ناشر: نیلوفر
چاپ: ۱۴۰۱
نوبت: ۳
جلد: شومیز
قطع: رقعی
صفحات: ۲۳۸
120,000 تومان
مونتنی
ترجمه: احمد سمیعی (گیلانی)
ناشر: نیلوفر
چاپ: ۱۴۰۱
نوبت: ۳
جلد: شومیز
قطع: رقعی
صفحات: ۲۳۸
وزن | 400 گرم |
---|
نام نویسنده : دنیل کلاک و ریموند مارتین
نام مترجم : حمیده بحرینی
نویسندگان این کتاب در زمانهای که بشر بسیار قدرتمندتر و ذهنش بسیار انباشتهتر از دوران سقراط است ما را به شیوه سقراطی به عرصه داشتهها و دانشهایمان میبرند تا در پایان راه، «نمیدانم» سقراط را بر زبانمان جاری سازند. «نمیدانم» که بیان آنان اصل حکمت است. آنان از ما درباره چیزهایی میپرسند که بدیهی و روشن میپنداریم و هر سوالی را درباره آنها احمقانه و دور از خرد. آنان از مکان میپرسند و از جایی که ایستادهایم و از زمان و «آن»ی که بسرمیبریم و اینکه کیستیم، و وقتی از «من»، «مکان من»، «زمان من» و ...سخن میگوییم در واقع از چه سخن میگوییم؟ آیا واقعا مختاریم؟ اگر آری چقدر و تا کجا؟ و اصلا کدام کار ما مختارانه است؟ آیا دانش ما معتبر است و به حقیقت راه میبرد؟
نام نویسنده : زیگموند فروید
نام مترجم : سايرا رفیعی
اگر دانش روانشناسی که گرایشها، محرکهای غریزی، انگیزهها و مقاصد فرد را تا تبلور آنها در کنشهایش و تا روابط فرد با نزدیکانش پیگیری میکند، وظیفهاش را بهطور کامل به انجام رسانده باشد و پیوندهای متقابل آنها را روشن کرده باشد، ناگهان خود را با وظیفهای جدید و انجامنشده روبهرو خواهد دید. روانشناسی ناچار به توضیح این واقعیت شگفتیآور خواهد بود که فردی که روانشناسی مورد بررسی قرار داده و شناخته است، در شرایط خاصی کاملاً دور از انتظار احساس و فکر میکند و دست به کنش میزند. این شرایط همانا ملحق شدن به تودهای از مردم است که ویژگیهای تودهٔ روانشناختی را به خود گرفتهاند. اما توده چیست و چگونه توان تأثیرگذاریای تا این حد تعیینکننده را بر زندگی ذهنی افراد بهدست میآورد، و دگرگونی ذهنیای که بر افراد تحمیل میکند در چه چیزی نهفته است؟
معرفی بیشتر
زيگموند فرويد، روانشناس و متفكر معاصر اتريشي غير از آثار بزرگ و تخصصي خود مثل تعبير رويا كه عمدتا به حوزه روانشناسي اختصاص يافته است، همواره به مسائل تاريخي و ادبي و اجتماعي نيز توجه داشته و كوشيده با نگرش عميق و تاثيرگذاري كه در روانكاوي وضع كرده، پديدههاي اجتماعي را نيز مورد بازنگري قرار دهد، كاري كه بعد از او از طريق روانكاوان و انديشمندان فراواني پي گرفته شده است. روانشناسي تودهيي و تحليل اگو كه در سال 1921 يعني دوازده سال پيش از به قدرت رسيدن جنبش نازيسم در آلمان منتشر شده است، يكي از اين آثار است. او در ابتداي اين كتاب كه اخيرا توسط سايرا رفيعي ترجمه شده و به همت نشر ني منتشر شده است، تمايز ميان روانشناسي فردي و روانشناسي تودهيي را نفي ميكند و به توضيح پديدهيي اجتماعي از منظر روانكاوي ميپردازد. اين همان كاري است كه او در آثار ديگرش مثل موسي و يكتاپرستي، تمدن و ناخرسنديهاي آن، توتم و تابو و آينده يك توهم انجام ميدهد. با اين تفاوت كه صورتبندي آگاهانه استفاده از مفاهيم روانكاوانه براي توضيح پديدههاي اجتماعي نخستينبار در روانشناسي تودهيي صورت ميگيرد. او خود در نامهيي كه در مورد كتاب به رومن رولان نويسنده مينويسد، تاكيد ميكند كه «گمان ميكنم كه (اين كتاب) راهي باز ميكند كه ميتواند از تحليل فرد به فهم جامعه برسد». روانشناسي تودهيي در مجموعه آثار فرويد و از ديد تاريخ روانكاوي نيز جايگاه خاصي دارد. مفهوم اگو ايده آل كه بعدها فرويد آن را سوپر اگو نا نهاد براي نخستينبار در درباره خودشيفتگي و به شكلي بسيار فشرده و مختصر طرح شد. اين مفهوم در روانشناسي تودهيي بسط پيدا كرد و بنياني شد براي نظريه ساختاري ذهن-متشكل از ايده، اگو و سوپر اگو- كه در تحليلها جايگزين نظام توپوگرافيك ذهن شامل ناخودآگاه، پيش آگاه و خود آگاه شد و فرويد تا آخر از آن استفاده كرد. اين كتاب زمينه استفاده نظريه پردازان اجتماعي گوناگون را از روانكاوي فراهم آورد. مكتب فرانكفورت از رابطه دوجانبه روابط اجتماعي و روانشناسي فردي كه روانكاوي فرويد مطرح ساخت بهره بسيار گرفت. برخي از مقالات تئودور آدرنو مثل نظريه فرويدي و الگوي تبليغات فاشيستي و برخي مفاهيم مهم او چون شخصيت اقتدارگرا و نيز مقاله جامعهشناسي و روانشناسي متاثر از اثر فرويد است. جامعهشناساني مانند تالكوت پارسونز نيز كه بر لزوم استفاده از روانكاوي در مطالعات جامعهشناختي تاكيد داشتند، مفهوم سوپر اگو را نقطه تلاقي جامعهشناسي و روانكاوي دانستهاند؛ مفهومي كه براي نخستينبار در كتاب روانشناسي تودهيي و تحليل اگو آمده است.
ﮐﻼرﯾﺴﺎ ﭘﯿﻨﮑﻮﻻ اﺳﺘﺲ
ترجمه: سيمين موحد
دکتر کلاریسا پینکولا استس در این کتاب با استفاده از گنجینه غنی داستانهای اساطیری، کهن الگوها، افسانه های پریان و قصه های ملل، راه اتصال مجدد به این نیروی قدرتمند و سالم طبیعت غریزی زنان را نشان می دهد.
با خواندن این داستان ها و تفاسیر روان شناسی آنها می آموزیم که چطور به خود مهر بورزیم. زن وحشی را به عنوان درمانگر درونی روحمان بپذیریم. دکتر استس در این کتاب برای توصیف روح و روان زنان ادبیات جدیدی خلق کرده است. این روان شناسی زنان به اصیل ترین شکل خود است که بر پایه دانش روح استوار است.
قسمتی از مقدمه کتاب زنانی که با گرگها می دوند:
" ...هر کسی که به زنی نزدیک می شود در حضور دو زن قرار دارد. یک موجود بیرونی و یک مخلوق درونی. موجود بیرونی در روشنایی روز زندگی می کند و براحتی قابل مشاهده است. اغلب با فرهنگ ملموس انسانی مطابق است اما مخلوق درونی اغلب ناگهان ظاهر می شود و به سرعت ناپدید می گردد و پشت سر خود احساسی عجیب و اعجاب آور به جا می گذارد، انگار دارای یک روح وحشی طبیعی است. این طبیعت دو گانه بصورتی است که یکی با ثبات تر و سرزنده تر و دیگری بی اعتناتر و سردتر است. خویشتن متمدن موجودی خوب است ولی کمی تنهاست. خویشتن وحشی هم به خودی خود خوب است اما آرزومند رابطه با دیگری است. از دست رفتن قدرت های روحی و عاطفی زنان ناشی از جدایی این دو طبیعت از یکدیگر و وانمود کردن به اين است که دیگری وجود ندارد..."
نویسنده در این کتاب ابتدا داستان و افسانه ای را بیان می کند که اغلب ما آنها را شنیده ایم و با توجه به آن داستانها و تحلیل روان شناسانه آنها به بیان نکاتی درباره روح زنان و چگونگی توجه به آن و شنیدن حرفهایش می پردازد تا زنان بتوانند اعتماد به نفس خود را افزایش داده و در تصمیم گیری هابه احساس و درون خود ایمان داشته باشند.
اگر به مباحث روان شناسی تحلیلی علاقه مند هستید، اگر نوشته های «کارل گوستاو یونگ» و روش روانشناسی اش را دوست دارید، حتما این کتاب را بخونید. مطالعه این کتاب را هم به خانم ها و هم به آقایان توصیه می کنم.
غلامحسین مقدم حيدري
آرای پل فایرابند، فیلسوف علم معاصر، یکی از جنجالبرانگیزترین فلسفهها درباره «عقلانیت» و بهویژه «عقلانیت علم» است. او معتقد است که عصر روشنگری با تأکید بر عقلانیت سعی کرد تا حاکمیت کلیسا را به چالش کشد و بدینگونه زمینه را برای مهیاشدن آموزههایی همچون آزادی، برابری و فردگرایی فراهم آورد. اما بهتدریج عقلانیت که گمان میشد عالیترین وجه آن را میتوان در علم یافت، خود سنتی شد که جایگزین کلیسا گردید و تمام امورات انسانی را در زیر سیطرهی خود قرار داد. فایرابند با پژوهشهای فلسفی و تاریخی خود سعی میکند نشان دهد که نهتنها علم مثل اعلی عقلانیت نیست، بلکه عقلانیت خود سنتی در میان سنتهای دیگر است نه برتر از آنها. این اثر قصد دارد با بازسازی آرای فایرابند درباره عقلانیت علم و بررسی پیامدها و پارادوکسهای آن، از بدفهمی فلسفه او اجتناب کند، آنچه فلسفه فایرابند همواره با آن مواجه بوده است.
نام نویسنده : براین مگی
نام مترجم : عزت الله فولادوند
در این کتاب، برایان مگی درباره هر فیلسوف با یکی از فیلسوفان معاصر صحبت می کند که متخصص موضوع بحث است. لذا نه تنها در این کتاب با اندیشه های فیلسوفان گذشته با کیفیت مناسب آشنا می شویم، با نظریات فیلسوفان معاصری چون برنارد ویلیامز، جان پاسمور، وارناک، کاپلستن و ایر و سرل نیز در ارتباط با پیشیان آشنا می شویم. وجه دیگر امتیاز کتاب، آشنا شدن خواننده با آخرین تحولات در برداشتهای فلسفی معاصر است. از دیگر امتیازات کتاب، قالب گفتگویی آن است که آنرا بالطبع ساده تر و قابل فهم تر، و جزئیات مسائل را آشکارتر می سازد.
عزتالله فولادوند در سال ۱۳۱۴ در شهر اصفهان به دنیا آمد. پدرش قاضی دادگستری بود. او پس از گذراندن تحصیلات پایه در تهران، ابتدا جهت ادامهٔ تحصیل به انگلستان رفت و به علت برخی مشکلات دوباره به ایران بازگشت و دوره دبیرستان را به پایان رسانید. سپس به پاریس رفت و در آنجا به مدت دو سال مشغولِ تحصیل در رشتهٔ پزشکی شد. پس از مطالعهٔ کتابِ مسائل فلسفه اثر برتراند راسل پزشکی را رها کرد و برای تحصیلِ دانشِ فلسفه عازمِ آمریکا شد و دورههای کارشناسی و کارشناسی ارشد و دکترای فلسفه را در دانشگاه کلمبیاگذراند. از اساتید او میتوان به آرتور دانتو، رابرت کامینگ و سیدنی مورگن بسر اشاره کرد.
عزتالله فولادوند از سال ۱۳۴۳ تا ۱۳۵۹ در سمتهای مختلف در شرکت ملی نفت ایران و وزارت امور اقتصادی و دارایی مشغول به کار بودهاست. در کنار فعالیتهای شغلی، به فعالیتهای فرهنگی نیز پرداخت و چندین ترجمه از او در همان سالها منتشر شد. ترجمه کتابهای «فلسفه کانت» و «آگاهی و جامعه»، به ترتیب در دورههای هشتم و نهم کتاب سال جمهوری اسلامی ایران برگزیده شدهاند.
نويسنده جان گري مترجم مهدي قراچهداغي
كتاب مردان مریخی و زنان ونوسی نوشته دکتر جان گری است که در مورد روابط زناشویی و شناخت جنس مخالف هست. در این کتاب نویسنده اعتقاد دارد که زنان و مردان به رغم وجود تفاوتها میتوانند شیوههایی را بیاموزند تا به رابطهٔ عاشقانه و صمیمی دست یابند وی به همین منظور، شیوهها و راهکارهای جدیدی را برای کم کردن تنشها در روابط زناشویی و به وجود آوردن عشق و علاقه بیان میکند.
كتاب مردان مريخي زنان ونوسي دستورالعملي براي ايجاد روابط مبتني بر عشق و علاقه ميباشد. توضيح ميدهد كه چگونه زن و مرد در همه زمينههاي زندگي با هم تفاوت دارند. زن و مرد انگار از دو سياره متفاوت آمدهاند، به زبانهاي متفاوت تكلم ميكنند و به غذايي متفاوت احتياج دارند.
نام نویسنده : دی پاک چوپرا
نام مترجم : گیتی خوشدل
هفت قانون معنوي موفقيت / ديپاك چوپرا / گيتي خوشدل / نشر قطره اگرچه عنوان این کتاب هفت قانون معنوی موفقیت است، میتوان آن را هفت قانون معنوی زندگی نامید، زیرا همان اصولی را عرضه میکند که طبیعت برای آفرینش هر چیز در بُعد مادی هر آنچه میبینیم و میشنویم و استشمام میکنیم، مزه میکنیم و لمس میکنیم، از آنها سود میجوید.کتاب " هفت قانون معنوی موفقیت " برای دانشجویان روانشناسی و رشته های مرتبط و همچنین علاقه مندان به کتابهای روانشناسی مناسب می باشد.
رولف دوبلی در این کتاب میکوشد براساس مطالعات، تحقیقات و تجربیات شخصیاش عمدهی این خطاها را شناسایی، بازخوانی و معرفی کند. همانگونه که خود در مقدمهی کتابش ذکر میکند، فهرست خطاهایش کامل نیست و موارد دیگری را نیز میتوان به آن افزود. او براساس مشاهدات علمی، نتایج آماری، استدلالها و استنتاجهای منطقی (در حوزهی علوم اجتماعی)، با ذکر مثالها و نمونههای ملموس، جهانبینی خود را دربارهی خطاهای شناختی مطرح میکند. بهتأیید نویسنده، این کتاب کلید یافتن شادمانی و مسیرهای منتهی به خوشبختی و موفقیت نیست، تلقی و برداشت من این است که محتوای آن بیانگر نگرشی متفاوت به عملکرد انسانی ماست؛ یک شوک خلاقانه به ذهن در جهت زدودن انباشتهای زایدش، شناسایی پیشفرضهای ساختگی، اشتباهات متداول و موقعیتهای کاذبی که به واسطهی خطاهای ذهنی دچارش میشویم. کاوشی است در شناخت واضحتر خطاهای انسانی که در زندگی، کارکردهای متفاوت و بعضاً متضادی دارد. برخی از آنها انسان را از خطر نابودی نجات میبخشد و برخی دیگر مانع از خردورزی و شفافاندیشیاش میشود. درک فرایند اندیشیدن و دامهایی که ذهن بر سر راهش قرار میدهد، کار سادهای نیست و بیسبب نیست رولف دوبلی کتابش را هنر شفاف اندیشیدن نام نهاده است.
اریش فروم (به آلمانی: Erich Fromm) (زاده ۲۳ مارس ۱۹۰۰ - درگذشته ۱۸ مارس ۱۹۸۰) روانکاو و فیلسوف اجتماعی آمریکایی آلمانی تبار از جمله مارکسیست های سرشناس مکتب فرانکفورت و از برجسته ترین نمایندگان مکتب روانشناسی اومانیستی است. او در آثارش کوشید تا ارتباط متقابل روانشناسی و جامعه را شرح دهد و معتقد بود که با بهکار بستن اصول روانکاوی، به عنوان علاج مشکلات و بیماریهای فرهنگی، بشر راهی به سوی تحقق یک «جامعهٔ معقول» و متعادل از لحاظ روانی خواهد یافت.
نويسنده در اين كتاب ميگويد عشق احساسي نيست كه هركس، صرفنظر از مرحلة بلوغ خود، بتواند به آساني آن را به دست آورد. او تأكيد ميكند تمام كوششهاي فرد براي عشقورزيدن محكوم به شكست است، مگرآنكه خود او با جد تمام براي تكامل تمامي شخصيت خويش بكوشد، تا آنجا كه به جهانبيني سازندهاي دست يابد. وي عقيده دارد اگر آدمي همسايهاش را دوست نداشته باشد و از فروتني واقعي، شهامت، ايمان و انضباط بيبهره باشد، از عشق فردي خرسند نخواهد شد.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.