مادام بوواری
290,000 تومان
نام نویسنده : گوستاو فلوبر
نام مترجم : مهدی سحابی
اما بوواری یکی از شاخص ترین چهره های ادبیات همه ی دوران هاست. سرگذشت پر تبو تاب و سرنوشت رقت انگیز او، با دقت و عمقی که فلوبر ترسیم میکند ، او را از جایگاه یک زن جاه طلب سیری ناپذیر شهرستانی بالا می کشد و به سطح شخصیت های سترگ اساطیر، ترازدی و تاریخ می برد . هنر فلوبر و تاثیر عمیق او بر ادبیات مدرن از همین تلفیق تناقص آمیز ناشی میشود: بیان به شدت واقع گرایانه ،«سرد » و «پزشک» وار از وضعیت های خطیر که تا پیش از اوعادت داشتیم آن ها را در تراژدی ها و منظومه های حماسی بخوانیم…
نگارش مادام بوواری از سپتامبر ۱۸۵۱ تا آوریل ۱۸۵۶ به مدت پنج سال در کرواسه طول کشید. در این مدت فلوبر روزانه بیش از چند خط نمینوشت و مرتب مشغول ویرایش نوشتههای پیشین بود و هرآنچه را بر کاغذ میآورد با صدای بلند برای خود میخواند. او برای غنا بخشیدن به داستان علاوه بر بیان داستان اصلی، به بیان چند خاطره و چگونگی ارتباطش با لوئیز کوله پرداخته است. او که بسیار با شخصیت مادام بوواری همذاتپنداری میکردهاست، در نامهای گفتهاست که هنگام نوشتن صحنه سم خوردن اما بوواری، مزه آرسنیک را در دهان خود احساس میکردهاست.
نام انتشارات : مرکز
سال انتشار : ۱۴۰۲
نوبت چاپ: ۳۱
شابک کتاب : ۹۷۸۹۶۴۳۰۵۹۴۲۲
جلد کتاب : شومیز
قطع : رقعی
تعداد صفحات : ۳۸۶ صفحه
وزن کتاب : ۵۷۰ گرم
وزن | 570 گرم |
---|
محصولات مرتبط
آئورا
فوئنتس با توجه به شغل سیاسی اش رویدادهای تاریخ معاصر و جهان سیاست را دستمایه داستانهای خود قرار میداد و با سبک نگارشی ای که ویژه خود او بود همزمان با ظهور دیگر نویسندگان مطرح اسپانیایی زبان نظیر ماریونا آزوئلا، خوآن رولفو و لائورا اسکیبل به ادبیات معاصر مکزیک جانی تازه بخشید و نام خود را در کنار نویسندگان نامدار اسپانیایی زبان همچون گابریل گارسیا مارکز و ماریو بارگاس یوسا قرار داد.کارلوس فوئنتس در لایهلایه آثار خود به بازگویی تاریخ مکزیک در آمیزش با تمهای عشق، مرگ و خاطره پرداخته است. گفته میشود که وی مکزیک را در آثار خود خلق کرده است.
زنی پیر، مردی جوان و زنی جوان. در خانهای که همهچیز در آن بوی گذشته میدهد و گویی تنها نیرویی که آن را برپا نگه داشته یادها و نفسها و عطرهای گذشته است. اما در این میان چیزی ناشناختنی، جادویی شگفت در کار است تا از گذشته بگذرد و به اکنون و آینده، به جاودانگی، برسد:
جاودانگی عشق، جاودانگی جوانی.
آئورا، نام دیگر تمناست.
ابله
مترجم: سروش حبیبی
رمان ابله اثر فیودور میخایلوویچ داستایوفسکی یکی از آثار پیچیده و تأثیرگذار این نویسنده بزرگ روسی است که برای اولین بار در سال 1869 منتشر شد. این رمان که بهعنوان یکی از شاهکارهای داستایوفسکی شناخته میشود، داستان پرنس میشکین، یک فرد ساده و بیگناه، را روایت میکند که بهطور غیرمستقیم درگیر پیچیدگیهای اجتماعی، اخلاقی و روانشناختی جامعه روسیه قرن نوزدهم میشود.
یکی از مهمترین و بحثبرانگیزترین جنبههای The Idiot شخصیت پرنس میشکین است. او بهعنوان یک مرد بیگناه و سادهدل به دنیای پیچیده و فاسد انسانها وارد میشود. برخلاف شخصیتهای معمولی داستایوفسکی که معمولاً درگیر معضلات اخلاقی پیچیده هستند، پرنس میشکین در ابتدا بهعنوان یک "دیوانه" یا "احمق" معرفی میشود که از پیچیدگیهای انسانی بیخبر است و به همین دلیل در ارتباط با دیگران به نظر میرسد که فاقد درک از طبیعت انسانهاست.میشکین بهطور نمادین بهعنوان یک شخصیت "مسیحی" یا "فراانسانی" به تصویر کشیده شده که در تلاش است تا آزادی اخلاقی و رحمت را در دنیای فاسد اطرافش به نمایش بگذارد. اما او بهجای اینکه بهعنوان یک شخصیت قدیس یا قهرمان شناخته شود، بیشتر بهعنوان یک "احمق" یا "دیوانه" در نظر گرفته میشود که رفتارهایش در جامعهای که ارزشهای اخلاقی سقوط کرده است، فهمیده نمیشود.
اتحادیه ابلهان
مترجم: پیمان خاکسار
داستان انتشار اتحاديهي ابلهان نوشتهي جانکندي تول داستان غريبي است. جانکندي کتاب را در سيسالگي نوشت و بعد از اينکه هيچ ناشري زير بار چاپ آن نرفت به زندگي خود پايان داد. مادرش يازده سال تلاش کرد تا بالاخره دانشگاه لوييزيانا راضي به انتشار کتاب شد. کتاب به محض انتشار غوغا به پا کرد و همان سال ــ 1981 ــ جايزهي پوليتزر را ربود و پس از آن تبديل به يک کالت شد. شايد بتوان محبوبيت کتاب را با ناطور دشت سلينجر مقايسه کرد. ايگنيشس جي رايلي قهرمان کتاب يک دن کيشوت امروزي است که وادار ميشود از خلوت خود بيرون بيايد و با جامعهاي که از آن متنفر است روبهرو شود و به شيوهي ديوانهوار خود با آن بستيزد. بسياري از منتقدان، اتحاديهي ابلهان را بزرگترين رمان کمدي قرن ميدانند.
«تو اصلاً تو خيابون سن ژوزف چيکار داشتي؟ اونجا که فقط انباره و اسکله. اصلاً آدم از اونجا رد نميشه. اونجا اصلاً جزء مسيراي ما نيست.» «راستش اين رو نميدونستم. از سر ناتواني اونجا توقف کردم تا خستگي درکنم. گاهگداري هم رهگذري عبور ميکرد که متأسفانه ميلي به هاتداگ نداشت.» «پس اونجا بودي. واسه همينه که هيچي نميفروشي. شک ندارم که داشتي با اون گربهي لعنتي بازي ميکردي.» «حالا که اشاره کرديد ياد يک و يا شايد دو حيوان اهلي افتادم که اون حوالي پرسه ميزدن.» «پس داشتي با گربههه بازي ميکردي.» «نه. من با گربه بازي نميکردم. من فقط گربه رو برداشتم تا کمي نازونوازشش کنم. گربهي گلباقالي بسيار ملوسي بود. بهش يک هاتداگ تعارف کردم ولي از خوردنش امتناع کرد. حيواني بود باسليقه و نجيب.»
باغ همسایه
نام نویسنده : خوسه دونوسو
نام مترجم : عبدالله کوثری
خولیو مندس،نویسنده ی میان مایه ی شیلیایی که شاهد کودتای پینوشه(11سپتامبر1973)بوده وچند روزی هم طعم زندان رژیم کودتا را چشیده،خود را به اسپانیا می رساند تا بنشیند و بر اساس آن تجربه ی یکتا رمانی بنویسد که گوی سبقت از همه ی نویسندگان دوره ی شکوفایی بریابد.اما زندگی ملال آور و خفت بار در این تبعید خودخواسته و نیز پریشان ذهنی حاصل ازدلبستگی به وطن و مادری محتضر و پسری سرکش و بیگانه با پدر،روز به روز اورا از تحقق این رویای پرشکوه دورتر می کند.در این دوزخ بی بار و بر تنها مایه ی دلخوشی او باغ سبز و خرم همسایه است که از پنجره ی اتاقش تماشا می کند و آنچه در آن باغ می گذرد یگانه صحنه ی چشم نواز و خیال انگیز برای این مرد سودایی است.اما این روایت ساده ی واقع گرایانه از زندگی نویسنده سرخورده وتبعیدی،ناگهان با چرخشی نامنتظر در فصل آخر همه ی دانسته های خواننده را آماج تردید می کند و شالوده ی رمان را در هم می ریزد.
خوسه دونوسو که استاد بی بدیل کندوکاو در ذهن و روان آدمی است این رمان را عرصه ی برخورد میان رمان دوره ی شکوفایی و رمان بعد از شکوفایی کرده است.
بالاخره یه روزی قشنگ حرف می زنم
دیوید سداریس
مترجم: پیمان خاکسار
«بالاخره یه روزی قشنگ حرف میزنم» شامل ۲۶ یادداشت طنز از سداریس است. سداريس پرمخاطبترين طنزنويس پانزده سال اخير امريکاست. تمام کتابهايش با مقياسهای نجومي پرفروشاند. تاکنون تنها در امريکا هشت ميليون نسخه ازآثارش به فروش رسيده است و «بالاخره یه روزی قشنگ حرف میزنم» به بیشتر زبانهای زندهی دنیا ترجمه شده است.
پیمان خاکسار میگوید: «سداريس ميخنداند. به مفهوم واقعي کلمه. از او نباید انتظاری را داشته باشيد که از کافکا و فاکنر و بورخس داريد. اتفاقاً در بيشتر طنزهايش، بهخصوص در اين کتاب، فضاهای روشنفکری و روشنفکران را دست میاندازد و باعث خنده میشود.»
«بالاخره يه روزي قشنگ حرف ميزنم» يکي از پرفروشترين کتابهای سال ۲۰۰۰ امريکا شد. سداريس به خاطر اين کتاب جايزهی «ثربر» برای طنز امريکايي را برد و مجلهی «تايمز» او را طنزنويس سال نامید. سداریس در دسامبر سال ۲۰۰۸ از دانشگاه بيرمنگام دکترای افتخاری دريافت کرد. او تاکنون بيش از چهل مقاله در مجلهی «نيويورکر» چاپ کرده است.
سالامبو
گوستاو فلوبر (۱۲ دسامبر ۱۸۲۱-۸ مه ۱۸۸۰) (به فرانسوی: Gustave Flaubert) یکی از بزرگترین نویسندگان قرن نوزدهم فرانسه است.
نوع نگارش واقعگرایانهٔ فلوبر، ادبیات بسیار غنی و تحلیلهای روانشناختی عمیق او از جمله خصوصیات آثار وی میباشد که الهامبخش نویسندگانی چون موپسان، امیل زولا و آلفونس دوده بوده است. او خود تأثیرگرفته از سبک و موضوعات بالزاک، نویسندهٔ دیگر قرن نوزدهم میباشد؛ به طوری که دو رمان بسیار مشهور وی، مادام بواری و تربیت احساسات، به ترتیب از زن سی ساله و زنبق درهٔ بالزاک الهام میگیرند.
سالامبو دختر پادشاه کارتاژ است. کارتاژ در جنگ از بربرها کمک می گیرد و به پیروزی هایی دست می یابد اما قادر به پرداختن مزد آن ها نیست و همین امر سبب ایجاد اختلاف بین آنها می شود . پادشاه کارتاژ در فکر استفاده از دختر خود در این نبرد است ....
ظرافت جوجه تیغی
موريل باربری
مترجم : مرتضی كلانتريان
«خانم ميشل ظرافت جوجهتيغي را دارد: از بيرون پوشيده از خار، يك قلعهي واقعي نفوذناپذير، ولي احساسم به من ميگويد كه از درون او به همان اندازهي جوجهتيغي ظريف است، حيوان كوچك بيحال، بهشدت گوشهگير و بياندازه ظريف.» (از متن كتاب)
ظرافت جوجهتيغي دومين رمان موريل باربري، نويسندهي چهلسالهي فرانسوي، است كه جايزهي برتر سال 2007 اتحاديهي ناشران فرانسه به آن تعلق گرفته است. رمان نخست اين نويسنده به نام شكمبارگي به چندين زبان ترجمه شده است.
گور به گور
ویلیام فاکنر
مترجم: نجف دریابندری
جان که میدادم (ترجمه شده به گوربهگور در فارسی) (به انگلیسی: As I Lay Dying) رمانی است اثر ویلیام فاکنر نویسنده شهیر آمریکایی و برنده جایزه نوبل ادبیات که نخستین بار در سال ۱۹۳۰ در آمریکا چاپ شد. عنوان کتاب برگرفته از کتاب ششم ادیسه اثر هومر است که در آن آگاممنون خطاب بهاودوسئوس جمله عنوان کتاب یعنی «As I Lay Dying» را به کار میبرد.
…. این رمان را فاکنر در 1930- یک سال پس از (خشم و هیاهو) نوشته است. خود او مدعی بود که نوشتن آن را در ظرف شش هفته- آن هم با کار شبانه، پای کورهی آتش یک نیروگاه محلی – به پایان رسانده و پس از آن هم دستی در آن نبرده است؛ ولی ساختمان داستان و ظرافت پیوندهای آن چنان است که خواننده گمان میکند باید بیش از اینها وقت و (عرق ریزی روح) صرف پروراندن آن شده باشد. در هر حال، این رمان را بسیاری از منتقدان سادهترین و در عین حال کاملترین رمان فاکنر میدانند. برخی حتی آن را شاهکار او نامیدهاند. آنچه مسلم است، این رمان همیشه مدخل خوبی به دنیای شگفت و پر آشوب داستانهای فاکنر به شمار رفته است؛ اگرچه در مورد همین رمان هم باید گفت که سادگی آن تا حدی فریبنده است و دقایق آن غالباً در نگاه اول آشکار نمی شود.
مادام بواری (همراه با مقاله ای از شارل بودلر)
مادام بوواری [Masame Bovary] نخستین اثری که از گوستاو فلوبر (1821-1880) نویسنده فرانسوی در 1856 در مجله "روو دو پاری" و در 1857به صورت کتاب مستقل انتشار یافت و بیشک مشهورترین و مقبول ترین اثر اوست.
وقتی در 1849 فلوبر به نوشتن این رمان تصمیم گرفت، استعداد خود را جز در آثار دوره جوانی (خاطرات مجنون و نوامبر) نیازموده بود. نخستین تربیت احساساتی، که در فاصله 1843 تا 1845 نوشته بود، تنها طرحی در زمان بزرگی بود که بالاخره در 1869 به چاپ رساند؛ خودش البته خیال میکرد اثر دیگری ( وسوسه سنت آنتوآن) را تمام کرده است.
وقتی دست نویس این کتاب تمام شد، دوستان و منتقدانش ماکسیم دوکان و لوئی بویه را به کرواسه دعوت کرد و به مدت سه روز اثرش را برای آن دو خواند. ولی هر دو دوست متفقالقول بودند که وسوسه اثر بدی است و قابل چاپ نیست.
شاید همان وقت لوئی بویه به او گفته باشد که "موضوعی ساده انتخاب کن و خودت را مجبور کن که آن را خیلی طبیعی بنویسی، حتی خیلی خودمانی، و از پرت و پلاگویی هم بپرهیز". بعد هم اضافه کرده بود: "چرا داستان دلونه را نمینویسی؟" فلوبر که از انتقاد دوستانش جا خورده بود، به حکم آنها تسلیم شد و تصمیم گرفت این تکلیف را انجام دهد. بعد هم تصدیق کرد که این کار برای او مفید بوده است.
درباره داستانداستان با آمدن شاگرد تازه ای به یک دبیرستان شهرستانی آغاز میشود. بعد خواننده مسیر این پسر بچه را دنبال می کند که به عنوان طبیب بهداری به کار می پردازد و با زنی که مادرش برای او انتخاب کرده عروسی می کند. شارل بوواری در ضمن رسیدگی های پزشکی اش به دختری برمی خورد و عاشق او میشود. " اما روئو " دختر مالک متمولی است که در یک صومعه، با دختران خانواده های پولدار بزرگ شده و آموزش دیده است.
پس از عروسی "اما" دچار سرخوردگی میشود، زیرا عروسی آنچه را او انتظار داشت به ارمغان نمیآورد. او قبل از آنکه عروسی کند تصور می کرد عاشق است...
مرگ در می زند
من پیش از تو
جوجو مويز
مترجم: مريم مفتاحي
ویل ترینرِ ماجراجو، کسی که همواره به ورزشهای مخاطرهآمیزی چون صخرهنوردی میپرداخت، در اوج جوانی و سلامت و ثروت اتفاقی برایش رخ میدهد و به لحظهای زندگیاش تغییر میکند و او...
من پیش از تو یک رمان عشقی نیست، اما عشق، عنصر اصلی آن است؛ عشقی متفاوت که از چارچوبهای زمینی خارج میشود و به لایهی آرمانی میرسد و پیچیدگی احساسات درونی انسان را برملا میسازد.
آسوشیتدپرس درباره این رمان مینویسد: بعضی کتابها را نمیتوان زمین گذاشت. کتابهایی وجود دارند که آدم به حدی جذب شخصیتهایش میشود که دوست ندارد داستان به پایان برسد، برای همین خواندنش را کش میدهد. کتاب جوجو مویز یکی از این کتابهاست. گاهی میخندید، گاهی لبخند میزنید و گاهی عصبانی میشوید، و بله، گاهی اشک میریزید. پیشنهاد من: کتاب من پیش از تو را باید همراه با یک جعبه دستمالکاغذی فروخت.
نیویورک تایمز نیز نوشته است: نویسندهی کتاب خواننده را در موقعیتی قرار میدهد که اشکریزان بخواند و جلو برود... با دو شخصیت اصلی داستانش قصهای میآفریند که در خاطرهها میماند.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.