ناشر: نون
چاپ: ۱۳۹۷
نوبت: ۱
جلد: شومیز
قطع: رقعی
صفحات: ۴۳۲
0 تومان
لوييز اردريك
سعيد كلاتي
اردريك در آثارش منطقهاي داستاني و خيالي به نام «داكوتا» بازآفريني كرده كه بيشتر ماجراها در آن ميگذرد ـ همچون «يوكناپاتافا»، شهر خيالي ويليام فاكنر. شخصيت رمان لارز پسربچهاي به همين نام است كه طي اتفاقاتي به خانواده ديگر سپرده شده است. لارز داستاني است پر كشش از ماجرايي عجيب، از جستجوي عدالت و از انتقام و بخشش، با ريشههايي عميق از فرهنگ بومي آمريكا.
ناموجود
ناشر: نون
چاپ: ۱۳۹۷
نوبت: ۱
جلد: شومیز
قطع: رقعی
صفحات: ۴۳۲
وزن | 414 گرم |
---|
دیوید سداریس
مترجم: پیمان خاکسار
«بالاخره یه روزی قشنگ حرف میزنم» شامل ۲۶ یادداشت طنز از سداریس است. سداريس پرمخاطبترين طنزنويس پانزده سال اخير امريکاست. تمام کتابهايش با مقياسهای نجومي پرفروشاند. تاکنون تنها در امريکا هشت ميليون نسخه ازآثارش به فروش رسيده است و «بالاخره یه روزی قشنگ حرف میزنم» به بیشتر زبانهای زندهی دنیا ترجمه شده است.
پیمان خاکسار میگوید: «سداريس ميخنداند. به مفهوم واقعي کلمه. از او نباید انتظاری را داشته باشيد که از کافکا و فاکنر و بورخس داريد. اتفاقاً در بيشتر طنزهايش، بهخصوص در اين کتاب، فضاهای روشنفکری و روشنفکران را دست میاندازد و باعث خنده میشود.»
«بالاخره يه روزي قشنگ حرف ميزنم» يکي از پرفروشترين کتابهای سال ۲۰۰۰ امريکا شد. سداريس به خاطر اين کتاب جايزهی «ثربر» برای طنز امريکايي را برد و مجلهی «تايمز» او را طنزنويس سال نامید. سداریس در دسامبر سال ۲۰۰۸ از دانشگاه بيرمنگام دکترای افتخاری دريافت کرد. او تاکنون بيش از چهل مقاله در مجلهی «نيويورکر» چاپ کرده است.
دیوید سداریس
مترجم: پیمان خاکسار
«بیا با جغدها دربارهی دیابت تحقیق کنیم» آخرین اثر «دیوید سداریس» طنزنویس آمریکاییست که سال ۲۰۱۳ منتشر شده. سبک و سیاق نوشتههای مجموعه تفاوت چندانی با آثار پیشین سداریس ندارد. فقط در این کتاب چند تکگویی وجود دارد از زبان آدمهایی به شدت عجیب و غریب که با آثار عمدتا اتوبیوگرافیک سداریس فاصله دارند..
این مجموعه کتاب شامل ۲۱ جستار از ۲۷ جستار کتاب اصلیست که با ترجمهی «پیمان خاکسار» منتشر شده است.
نشرچشمه پیش از این کتابهای «مادربزرگت رو از اینجا ببر» و «بالاخره یه روزی قشنگ حرف میزنم» را از این نویسنده با ترجمهی همین مترجم منتشر کرده است.
آنتونی دوئر (انگلیسی: Anthony Doerr؛ زادهٔ ۱۹۷۳) یک رماننویس اهل ایالات متحده آمریکا است. در سال ۲۰۱۵ وی به خاطر نوشتن رمان همه نوری که ما نمیتوانیم ببینیم برنده جایزه پولیتزر برای داستان شد. وی همچنین برنده جایزه کمک هزینه گوگنهایم و نامزد جایزه کتاب ملی آمریکا در بخش داستانی بوده است.
می دانی ورنر همه می گویند من شجاع هستم وقتی که بینایی ام را از دست دادم همه گفتند شجاع هستم وقتی پدرم رفت همه گفتند شجاع هستم.
اما این شجاعت نیست چون من چاره ی دیگری ندارم من از جایم بلند میشوم و زندگی را ادامه میدهم مگر تو همین کار را نمی کنی؟مگر تمام مردم این کار را نمی کنند؟ و ورنر آرام میگوید سالها بود که این جرعت را نداشتم اما شاید امروز این کار را در برابر چشمان خودم انجام دادم.
نام نویسنده : ماریو بارگاس یوسا نام مترجم : عبدالله کوثری
جنگ آخرالزمان (به اسپانیایی: La guerra del fin del mundo) رمانی از ماریو بارگاس یوسارمان نویس برجسته پرویی است. این کتاب روایت داستانی شورش و جنگ کانودوس است که اواخر قرن نوزدهم در منطقه باهیا در شمال شرقی برزیل اتفاق افتاد.
این رمان اولین رمان یوسا است که رویدادهای آن در کشوری غیر از پرو، یعنی برزیل، و در زمانی غیر از دوره معاصر نویسنده، یعنی در قرن نوزدهم، روی میدهد.
خلاصه داستان
در کشور برزیل که تازه از نظام سلطنتی به نظام جمهوری گذار کردهاست، دستهای از مردم بسیار فقیر و زجرکشیده منطقه بیابانی باهیا که اعتقادات خشک مذهبی دارند تحت تاثیر یک واعظ بسیار مذهبی شورش میکنند و جمهوری را دشمن و عامل بدبختی خود میدانند. زمینهای ثروتمندان را تصاحب کرده و به اموال آنها شبیخون میزنند و در منطقهای به نام کانودوس ساکن شده و نام آنجا را بلومونته مینهند. در سوی دیگر جمهوریخواهان برزیل، سلطنت طلبان را عامل این شورش میدانند و همچنین سلطنت طلبان ثروتمند و زمینداران که خود مورد غارت شورشیان قرار میگیرند سعی در سرکوب شورشیان که آنها را ژاگونسو مینامند دارند.
چارلز بوکفسکی
مترجم: پیمان خاکسار
این کتاب ماجرایی پلیسی دارد و میتوان آن را در ردهی ادبیات پلیسی قرار داد. با این وجود با سایر رمانهای پلیسی تفاوت دارد. در آن جنایتی اتفاق نمیافتد و برخلاف سایر رمانهای پلیسی، شخصیت کارآگاه در این رمان انسانی زیرک و توانا نیست. بلکه پیرمردی کمتوان است و فقط به کمک شانس و دیگران موفق میشود وظیفهی خود را انجام دهد. شخصیت مالوف آثار «بوکفسکی»- چیناسکی- در این رمان تنها در یک صحنه کوتاه به داستان میآید.
هانریش بل
مترجم: محمد اسماعیلزاده
هاینریش تئودور بُل (به آلمانی: Heinrich Theodor Böll) (زاده ۲۱ دسامبر ۱۹۱۷ - درگذشته ۱۶ ژوئیه ۱۹۸۵) نویسنده آلمانی و برنده جایزه نوبل ادبی است. بیشتر آثار او به جنگ (به خصوص جنگ جهانی دوم) و آثار پس از آن میپردازد.
هاینریش بُل عاشق مردمان ساده و بیغلوغش است و قهرمانان داستانهای او درماندگان و شکستخوردگانند، اما بُل آنها را شکستخورده نمیداند و نشان میدهد که حرص به کسب مال و مقام، وقتی که انسان میتواند علیرغم دشواریها تا به آخر انسان باقی بماند، واقعاً در خور استهزاست؛ و هاینریش بُل کسی است که تا به آخر انسان باقی میماند.
این کتاب دربارهی دلقکی به نام «شنیر» است که همسرش او را ترک کرده و به همین دلیل دچار افسردگی است. از این رو برای تسکین آلام خود به مشروب رو آوردهاست. او بعد از افتضاحی که در یکی از نمایشهایش به وجود میآورد، به محل زندگیاش باز میگردد. او که به پول نیاز دارد، دفترچه تلفنش را باز میکند و با آشنایان تماس میگیرد. در این میان بارها به گذشته میرود و خاطراتش را میگوید.
شناخت آثار ماندگار کلاسیک و پی بردن به نقش آنها در تحول ادبیات و هموار کردن راه نویسندگان دوران های بعد، برای خوانندۀ ادبیات ضرورت مطلق دارد. گوستاوفلوبر در شمار نویسندگانی است که آثارش هم به اعتبار شخصیت ها و هم به سبب نوآوری هایی که راهگشای نویسندگان بعد از او، از هر مکتب و هر نحله، بوده، بی گمان جایگاهی والا در ادبیات جاودان جهان دارد. ماریو بارگاس یوسا در عیش مدام ما را با شخصیت و زندگی فلوبر و دیدگاه های ادبی و اجتماعی او آشنا میکند و گام به گام پنج سال تلاش توان فرسا و پرشکوه این نویسنده را در آفرینش مادام بوواری، مهم ترین رمان او، پی می گیرد و آنگاه با تحلیلی موی شکافانه ابعاد گوناگون این رمان را که خود نخستین رمان مدرن می خواندش برای خواننده روشن می کند.
جوجو مويز
مترجم: مريم مفتاحي
ویل ترینرِ ماجراجو، کسی که همواره به ورزشهای مخاطرهآمیزی چون صخرهنوردی میپرداخت، در اوج جوانی و سلامت و ثروت اتفاقی برایش رخ میدهد و به لحظهای زندگیاش تغییر میکند و او...
من پیش از تو یک رمان عشقی نیست، اما عشق، عنصر اصلی آن است؛ عشقی متفاوت که از چارچوبهای زمینی خارج میشود و به لایهی آرمانی میرسد و پیچیدگی احساسات درونی انسان را برملا میسازد.
آسوشیتدپرس درباره این رمان مینویسد: بعضی کتابها را نمیتوان زمین گذاشت. کتابهایی وجود دارند که آدم به حدی جذب شخصیتهایش میشود که دوست ندارد داستان به پایان برسد، برای همین خواندنش را کش میدهد. کتاب جوجو مویز یکی از این کتابهاست. گاهی میخندید، گاهی لبخند میزنید و گاهی عصبانی میشوید، و بله، گاهی اشک میریزید. پیشنهاد من: کتاب من پیش از تو را باید همراه با یک جعبه دستمالکاغذی فروخت.
نیویورک تایمز نیز نوشته است: نویسندهی کتاب خواننده را در موقعیتی قرار میدهد که اشکریزان بخواند و جلو برود... با دو شخصیت اصلی داستانش قصهای میآفریند که در خاطرهها میماند.
نام نویسنده : کارلوس فوئنتس نام مترجم : عبدالله کوثری
بالتاسار بوستوس، روشنفکر آرژانتینی که خواننده آثار فیلسوفان عصر روشنگری است، برای تحقق بخشیدن به آرمان های این فیلسوفان، و به انگیزه ی عشقی ناممکن و یافتن معشوقی چند چهره و گریزپا، با امواج ترفنده ی انقلاب آزادی بخش امریکای لاتین همراه می شود. اما تقابل ناگزیر آن آرمان ها با واقعیت های این قاره حماسه ای را که در تصور این روشنفکر آرمان طلب است بدل به ماجرایی یکسره متفاوت می کند. نبرد، در عین روایت رویدادهای این انقلاب، سیر و سلوک فکری و روحی بالتاسار بوستوس را به تصویر می کشد. این رمان رمانی است بیانگر نبرد میان فکر و واقعیت، رمانی که روبرتو گونسالس اچه وریا، منتقد بزرگ ادبیات امریکای لاتین، آن را بهترین اثر فوئنتس می داند.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.