نام نویسنده : ایزابل آلنده
نام مترجم : معصومه عسکری
نام انتشارات : کوله پشتی
20,000 تومان
نام نویسنده : ایزابل آلنده
نام مترجم : معصومه عسکری
عشق ما اجتناب ناپذیر بود آلما،من همیشه این را می دانستم،هرچند سال ها با این حقیقت جنگیدم و سعی کردم تو را از ذهنم پاک کنم،و می دانستم که نمی توانم این کار را از صمیم قلب انجام بدهم وقتی تو مرا بی دلیل ترک کردی،واقعا آن وضعیت را درک نکردم احساس کردم فریب خورده ام اما در طول اولین سفرم به ژاپن فرصتی به من دست داد که آرام شوم و کم کم پذیرفتم که تو را در این دنیا از دست داده ام دیگر دست از فکر و خیال و حدس زدن این که چه بین ما رخ داده برداشتم.هیچ امیدی نداشتم که دوباره با هم باشیم.حالا بعد از چهارده سال جدایی که روز به روزش را به تو فکر کردم،درک کردم که ما هیچ وقت نمیتوانستیم زن و شوهر بشویم هرچند که آن احساسات نزدیک مان را هم نمیتوانیم دور بیندازیم من از تو دعوت میکنم که عشق مان را در یک حباب زنده نگه داریم و از خارهای زندگی حفظش کنیم آن را برای آخر عمرمان و حتی برای بعد از مرگ مان دست نخورده نگه داریم.ما میتوانیم عشق مان را برای همیشه زنده نگه داریم.
نام نویسنده : ایزابل آلنده
نام مترجم : معصومه عسکری
نام انتشارات : کوله پشتی
وزن | 366 g |
---|
نام نویسنده : ماریو بارگاس یوسا نام مترجم : عبدالله کوثری
جنگ آخرالزمان (به اسپانیایی: La guerra del fin del mundo) رمانی از ماریو بارگاس یوسارمان نویس برجسته پرویی است. این کتاب روایت داستانی شورش و جنگ کانودوس است که اواخر قرن نوزدهم در منطقه باهیا در شمال شرقی برزیل اتفاق افتاد.
این رمان اولین رمان یوسا است که رویدادهای آن در کشوری غیر از پرو، یعنی برزیل، و در زمانی غیر از دوره معاصر نویسنده، یعنی در قرن نوزدهم، روی میدهد.
خلاصه داستان
در کشور برزیل که تازه از نظام سلطنتی به نظام جمهوری گذار کردهاست، دستهای از مردم بسیار فقیر و زجرکشیده منطقه بیابانی باهیا که اعتقادات خشک مذهبی دارند تحت تاثیر یک واعظ بسیار مذهبی شورش میکنند و جمهوری را دشمن و عامل بدبختی خود میدانند. زمینهای ثروتمندان را تصاحب کرده و به اموال آنها شبیخون میزنند و در منطقهای به نام کانودوس ساکن شده و نام آنجا را بلومونته مینهند. در سوی دیگر جمهوریخواهان برزیل، سلطنت طلبان را عامل این شورش میدانند و همچنین سلطنت طلبان ثروتمند و زمینداران که خود مورد غارت شورشیان قرار میگیرند سعی در سرکوب شورشیان که آنها را ژاگونسو مینامند دارند.
كارين ژيهبل
مترجم: آريا نوری
اسم من رافائل است تا اين لحظه چهارده سال از زندگيام را پشت ميلههاي زندان سپري كردهام. با برادر كوچكترم ويليام، جواهراتي به ارزش سي ميليون يورو را به سرقت بردهايم. اين اتفاق قرار بود بهترين رخداد زندگيمان باشد ولي در عوض تبديل به يك حمام خون شد. دو كشته و يك زخمي. فرد زخمي برادرم است. بنابراين بايد او را به جايي برسانم كه بتوانم در اسرع وقت درمانش كنم....
هاكوپ بارونيان
آندرانیک خچومیان
هاکوپ بارونیان (تلفظ به Eastern Armenian as Hakop Paronyan, TAO: Յակոբ Պարոնեան, RAO: Հակոբ Պարոնյան,؛ ۱۹ نوامبر ۱۸۴۳ – ۲۷ مه ۱۸۹۱) نویسنده پرنفوذ،طنزپرداز، آموزگار و چهره اجتماعی در سده ۱۹ میلادی در بین ارمنیان ساکن عثمانی بود.
وی به همراه یروانت اودیان به عنوان بزرگترین طنزپردازان تمامی ادوار ادبیات ارمنی شناخته میشوند.
مشهورترین اثر بارونیان "عاليجنابان مفلس" مي باشد.
«عالیجنابان مفلس» که ماجرای آن در صد سال پیش رخ میدهد، درباره آدم پولداری است که به قصد ازدواج از شهرستانی به استانبول (ترکیه) میآید ولی دست بر قضا مورد سوء استفاده اقشار مختلف قرار میگیرد و از آمدن خود پشیمان میشود.
به گفته مترجم، این اثر اگرچه در ظاهر تراژیک است اما از رگههای طنز بهره برده است.
روز هفدهم مه سال 2014، افتخار داشتم كه در جشن فارغالتحصيلي دانشجويان دانشگاه تگزاس در آستين سخنراني كنم. اگر چه خودم هم از همين دانشگاه فارغالتحصيل شده بودم، اما نگران بودم كه سخنان يك ژنرال جنگي كه عمرش را در جنگ سپري كرده، خيلي مورد استقبال دانشجويان كالج قرار نگيرد. اما وقتي ديدم آنها با اشتياق براي شنيدن سخنرانيام آمدهاند، بينهايت شگفتزده شدم. گويا ده درسي كه در تمرينات نيروي دريايي ياد گرفته بودم، و اساس اظهاراتم را شكل ميدادند، مورد توجه جمعيت كثيري قرار گرفت. آنچه گفتم درسهايي ساده بود براي غلبه بر امتحانات تمرينات دريايي، اما هر ده تمرين براي مواجهه با چالشهاي زندگي نيز كاربرد داشت. همه ما ميدانيم كه زندگي، سخت و طاقت فرسات؛ ولي گاهي با انجام كارهايي پيشپاافتاده ميتوان به نتيجهاي دست يافت كه زندگي را تحت تأثير قرار دهد. عمل بسيار سادهاي مانند مرتب كردن تختخواب هم ميتواند براي شروع يك روز نيروي انگيزشي شگفتآوري داشته باشد و رضايتي دروني براي به پايان رساندن يك روز خوب برايمان فراهم كند. براي تغيير جهان، اول تختخواب را مرتب كن.
بهزاد عبدي
باران
تقصیر لباس ها نبود اگر هر کجا رفتی مشتی دکمه جا گذاشتی
هنوز موهایت از دودکش نقاشی بالا می رود این شهر تا ابد آلوده است از هرچه خبر این همه کلاغ اشکی که به پای من ریختی امروز اقیانوس شده دور سرم می چرخد
می چرخیم غرق می شویم بی عصایی که بشکافد چشم هایت را
تقصیر درخت ها نیست اگر دهانت بوی علف می دهد همیشه به وقت خداحافظی از تنت به جای دست گل سرخ به من می روید
بوی برف رد پایی نداشت تو آن قدر دور رفتی که آهسته آهسته قسمتی از شب شدی
بعد از تو هرچه آفتاب خود را تکه تکه کند هیچ جای این زمین گرم نخواهد شد
قبرستان مست کرده زیر گریه می زند دریا می شود به پای ما می افتد
قبرستان با آخرین سنگ به آشپزخانه رسیده و ساق های خیس مادر به فکر زمین است که ما هر چه زیر پایش را کندیم بهشتی پیدا نشد
در نبود تو ناگهان آن قدر بزرگ شدیم که از کوهستان صخره به دوش برگردیم زیر لب بگوییم: باران همیشه فردای آخرین روز می بارد باران همیشه شبیه تو می آید
ايمي پردي برنده مدال برنز در مسابقات پارا المپيك 2014 سوچي روسيه و همچنين پيروز چندين رقابت بينالمللي در رشته اسنوبرد است. دختري كه در نوزده سالگي كمتر از دو درصد شانس زنده ماندن داشت، پس از تجربه نزديكي به مرگ، و فايق آمدن بر موانع به ظاهر لاينحل، تبديل به ورزشكاري حرفهاي و تمام عيار شد. كتاب روي پاهاي خودم به ما يادآوري ميكند كه زندگي را تمام و كمال زندگي كنيم، چرا كه تواناييهاي ما بسيار فراتر از چيزي است كه تصور ميكنيم.
اين كتاب كه شامل ٩ داستان كوتاه است، نامزد نهايي جايزه ى پوليتزر سال ٢٠١٦ بوده و خانم لينك مقدمه ى هم براى ترجمه ى فارسى اثر نوشته اند. بخشى از مقدمه: خيلي وقت پيش كه دانشجو بودم يكى از دوستانم كتابى را براى مطالعه به من معرفى كرد كه پس از خواندنش عاشقش شدم. اين كتاب منطق الطير نام داشت و شگفت زده تر شدم وقتى فهميدم اين كتاب منبع الهام يكى از محبوب ترين كتابهاى دوران كودكى ام بود .... ... من هرگز ايران نبوده ام ولى اميدوارم داستانهاى من بتوانند وارد قلب و ذهن خواننده ها شوند
انتشار با اجازهى رسمى از نويسنده و ناشر
چهار نوجوان... برانوین نیت ادی کوپر یک اتاق تنبیه... و زندگیها برای همیشه تغییر میکنند. برکفست کلاب، میزبان دروغگوهای کوچولو و زیباست. یکی از ما دروغ میگوید پنج غریبه برای تنبیه وارد اتاقی میشوند... و تنها چهار نفر زنده از آن بیرون میآیند. هر کدام مظنون هستند و چیزی برای پنهان کردن دارند. سایمون به دلیل حملۀ آلرژی مرده است... درست است؟ براساس تحقیقات مرگ او حادثه نبوده است. این باعث میشود هر چهار نفرشان در قتل او مورد سوظن قرار بگیرند. هر شخص رازی دارد. درست است؟ مهم این است که تا کجا میخواهی رازهایت را حفظ کنی...
پل بيتي
سمانه سيدي
«Sellout» نام رمان «بیتی» و طنز تلخی است که به سیاستهای نژادی در آمریکا و به ویژه هویتنژادی در لسآنجلس پرداخته است. شخصیت اصلی داستان فروشنده مواد مخدر است و رقیب اصلیاش، او را «Sellout» صدا میزند. «Sellout» در زبان عامیانه آمریکایی به معنای خیانت است. این واژه همچنین تمام شدن یکجای بلیتهای کنسرت، تئاتر یا رویدادهای اینچنینی هم معنی میدهد.
«پل بیتی» به عنوان نویسندهای متولد لسآنجلس، اولین آمریکایی است که پس از تغییر قوانین جایزه «بوکر» توانسته آن را به دست بیاورد. جایزه ۵۰ هزار پوندی «من بوکر» اولینبار در سال ۱۹۶۹ برگزار شد و بهترین اثر ادبیات داستانی که به زبان انگلیسی نوشته شده را برمیگزیند. این جایزه بیش از ۴۰ سال تنها به نویسندگان کشورهای مشترکالمنافع، انگلیسیها و ایرلندیها تعلق میگرفت، اما از سال ۲۰۱۳ با وضع قوانین متفاوت، تمام آثار نوشتهشده به زبان انگلیسی حق شرکت در آن را پیدا کردهاند.
رمان طنز برنده «بوکر» این نویسنده ۵۴ ساله که بامداد امروز طی مراسمی در «گیلدهال» لندن جایزهاش را دریافت کرد، به خاطر پرداختن به مسائل نژادی در آمریکا از سوی داوران این جایزه با «مارک تواین» و «جاناتان سوییفت» مقایسه شده است.
«بیتی» پیش از این گفته بود احتمالا هضم این رمان برای خوانندگان سخت باشد، اما «آماندا فورمن» رییس هیات داوران «من بوکر» این دوره، چندان با او موافق نیست. او گفته است: ادبیات داستانی نباید آسان باشد. این کتابی است که خواننده را با بیخیالی تمام، میخکوب میکند... و دقیقا به همین خاطر کار خوبی است.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.