آئورا
فوئنتس با توجه به شغل سیاسی اش رویدادهای تاریخ معاصر و جهان سیاست را دستمایه داستانهای خود قرار میداد و با سبک نگارشی ای که ویژه خود او بود همزمان با ظهور دیگر نویسندگان مطرح اسپانیایی زبان نظیر ماریونا آزوئلا، خوآن رولفو و لائورا اسکیبل به ادبیات معاصر مکزیک جانی تازه بخشید و نام خود را در کنار نویسندگان نامدار اسپانیایی زبان همچون گابریل گارسیا مارکز و ماریو بارگاس یوسا قرار داد.کارلوس فوئنتس در لایهلایه آثار خود به بازگویی تاریخ مکزیک در آمیزش با تمهای عشق، مرگ و خاطره پرداخته است. گفته میشود که وی مکزیک را در آثار خود خلق کرده است.
زنی پیر، مردی جوان و زنی جوان. در خانهای که همهچیز در آن بوی گذشته میدهد و گویی تنها نیرویی که آن را برپا نگه داشته یادها و نفسها و عطرهای گذشته است. اما در این میان چیزی ناشناختنی، جادویی شگفت در کار است تا از گذشته بگذرد و به اکنون و آینده، به جاودانگی، برسد:
جاودانگی عشق، جاودانگی جوانی.
آئورا، نام دیگر تمناست.
آیسخولوس
نام مترجم : عبدالله کوثری
دو هزار و پانصد سال از تولد تراژدی میگذرد و گزافه نیست اگر بگوییم این نوشتههای شکوهمند از دوران رنسانس به بعد از سرچشمههای اصلی ادبیات غرب و الهامبخش بسیاری از شاعران و نویسندگان و سایر هنرمندان سراسر جهان بوده است. آیسخولوس را پدر تراژدی مینامند، از آن روی که او نخستین شاعری است که با نوآوریهای خود، چه در پرداخت مضامین و شخصیتها و چه در نحوهٔ اجرای نمایشنامه بر صحنه، این قالب هنری را تکامل بخشید. مضمون نمایشنامههای آیسخولوس بیش از هر چیز بر رابطهٔ آدمی با خدایان استوار است. بسیاری از پرسشهای ازلی انسان در این نوشتهها مطرح میشود: آدمی تا چه حد مسئول کردههای خویش است و تا چه حد محکوم رای خدایان؟ آنگاه که اراده و آرزوی آدمی با خواست خدایان در تعارض میافتد چه پیش میآید؟ عدالت خدایان به چه معنی است؟ و سرنوشت آدمی آنگاه که از بسیاری قدرت و مکنت سر به طغیان برمیدارد، به کجا میکشد؟
علاوه بر این آیسخولوس رویدادهای مهم زمانهٔ خود را در نمایشنامههایش بازتاب داده است. این مجموعه برای نخستینبار هفت نمایشنامهٔ برجامانده از آیسخولوس را با ترجمهای واحد به فارسیزبانان هدیه میکند.
ائوریپیدس (پنج نمایشنامه)
نام نویسنده : ائوریپیدس
نام مترجم : عبدالله کوثری
از نمایشنامهنویسان یونان باستان هیچیک به اندازهی ائوریپیدس برای خوانندهی امروزی سخن گفتنی ندارد. مضامین عمدهی آثار او: ستمدیدگی زنان، قساوت و بیهودگی جنگ و درماندگی و ابتذال فاتحان، تعارض میان آزادی و نظم، ایمان و عقل و احکام جزمی و واقعیت، هنوز هم انسان امروزی را به خود مشغول داشته است. نمایشنامههای او به یاد ما میآرد که انسانبودن به چه معناست. ارسطو او را تراژیکترین نمایشنامهنویس میخواند و برخی دیگر او را نخستین شاعر دموکراسی لقب دادهاند. ائوریپیدس هنرمندی سنتشکن بود. او هستهی اصلی اسطوره را حفظ میکرد اما در روایت داستان و پردازش شخصیتها راه خود را میرفت. زمانهی ائوریپیدس با ظهور فیلسوفانی چون سقراط و پروتاگوراس جهش بزرگی در فرهنگ یونان پدید آورد و این تحول در هنر آن زمان، خاصه در تراژدیهای ائوریپیدس بازتاب یافت. او متفکری شکاک بود، ذهنی جستجوگر و خردهسنج داشت که با پاسخهای متعارف قانع نمیشد. بسیاری از باورهای اهل زمانه را آماج تردید و انتقاد میکرد و از همین روی میان مردم همروزگار خود چندان محبوبیتی نداشت. قدر والای او در قرن چهارم ق.م. شناخته شد و بار دیگر در قرن بیستم در کانون توجه قرار گرفت. نمایشنامهنویسان رمی، ازجمله مشهورترین ایشان یعنی سنکا ائوریپیدس را استاد و راهنمای خود میشمردند و میراث او از طریق ایشان به نمایشنامهنویسان عهد رنسانس رسید. در این مجموعه پنج نمایشنامه را که بیگمان در شمار بزرگترین دستاوردهای اوست گرد آوردهایم. هریک از این نمایشنامهها جنبهای از تفکر و دغدغههای انسانی این شاعر بزرگ را به ما نشان میدهد و در همهی آنها با شاعری آشنا میشویم که زبان شعر را تا اوجی دستنیافتنی تعالی بخشیده است.
از چشم فوئنتس
گسترهی این کتاب از نویسندهی نخستین رمان مدرن اروپایی، سروانتس، تا میلان کوندرا کشیده شده و در فاصلهی میان این دو، فوئنتس نویسندگانی چون دیدرو، گوگول، بورخس، گارسیا مارکز و لوییس بونوئل را از دیدگاه خود به خواننده معرفی میکند. مناسبترین تعریف برای این کتاب این است که بگوییم راهی دیگر برای نگاهکردن به ادبیات پیشروی ما مینهد و ما را به شناختی تازه از ادبیات میرساند. ویژگی کار فوئنتس در این نقدها این است که بیش از هرچیز بر بیان تجربهی خود از آشنایی با این نویسندگان تأکید داشته و خود را محدود به نظریهها و تفسیرهای آکادمیک نکرده است. او آنچه را که دیده با خواننده در میان مینهد و از این روست که نگاه او، نگاهی یگانه بیبدیل است و به ما فرصت میدهد دنیای پرتنوع ادبیات را از چشم انسانی تماشا کنیم که نهتنها دانشی عمیق در همهی زمینههای فرهنگ انسانی دارد، بلکه خود نویسندهای تواناست و ادبیات اصیل را میشناسد و چنانکه بایست قدر مینهد. افزون بر این مقالات، در این کتاب دو مقاله دربارهی خود فوئنتس و اثر مشهورش آئورا میخوانیم که در شناخت نویسنده و آشنایی بیشتر با آئورا و سرچشمههای این رمان کوچک پرجاذبه سودمند تواند بود.
اعتماد
اعتماد که تقریباً منحصراً از طریق گفتگو گفته می شود، با زنی شروع می شود که وارد اتاق هتل می شود و با یک غریبه مرموز تماس می گیرد که به نظر می رسد همه چیز را در مورد او و دلایل فرار او از وطنش می داند. در طول 9 ساعت آینده، او چیزهای ناراحت کننده زیادی را در مورد معشوقش (که ممکن است در خطر بزرگی قرار داشته باشد)، وضعیت سیاسی که در آن گرفتار شده اند، و خیالاتش از او به او می گوید. یک تمثیل سیاسی کوتاه که مفروضات ما را در مورد شخصیت، مبانی دانش ما، و ساخت تاریخ به چالش می کشد، اعتماد خواننده را به یک راز پست مدرن می کشاند که در آن هیچ چیز - از جمله خود متن - آن چیزی نیست که به نظر می رسد.
ایران ، جامعهء کوتاه مدت
نام نویسنده : محمد علی همایون کاتوزیان
مترجم:عبدالله کوثری
چهار مقالهای که در این کتاب میخوانید هریک بهنوعی مشکلات تاریخی توسعهٔ اقتصادی و سیاسی ایران را بررسی میکند. فقدان امنیت برای مالکیت خصوصی و در نتیجه عدم انباشت سرمایه در دست بخش خصوصی، انحصار ثروت و قدرت اقتصادی در دست حکومتها که خود به انحصار قدرت سیاسی میانجامید و سرعت و شدت تحولات سیاسی و اجتماعی که جامعه را از چهارچوب قانونی باثبات که لازمهٔ رشد و توسعهٔ اقتصادی است محروم میکرد، در دو مقاله اول بررسی میشود. تلاش برای استقرار قانون و نظم قانونی که به انقلاب مشروطه انجامید و علل ناکامیها و کمبودهای این جنبش مضمون مقالهٔ سوم است و در مقالهٔ چهارم که به معنایی دنبالهٔ مقاله سوم است شرحی از زندگی و آثار ملکالشعرای بهار میخوانیم که از کوشندگان راه مشروطه بود و انسانی فرهیخته و آزادیخواه و متجدد که میکوشید در فضای بسته و خطرخیز دیکتاتوری در عین وفادارماندن به آرمانهای خود از تندرویهای ویرانگر بپرهیزد و در محیطی که کمتر کسی هوادار اعتدال و خرد بود به اعتدالی خردمندانه برسد.
باغ همسایه
نام نویسنده : خوسه دونوسو
نام مترجم : عبدالله کوثری
خولیو مندس،نویسنده ی میان مایه ی شیلیایی که شاهد کودتای پینوشه(11سپتامبر1973)بوده وچند روزی هم طعم زندان رژیم کودتا را چشیده،خود را به اسپانیا می رساند تا بنشیند و بر اساس آن تجربه ی یکتا رمانی بنویسد که گوی سبقت از همه ی نویسندگان دوره ی شکوفایی بریابد.اما زندگی ملال آور و خفت بار در این تبعید خودخواسته و نیز پریشان ذهنی حاصل ازدلبستگی به وطن و مادری محتضر و پسری سرکش و بیگانه با پدر،روز به روز اورا از تحقق این رویای پرشکوه دورتر می کند.در این دوزخ بی بار و بر تنها مایه ی دلخوشی او باغ سبز و خرم همسایه است که از پنجره ی اتاقش تماشا می کند و آنچه در آن باغ می گذرد یگانه صحنه ی چشم نواز و خیال انگیز برای این مرد سودایی است.اما این روایت ساده ی واقع گرایانه از زندگی نویسنده سرخورده وتبعیدی،ناگهان با چرخشی نامنتظر در فصل آخر همه ی دانسته های خواننده را آماج تردید می کند و شالوده ی رمان را در هم می ریزد.
خوسه دونوسو که استاد بی بدیل کندوکاو در ذهن و روان آدمی است این رمان را عرصه ی برخورد میان رمان دوره ی شکوفایی و رمان بعد از شکوفایی کرده است.
جنگ آخر زمان
نام نویسنده : ماریو بارگاس یوسا نام مترجم : عبدالله کوثری
جنگ آخرالزمان (به اسپانیایی: La guerra del fin del mundo) رمانی از ماریو بارگاس یوسارمان نویس برجسته پرویی است. این کتاب روایت داستانی شورش و جنگ کانودوس است که اواخر قرن نوزدهم در منطقه باهیا در شمال شرقی برزیل اتفاق افتاد.
این رمان اولین رمان یوسا است که رویدادهای آن در کشوری غیر از پرو، یعنی برزیل، و در زمانی غیر از دوره معاصر نویسنده، یعنی در قرن نوزدهم، روی میدهد.
خلاصه داستان
در کشور برزیل که تازه از نظام سلطنتی به نظام جمهوری گذار کردهاست، دستهای از مردم بسیار فقیر و زجرکشیده منطقه بیابانی باهیا که اعتقادات خشک مذهبی دارند تحت تاثیر یک واعظ بسیار مذهبی شورش میکنند و جمهوری را دشمن و عامل بدبختی خود میدانند. زمینهای ثروتمندان را تصاحب کرده و به اموال آنها شبیخون میزنند و در منطقهای به نام کانودوس ساکن شده و نام آنجا را بلومونته مینهند. در سوی دیگر جمهوریخواهان برزیل، سلطنت طلبان را عامل این شورش میدانند و همچنین سلطنت طلبان ثروتمند و زمینداران که خود مورد غارت شورشیان قرار میگیرند سعی در سرکوب شورشیان که آنها را ژاگونسو مینامند دارند.
خاطرات پس از مرگ براس کوباس
«من نویسندهای فقید هستم، اما نه به معنای آدمی که چیزی نوشته و حالا مرده، بلکه به معنای آدمی که مرده و حالا دارد مینویسد.» ماشادو دآسیس با این تمهید هشیارانه و بیمانند، راوی این زندگینامه را آزاد میگذارد تا فارغ از دغدغههای آدمی زنده، زندگی خود را روایت کند و روایت این زندگی فرصتی میشود تا نویسندة تیزبین و متفکر با زبانی آمیخته به طنزی شکاکانه زیر و بم وجود آدمی، عواطف و هیجانات، بلندپروازیها و شکستها و پیروزیهای او را از کودکی تا دم مرگ پیش روی ما بگذارد و پرسشهایی ناگزیر را در ذهنمان بیدار کند. خاطرات پس از مرگ، بعد از انتشار به زبان انگلیسی در شمار صد رمان بزرگ جهان جای گرفت و نویسندهی آن امروز بزرگترین نویسندهی امریکای لاتین در قرن نوزدهم به شمار میرود.
خلیل ملکی (سیمای انسانی سوسیالیسم ایرانی)
خلیل ملکی (۱۲۸۰ در تبریز - 1348 در تهران) از سیاستمداران معاصر ایرانی و از گروه ۵۳ نفر از رهبرانحزب توده بود که بعدها از حزب توده منشعب شد. همچنین او از افراد تشکیل دهندهٔ جبههٔ ملی اول بود. او در ملی شدن نفت فعالیت داشت و در این دوران رهبری حزب نیروی سوم را بر عهده داشت. او علیرغم داشتن اختلاف عقیده با دکتر مصدق در بسیاری مسائل، تا پایان کار وی در شمار یاران نزدیک وی ماند اما پس از کودتای ۲۸ مرداد طی بیانیهای این واقعه را تنها تغییر دولت خواند.
داستان های کوتاه آمریکای لاتین
دنیای گسترده و حیرتآور ادبیات امریکای لاتین تنها به رمانهایی که تاکنون خواندهایم و خواهیم خواند محدود نمیشود. در این منطقه از جهان داستان کوتاه از دیرباز جایگاهی والا و قابل قیاس با رمان داشته است. آنچه در این مجموعه آمده است، کیفیت استثنایی این داستانها را آشکار میکند و دریچهی دیگری است بر دنیایی که هنوز برای مبهوت کردن ما شگفتیها در آستین دارد. این کتاب مجموعهای از داستانهای کوتاه از نویسندگان امریکای لاتین است که توسط روبرتو گونسالس اچهوریا، استاد ادبیات امریکای لاتین و ادبیات تطبیقی دانشگاه ییل برای دانشگاه آکسفورد گردآوری شده است. کتاب سیر تحول داستان کوتاه امریکای لاتین را از دورهی استعمار تا دوران معاصر بر خواننده روشن میکند و هر داستان نمایندهی خوبی برای هر دوره است.
دن کاسمورو
بنتو سانتیاگو یا، چنانکه همسایگان خطابش میکنند، دُنکاسمورو، سرگذشت خود را با شرح عشق و عاشقی آغاز میکند و ما را به همنوایی با خود میخواند که: خوشتر از ایام عشق ایام نیست. این عشق سرانجام به ازدواج میانجامد و آنگاه بهگونهای نامنتظر همه چیز شتاب میگیرد تا راه برای فاجعهای ویرانگر هموار شود. اما در این میان خواننده از گفتهها و ناگفتههای بنتو درمییابد که او راوی قابل اعتمادی نیست. چه بسا گذشت زمان و ذهن خیالپرور و بیمارگون او رویدادها را مخدوش کرده باشد. پس هر لحظه از خود میپرسیم آیا این تمام واقعیت است؟ از این روست که داوری دشوار میشود و واقعیت بس پیچیدهتر از آنچه بهچشم میآید. ماشادو کندوکاو در وجود معماگون آدمی را با زبانی طنزآلود درمیآمیزد و در این روایت شگفت روابط اجتماعی برزیل در نیمهی قرن نوزدهم نیز از نیش و کنایههای رندانهی او در امان نمیماند. دُنکاسمورو (۱۸۹۹) مشهورترین رمان ماشادو در امریکای لاتین است و بیش از هر رمان برزیلی دیگر موضوع نقد و بررسی بوده است.
ریچارد سوم
ترجمه: عبدالله کوثری
تو جهانی به خون آلودی و انجامت نیز چنین خواهد بود زندگیات به رسوایی گذشت و مرگت نیز قرین رسوایی خواهد بود
نمایشنامهی ریچارد سوم که در سال ۳-۱۵۹۲ نوشته شده، از همان آغاز با استقبال فراوان خوانندگان و تماشاگران روبرو شد، چندان که آن را در کنار هملت و رومئو و ژولیت در شمار محبوبترین آثار شکسپیر جای دادهاند. این نمایشنامه داستان برآمدن و فروافتادن شاهی منفور را بازمیگوید. اما شکسپیر سیمای این مرد زشتصورت و زشتسیرت را چنان تصویر کرده که حضورش بر صحنه، همهی شخصیتهای دیگر را به محاق میبرد. این هیولای بیشفقت که در راه رسیدن به تاج و تخت انگلیستان از هیچ دروغ و خدعه و جنایتی رویگردان نیست، با هوشی اهریمنی و نگاهی ژرفکاو تا اعماق وجود قربانیانش نفوذ میکند و آز و شهوت این یک یا عقل سستپای دیگری را آماج خود میگیرد. از این روست که جملگی را بهآسانی میفریبد و سرانجام به نابودی میکشاند. اما فزونخواهی و غرور بیحدش سرانجام او را نیز قرین رسوایی و تباهی میکند.
زنان تروا و توئستس
نام لوکیوس آنائیوس سنکا (۴ قبل از میلاد ـ ۶۵ بعد از میلاد) در مقام خطیب و فیلسوف رواقی چنانکه بایست شناخته شده است. اما سنکا از بزرگترین نمایشنامهنویسان رم باستان نیز بوده است و آثار او هم بهسبب کیفیت و هم بهسبب جایگاهی که در تاریخ تراژدی غرب دارد، شایان توجه بیشتر است. سنکا مضمون نمایشنامههای خود را از اساطیر یونان وام گرفته و همه نمایشنامههایش، غیر از توئستس، داستانهایی را باز میگوید که قبلاً در آثار آیسخولوس و سوفوکلس و ائوریپیدس خواندهایم. اما سنکا در میان این سه تن به ائوریپیدس بیشتر توجه داشت و اغلب تراژدیهایش برگرفته از آثار ائوریپیدس است. سنکا تراژدی یونانی را بر روی زمین آورد و به شخصیتهایش چهرهای کاملاً انسانی بخشید و شعری باشکوه و شیوا را در روایت این غمنامههای ماندگار انسانی به کار گرفت. مضمون آثار او بیش از هر چیز عشق و نفرت و انتقام است و در توصیف صحنههای هولآور بسی بیپرواتر از یونانیان عمل میکند. در اهمیت تأثیر سنکا بر نمایشنامهنویسان عهد رنسانس و بعد از رنسانس تردید روا نیست. او الهامبخش نمایشنامهنویسان عهد الیزابت بود و بدینسان پیوندی میان دو دورهی مهم تراژدی و نمایشنامهنویسی در غرب برقرار کرد و از این روی چهرهای ماندگار در تاریخ این هنر بهشمار میرود.
سور بز
خورخه ماریو پدرو بارگاس یوسا (به اسپانیایی: Jorge Mario Pedro Vargas Llosa) (زادهٔ ۲۸ مارس ۱۹۳۶) داستاننویس، مقالهنویس، سیاستمدار و روزنامهنگار پرو است. یوسا یکی از مهمترین رماننویسان و مقالهنویسان معاصر آمریکای جنوبی و از معتبرترین نویسندگان نسل خود است. وی هم اکنون به دعوت دانشگاه پرینستون به عنوان استاد مهمان در این دانشگاه به تدریس مشغول است.
کتاب سور بز جنجال بزرگی به پا کرد زیرا در آن به زندگی رافایل لئونیداس تروخیو، دیکتاتور دومینیکن، پرداخته بود. در زندگی این موجود وحشی، فساد و خونخواری و جنون همهٔ رهبران دیکتاتور و چگونگی تبدیل انسان به اهریمن را نشان میدهد. این جنجالآفرینی از دنیای یوسا دور نیست. او کلمات را مینهای کاشته شدهای میداند که باید در ذهن یا اخلاق یا حافظهٔ خواننده منفجر شوند.
عیش مدام
شناخت آثار ماندگار کلاسیک و پی بردن به نقش آنها در تحول ادبیات و هموار کردن راه نویسندگان دوران های بعد، برای خوانندۀ ادبیات ضرورت مطلق دارد. گوستاوفلوبر در شمار نویسندگانی است که آثارش هم به اعتبار شخصیت ها و هم به سبب نوآوری هایی که راهگشای نویسندگان بعد از او، از هر مکتب و هر نحله، بوده، بی گمان جایگاهی والا در ادبیات جاودان جهان دارد. ماریو بارگاس یوسا در عیش مدام ما را با شخصیت و زندگی فلوبر و دیدگاه های ادبی و اجتماعی او آشنا میکند و گام به گام پنج سال تلاش توان فرسا و پرشکوه این نویسنده را در آفرینش مادام بوواری، مهم ترین رمان او، پی می گیرد و آنگاه با تحلیلی موی شکافانه ابعاد گوناگون این رمان را که خود نخستین رمان مدرن می خواندش برای خواننده روشن می کند.