خانه ی خواب
خانه خواب اثر جاناتان کو (۱۹۶۱-) نویسندهی بریتانیایی متولد بیرمنگام. در مدرسهی کینگ ادوارد و کالج ترینیتی کمبریج تحصیل کرده و در رشتهی ادبیات انگلیسی، در مقطع دکتری، فارغ التحصیل شده است. در آثارش دلمشغولیهای سیاسی، اجتماعی و آخرالزمانی دارد و در کنار نوشتن و تدریس در دانشگاه، بهطور حرفهای موسیقی کار میکند؛ ترانه مینویسد و پیانو مینوازد. رمانهای جاناتان کو علاوه بر اقبال عمومیِ چشمگیر خوانندگان در انگلستان و دیگر کشورها، تحسین منتقدان ادبی را هم برانگیخته و جوایز زیادی را برای او به ارمغان آورده است. او در این رمانها با زبانی طنز و گزنده زندگی اجتماعی و سیاسی جامعهی مدرن بریتانیا را بهنقد میکشد و با تخیلی منحصربهفرد آیندهای برای این جامعهی اسیر تکنولوژی پیشبینی میکند که یادآور آثار بزرگ آخرالزمانی تاریخ ادبیات هستند. رمان «خانهی خواب» یکی از مهمترین آثار جاناتان کو است که در سال ۱۹۹۸ برندهی جایزهی معتبر مدیسی فرانسه برای بهترین رمان خارجی شد. ———————————————————————– «زبان خائن است. یک جاسوس دوجانبه است که نیمههای شب، بیخبر، اینسو و آنسوی مرزها میرود. برف سنگینی است در یک کشور خارجی، که شکل و شمایل واقعیت را زیر دامن ابرمانند و مبهم خود پنهان میکند. یک سگ چلاق است که هیچوقت چیزهایی را که به او آموزش میدهیم یاد نمیگیرد. بیسکویتی زنجبیلی است که مدتی بسیار طولانی، در چای انتظارات و آرزوهای ما غوطهور میشود، از هم میپاشد و به نیستی میرسد. زبان قارهای گمشده است.»
خدا حفظتان کند آقای رزواتر
خطای نسل ها
درگاه گچین (۷ طلسم سومری برای رهایی از این جهان)
احمد سعداوی (۱۹۷۳) نویسنده و شاعر عراقی متولد بغداد. آثارش برنده ی جوایز بسیاری شده اند، از جمله جایزه ی بهترین رمان عربی در دبی برای رمان «سرزمین زیبا» سال ۲۰۰۴، جایزه های فستیوال بریتانیا سال ۲۰۱۰ برای رمان « او خواب می بیند یا بازی می کند یا می میرد» به عنوان بهترین نویسنده ی زیر چهل سال و جایزه ی بوکر عربی سال ۲۰۱۴ برای رمان «فرانکشتاین در بغداد». رمان «باب الطباشیر با نام فارسی درگاه گچین» جدیدترین اثر این نویسنده است.
اما تمام این ها نمی تواند عشق باشد. بیشتر شبیه تمرین های ضروری برای درک و احساس عشق در زمان آینده ای که قلبت چنان بزرگ شود که عشق کودکانه و ساده و علاقه مندی به تصاویر هنرپیشگان، برای پر کردش کافی نباشد. عشقی که می توانم به عنوان نخستین عشق واقعی ام وصف کنم، تجربه ای بود که سال سوم تحصیلاتم در تابستان سال ۱۹۹۳ (تقریبا ۹ سال پیش) با لیلا حمید در راهروی بخش سمعی و بصری دانشکده ی هنر داشتم.
دریا و سکوت
دریا؛دریا
آیریس مرداک سال 1919 در دوبلین بهدنیا آمد و در دانشگاه آکسفورد به مطالعهی علوم کلاسیک و تاریخ باستان رو آورد و در فلسفه شاگرد ویتگنشتاین بود. سالها در همان دانشگاه به تدریس فلسفه پرداخت و آثار اولش رسالههایی نظری بودند که در آنها بیشتر از هرچیز تحتتاثیر نظریههای سارتر و اگزیستانسیالیسم بود. او رماننویسی را از دهه 1950 آغاز کرد و تا پایان عمرش 26 رمان نوشت که مضامین اصلیشان مسئلهی خیر و شر، عشق و روابط میان زنان و مردان، ضمیرناخوداگاه و مسئولیت هنرمند در جامعه بود. رمان «دریا؛ دریا» بزرگترین اثر ادبی مرداک به شمار میرود که سال 1978 جایزهی «بوکر پرایز» (Booker Prize) را از آن خود کرد. این کتاب اوج هنرنمایی مرداک در به هم آمیختن ادبیات و فلسفه است. وی چنان این دو مقوله را با تکیه بر نظریههای خود، درهم تنیده که دشوار میتوان آنها را از هم تمیز داد. در عین حال که شاهد بیان ادبی فلسفههای مرداک هستیم، هنر و فنون ادبی استفادهشده در متن چشمگیر است. کتاب حاضر با فرم توصیفی آغاز و رفتهرفته عناصر داستانی بر آن افزوده میشود تا اینکه در نیمه دوم رمان به اوج یا Climax میرسد. در بخشی از این رمان آمده است: «چیزی که میگویی بهنظر خیلی هوشمندانه میآید؛ اما تهی است. عشق در آن دید روانشناختی جایگاهی ندارد. انگار نمیتوانی تصور کنی عشق میتواند ادامه داشته باشد. ادامه داشتنش به طبیعت معجزهآسای آن بر میگردد. احتمالاً تا بهحال اینقدر عاشق کسی نبودهای»
دورتر از هر جای دیگر
ارسولا كروبر لگوين
ترجمه: بشير عبدالهي ميرآبادی
اورسولا کروبر لو گویین (به انگلیسی: Ursula Kroeber Le Guin) نویسندهٔ فمینیست سبک علمی–تخیلی بود. لوگویین یکی از نویسندگان شاخص سبک علمی-تخیلی فمینیستی است. لو گویین در عرصههای رمان، شعر، داستان کودکان و جستارنویسی طبعآزمایی کردهاست، اما بیشترین شهرتش به خاطر داستانهای علمیتخیلی و فانتزیهایی است که به شکل داستان کوتاه یا رمان نوشتهاست. او که اولین داستانهایش را در اینگونه ادبی در دهه ۱۹۶۰ به چاپ رساند، اکنون یکی از مهمترین نویسندگان داستانهای علمیتخیلی محسوب میشود.
یکی از مشهورترین آثار لو گویین داستان علمی–تخیلی دست چپ تاریکی (۱۹۶۹) است که به جامعهای بدون جنس میپردازد. مجموعه چهارگانهٔ دریایزمین (۱۹۹۰–۱۹۶۸) از جمله آثار علمی–تخیلی او است. وی چندین بار برندهٔ جایزههای هوگو و نبیولا شدهاست.
مشهورترین آثار لو گویین علمی تخیلی هستند، اما او آثاری گوناگون شامل بیش از ۱۹ رمان علمی–تخیلی و خیالپردازی؛ ۹ جلد داستان کوتاه، مقالات، ترجمه، ۱۳ کتاب کودکان و شعر آفریدهاست.
من هميشه كم سن و سالترين فرد توي كلاس بودم، همينطور در خانواده، تنها فرزند خانواده. پدر و مادرم به اين دليل كه يك پخمه كوچولوي باهوش بودم من را زود فرستادند مدرسه. هميشه نسبت به سنم تيز و باهوش بودم. چه كسي ميداند، شايد در چهل و پنج سالگي هم هنوز نسبت به سنم تيز و باهوش باشم. اين داستان يك جورهايي درباره اين موضوع است، درباره يك پخمه كوچولوي باهوش!
رزی کارپ
رهبر ارکستر
سارا کوئیگلی
ترجمه: فاطمه تناسان
«رهبر ارکستر» داستان «سمفونی لنینگراد» است. دمیتری شوستاکوویچ به این امید که شاید موسیقیاش بتواند روحیهی ازدسترفتهی همشهریانش را در بحبوحهی گرسنگی و ناامیدی تقویت کند، حاضر به ترک شهر نشد، سختیهای جانفرسایی را پشتسر گذاشت و درنهایت سمفونیاش را ساخت. از آنجا که نوازندگان برتر را برای حفظ گنجینهی فرهنگی لنینگراد از شهر خارج کرده بودند، بنابراین، شوستاکوویچ برای اجرای سمفونیاش به کارل الیاسبرگ روی آورد؛ ارکستری درجهی دو که برخی از اعضایش را در جنگ از دست داده بود و افراد باقیمانده از سرما و گرسنگی رمقی برای اجرا نداشتند. با این حال انگیزه و ارادهی الیاسبرگ معجزهی موسیقی و قدرت حیاتبخش آن را به نمایش گذاشت. موسیقی کلاسیک، زمستان سرد شوروی و محاصرهی غیرانسانی؛ کوئیگلی با این عناصر و با نگاهی هنرمندانه، تصاویر جاندار و روایتی گیرا سمفونی قهرمانانهی خویش را خلق میکند. «رهبر ارکستر»، تلفیق گیرا و ماهرانهای از واقعیت و خیال است. این رمان سینمایی و خوشساخت داستان پرکششی از موسیقی، تلاش برای بقاء دوستی و عشق در پسزمینهی زمستان سرد اتحاد شوروی، خفقان دوران حکومت استالین و مصائب جنگ جهانی دوم است. کوئیگلی در این رمان ویژگیها و روحیهی مردم شوروی را بهخوبی مورد نظر قرار میدهد؛ دقت در جزئیات، خلاقیت، ملال و رکود شور و عشق در شخصیتپردازیهای او نمایان است، گویی برخی از شخصیتها در لابهلای کتابهای داستایفسکی و چخوف پرسه میزنند.
«ممكن است پافشاري مرا در دقت به جزئيات مسخره كنند. حتما اين خشونتها و سختگيريهاي من را شبيه پيشواي بزرگ رژيم خوفانگيزمان مي دانند! (عادت كردهاند اين حرفها را درگوشي به هم بگويند، از ترس اين كه مبادا افراد استالين پشت در حرفهاي آنها را بشنوند.) شايد هم ذات خصمانه من بيشتر شبيه هيتلر، بزرگترين دشمن كشورمان باشد، كه البته اين حرف را با صداي بلندتري ميگويند. من اين مقايسهها را ميشنوم و به نظرم ملالآور و در عين حال عادي هستند.»
ریشه های آسمان
نام نویسنده : رومن گاری
نام مترجم : سیلویا بجانیان
رمان مذکور در محیط آفریقا جریان دارد . مورل مرد زیبا و غمگینی است که مدتی در اردوگاه های کار اجباری آلمان ها سختی زیادی کشیده است او تنهاست بسیار تنها و اکنون در آفریقا به سر می برد . هدف او حمایت از فیل هاست و دست به قیام می زند و به یک یاغی مشهور در جهان تبدیل می شود . عده ای می گویند او بیزار از انسانهاست ، عده ای می گویند او به دنبال استقلا افریقاست ..... اما مورل می گوید برای من تنها نجات فیل ها مطرح می باشد . در این میان افراد زیادی به او می پیوندند انسان های بی کس و تنها ، تبهکاران فراری ، طرفداران طبیعت ، آنارشیست ها ........ هر کس با ایده خاص خود به دور او جمع می شود و ما از طریق این جمع با جبهه گیری های مختلف اروپاییان و مسلمانان و اعراب و ..... در آفریقا اشنا می شویم .
رومن گاری در سال ۱۹۵۶ به خاطر این رمان جایزه گنکور را برد . یک نکته جالبی هم وجود داره که دونستنش خالی از لطف نیست :جایزه ادبی گنکور، قدیمیترین و معروفترین جایزه ادبی فرانسه است و به اثری اهدا میشود که در آن اصالت ادبی و تلاشهای نوجویانه در شکل و محتوا دیده شود.این جایزه به دنبال وصیت «ادموند دو گنکور» (1896 - 1822) نویسنده و مورخ فرانسوی برای یادبود برادرش "ژول" بنا نه نهاده شد. یکی از مهمترین ویژگی های این جایزه، این است که هر کس فقط یک بار در طول فعالیت ادبی خود امکان دریافت آن را دارد. در این میان «رومن گری» یک استثناست. چرا که یک بار این جایزه را به خاطر کتاب «ریشه های آسمان» در سال 1956 و یک بار هم با نام مستعار امیل آژار به خاطر کتاب «زندگی در مقابل خود» در سال 1975 دریافت کرد.
زن آندروس
تورنتون وایلدر
علیرضا دوراندیش
رمانی عاشقانه که در زمان پیش از مسیحیت اتفاق می افتد.
تورنتون وایلدر (به انگلیسی: Thornton Wilder) (۱۸۹۷–۱۹۷۵) داستانسرا و نمایشنامهنویس برجستهٔ آمریکایی بود.
در سال ۱۹۳۸ با خلق نمایشنامه معروف خود «شهر ما» موفق به دریافت جایزه پولیتزر شد. او قبل از آن در سال ۱۹۲۷ رمانی جنجالبرانگیز با عنوان «پل خلیج سن لوئیس ری» را به رشته تحریر درآورد که به تقابل سرنوشت، عدالت و نوعپرستی میپردازد. داستان سرنوشت پنج مسافری است که از روی پلی که به استواری شهرت دارد میگذرند و ناگهان پل میشکند و این پنج نفر به خلیج سقوط میکنند. داستان حالتی روایتگونه دارد و کشیشی به نام «برادر جانیپر» راوی آن است که سرنوشت تکتک قربانیان را روایت میکند و سعی در شرح عملکرد قدرت الهی در سرنوشت آدمی دارد.
تورنتون وایلدر در سال ۱۹۶۲ اولین نشان افتخار ملی ادبی را در مراسمی خاص در کاخ سفید دریافت کرد. از آخرین رمانهای او میتوان به «روز هشتم» به سال ۱۹۶۷ اشاره کرد. تورنتون وایلدر در ۷ دسامبر ۱۹۷۵ چشم از جهان فروبست.
زندانی آسمان
كارلوس روئيث ثافون
علی صنعوی
پس از رمان های «سایه باد» و «بازی فرشته» اکنون جدیدترین رمان از سری رمانهای بارسلونا به قلم زافون وارد بازار شده است.
داستان رمان «زندانی آسمان» در شهر بارسلون و در شب عید کریسمس 1957 میگذرد و طی آن دانیل سمپر کتابفروش و دوستش فرمن وارد یک ماجراجویی بزرگ دیگر میشوند. در این جلد از این مجموعه، فرمن دوباره زنده میشود، آن هم در حالی که کلید آینده را در اختیار دارد.
زافون که متولد 25 سپتامبر 1964 در بارسلون است، اکنون در لس آنجلس زندگی میکند. او سال 1993 رمان «شاهزاده مه» را منتشر کرد که بیش از 150 هزار نسخه از آن به فروش رسید. پس از آن سه کتاب برای نوجوانان به رشته تحریر درآورد و سال 2001 نخستین جلد از مجموعه رمانهای بارسلون را با نام «سایه باد» منتشر کرد که این اثر در اندک زمانی در فهرست پرفروشترینهای اسپانیا جای گرفت و تا هفته ها پرفروش بود. جلد دوم این سری با نام «بازی فرشته» در سال 2008 به زیر چاپ رفت. این دو رمان تا کنون به 40 زبان ترجمه شدهاند.