جلد گالینگور
۶۳۹ صفحه
جلد گالینگور
۶۳۹ صفحه
وزن | 800 گرم |
---|
کتاب قالب خاطرات گورجیف در بارهٔ "مردمان برجستهٔ " گوناگونی را که او ملاقات کرده با شروع از پدرش به خود میگیرد. این افراد کشیش ارمنی پوگوسیان، دوستش سولوویو، شاهزاده لوبوودسکی، شاهزادهای روسی با علائق متافیزیکی و نه تن دیگر و یک سگ را دربرمیگیرد.
در جریان توصیف این شخصیتها گورجیف داستان آنها را در داستان سفرهای خودش میآورد و از این گذشته، به متنها یا استادان روحانی در سرزمینهای گوناگون (بیشتر در آسیای مرکزی) هم در میان داستان آنها اشاره میکند. گورجیف این گروه را «جویندگان حقیقت» مینامد.
بیشتر آنها در واقع حقیقت را در قالب سرنوشت معنوی مناسبی مییابند. فلسفهٔ متضمن این گفته که مردم در کل زندگی خود را در خواب سپری میکنند، نسبت به خود آگاه نیستند، و بنابراین مانند ماشین رفتار میکنند و تابع علتها و فشارهای بیرونی هستند. از این گذشته، یکی از ارزیابیهای اصلی این داستان بلند این است که مردمان دورانهای گذشته، نسبت به مردمان امروز در شرایط بیرونی مناسبتر و سطوح درونی عالیتری زندگی میکردند. به هماهنگیهای نهانی بسیار دیگری هم توجه یا اشاره میشود.
این ادعاهای در ستیز با باورهای نوین به عدهای الهام بخشید تا بپرسند این اثر تا چه اندازه زندگی نامهنویسی است. برای نمونه، گورجیف ادعا میکند که اول بار حماسهٔ گیلگمش را به صورت حماسهای شفاهی شنیده که پدرش از روی حافظه میخوانده، ادعا میکند که با انجمنهای گوناگون برادری از جمله انجمن برادری سارمونگ تماس یافته، نقشهٔ «پیش از شن مصر» را نسخهبرداری کرده و شاهد شمار زیادی معجزه ها و پدیدههای راز و رمزگرا بوده است. در حال حاضر گروهی راز و رمزگرا از افرادی که به شکلی آزاد با هم ارتباط دارند و به آنچه «کار» نامیده میشود و بخش عملی آموزههای گورجیف است میپردازند. به گونهای میتوان گفت که بسیاری از صحنهسازیها در کتاب ملاقات نمادین یا «داستانهایی آموزنده» است.
برتراند راسل
امیر سلطان زاده
برتراند راسل به عنوان یکی از مشهورترین فلاسفه بریتانیا در قرن بیستم شناخته میشود. شهرت وی بیش از دلایل فلسفی، به گستره فعالیتهای سیاسی و صلحطلبانه و اجتماعی او مربوط است. وی دین را به عنوان ابزاری در دست اهالی قدرت در دوران قرون وسطی میدید تا منویات توسعهطلبانه و جنگسالارانه خود را توجیه کنند. کتاب حاضر مجموعهای از چند مقاله و سخنرانی و مناظره است که در سال 1957 توسط پروفسور پل ادوارد جمعآوری شده است. این کتاب زیرنظر خود برتراند راسل گردآوری و به تأیید خود وی نیز رسیده است.
موضوعاتی که در این کتاب به آنها پرداخته شده است: فصل اول: چرا من مسیحی نیستم فصل دوم: آیا مذهب کمکهای مفیدی به تمدن نموده است؟ فصل سوم: اعتقاد من به چیست فصل چهارم: آیا ما بعد از مرگ زنده خواهیم بود؟ فصل پنجم: مذهب و علوم ماوراءطبیعت فصل ششم: شک کنندگان مذاهب پروتستان و کاتولیک فصل هفتم: زندگی در قرون وسطی فصل هشتم: سرنوشت توماس پین فصل نهم: مردم خوب فصل دهم: نسل جدید فصل یازدهم: اخلاق جنسی ما فصل دوازدهم: آزادی و دانشکدهها فصل سیزدهم: وجود خدا فصل چهاردهم: آیا مذهب می تواند مشکلات ما را بگشایدكاترين بلاندل
ترجمه: ابوالفضل حقيري قزوينی
سياهچاله ناحيهاي از فضاست كه در آن نيروي گرانش چنان قوي است كه هيچچيز، حتي نور، نميتواند آن قدر سريع حركت كند كه از درون آن بگريزد. هر چند نخستين بار اين سياهچالهها در تخيلات پربار فيزيكدانهاي نظري به تصور در آمدند، اما امروز صدها سياهچاله در عالم شناسايي و وجود ميليونها از آنها تبيين شده است. هر چند اين اجرام نامرئي هستند اما ميتوانند با محيط اطراف خوداندركنش انجام دهند و به اين ترتيب چنان بر آن اثر بگذارند كه كاملا آشكارپذير باشد. اين كه ماهيت اين اندركنش دقيقا چيست به فاصله نسبي تا سياهچاله بستگي دارد: بسيار نزديك و راه گريزي نيست؛ اما دورتر از آن پديدههايي تماشايي و شگفتآور به نمايش در خواهد آمد.
تروور کورنوف
نوید اصلانی
در بخشی از مقدمه به قلم نویسنده آمده است:
«این کتاب، دورهی فلسفه نیست، بلکه با مطالعهی آن نسبت به آنچه دربارهی چیزهای گوناگون میپندارید و علت این طرز تفکر آگاهتر خواهید شد؛ در نتیجه ممکن است نگرش خود را نسبت به برخی از پرسشهای زندگی تغییر دهید. حتی اگر طرز تفکر شما تغییر نکند، نسبت به اینکه چرا در مورد آنچه انجام میدهید، میاندیشید؟ به درک بهتری میرسید. هر فصل تمرینی دارد تا در مورد آن بیندیشید و فعالیتی را انجام دهید. مباحث گوناگونی وجود دارد که میتوانید بدون ترتیب خاصی هر کدام را که میخواهید انتخاب کنید... این کتاب تاریخچهی فلسفه نیست. با وجود این، به سبب اینکه تاریخ دربردارندهی شخصیتهای جالب بسیار زیادی است، در گوشه و کنار متن شرححال مختصری از جالبترین این افراد خواهید یافت.»
خوليو كورتازار
مترجم: كيومرث پارسای
خولیو کورتاسار (۲۶ اوت ۱۹۱۴ بروکسل – ۱۲ فوریه ۱۹۸۴ پاریس) نویسنده رمان و داستان کوتاه آرژانتینی بود. او یک نسل از نویسندگان آمریکای لاتین، از مکزیک تا آرژانتین را تحت تأثیر قرار داد. بخش بزرگی از بهترین و شناخته شدهترین کارهایش را در فرانسه نوشت. جایی که در سال ۱۹۵۱ در آن شروع به کار کرد. وی یکی از بارورترین، متعهدترین و جهانیترین نویسندگان آمریکای لاتین است که از ایشان با اصطلاح «بوم - Boom» یاد میشود. همچنین منتقدان ادبی از کورتاسار به عنوان یکی از نویسندگان شاخص دهه ۱۹۶۰ نام میبرند.
اين كتاب، به نوعي شامل چند داستان ميشود، ولي از اين ميان، دو داستان آن بسيار مهم است. نخستين داستان را ميتوان به روال عادي تا انتها فصل 56، خواند. در آنجا خواننده ميتواند با خيال راحت، از مطالعه فصلهاي بعد خودداري كند و به داستان تازه بپردازد. دومين داستان را ميتوان ار فصل 73 شروع كرد و سپس فصل تازهاي را خواند كه شماره آن در انتهاي فصل پيشين مشخص شده است.
این کتاب شرح حال 21 تن از سیاستمدارانی است (از قائم مقام فراهانی تا هویدا) که خود را به قدرت رساندند و بر سر آن جان باختند .
در مقدمه کتاب آمده است: نویسنده کتاب ارزشمند "جامعهشناسی نخبهکشی" قائممقام، امیرکبیر و دکتر مصدق را به عنوان سه مثال برای تاکید بر آن نظری برگزیده که در عنوان کتاب او نیز پیداست. از سالها پیش بر این اندیشه بودم که چرا استبداد توانست بدان راحتی امیرکبیر را بکشد و در جائی ثبت نیست که جز همسر و مادرش کسانی بر آن یل تاریخ ایران خون گریسته باشند. یا این که چرا محمدشاه لحظهای برای کشتن قائممقام و زیر پا نهادن عهدی که در حرم ضامن آهو با پدر خود بسته بود، درنگ نکرد. چرا وقتی استبداد - گیرم به اغوای استعمار - تصمیم به قتل این آزادگان میگرفت، لحظهای از مردم پروا نکرد، مردمی که قائممقام و امیرکبیر برای سعادت آنها به کام شیر رفتند ... در روایت زندگی 16 تنی که در فاصله زمانی قتل قائممقام فراهانی و امیرعباس هویدا، (حدود 150 سال) کشتهشدگان بر سر قدرت بودند و زندگیشان در این مجموعه میآید، پیداست که انتخاب و گزینشی براساس عملکرد مثبت یا منفی آنها یا خدمت یا خیانتشان، در نظر نیست. وگرنه این باب باید فقط با نام پرجلال امیرکبیر باز و بسته میباشد که کسی چون او، در میان این جاندادگان در قدرت نبود ...
جوانان امروزي دوست دارند همه چيز را در مورد همه بدانند. آنها فكر ميكنند كه حرف زدن راجع به يك مشكل، به حل آن كمك ميكند. ولي من از نسلي آرامتر ميآيم. ما ارزش فراموش كردن را ميدانيم و وسوسه از نو آفريدن را. البته اخيرا خودم به مبارزه و گذشتهاي كه طي كردهام فكر ميكنم، و به كساني كه از دست دادهام. به نظر ميرسد كه انگار عزيزانم را جايي گم كردهام، شايد آنها را در جايي كه ديگر بدان تعلق ندارند، جا گذاشتهام و سپس آنقدر گيج و مغشوش شدهام كه نتوانستهام مسيرم را بازيابم....
در این کتاب, مولف کوشیده است در خلال شرح زندگی 'حسن پیرنیا مشیرالدوله' ـ یکی از دولتمردان عصر مشروطیت ـ در حقیقت پنجاه سال تلاش ملت ایران برای دریافت آزادی و مشروطیت را بازگو نماید. ...'این شرح احوال بهانهای بود برای بررسی سی چهل سال از تاریخ معاصر ایران.... اما حسن پیرنیا, مشیرالدوله بعدی و برادرش حسین موتمن الملک, بچههایی هستند که با پدر اختلاف سلیقه دارند, قائل به آزادی هستند, زبان خارجه میدانند, دنیا را دیدهاند, با قانون سر و کار دارند... و بالاخره تا آن جا پیش میروند که لفظ کنتی توسیون را در مورد قانون اساسی به کار میبرند و فرمان مشروطه را برای متحصنین و درحضور جمع به صدای بلند میخوانند و در واقع فرمان مشروطه از دهان بچههای صدر اعظم استبداد [نصرالله خان مشیرالدوله] خارج میشود و در جامعه پراکنده میشود'... این کتاب با تصاویر رجال سیاسی دوره مشروطه همراه است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.