر اين است که همگي دربارهي آزادي بشر بحث کردهاند، ولي با کمال شگفتي، عقايدشان نهايتاً ضد آنچه معمولاً آزادي فردي يا سياسي خوانده ميشود از کار درميآيد. مترجم کتاب براي آشنايي خوانندگان با انديشهي برلين درآمدي به کتاب افزوده است که تلخيص و ترجمهاي است از دائرةالمعارف فلسفهي استنفورد.
انقلاب صنعتی سوم (چگونه قدرت جانبی در حال دگرگونسازی انرژی نظام اقتصادی و کل دنیا است)
جامعه باز و دشمنان آن (۴جلدی)
یکی از مهم ترین کتاب های قرن بیستم، جامعه باز و دشمنان آن، دفاع سازش ناپذیری از لیبرال دموکراسی و حمله ای قدرتمند به خاستگاه های فکری توتالیتاریسم است. دستاورد بزرگ کارل پوپر در زمان انتشار برای اولین بار به موقعیتی افسانه ای دست یافته است. پوپر با ردیابی ریشه های یک سنت استبدادی که توسط افلاطون، مارکس و هگل نمایندگی می شود، استدلال می کند که روح تحقیق آزاد و انتقادی که بر تحقیقات علمی حاکم است باید در مورد سیاست نیز صدق کند. جورج سوروس، که شاگرد پوپر بود، در مقدمهای جدید، «مکاشفه» اولین خواندن کتاب و چگونگی کمک به الهام بخشیدن به بنیادهای بشردوستانه جامعه باز را توصیف میکند.
«جامعه باز و دشمنان آن» که در تبعید سیاسی در نیوزیلند در طول جنگ جهانی دوم در دو جلد در سال 1945 منتشر شد، توسط برتراند راسل به عنوان «دفاع قوی و عمیق از دموکراسی» مورد استقبال قرار گرفت. این حمله افسانهای به فلسفههای افلاطون، هگل و مارکس، فروپاشی کمونیسم در اروپای شرقی را پیشگویی کرد و نقصهای مهلک نظامهای سیاسی مهندسی شده اجتماعی را آشکار کرد. این کتاب امروز هم بسیار خوانا، عالمانه و شفاف است و به همان اندازه که در سال 1945 منتشر شد، خواندنی است.
"چه کسی باید حکومت کند؟" هرگز واقعاً حل نشده است. افلاطون فکر می کرد که باید شاهان فیلسوف باشند. حاکمان قرون وسطی کسانی را که توسط خدا مسح شده بودند ترجیح می دادند. هگل: روح ملتی که در حاکم خیرخواه آن تجسم یافته است. برای مارکس، کل پرولتاریا بود. حق با کیست؟
تعریف پوپر از دموکراسی ما را قادر می سازد تا از این پرسش که «چه کسی باید حکومت کند؟» به "دولت چگونه باید تشکیل شود تا بتوانیم از شر حاکمان بد بدون خونریزی و بدون خشونت خلاص شویم؟" برسیم.
پوپر: همه مطمئنیم که هر کسی در جامعه زیبا و کامل رویایی مان خوشحال خواهند شد. و بدون شک، اگر همه ما بتوانیم یکدیگر را دوست داشته باشیم، بهشت روی زمین وجود خواهد داشت. اما، همانطور که قبلاً (در فصل 9) گفتم، تلاش برای ساختن بهشت روی زمین همواره جهنم را تولید می کند. منجر به تعصب، جنگ های مذهبی و گرفتن جان ها از طریق تفتیش عقاید می شود.
پوپر: شما می توانید هر نامی را که دوست دارید برای دو نوع حکومت انتخاب کنید. من شخصاً به نوع حکومتی که بدون خشونت قابل حذف است، «دموکراسی» و دیگری را «استبداد» مینامم.
پوپر: ادعای کذایی پارادوکس آزادی این استدلال است که آزادی به معنای فقدان هرگونه کنترل محدودکننده به ناهنجاری بسیار بزرگی منجر می شود، زیرا قلدر را آزاد می کند تا فروتنان را به بردگی بکشد. این ایده، به شکل اندکی متفاوت و با گرایش بسیار متفاوت، به وضوح در افلاطون بیان شده است. پارادوکس مدارا کمتر شناخته شده است: تساهل نامحدود به از بین رفتن تساهل منجر می شود. اگر تساهل نامحدود را حتی نسبت به کسانی که تحمل نمیکنند نیز بسط دهیم، اگر آمادگی دفاع از جامعهی بردبار را در برابر هجوم نابردباران نداشته باشیم، آنگاه افراد بردبار و مدارا با آنها نابود میشوند . - در این صورتبندی، برای مثال، منظورم این نیست که ما همیشه باید بیان فلسفههای نابردبار را سرکوب کنیم. تا زمانی که بتوانیم با استدلال منطقی با آنها مقابله کنیم و افکار عمومی را تحت کنترل خود درآوریم، سرکوب قطعاً عاقلانه نخواهد بود. اما ما باید این حق را داشته باشیم که در صورت لزوم حتی با زور آنها را سرکوب کنیم. زیرا ممکن است به راحتی معلوم شود که آنها آمادگی ملاقات با ما را در سطح استدلال عقلی ندارند، بلکه با نکوهش همه استدلال ها شروع می کنند. ممکن است پیروان خود را از گوش دادن به استدلال عقلی منع کنند، زیرا این استدلال فریبنده است و به آنها یاد می دهند که با مشت یا تپانچه به استدلال پاسخ دهند. بنابراین ما باید به نام تساهل، حق عدم مدارا با افراد ناشکیب را ادعا کنیم. ما باید ادعا کنیم که هر جنبشی که تبلیغ نابردباری می کند خود را خارج از قانون قرار می دهد و تحریک به نابردباری و آزار و اذیت را باید جنایتکار بدانیم، همانطور که تحریک به قتل یا آدم ربایی یا احیای تجارت برده را باید به عنوان جنایتکار در نظر بگیریم.
حکیم رازی (حکمت طبیعی و نظام فلسفی)
نویسنده: پرویز اذکائی
رازی کتابهایی را در تقبیح مذاهب و در باب روشهای شیادی پیامبران نوشت که اگر چه امروز خودشان موجود نیستند اما بخشهایی از آنها در آثار دیگران بحث و بررسی شدهاند. به گفته بیرونی رازی نه تنها اسلام که تمامی مذاهب را تقبیح کرد. او تمامی کسانی که از ابتدا ادعای پیغمبری کردند را شیادانی میدانست که در بهترین حالت بیماری روانی داشتند. وی همچنین قرآن را مجموعهای از افسانههای سراسر تناقض میخواند که هیچ اطلاعات مفید و بدردبخوری ندارد. هانری کربن در مقدمهای که بر جامعالحکمتینِ ناصرخسرو نوشته (بخشی از آن با نامِ «نقد آراء محمد زکریای رازی در جامعالحکمتین» به فارسی ترجمه شدهاست)، میگوید وی نبوت ووحی را نفی میکرد و ضرورت آن را نمیپذیرفت. در تفکر رازی همهٔ انسانها قدرت و توانایی رسیدن به معرفت و دانایی را دارند، و لذا از لحاظ توانایی کسب معرفت با هم برابرند و بر یکدیگر هیچ برتری ندارند. از دیدگاه او مقتضای حکمت و رحمت الهی این است که انسانها همگی به منافع و مضار خود صاحب علم باشند و اگر خدا قومی را به نبوت اختصاص دهد به این معناست که آنها را بر دیگر انسانها برتری داده و این برتری باعث جنگ و دشمنی و در نهایت هلاکت انسانها میشود که این با حکمت و رحمت الهی سازگاری ندارد.کتب زیر به این اعتقاد وی اشاره دارند.
- «فیالنبوات» که دیگران به طعن و استهزاء، نام آن را «نقضالادیان» نهادهاند.
- «فی حیل المتنبین» دیگران به طعن نام او را «مخارقالانبیاء» گذاشتهاند.
دو کتاب بالا اکنون در دست نیست. اما جنیفر مایکل در کتابش نقل قولهایی از کتب بالا میآورد. همچنین احمد بیرشک مینویسد: «از تعلیمات او این بود که همهٔ آدمیان سهمی از خرد دارند که بتوانند نظرهای صحیح دربارهٔ مطالب عملی و نظری بهدست آورند، آدمیان برای هدایت شدن به رهبران دینی نیاز ندارند؛ درحقیقت دین زیانآور است و مسبب کینه و جنگ. نسبت به همهٔ مقامات همهٔ سرزمینها شک داشت». رازی دربارهٔ قرآن میگوید:
تو ادعا میکنی که معجزهای که [نبوت محمد را اثبات میکند] حاضر و در دسترس است، یعنی قرآن. تو میگویی که هر کس انکارش میکند یکی مشابه اش را بیاورد. در واقع ما میتوانیم هزاران مشابه اش را بیاوریم از آثار لفاظان، فصیح گویان و شاعران که بسیار بهتر از قرآن جملهبندی شدند و مفاهیم را موجزتر میرسانند. آنها معانی را بهتر میرسانند و وزن شعری بهتری دارند. به خدا که آنچه تو میگویی ما را شگفت زده میکند. تو دربارهٔ کتابی سخن میگویی که [مشتی] افسانهٔ باستانی را بازگویی میکند و در عین حال سراسر تناقض است و هیچ اطلاعات یا توضیح مفید و بدردبخوری ندارد و آنگاه تو میگویی چیزی شبیه آن بیاور؟
وی را هیچگاه به دلیل دیدگاههای ضددینی که داشت زندانی یا اعدام نکردند اما نوشتارهای دینی اش مورد سانسور قرار رفتند و از بین رفتند. گروهی معتقدند این تفکرات رازی موجب خشم علمای اسلامی علیه او شد و او را ملحد خواندند و آثار او را رد کردند و دست به نابودی آنها زدند. ابوحاتم رازی در کتاب اعلام النبوه نوشتهاست که این ملحد با عقل معیوب و نفس و رای ضعیف خود کلامی در ابطال نبوت تصنیف کردهاست.کسانی چون ناصرخسرو، ابن حزم و موسی بن میمون او را نادان و مهوس بیباک و سخنان او را دعاوی و خرافات بیدلیل، هوس و هذیانات خواندهاند. ابن قیم الجوزیه میگوید: «رازی از هر دینی بدترین چیزهای آن را برگزید و کتابی در ابطال نبوات و رسالهای در ابطال معاد تألیف کرد و مذهبی ساخت که از مجموع عقائد زندیقان عالم ترکیب یافته بود». افراد زیادی بر باورهای رازی رد نوشتهاند و برخی از باورهای رازی را در این ردیهها نقل کردهاند. ذبیحالله صفا از ۱۲ نفر که بر آرای رازی رد نوشتهاند نام میبرد. برخی، همچون نویسندهٔ خزینةالاصفیاء، او را از اکابر صوفیه میشمارند که پیوسته از خوف خدا در گریه بود. غلام سرور هندی در تاریخ وفات او سرودهاست:
چون شد از دنیا به فردوس برین
حضرت بوبکر رازی اهل راز
وصل او بوبکر محبوب حبیب
هست هم صوفی کامل پاکباز
هریک از جملههای «ابوبکر محبوب حبیب» و «صوفی کامل پاکباز» ازنظر ابجدی ۳۱۰ است که ـ به گفتهای ـ اشاره به سال فوت اوست. وی همچنین انتقاداتی بر ادیان دیگر دارد:
کتابی در «رد سیسن ثنوی» (رد بر مانویت)
راهنمای نظری ادبیات معاصر
عقل و اعتقاد دینی
احمد نراقی و ابراهیم سلطانی
این اثر یکی از بهترین منابع در زمینه فلسفه دین می باشد. در این کتاب مسائل کلاسیک و جدید کلامی به زبانی شیوا پرداخته شده است و خوشبختانه ترجمه کتاب نیز دارای پیچیدگی نیست و به راحتی قابل استفاده است. برخی از مسائلی که در این کتاب به آنها پرداخته شده است عبارت است از تجریه دینی، عقل و ایمان، براهین اثبات وجود خدا، زبان دین، معجزات، الهیات پویشی، کثرتگرایی دینی، معرفتشناسی اصلاحشده و …
فهرست مطالب |
تامل در باب خداوند : در جستجوی حقیقت غایی تجربه دینی : مواجهه با امر الوهی چه معنای دارد؟ ایمان عقل : رابطه عقل و ایمان چگونه است؟ صفات خداوند: خداوند شبیه چیست؟ براهین خداشناسی: ادله ای در تایید وجود خداوند مساله شر : مساله ای علیه وجود خداوند شناخت خداوند بدون توسل به برهان : آیا اعتقاد به خداوند نیاز به مبنا و پایه دارد؟ زبان دین : چگونه می توانیم به نحو معناداری درباره خداوند سخن بگوییم؟ معجزات : آیا خداوند در امور زمینی دخالت می کند؟ حیات پس از مرگ : آیا دلیلی برای امیدواری وجود دارد؟ علم و دین : آیا علم و دین با یکدیگر سازگارند یا ناسازگار؟ کثرت گرایی دینی : چگونه می توان تنوع ادیان را تبیین کرد؟ و... |
فلسفه و جامعه و سیاست
گریز از آزادی
مردان اندیشه: پدیدآورندگان فلسفه معاصر
برایان مگی (به انگلیسی: Bryan Magee) (متولد ۱۲ آوریل ۱۹۳۰) نویسنده، شاعر و سیاستمدار بریتانیایی است که به دلیل نگارش کتابهای همه فهم درباره فلسفه معروف است.
گفتار وکردار و زندگی روزانه ی ما تحت تاثیر اندیشه های مسلط در عصر ماست. بیشتر این اندیشه ها از فلاسفه مایه می گیرند.اما فلسفه اصولا چیست؟
و فیلسوفان واقعا چه می گویند؟
این کتاب شامل 16 گفتگو با نامدارترین چهره های فلسفی معاصر است.وضوح و عدم تعقید در گفتارها چنان است که حتی خواننده عادی نیز می تواند با مهمترین مفاهیم فلسفه ی معاصر آشنا شود.نحوه ی ارائه مطالب یاداوری((دیالوگ))های افلاطون است وبه خواننده امکان می دهد تا با فلسفه در شکلی خلاق و زنده آشنا شود.گفتگوی اول با آیزایا برلین درباره ی این پرسش بنیادین است که ((فلسفه چیست؟)) و به دنبال آن مکاتب متنوع و متفاوت مارکسیسم و اگزیستانسیالیسم و فلسفه ی تحلیلی بررسی می شوند،و فیلسوفان سشناسی چون چومسکی و اپر وکوآین و مارکوزه و دیگران درباره ی نکات مهم و اصلی فلسفه ی خویش بحث می کنند.متفکران دقیق و نکته سنج به برخی از شاخه های فلسفه مانند فلسفه ی اخلاق، فلسفه ی سیاسی، فلسفه ی علم،فلسفه ی زبان و نسبت میان فلسفه و ادبیات می پردازند.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.