ناشر: هرمس
چاپ: ۱۳۹۸
نوبت: ۱
جلد: شومیز
قطع: رقعی
صفحات: ۸۴۴
0 تومان
لیون گارفیلد
ترجمه: حشمت کامرانی
در این دو جلد تمام نمایشنامه های شکسپیر به نثر روان و خوشخوان توسط نویسنده انگلیسی لیون گارفیلد به صورت داستان بازنویسی شده است.
ناموجود
ناشر: هرمس
چاپ: ۱۳۹۸
نوبت: ۱
جلد: شومیز
قطع: رقعی
صفحات: ۸۴۴
وزن | 1120 گرم |
---|
نام نویسنده : مایکل اوشی
نام مترجم : رضا نیلی پور
وقتی به چگونگی کارکرد مغزتان فکر کنید یا بخواهید روند تکامل سه هزار و پانصد میلیون ساله آن را بررسی کنید و یا برای این سوال پاسخی بیابید که وقتی آگاهی خود را با واژه ها بیان می کنید در مغز شما چه اتفاقی می افتد؟ خواندن کتاب « اندیشیدن درباره مغز » تالیف « مایکل اوشی » را به شما تو صیه می کنیم. در کتاب حاضر ،مایکل اوشی ما را با زبانی ساده و روان و در عین حال در چهارچوب یافته های نوروساینس با بنیادی ترین مفاهیم و کارکردهای مغز،این پیچیده ترین وشگفت انگیز ترین پدیده حیات ،آشنا می کند.
کارل بلیکسن(ایساک بلیکسن)
پری آزرم وند(مختاری)
انتخاب شده به عنوان یکی از 100 اثر برتر غیرداستانی تمام دوران توسط مدرن لایبرری
«خارج از آفریقا» (انگلیسی: Out of Africa) یک کتاب از کارن بلیکسن نویسنده دانمارکی است که نخستین مرتبه، در تاریخ ۱۹۳۷ منتشر گردید. بلیکس این کتاب را ابتدا به زبان انگلیسی نوشت و مدتی بعد، این اثر را به زبان دانمارکی نیز بازنویسی نمود. کتاب، وقایع ۱۷ سال از زندگی بلیکس را روایت میکند که عموماً در ارتباط با دورانی است که بلیکس خانهاش را در مستعمرهٔ کنیا میسازد و آنجا را با نام بریتانیای شرق آفریقا نام مینهد. خارج از آفریقا در عین حال، شرح تلاشهای بلیکس برای کاشت قهوه نیز هست و تصویری ناب از زندگی استعماری آفریقا در دهههای گذشتهٔ امپراتوری بریتانیا را نیز ارائه مینماید.
اثر حاضر تلاشی است در ردّ ده انتقاد رایج درباره کارل مارکس. هدف نگارنده روشن کردن تفکر مارکس و اندیشههای او و همچنین پاسخگویی به برخی از شبهات درباره آرا و نظرهای مارکس بوده است. مطالب اثر در ده فصل تنظیم شده است و در هر فصل، یکی از انتقادهای رایج مورد نقد و تحلیل قرار گرفته است. در آغاز هر فصل ابتدا دیدگاههای منتقدان، به صورت خلاصه ذکر شده و سپس، براساس گفتههای مارکس پاسخگویی شده است. «مارکس در قرن بیست و یکم» و «مارکس و مارکسیسم»، «مارکس و موجبیتگرایی»، «مارکس و ناکجااندیشی»، «مارکس و اقتصاد» و... عناوین برخی از فصلهای نوشتار حاضر است.
توماس آکمپیس
سایه میثمی
ارزیابی نفوذ پر دامنه و ژرف این کتاب شگرف کوچک در بیش از پانصد سال از سراسر قلمرو و مسیحیت، نامیسر است. پس از خود کتاب مقدس، هیچ اثر دیگری نمیتواند با بصیرت عمیق، وضوح اندیشه و قدرت آن بر هدایتگری، برابری کند.
نام مترجم : داریوش مهرجویی
نظريه اي براي توضيح توانايي هاي فراطبيعي ذهن و اسرار ناشناخته مغز و جسم جهان ما و هر آنچه در آن است، از نظر قطره هاي باران و دانه هاي برف و درختان كاج تا شهابها و ذرات الكترونها و كوانتومها، همه تنها تصاوير شبح گونه اي هستند از واقعيتي دور از دسترس كه خارج از زمان و مكان بر ما فراتابيده مي شود.
نظريه هوموگرافيك بودن جهان نه تنها واقعيتهاي ملموس زندگي ما را دربر مي گيرد، بلكه مي تواند پديده هاي حيرت آوري همچون تله پاتي، نيروهاي فراطبيعي انسان، وحدت كيهاني، درمانهاي معجزه آسا و... را توضيح دهد.
با خواندن جهان هولوگرافيك، با جهاني روبرو مي شويم كه هر ذره آن ويژگيهاي كل آن را در خود دارد و خواننده ايراني بسياري از مفاهيم متافيزيكي را كه ريشه در فلسفه و عرفان شرق دارد در قالب زباني روشن و امروزي باز مي شناسد.
درنده باسکرویل (به انگلیسی: The Hound of the Baskervilles) نام یک رمان جنایی است که به قلم سر آرتور کانن دویل نوشته شدهاست که سومین داستان بلند شرلوک هولمز محسوب میشود. درندهٔ باسکرویل را غالباً بهترین داستان بلند شرلوک هولمز میدانند ابتدا از اوت ۱۹۰۱ تا آوریل ۱۹۰۲ به صورت پاورقی ماهانه در مجلهٔ استرند در انگلستان و تقریباً همزمان (از سپتامبر ۱۹۰۱ تا مه ۱۹۰۲) در مجلهٔ استرند چاپ ایالات متحده منتشر شد. این اثر نخستین بار در ۲۵ مارس ۱۹۰۲ به صورت کتاب به چاپ رسید یعنی قبل از آنکه آخرین قسمت آن در مجلهٔ استرند منتشر شود. نخستین چاپ کتاب در ایالات متحده نیز در آوریل ۱۹۰۲ منتشر شد و در عرض پنج روز پنجاه هزار نسخه از چاپ اول آن به فروش رفت. چاپ نخستین بخشهای این داستان در مجلهٔ استرند مردم را سخت به هیجان آورده بود چون به نظر میرسید نشانهٔ بازگشت پیروز مندانهٔ هولمز از آغوش مرگ باشد. البته با خواندن کتاب مشخص میشد که موضوع به این صورت نیست؛ هولمز هنوز به زندگی بازنگشته بود و این فقط بخشی از خاطرات دکتر واتسن بود. با وجود فشارهای شدید اجتماعی، سِرآرتور کانن دویل هنوز اعتقاد داشت که کارآگاه مشهور همچنان باید در اعماق آبشار رایشن باخ بماند.
سه تفنگدار (به فرانسه: Les Trois Mousquetaires) رمانی است اثر نویسنده فرانسوی الکساندر دوما. این رمان قهرمانیها و دلاوریهای سه تن از تفنگداران لویی سیزدهمبه نامهای آتوس، پورتوس، آرامیس و همچنین جوانی دلیر و باهوش به نام دارتانیان که بعداً در طول داستان عضو تفنگداران سلطنتی میشود را روایت میکند. این چهار نفر با هم پیمان دوستی بستند و در همه مهالک و مخاطرات با یکدیگر بودند. الکساندر دوما در این رمان اشخاص، زندگی و تاریخ قسمتی کوچک از تاریخ فرانسه را با مهارتی ویژه به خوانندگان نشان میدهد.
سيروس شميسا
یک بخش از رویکرد من به شاهنامه تبدیل داستان (story) به تاریخ (history) یا دست کم یافتن ربطی بین آن دو نفر بوده است.
کوروش در سال ۵۳۰ پیش از میلاد از آمودریا گذشت و به جنگ سکاها رفت. پسر ملکه سکاها کشته شد. خود کوروش نیز پس از سه روز از زخمی که خورده بود در گذشت. این حادثه به نحوی یادآور مرگ اسفندیار در جنگ با رستم سکایی است.
آتوسا بزرگترین دختر کوروش همسر داریوش و مادر خشایار بود که زندگی گشتاسب و اسفندیار را به یاد میآورد.
همسر دیگر داریوش آرتیستونه نیز دختر کوروش بود.
تالیف این کتاب برای من ادای دینی به فردوسی بزرگ بود که بخشی از عمرم را که در تنهایی و یاس میگذشت با دنیای شاد و پر غرور او گذراندم. من دیگر چندان امیدی به مردم عادی ندارم و امیدم فقط این است که حداقل دانشجویان ادبیات، دنیای شاهنامه را بشناسند. دنیایی را که در آن هنوز گودرز و طوماس و رستم و رهام و سیاوش و کیخسرو و بهرام گور و بهرام چوبینه و خسرو پرویز زندهاند و دارند در شکوه خود زندگی میکنند. اما اگر دریابند که ما حضور آنان را احساس نمیکنیم، آنان را فراموش کردهایم و دیگر نمیبینم، چه اتفاقی خواهد افتاد؟
نه، هرگز!
باید سیاوش را برای همیشه به یاد داشت و گذاشت که به خوابهای ما هم بیاید و نوید پیروزی دهد.
شاهنامه رزمنامهای گسترده و فراگیر و یکی از بزرگترین شاهکارهای ادبی جهان است که در برگیرندهٔ اسطورهها، رخدادها و تاریخ ایران از آغاز تا حمله اعراب به ایران در سدهٔ هفتم است. در شاهنامه از پنجاه پادشاه (از جمله سه بانو) که بر این سرزمین فرمانروایی کردهاند یاد شده و درونمایهٔ آن تاریخی است. نخستین پادشاه شاهنامه، کیومرث است:
نخستین خدیوی که کشور گشود | سر پادشاهان کیومرث بود |
بازپسین پادشاه شاهنامه یزدگرد سوم است که در جنگ از اعراب شکست خورد. این پنجاه پادشاه و شماری از چهرههای دیگر رخدادهای شگرف و قهرمانانه و گاهی دغلبازانه آفریدند.
شاهنامه داستان قهرمانان ایران باستان است و خواننده را به سدهها و هزارههای ایران باستان بازمیگرداند. فردوسی در اینباره چنین میسراید:
بناهای آباد گردد خراب | ز باران و از گردش آفتاب | |
بنا کردم از نظم کاخی بلند | که از باد و باران نیابد گزند | |
نمیرم از این پس که من زندهام | که تخم سخن را پراکندهام |
شاهنامه به سه بخش اساطیری؛ (از روزگار کیومرث تا پادشاهی فریدون)، پهلوانی؛ (از خیزش کاوهٔ آهنگر تا کشته شدن رستم و فرمانروایی بهمن پسر اسفندیار) و تاریخی؛ (از پادشاهی بهمن و پیدایش اسکندر تا گشودن ایران به دست اعراب) بخشبندی میشود.
نام نویسنده : ویلیام ال.شایرر
نام مترجم : گیتی خوشدل
در واقع خاطراتشان نشان ميدهد از همان آغاز زندگي زناشويي مشكلاتشان شروع شده بود. دو فرد خودراي، كاملا مستقل، ظاهرا اختلاف بين آنها قطعي به نظر ميرسيده است. هرچند عروس فقط 18 سال داشت و تجربهاي در زندگي نداشت، نشان داد كه ميتواند براي تالستوي دنيا ديده 34 ساله زوج مناسبي باشد، تالستوي كه به خطا ميپنداشت همسر جوانش را، با ان تصور قديمي كه زن چگونه ميتواند باشد شكل دهد...
جینت والز
مهرداد بازیاری
اين كتاب به مدت 7 سال پرفروش نيويورك تايمز بوده است.
قصه کتاب “قصر شیشهای” قصه خانوادهای سرگردان است که گاه توی خانههای پیش ساخته زندگی میکنند، گاه بیابان و گاه آواره جای دیگری هستند. پدر و مادرِ راوی اعتقاد چندان به قواعد مرسوم در جامعه ندارند و به کل معتقدند همه چیز قرار است درست پیش برود، برای همین هراسی ندارند که دختر سه سالهای که حالا راوی این قصه است با همان سن اندک سوسیس بپزد، با آتش بازی کند یا در موقعیتهای خطرناک دیگر قرار بگیرد.
مادر، یک نقاش است که در بی فکری دست شوهرش را از پشت بسته، و مرد خانواده یا همان پدر پیر، یک دائم الخمر که به همه چیز فکر میکند جز سامان دادن به خانه و خانواده و کسب درآمد. آرزوی او ساختن یک قصر شیشهای وسط بیابان است. یک قصر شیشهای که به واسطه استفاده از انرژی خورشیدی نیروی الکتریکیِ وسایل سرمایشی و گرمایشی خانهی ایدهآلشان را تامین کند. برای همین هم، میخواهد اول یک طلایاب بسازد و بعد با بچههای کوچکش بیفتد دنبال طلا. میبینید: خیلی همه چیز قاتی پاتی است. انگار توی جهان داستان “قصر شیشهای” هیچ کس رفتار معقول ندارد. اصلا در همان آغاز داستان مادر راوی در حال جمع کردن آشغال از سطل آشغال است. راوی - جینت والز یا همان دختر خانواده- که در فصل نخست داستان یک خانم جاافتادهی ثروتمند و صاحب یک زندگی تر و تمیز است با او یک قرار میگذارد، تا بلکه به او کمک کند. مادرش میگوید به جای خجالت کشیدن از نحوه زندگی پدر و مادرش به نوع زندگی آنها احترام بگذارد و آنها را درک کند. شاید باید اسم این نوع زندگی را گذاشت، زندگی یِلخی و کولی وار؛ زندگییا که به هیچ صراط اجتماعیای مستقیم نیست. از فصل بعد جینت والز یا شخصیت دخترِ خانواده شروع به نقل خاطراتی میکند که اصلا خاطرات معمول و سرراستی به حساب نمیآیند.
لف تالستوی
مترجم: حمیدرضا آتش برآب
ایوان ایلیچ، شخصیت اصلی داستان تولستوی، شخصی موفق در زندگی روزمره و کاری است ولی در زندگی شخصی دچار مشکلاتی است. البته این مشکلات به نوعی متأثر از موفقیتهای کاری وی است. او بنا به دلایلی که در کتاب ذکر شده دچار یک بیماری سختدرمان میشود. تولستوی در این کتاب از تمام قدرت خود برای به تصویر کشیدن روحیات و احساسات یک بیمار سختدرمان استفاده میکند. تولستوی روحیات یک چنین بیماری را از لحظه آگاه شدنش به بیماری تا لحظه خاموشی یا مرگ را به پنج مرحله تقسیم میکند. این مراحل پنجگانه عبارتند از: ۱-عدم پذیرش یا انکار، ۲-خشم، ۳-معامله، ۴ -افسردگی و ۵-پذیرش. ایشان تمامی این مراحل را به طور دقیق مورد بررسی قرار میدهد، از جمله توضیحات مختصری که در این ۵ مرحله ذکر شده را میتوان به موارد ذیل اشاره نمود.
مرحله انکار: تنها به مراحل اولیه یا رویارویی با بیماری محدود نمیشود، این مرحله با حرفهای پزشک معالج آغاز میشود. او از انکار یا عدم پذیرش به عنوان نوعی تسکین یا درمان استفاده میکند.
مرحله خشم: در این مرحله بیمار، دیگران را مقصر بیماری خود میداند. در داستان، ایوان ایلیچ ناراحتی خود را با آزار همسر و دیگر اطرافیان تسکین میدهد. او چنین میاندیشد که گویی او بیمار شدهاست تا دیگران سالم بمانند.
مرحله معامله: از بین مراحل پنجگانه این مرحله کوتاهترین مرحلهاست. بیمار با خود صحبتهایی مانند: ای خدا اگر فقط یک سال به من مهلت بدهی قول میدهم که مسیحی بشوم و... سعی در به تأخیر انداختن زمان مرگ دارد.
مرحله افسردگی: در این مرحله بیمار به عزای فرصتهای از دست رفته مینشیند، در این مرحله بیمار نیاز به تاریکی تنهایی دارد و در این تاریکی و تنهایی، خیال همه چیز را در سر میپروراند.
مرحله پذیرش: مرحله پذیرش، آخرین مرحله یک بیمار که تهی از احساسات میشود است. در این مرحله گویی درد از میان رفتهاست. در این مرحله، سکوت پرمعناترین شکل ارتباط است. در این مرحله، فشار دادن دست دوست، نگاهی سنگین و... پرمعناترین معانی را از ژرفای یک بیمار درحال مرگ به خواننده منتقل میکند.
کازوئو ایشی گورو
مژده دقیقی
برنده جايزه نوبل ادبيات در سال 2017
کازئو ایشی گورو متولد ۱۹۵۴، نویسنده انگلیسی- ژاپنی است. این کتاب داستان کارآگاهی معمولی نیست؛ بلکه دارای تعلیقی ماهرانه و لحنی معماگونه برای خوانندگان است. نویسنده، در سال ۱۹۵۴ در ناگاساکی ژاپن متولد شده است و در پنج سالگی با خانواده اش به انگلستان مهاجرت می کند.
«وقتی یتیم بودیم» نمایی کامل از زندگی اشرافی انگلیسی به دست می دهد. اگر نام کاملا ژاپنی نویسنده نبود، باید قاطعانه می گفتیم که نویسنده یکی از اشراف انگلستان است.
این رمان داستان زندگی کریستوفر بنکس، یکی از کارآگاهان لندن است که زندگی یکنواختی را می گذارند، اما گذشته پرآشوبی دارد و در کودکی پدر و مادرش به طرز غریبی در شانگهای ناپدید شده اند.
کریستوفر که به خاطر این ماجرای غم انگیز از کودکی با خود عهد کرده که کارآگاه شود، در طول بخش اول کتاب که در لندن می گذرد با کنار هم چیدن پازل خاطراتش، تلاش می کند پاسخی برای معمای ناپدید شدن پدر و مادرش پیدا کند.
در خلال نوشته های روزمره ی کارآگاه بنکس، خواننده به تصویری از شانگهای تحت سلطه ی استعمار دست پیدا می کند که در دوران تجارت تریاک برای چینی ها سرشار از محنت و برای مهاجران خارجی و ساکنان مهاجرنشین، نمادی از یک زندگی اشرافی و دور از رنج است.
مادر کریستوفر به مبارزه ی با قاچاق تریاک به چین می پردازد و کریستوفر بر این گمان است که ناپدید شدن پدر و مادرش با یک فاصله زمانی کوتاه، دقیقا با همین مساله در ارتباط است.
در بحبوحه جنگ چین و ژاپن در سال ۱۹۳۷ کریستوفر به شانگهای برمی گردد با این امید که پدر و مادرش را پیدا کند.
تا اینجای کار خواننده هنوز هم بر این باور است که پدر و مادر قهرمان داستان در راه مبارزه با قاچاق تریاک جان خود را از دست داده اند یا برای همیشه در چنگال سوداگران گرفتار آمده اند.
او پس از تلاشی بی ثمر، سرانجام از طریق دوست پدر و مادرش یعنی عمو فیلیپ، متوجه واقعیت تلخ داستان زندگی اش می شود. پدر کریستوفر توسط قاچاقچیان ربوده نشد، بلکه با زن دیگری فرار کرده و دو سال بعد بر اثر حصبه در سنگاپور درگذشته است.
اما داستان مادر از این هم غم انگیزتر است و تمام پیش فرض هایی را که خواننده با خواندن داستان به آن ها دست پیدا کرده است باطل می کند. با گشوده شدن راز زندگی مادر کریستوفر می فهمد که تمام موقعیت خود در جامعه ی لندن و سال های تحصیل در مدرسه شبانه روزی را مدیون فداکاری شگفت مادر خود بوده است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.