ناشر: ثالث
چاپ: ۱۴۰۲
نوبت: ۱۷
جلد: شومیز
قطع: رقعی
صفحات: ۳۴۰
320,000 تومان
کانگ چول هوان . پیر ریگولت
مترجم بیژن اشتری
آکواریوم های پیونگ یانگ – کانگ چول – هوان در این کتاب قصه واقعی زندگی خود را تعریف می کند. این مرد جوان زاده کره شمالی که ۹ سال بیشتر نداشت همراه با دیگر اعضای خانواده خود به ۱۰ سال اقامت در یکی از اردوگاههای کار اجباری کره شمالی محکوم شد. جرم این خانواده خطای بزرگی بود که پدربزرگ کانگ چول – هوان – یکی از مدیران ارشد حکومت- مرتکب شده بود. کانگ چول – هوان چند سال پس از آزادی از اردوگاه به کره جنوبی گریخت. وی یکی از معدود جان به در بردگان اردوگاههای کار اجباری کره شمالی است که از طریقآکواریوم های پیونگ یانگ موفق شده صدای خود را به گوش جهانیان برساند…
ناشر: ثالث
چاپ: ۱۴۰۲
نوبت: ۱۷
جلد: شومیز
قطع: رقعی
صفحات: ۳۴۰
وزن | 300 گرم |
---|
زو ینی
سحر توکلی
زو ینی یکی از نویسندگان جوان و پرکار سوئیسی است. او متولد سال ۱۹۷۴ در شهر بازل است. اولین رمانش با نام «اتاق گرده افشانی» در سال ۱۹۹۷ در آلمان منتشر شد و عنوان پر فروشترین نویسنده سوئیسی را از آن خود کرد. این رمان علاوه بر اینکه به ۲۷ زبان ترجمه شده، نظر منتقدان بسیاری را نیز به خود جلب کرده است. «آسمان تغییر میکند» اولین اثر زو به زبان انگلیسی است که با درونمایهای اجتماعی سیاسی به تحولات روحی و روانی یک زن مدرن در جامعه اروپایی میپردازد. شخصیتهای اصلی داستان هر یک در چیدمان جمعی اثر نقشی ایفا میکنند و مثلث طلایی زندگی کامل را به تصویر می کشند؛ کلئر، زنی در آستانه ۳۰ سالگی با نگرانیهای بی پایانش و در جریانی درون سو ثابت میکند که ترس پایان همه چیز نیست بلکه در عین حال میتواند نقطه آغاز باشد. داستان با تلاش کلئر وهمسرش آنتونی برای داشتن فرزند آغاز میشود. فضای سیاسی حاکم بر داستان و حملات تروریستی یازده سپتامبر و مترو لندن، برگهای جدیدی به روند داستان اضافه میکنند و نقش دوستان و خانواده در شکل گیری روند داستان پررنگتر میشود و اینکه شرایط اجتماعی چطور خصوصیترین اتفاقات زندگی فرد را تحت تأثیر قرار می دهد. در مجموع انرژیهای فردی و جمعی و شخصیتهای پرآشوب جامعه امروزی بشر همواره این پیام را گوشزد میکنند که چقدر آدمها از یکدیگر کم میدانند. «آسمان تغییر میکند» با فضایی اجتماعی سیاسی، خواننده را به نوعی خودآگاهی غریزی سوق میدهد؛ به بیداری و ادراک. هر یک از شخصیتهای داستان جانشین کهنالگویی در قالب مادر، کودک، درمانگر، آموزگار و... میشوند و هر یک در پیکره داستان قابل کنکاش و بررسی هستند. سحر توکلی مترجم این کتاب، جایزه حمایتی بنیاد یان میخالسکی را به خاطر ترجمه آن دریافت کرد. در بخشی از این کتاب میخوانیم: کلیر متعجب بود که خانوادهاش چگونه از مرگ فرزندشان مطلع شده بودند. آنها حتی جسد دختر را برای اینکه در تابوت بگذارند تحویل نگرفته بودند چون در واقع جسدی وجود نداشت. حتی خاکستری هم در کار نبود. شاید یک روز صبح بستهای با نشان تمبر لندن که حاوی قطعه دندان دخترشان بود را دریافت کرده بودند. کلیر همه تصاویر را بالا و پایین کرد، همه عکسها هنوز در خاطر همه تازه بودند، اما به زودی به فراموشی سپرده میشدند. او یکسال بعد از حادثه، در مراسم یادبود گل برده بود، اما آیا واقعاً سالهای بعد هم این کار را تکرار میکرد؟ کمی به این موضوع شک داشت. کلیر فهمید که مردم دوبار می میرند و بار دوم بار آخر است. وقتی کسی دیگر تو را به یاد نمی آورد و هر چیزی که نشانی از وجود تو دارد محو می شود و آن وقت تو واقعاً و کاملاً رفته ای.
ایلیا گرشویچ
منیژه اذکایی و جواد دانش آرا
زمان و زادگاه تاریخی زردشت همواره از مسائل بنیادی گاهان پژوهی و اوستا شناسی بوده است . تاریخ سنتی زردشت فرضیه ای چالش انگیز است که موافق و مخالف را ناگزیر به سلسه ای از مباحثات می اندازد . در این کتاب ، ایلیا گرشویچ در مقام یکی از مدافعان تاریخی سنتی ، همه جوانب موضوع را بر می رسد . گرشویچ محققی است جامع الاطراف و موشکاف که عرصه های تاریخ ، گاهشماری ، جاینام شناسی ، جغرافیای باستان ، فقه اللغه و زبان شناسی تاریخی و دین ایرانی را در می نوردد و اساس استدلال حریفان را نقد می کند .
پینک فلوید نامی است که به افتخار دو نوازنده قدیمی بلوز - پینک آندرسن و فلوید کانسیل - انتخاب شده است
شعر ترانه های گروه پینک فلوید در اولین نظر عجیب نما، نامتعارف و مغلق است چرا که نخستین شعرهایسید بارت بیشتر حالت وهم آلود و خیال پردازانه دارد و قصد او ایجاد حالات بیانی شدید بوده است.
پینک فلوید می کوشد تا موسیقی پاپ را به عرصه تاریخ و سیاست بکشاند. اجراهای زنده در بناهای تاریخی و همچنین در عرصه های سیاسی کاری بود که نام گروهپینک فلوید را با ترانه اعتراض همذات کرد.
پیر بوردیو (به فرانسوی: Pierre Bourdieu) (زاده ۱ اوت ۱۹۳۰ - درگذشته ۲۳ ژانویه ۲۰۰۲)، جامعهشناس و مردمشناس سرشناس فرانسوی است که عمدتاً روی مسائلی نظیر دینامیک قدرت و انواع شیوههای انتقال قدرت در جامعه در درون و بین نسلهای مختلف بحث میکند. او بر خلاف سنت ایدئالیست اروپای غربی روی واقعیت جسمانی زندگی اجتماعی و نقش عمل در دینامیکهای جامعه تأکید میکند. او تحت تأثیرهایدگر، مرلوپونتی، ویتگنشتاین، هوسرل، مارکس، وبر، دورکیم، کلود لوی-استروس و پانوسکی نظریهٔ شکلهای فرهنگی، اجتماعی و سمبلیک سرمایهداری را در برابر شکلهای اقتصادی سرمایهداری مطرح کرد.
کتاب معروف بوردیو به نام: «تمایز: نقد جامعه شناختی قضاوت دربارهٔ سلایق» توسط انجمن بینالمللی جامعهشناسی به عنوان ششمین کتاب جامعهشناسی تأثیر گذار قرن ۲۰ شناخته شد. در این کتاب بوردیو به بحث در این باره میپردازد که قضاوت در مورد سلایق به جایگاه اجتماعی افراد بستگی دارد و خود عملیست برای مشخص کردن جایگاه اجتماعی افراد. او در این کتاب از ترکیبی از تئوری جامعهشناسی، دادههای آماری، عکسها و مصاحبهها استفاده میکند تا بر دشواری فهم سوژه از طریق روشهای ابژکتیو فائق آید.
هانا آرِنْت (به آلمانی: Hannah Arendt) (زادهٔ ۱۴ اکتبر ۱۹۰۶ در لیندن–لیمر، هانوفر - درگذشتهٔ ۴ دسامبر ۱۹۷۵ در نیویورک، آمریکا)، فیلسوف (فلسفهٔ سیاسی) و تاریخنگار زن آلمانی - یهودیتبار.
او در آمریکا سالها استاد دانشگاه در رشتهٔ تئوری سیاسی بود و از چند کشور، دهها دکتری افتخاری گرفت، و جایزهٔ آلمانیزبان لِسینگ و فروید را نیز از آن خود کرد.
كتاب حاضر، معروفترين كتاب هانا آرنت در حوزة جامعهشناسي سياسي است. وي در اين كتاب در صدد تبيين ساختار دو حكومت نازيسم و استالينيسم و شيوههاي برخورد آنها با تودههاست. آنوقت براي اين كه متني مستند و متقن به مخاطب ارائه دهد، تمامي اسناد به جاي مانده از آن دوران را بررسي كرده و تحليل عميق از چگونگي عملكرد حكومتهاي توتاليتر به دست داده است.
این کتاب شامل چهار فصل است که عبارتند از: جامعه بی طبقه، جنبش توتالیتر، توتالیتاریسم در راس قدرت، ارعاب و ایدئولوژی: یک صورت حکومتی نو پدید.
وی در مقدمه کتاب خود اشاره می کند که کتاب خاستگاه های توتالیتاریسم را در سال 1949 و چهار سال پس از شکست آلمان و پیش از مرگ استالین به پایان رسانده است. وقوع انقلاب ها پس از نخستین جنگ جهانی و سر بر کشیدن جنبش های توتالیتر و تحلیل رفتن حکومت پارلمانی و به دنبال آن انواع و اقسام بیدادگری نوین از دیکتاتوری های فاشیستی و نمیه فاشیستی گرفته تا دیکتاتوری های تک حزبی و نظامی و سرانجام استقرار به ظاهر پایدار حکومت توتالیتر بر پایه پشتیبانی توده ای مانند روسیه 1933 موضوعاتی است که به بررسی گذاشته شده است. در این کتاب اسناد هولناک کشتارهای جمعی نیز بررسی و به رشته تحریر در آمده است.
خانم هانا آرنت یکی از شاگردان برجسته مارتین هایدگر، ادموند هوسرل و کارل یاسپرس بود. این فیلسوف و جامعه شناس بزرگ دو کتاب مهم «خشونت» و «انقلاب» را نوشت و دو بار نیز به کوره های آدم سوزی نازی ها فرستاده شد که خوشبختانه توانست فرار کرده به امریکا برود و کار فلسفه و نظریه پردازی را دنبال کند.
یکی از اساسیترین مفاهیمی که هانا آرنت برای شرح وضعیت توتالیتر به کار میبَرد، مفهوم «چیرگی تام» Total Domination است. از نگاه او، هدف نهایی توتالیتاریسم، (گروهها و رژیمهای حکومتهای مستبد) چیرگی تام و سلطه مطلق بر تمام جنبههای زندگی انسانی است. «چیرگی تام میکوشد تا انسانها را به صورتی سازمان دهد که تکثر و تمایز نامحدودشان از بین برود و کل انسانیت، به صورت فردی واحد در آید. این امر تنها زمانی امکانپذیر است که یکایک افراد انسانی به صورتی تبدیل شوند که در برابر برخی کنشهای معین، واکنشهای معین و ثابتی نشان دهند.»
باربارا دمیک
زینب کاظم خواه
«حسرت نمیخوریم» نوشته باربارا دمیک روزنامهنگار است. او برای این کتاب با پناهندههای زیادی در کره جنوبی مصاحبه کرده و در نهایت داستان شش نفر از آنها را در کتابش آورده است. او در این اثر به یمن سالها کار روزنامهنگاریاش گزارشهای توصیفی روانی را از زندگی این پناهندگان آورده است؛ پناهندگانی که زندگی و طبقه متفاوتی در کره شمالی داشتند اما سرانجام همهشان فرار بود. شخصیتهای کتاب دمیک همه کسانی هستند که توانستهاند از سالهای قحطی کره شمالی جان سالم به در ببرند، اما مرگ عزیزانشان را به خاطر گرسنگی دیدهاند.
چیترا بانرجی دیواکارونی
مانی صالحی علامه
نویسنده هندی - آمریکایی کتاب تا به حال برنده چندین جایزه معتبر شده است و از روی داستانهایش چندین فیلم ساخته شده است.
هسته اصلی رمان داستان زندگی دو دختر هندی از کودکی تا جوانی است که از زبان خودشان روایت می شود. اگر چه بعضی شخصیت های رمان به آمریکا مهاجرت می کنند ولی بیشتر قصه در هند و شهر کلکته می گذرد. این رمان از فرهنگ غنی و دیرین هند تغذیه می کند.
خواهر قلبی من داستانی درباره خانواده ، دوستی ، محبت و صمیمیت بین خواهران است.
موریل مائوفروی
مترجم مهران قاسمی
کتاب کیمیا خاتون سرگذشت زندگی کیمیا خاتون دختر مولانا جلال الدین بلخی شاعر و عارف بزرگ ایران است.
کیمیا خاتون که پرورش یافته محیط و خانه مولاناست در جوانی و به خواسته شمس تبریزی مرشد و معلم مولانا و به خواست پدر در اوج جوانی به زوجیت شمس در می آید و شگفتا که علیرغم اختلاف سن زیاد دل به این پیر آگاه می سپارد و بانوی خانه شمس می شود. افسوس که شمس دیر نمی پاید...
ترجمه: ماجده مطلبی
لئوناردو داوینچی را بزرگترین نقاشان میدانند، بزرگترین مخترعان، بزرگترین پزشکان. سر هر علمی را که بگیری به او میرسد. او کسی بود که همعصران قرون وسطاییاش را از رخوت انزوا و کلیشهها بیرون کشید و به سوی تفکرات مدرن رهنمون کرد. جهان در نور او رنسانس را تجربه کرد و به جایی بهتر بدل شد.
نام نویسنده : رومن گاری
نام مترجم : لیلی گلستان
جذابیت زندگیاش کم از جذابیت آثارش نداشت. به همین خاطر وقتی رمان سگ سفید را بر اساس وقایع زندگی خودش نوشت به یکی از جذابترین آثارش بدل شد. با نگاهی پر از طنز و هزل درباره سینما و آدمهایش، بهخصوص از جنس هالیوودیاش. همسرش جین سیبرگ یکی از ستارگان زیباروی سینمای هالیوود، باوجود اختلاف سنی زیاد، دلباخته عقاید روشنفکرانه رومن گاری و قدرت ادبی آثارش شده بود. چنین عشقی در رومن گاری نیز نسبت به همسرش دیده می شود. عشقی چنان پرشور که مرگ زودهنگام جین سیبرگ، مرگ او را هم پیش انداخت و رومن گاری یک سال بعد از مرگ او درحالیکه از افسردگی شدید رنج میبرد، تصمیم به خودکشی گرفت. رومن گاری برای خودکشی از روش ارنست همینگوی الهام گرفت، کسی که در داستاننویسی نیز الگو و منبع الهام او بود.
دریکی از صحنههای جالب رمان سگ سفید، رومن گاری وقتی به خانه میآید همسرش را با یکی از ستارگان معروف و ازخودراضی هالیوود روبهرو میشود که با بیشرمی درخواست رابطه با جین سیبرگ را داشت تا تمرینی باشد برای بازیشان در فیلم، به این بهانه که به ارتقای کیفی نقشآفرینیشان کمک خواهد کرد! واکنش رومن گاری نهچندان شدید، اما جالب بود. در خانه را باز کرد و با اردنگی بازیگر را بیرون انداخت!
تنها نویسندهای بود که دو بار جایزه کنگور را گرفت، با اینکه در قوانین این جایزه آمده بود که هر نفر تنها یکبار میتواند این جایزه را بگیرد. اما رومن گاری جایزه را یکبار برای کتابی با اسم خودش و بار دیگر برای کتابی که با اسم مستعار نوشته بود دریافت کرد و تا آن زمان کسی متوجه این مسئله نشده بود. این اتفاق جالب بهخودیخود نشان از این حقیقت داشت که در هیچ دوره ای از فعالی ادبی اش، شهرت او به عنوان نویسنده ای نامدار باعث جلب توجهصاحب نظران نمی شد، او می توانست در کسوت نویسنده ای گمنام اثری را ارائه کند که فی نفسه به دلیل ارزش های ادبی خودش مورد توجه قرار می گرفت نه به دلیل اینکه نوشته ای از رومن گاری بود.
آشنایی با رومن گاری اگر با کتابهای خداحافظ گری کوپر و سگ سفید باشد میتواند پیشفرضهایی درباره آثارش به همراه بیاورد که دیگر آثارش نتوانند آنها را برآورده کنند. چون این دو کتاب زبانی طناز و درونمایه ای بسیار جذاب دارند که به سبکی فوقالعاده روان و پرکشش نوشتهشدهاند؛ مملو از لحظههای فراموشنشدنی که میتوانند خواننده را به نتایج عجیبوغریبی درباره رومن گاری برساند. جذابیتی که در سبک منحصربهفرد این کتابها متجلی شده، شاید دیگر آثار او را تحتالشعاع قرار دهند اما این بدان معنا نیست که الزاماً بهترین آثار کارنامه او محسوب میشوند.
مردی با کبوتر کتابی است که از پارهای جنبهها، نزدیکیهای زیادی با دو کتاب مورداشاره دارد؛ هم در برخورداری از زبان پر از طنز و هزل رومن گاری، روانی روایت داستان و نهایتاً کمرنگ بودن خط داستان.
مردی با کبوتر یکی از آن کتابهایی است که بهجای کشش برخاسته از اوج و فرودهای دراماتیک،جذابیتِ تم اصلی داستان و دریافت حرفهای نویسنده است که مخاطب را به دنبال خود میکشد. البته درک این حرفها نیاز به کمی دقت دارد؛ در غیر این صورت مخاطب صرفاً در سطح رمان باقیمانده و اگر ایدههای طنزآمیز رمان نتواند نظر او را جلب کند، احتمالا کل رمان را اثری خستهکننده و بدون جذابیت ارزیابی خواهد کرد. مکان وقوع داستان ساختمان سازمان ملل است. آدمهای محلی در آن رفتوآمد دارند، سیاست مردان نامدار جهانی که قرار است مهمترین و کلانترین مسائل را در سطح جهان حلوفصل کنند.
اما رومن گاری با طرحریزی قصهای پر از طنز و مطایبه، شوخی های جالبی با این آدمها ترتیب میدهد و اهداف و کارهایشان را به سخره میگیرد. او در کنار این آدمها شخصیت پسری واکسی را پیریزی میکند که با اعتصاب خود میخواهد به این جماعت اهل سیاست بفهماند که خیلی از ماجرا پرتافتادهاند و بهجای آنکه پایشان روی زمین باشد (مسائل این جهان را دریابند) لنگ در هوا ماندهاند.
بهاینترتیب پسر جوان با اعتصاب خود آنها را به چالش میکشد. در شکل گیری حال و هوای خاص حاکم بر کتاب و زبان پر نیش و کنایه آن نباید از ترجمه خوب لیلی گلستان غافل شد. این نکته را نیز یادآوری کنیم که کتاب حاضر سالهای پیش توسط نشر آبی وارد بازار کتاب شده بود اما مهجور ماند و دیده نشد. تجدید چاپ آن توسط نشر ثالث با توفیق بسیار زیادی همراه شد و این رمان هفتهها جزو آثار پرفروش کتابفروشیهای بزرگ تهران بود. شکی نیست درزمینهٔ توفیق این کتاب نقش ناشر و رسانهها برای معرفی خوب آن بیتأثیر نبوده است.
شاید در آخر ذکر این نکته جالب باشد که رومن گاری در سال ۱۹۵۸ خود عضو هیئت نویسندگان سازمان ملل بود. شاید به همین دلیل بود که ترجیح داده بود که این کتاب را بانام مستعار منتشر کند.
خالد حسينی
مترجم: مهدی غبرايی
خالد حسینی زاده ۴ مارس سال ۱۹۶۵ در کابل نویسنده افغانستانی است. عمده شهرت وی بابت نگارش دو رمان بادبادکباز و هزار خورشید تابان است. نام آخرین رمان او، و کوهستان به طنین آمد؛ میباشد که به فارسی نیز ترجمه شدهاست. حسینی ساکن ایالات متحده است و آثار خود را به زبان انگلیسی مینویسد.
خالد حسینی از پدری تاجیک و مادری پشتون،در شهر کابل زاده شد. مادرش معلم فارسی و تاریخ در یک لیسه (دبیرستان) بزرگ دخترانه در کابل بود. در سال ۱۹۷۶، پدر خالد حسینی به عنوان دیپلمات وزارت خارجه افغانستان، به پاریس اعزام شد و او نیز به همراه خانواده، به پایتخت فرانسه رفت.
در سال ۱۹۸۰ و به دنبال کودتای کمونیستی در افغانستان، پدر خالد حسینی از سفارت افغانستان برکنار شد. در نتیجه خانواده حسینی از ایالات متحده تقاضای پناهندگی سیاسیکردند که به آنها اعطا شد. خالد حسینی به همراه خانوادهاش در سال ۱۹۸۰ به سن خوزه در ایالت کالیفرنیا مهاجرت کرد. او درخواست پذیرش از دانشگاه سانتاکلارا (Santa Clara) کرد و مدرک لیسانس خود در رشته زیستشناسی را از این دانشگاه کسب کرد و در سال ۱۹۹۳ از دانشگاه پزشکی شهر سن دیگو در رشته پزشکی فارغالتحصیل شد. خالد از سال ۱۹۹۶ به تحصیل در رشته پزشکی داخلی مشغول شد. وی در سال ۲۰۰۶ از سوی آژانس پناهندگان سازمان ملل (UNHCR) به عنوان سفیر حسن نیت این سازمان در افغانستان شناخته شد و در سفری که به افغانستان داشت، بنیاد خالد حسینی را در سال ۲۰۰۷ برای کمک به افغانها، بنیان نهاد.
خالد حسینی ازدواج کرده و دارای دو فرزند (یک پسر و یک دختر با نامهای حارث و فرح) است.
بادبادک باز (در افغانستان: گودی پران) اولین رمان این نویسنده جوان افغانستانی است که سال ۲۰۰۱ زمانی که دوره کارموزی پزشکی خود را در بیمارستان Cedars_Sinai شهر لوس آنجلس را میگذراند شروع به نوشتن آن کرد. این رمان که در سال ۲۰۰۳ میلادی منتشر شد، در آمریکا و اروپا فروش خوبی داشت و به عنوان سومین اثر پرفروش همین سال شناخته شد و به ۴۸ زبان دنیا ترجمه شد. بدین ترتیب موفقیت بزرگی برای ادبیات افغانستان در صحنه جهانی پدید آمد. بنمایههای این اثر شامل زندگی امیر و پدرش به عنوان دو مهاجر در آمریکا و نیز تنشهای قومیتی میان پشتونها و هزارهها است. این اثر با صدای خود نویسنده به صورت صوتی نیز وارد بازار نشر شدهاست. همچنین در دسامبر سال ۲۰۰۷ فیلمی به همین نام با اقتباس از این داستان ساخته شد.
پشت جلد:
صبح يكي از روزهاي زمستان آن سال پدر تبر را برداشت و درخت تناور بلوط را انداخت. بيتالله، پسر ملاشكيب و چند نفر ديگر كمكش ميكردند. كسي جلوگيري نكرد. عبدالله كنار پسرهاي ديگر ايستاد و مردها را تماشا كرد. اولين كاري كه پدر كرد، پايين آوردن تاب بود.
یون سون کیم
زینب کاظم خواه
«هزار فرسنگ تا آزادی» نوشته یون سون کیم است؛ نویسنده در این داستان از خاطراتش میگوید، از زمانی که در سن دوازدهسالگی گرسنه و تنها منتظر مادر و خواهرش است که برای پیدا کردن غذا خانه را ترک کردهاند. دختربچه ۱۲ ساله چند روز است که غذا نخورده و تنها کاری که میتواند بکند انتظار برای مرگ است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.