ناشر | نیلوفر |
سال چاپ | ۱۴۰۰ |
نوبت چاپ | ۱۰ |
تعداد صفحات | ۱۷۶ |
سایز | رقعی |
ابعاد | ۱۴.۳ * ۲۱.۲ * ۰.۷ |
نوع جلد | شومیز |
وزن | ۲۰۰ |
تونل
65,000 تومان
نويسنده:ارنستو ساباتو
مترجم:مصطفی مفیدی
داستان با این جمله آغاز می شود: کافی است بگویم که من خوآن پابلو کاستل هستم, نقاشی که ماریا ایریبارنه را کشت. تصور می کنم جریان دادرسی را همه به یاد می آورند و…
ماجراي كاستل و ماريا ايريبارنه درونمايه رمان حاضر است و رويه پليد و جنبه نفرتبار از سرشت انساني را به وضوح در اين كتاب مشاهده ميكنيم و مانند نويسنده كتاب قلب و جانمان مالامال از افسوس و دلسوزي به حال انسان ميشود. انساني كه باز هم بايد او را قرباني دانست و اسير سرنوشت يا شرايط اجتماعي كه او را از آنها گريزي نيست شمرد.
ساباتو اهل آرژانتین است . کتاب تونل او توجه زیادی را به خود جلب نمود و مثلا کامو درباره کتاب گفته : تلخی و تندی شور و حرارت آن را می ستایم و گراهام گرین نیز گفته که به خاطر تحلیل روان شناختی اش عمیقا آن را ستایش می کنم .فلسفه کتاب را نیز مبتنی بر فلسفه اگزيستانسياليسم می دانند.
وزن | 200 گرم |
---|
محصولات مرتبط
آداب بی قراری
نويسنده:يعقوب يادعلی
شخصيت اصلي داستان، "مهندس كامران خسروي" است كه با همسرش "فريبا" اختلاف دارد، فريبا به خانهي پدرش در اصفهان رفته است و مهندس خسروي گاه به خاطرات گذشتهي خود و آشنايي با فريبا بازگشت ميكند و اكنون در انديشهي آن است كه در يك سانحهي رانندگي خودكشي كند او در اين ترديد به سر ميبرد و.....
آفرینش (رمان تاریخی)
داستان با سرگذشت شخصیتی خیالی به نام کوروش سپیدمه (به انگلیسی: Cyrus Spitama)، فرستادهٔ ایرانی هخامنشی در سدهٔ پنجم پیش از میلاد، آغاز میشود. کسی که به همهٔ جهان آشکار آن دوران سفر میکند تا باورهای سیاسی و دینی ملتهای گوناگون آن زمان را مقایسه کند و بسنجد. این کتاب تصویری کلی از دوران آن روز (داریوش، خشایارشا و اردشیر) را به دست میدهد. کوروش سپیدمه نخستین سفیر ایران در هند، چین و یونان بودهاست و در این کتاب همزمان شما را با عقاید زرتشت، بودا، کنفسیوس و سقراط آشنا میکند.
افی بریست
توماس مان
هاینریش تئودور فونتانه (1819-1898) نویسنده و داروخانهچیِ آلمانی ــ از بزرگان مکتب واقعگرایی و خالق شاهکارهای عظیمی مانند رمانهای افی بریست و آقای اشتشلین ــ در شصتسالگی با نگارش رمان تاریخی خود بهنام پیش از توفان بهعنوان نویسنده شناخته شد.
رمان بلند افی بریست، شاهکار ادبیات واقعگراییِ آلمان که از روی سرگذشتی حقیقی بهنگارش درآمده، همردیفِ رمان بزرگِ مادام بواری، شاهکار گوستاو فلوبر، قلمداد میشود و تاکنون سرمشق بسیاری از نویسندگان از جمله گونتر گراس و توماس مان بوده است و داستان آن در مورد زندگی دختر جوانی است به نام افی که در نوجوانی بههمسریِ مردی میانسال و مشکوک بهنام گرت درمیآید...
تاریخ بیهقی به روایتی دیگر (خواجه ابوالفضل محمدبن حسین بیهقی دبیر)
محمدرضا مرعشی پور
نویسنده در این کتاب به زندگی سلطان مسعود پرداخته که در حقیقت یک رمان تاریخی به شمار میآید و گزارشی واقعگرایانه از زندگی این پادشاه غزنوی است.
تاریخ بیهقی به لحاظ نثر همان جایگاهی را در ادبیات دارد که شاهنامه فردوسی در نظم و سالهاست که در دانشگاهها تدریس میشود و مورد پژوهش و بررسی قرار میگیرد. این اثر ارزشمند نهتنها تاریخی مستند درباره روزگار غزنویان به شمار میآید، بلکه شخصیتپردازیها و شیوه روایتگری هنرمندانه، زاویههای دید مناسب، فضاسازیها، تعلیقها و دیگر شگردهای ادبی، داستانوارهای تاریخی از آن ساخته است.
بیهقی به هر دلیلی روند وقایع را با توالی منظم زمان پیگیری نکرده است؛ گاهی به عقب میرود و گاهی اشارتی به آینده میکند و نیز در این میان داستانوارههایی از تاریخ میآورد تا نمونههایی مشابه از حوادث را در گذشته بنمایاند و برای اندرزگویی و عبرت از آنها بهرهبرداری کند؛ اما راوی این کتاب وقایع را پیدرپی آورده تا دنبالکردن و دریافت آنها برای خواننده آسانتر باشد. بدینسان زندگی مسعود از نوجوانی تا راهیشدن به سوی هند باقی میماند که راوی این بخش را از تاریخ گردیزی، مجمع التواریخ و القصص نجمالدین سیفآبادی و منابع دیگر گرفته و بر رمان نقطۀ پایان گذاشته است.
بهترین بخش تاریخ بیهقی همین بخش است؛ چون در جایگاهی قرار داشته که از نزدیک گواه بسیاری از رخدادها بوده و با شخصیتهای رمانش مثل مسعود و بونصر مشکان و احمد حسن میمندی و احمد عبدالصمد و بوسهل زوزنی و دیگران سروکار داشته و جنگهای مهم را دیده و شاهد برآمدن سلجوقیان و بسیاری حوادث دیگر بوده است.
بیهقی در هنر به شیوۀ واقعگرایی (رئالیسم) دل بسته است؛ شعری را میپسندد که از واقعیت سخن بگوید و پندی در آن جلوه کند و تاریخ نظر او باید بیان عید رخدادها باشد و از آن عبرتی حاصل آید و غیر از این را، هرچه که هست، بیهوده میانگارد؛ چنانکه به هزارویکشب اشاره میکند و افسانهاش میخواند و مورد نقدش قرار میدهد و از شاهنامۀ فردوسی حتی نامی نمیبرد و تاریخ خود را بر اساس همین اندیشه نوشته است، با نثری بسیار زیبا، نثری که دورۀ سامانیان به او رسیده و اکنون دارد به سوی نثر فنی و مصنوع و متکلف دورۀ بعد میرود؛ نه آن سادگی نثر تاریخ بلعمی را دارد و نه همچون کلیله و دمنه مغلق است و مصنوعی. واژههای عربی را به کار نمیگیرد مگر آنجا که رساتر و آسانتر از واژههای پارسی یا اصطلاحات اداری و مذهبی باشد. جملههایش بسانی که در نثر مرسل دیده میشود، همه ساده و کوتاه نیستند و به مناسبت آمدهاند که گاه موجز و کوبنده و گاه طولانیاند و گاهی هم از نثر عربی تأثیر پذیرفتهاند. همان شیوۀ نوشتنی که دارد آرامآرام در نثر زیبای سامانی رخنه میکند و از این به بعد با میل به فضل فروشی نویسندگانش پا میگیرد و هر چه از سدۀ چهارم دورتر میشویم، غلظت بیشتری پیدا میکند.
در نثر بینابینی بیهقی جملاتی وجود دارد که بوی ترجمه از زبان عربی را میدهند: «تاریخ دیدهام بسیار که بیش از من یاد کردهاند پادشاهان گذشته را خدمتکاران ایشان» و نیز در نثر وی به مناسبت روزگارش آیه و حدیث و روایت و شعر و ضربالمثلهای عربی هم کم نیست که همۀ آنها در این روایت یا فارسی شدهاند یا اگر حذفشان لطمهای به مطلب نمیزده است، حذف شدهاند.
نثر بیهقی لبریز از اصطلاحات زبان گفتاری آن روزگار است در قالب صور خیال. کنایه را بیشتر به کار برده است و بعد استعاره و سپس مجاز و کمتر از همه تشبیه که امروزه بسیاری از آنها را به کار نمیبریم: «از جای بشد» به معنی از کوره در رفت یا «به دست و پای بمرد» به معنی خشکش زد و کنایههای وصفی و تمثیلی بسیاری که با استفاده از آنها به بیانی پوشیده و هنری میپردازد: «خرما به بصره بردن» یا «سرد کردن» که به جای آنها اصطلاحات امروزی گذاشته شده است.
نثر تاریخ بیهقی اگرچه پیچیدگیهای نثر فنی سدههای پس از او را ندارد، اما به هر روی حدود هزار سال پیش نوشته شده است و خواندنش برای خوانندۀ امروزی مشکل مینماید؛ پس در بازنویسی آن در این کتاب کوشیده شده نثری پیش روی خواننده قرار گیرد که روان باشد و خوشخوان و با این حال زیبایی و آهنگش را حفظ کرده و چنان باشد که مزۀ قلم او را بدهد.
حدیث شطرنج و رساله سیسرو
نويسنده: اشتفان سوايگ مترجم / مصحح: محمود حدادي
اشتفان سوايگ در رشته فلسفه در دانشگاه وین تحصیل کرد و درجه دکتری را در سال ۱۹۰۴ با موضوع پایاننامهٔ فلسفهٔ هیپولیت تن بدست آورد. در جنگ جهانی اول در بایگانی وزارت جنگ خدمت کرد و حاصل آن اندیشه صلح جویی بود که در طول زندگیش به آن وفادار ماند. در پی قدرت گرفتنهیتلر در آلمان، در سال ۱۹۳۴ از اتریش فرار کرد و در انگلستان و سپس آمریکا زندگی کرد.
در سال ۱۹۴۱ به برزیل رفت و در آنجا در سال ۱۹۴۲ در حالی که از آینده اروپا ناامید شده بود به همراه همسر دومش خودکشی کرد.
شهرت سوایگ بیشتر به خاطر رمانهای کوتاه (به ویژه داستان شطرنج و آموک)، رمانهای (وجدان بیدار، آشفتگی احساسات و دختر دفتر پستی) و چند زندگینامه میباشد. سوایگ اولین اثر خود را بنام «لوند» به جهان ادب عرضه داشت که او را به عنوان یک شخصیت برجسته ادبی به جهان ادب معرفی نمود. او یک از شاگردان برجسته «فروید» بود.
دوبلینی ها و نقد دوبلینی ها
جیمز جویس
محمد علی صفریان و صالح حسینی
جیمز آگوستین آلویسیوس جویس (۲ فوریه ۱۸۸۲ دوبلین - ۱۳ ژانویه ۱۹۴۱ زوریخ) نویسنده ایرلندی که گروهی رمان اولیس وی را بزرگترین رمان سده بیستم خواندهاند. تمام آثارش را نه به زبان مادری که به زبان انگلیسی مینوشت. اولین اثرش دوبلینیها مجموعه داستانهای کوتاهی است درباره دوبلین و مردمش که گاهی آن را داستانی بلند و با درونمایهای یگانه تلقی میکنند. او همراه ویرجینیا وولف از اولین کسانی بودند که به شیوهٔ جریان سیال ذهن مینوشتند. وی به ۱۳۳ زبان آشنایی داشت و دست کم به ایتالیایی و فرانسه مسلط بود.
این مجموعه که آغازگر آثار جویس نیز میباشد بصورت داستان های کوتاهی است که به صورت رئالیسم زندگی دوبلین را به تصویر می کشد اما این داستان ها در واقعیت امر بگونه ای طراحی شده اند که بیشتر از زندگی رئالیسم در دوبلین را به تصویر بکشند.در هر داستان جزئیات به گونه ای انتخاب و تدوین شده اند که مفاهیم نمادین تولید میکنند به همین دلیل کتاب "دوبلینی ها"در برگیرنده ی سرنوشت و زندگی تمامی بشریت هم میباشد. آخرین داستان دوبلینی ها بنام "مردگان"جزو دستنوشت اول نبود و بعدها توسط جویس به کتاب اضافه شد.
طاعون
نويسنده:آلبر كامو
مترجم:رضا سيدحسينی
طاعون (به فرانسوی: La Peste) رمانی است نوشتهٔ آلبر کامو که در سال ۱۹۴۷ به چاپ رسید. رمان از ردهٔ آثار اگزیستانسیالیستی شمرده میشود.نویسنده در مورد این اثر در نامهای به رولان بارت مینویسد:
در مقایسه با رمان بیگانه، طاعون بیگفتگو گذاری است از سرکشی انفرادی به جهان اجتماعی، اجتماعی که باید در مبارزههایش شرکت کرد. اگر از بیگانه تا طاعون راهی در راستای تحول باشد، این تحول در جهان همبستگی و مشارکت است.
دو موضوع اصلي كتاب:
هیچانگاری
هیچانگاری که مشابه نیهیلیسم است، و در آن شخص میکوشد معنایی برای زندگی بیابد، بدون اینکه حاصلی برای کوشش بیابد.
تبعید و جدایی
تبعید و جدایی در دو شخصیت ریو و رامبر نمایان است؛ که هردو از زن مورد علاقهشان جدا شدهاند. این تبعید و جدایی همچنین در شهروندان گمنام دیگری نیز نمایان است که هنگام قرنطینه شدن شهر خود یا عزیزان آنها در بیرون از شهر بودند.
در كتاب طاعون آلبر كامو تصور ميكند كه بيماري همهگير طاعون شهر اران را در برگرفته است و از خلال دفتر خاطرات دكتر ريو يك نفر شاهد وقايع، خواننده را در جريان اين واقعه ميگذارد، از روزي كه موشهاي حامل ميكروب در همه گوشه و كنار شهر ظاهر ميشوند تا زماني كه بيماري طاعون در اين شهر كه از ساير نقاط دنيا جدا شده و ميليونها نفر سكنهي خود را از دست داده است، پايان مييابد. و كساني كه جان به سلامت بردهاند، زندگي عادي را از سر ميگيرند. طاعون داستاني است در عين حال واقعي و افسانهاي، يا بهتر بگوييم سمبوليك، در اين كتاب بيماري وحشتناك طاعون مظهر شر است، چه از لحاظ مادي و چه از لحاظ معنوي.
طبل حلبی
نويسنده:گونتر گراس
مترجم:سروش حبيبي
براي درك درست و ارزشگزاري گونترگراس، نخست بايد شاهكارش طبل حلبي را خواند؛ بدون خواندن اين اثر هر نوع اظهار نظر قطعي پيشداوري صرف است. گرايش گونترگراس به نويسندگاني چون رابله و سروانتس و شيوه نوشتن داستاني آنها و به كار گرفتن اسطوره و افسانه و فابل و انتخاب آدمهاي گوژپشت و گورزاد و غمبادي و سگ و موش و گربه همه از اين رهگذر است. آدمهاي گراس اغلب مجنون و معيوب و عليلاند، اغلب دلقكاند، اما از نيرويي عجيب و شيطاني برخوردارند، از نيروي قهرمانسازي... طبل حلبي اثري است فلجكننده، خواننده را در چنگال خود ميگيرد، و آنگاه با سر در گنداب زندگي دهشتزا رهايش ميكند. شخصيت اصلي اين رمان پسري است که تصميم ميگيرد از سن سه سالگي بزرگتر نشود. بنابراين در همان قد و قواره کودکي باقي ميماند. اما از نظر فکري رشد ميکند. افراد دور و بر اين پسر او را کودک ميانگارند. در حالي که او همه چيز را مي بيند و درک ميکند و هر جا که بتواند از تواناييهاي خاص خودش براي تفريح يا تغيير شرايط استفاده ميکند. اين كتاب برنده جايزه ادبي نوبل سال 1999 ميباشد.
کارهای گونتر گراس جنبههای قوی سیاسی دارد و خود او نیز فعال سیاسی و درگذشته، عضو حزب سوسیال دموکرات آلمان بودهاست. او سال ۱۹۸۲ رسمأ به عضویت این حزب درآمد. ده سال عضو آن بود و سرانجام از حزب استعفاء داد. او هنوز طرفدار این حزب است. گراس همچنین اعتراف کرده است در نوجوانی از اعضای بخش مسلح حزب نازی موسوم به اس اس بودهاست. او همچنین مانند هاینریش بل از قبول نشان صلیب خدمت از دست رئیس جمهور آلمانسرباز زده است. روز ۱۶ فروردین ۱۳۹۱(۴ آوریل ۲۰۱۲۲) در شرایط اوجگیری دوباره التهابات بر سر برنامه هستهٔ ایران و باز سایه انداختن جغد جنگ بر سر ایرانیان، شعر منثوری از گونتر گراس با عنوان «آنچه باید گفته شود» در روزنامه آلمانی زود دویچه تسایتونگ، نیویورک تایمز و روزنامه ایتالیایی لارپوبلیکا منتشر شد که جنجالهای فراوانی را در میان اصحاب رسانه و سیاست بر انگیخت.وی در این شعر با اشاره به بمبهای هستهای اعلامنشده تلآویو، آنها را تهدیدی برای صلح جهانی خوانده است. او همچنین با کنایهای طنزگونه به اینکه آلمان قرار است یک زیردریایی جدید به اسرائیل بدهد، نوشته است که این زیردریایی «باید همه کلاهکهای نابودکننده را به جایی هدایت کند که وجود یک بمب اتمی در آن ثابت نشده است.»
او در این شعر به صراحت از اسرائیل نام میبرد و با انتقاد از «حمله پیشگیرانه» میگوید که اسرائیل بهعنوان یک قدرت اتمی، صلح جهانی را که خود متزلزل است، به خطر انداخته است. گراس از این حق ناروا انتقاد میکند که ملتی (ایرانیها) قرار است بمباران شوند، تنها با این حدس و گمان که رهبران آن بهدنبال ساختن بمب اتمی هستند.
او این را همدستی در جنایتی میداند که غیرقابل بخشش است. و معتقد است ادامه این سیاست ریاکاری غرب است وی امیدوار است، عده بیشتری به وجدان خود گوش کنند و سکوت را بشکنند. او در شعر خود همچنین به این نکته اشاره کرده که هرگونه انتقادی از اسرائیل بهعنوان ضدسامیگری تلقی میشود که در آلمان برای آن مجازات قانونی تعیین شده است.
کتابخانه بابل
نويسنده :خورخه لوييس بورخس
مترجم :كاوه سيدحسينی
خورخه لوییس بورخس (۱۸۹۹-۱۹۸۶) داستان کوتاه نویس، شاعر، مقاله نویس و مترجم آرژانتینی ، در بوینس آیرس متولد شده است. هزارتوهای بورخس اثر بسیار معروف او، که در سال ۱۹۶۲ منتشر شد، مجموعه ای از داستانهای کوتاه و مقالات نوشته شده توسط خود بورخس است که به انگلیسی نیز ترجمه شده است. این کتاب شامل داستانهای بسیار معروف بورخس می باشد، که به تلاش خود او جمع آوری شده است. بیشتر داستانها از مجموعه های موجودات خیالی (۱۹۴۴) و الف (۱۹۴۹) انتخاب شده اند.
همانطور که گفته شد، کتاب هزارتوهای بورخس مجموعه ای از داستانهای کوتاه و مقالات است، داستانهای کوتاه بیش از نیمی از کتاب هزارتوها را دربر می گیرد، بقیه کتاب شامل مجموعه ای از مقالات در مورد موضوعات مختلف ادبی و هم چنین حکایات تمثیلی کوتاه، می باشد. البته در این کتاب نیازی به دسته بندی نیست، زیرا هر داستان کوتاه شامل بار تخیلی یک داستان، دقت ریاضی مورد نیاز در نگارش یک مقاله و استعاره موجود در یک حکایت تمثیلی می باشد. نوع نثر بورخس ساده نیست، اما با خواندن هریک از مقالات و داستانهای او در می یابیم که بورخس از چه استعداد و مهارتی در نوشتن برخوردار بوده است. بنابراین می توان این کتاب را یک شاهکار ادبی قلمداد نمود. بعلاوه مهارت، کاردانی، شوخ طبعی و هوش زیاد، از ویژگی های برجسته او به شمار می آید.
اگرچه بورخس در ابتدا شهرت خود را از نوشته هایش کسب کرد، اما او در آغاز کار ادبی خود، شاعر بود. دنیل بالدرستون، در لغت نامه زندگی ادبی، می گوید: “بورخس، یکی از شعرای بزرگ امریکای لاتین در قرن بیستم، محسوب می شود”. بورخس در سالهای ابتدایی فعالیت اش، بخشی از یک جنبش افراطی بود، که همین فعالیت او در مضامین سورئالیسم در اشعارش منعکس شده است.
علاوه بر این، داستانهای بورخس مضامین برجسته زیادی دارند. مضامین موجود در کتاب هزارتوهای بورخس تقریبا در تمام آثار دیگر او مشترک هستند، مضامینی مانند رویاها، هزارتوها، آیینه ها، حیوانات، نویسندگان تخیلی، فلسفه، مذهب و خدا. همچنین او اغلب در داستانهایش، به ایده زندگی در زمان حال اشاره دارد- گذشته و آینده ای وجود ندارد. هزارتوها از این لحاظ ویژگی جادویی و افسانه ای دارد، زیرا او اغلب برای بیان ایده های ذهنی اش، از استعاره و نماد استفاده می کند.
احمد میرعلایی از مترجمانی است که برای نخستین بار فارسی زبانان را با نویسندگان بزرگی همچون بورخس، میلان کوندرا، اکتاویو پاز، گراهام گرین و ویلیام گولدینگ آشنا کردهاست. او طبع و ذوق فراوانی در ترجمه شعر داشت و ترجمه کتابهای سنگ آفتاب سرودهٔ اوکتاویو پاز و ایکور سرودهٔ گاوین بنتاک را میتوان از بهترین آثار او در زمینه ترجمه شعر به شمار آورد.
وی از جمله نویسندگان و روشنفکرانی بود که در سری قتلهای موسوم به قتلهای زنجیرهای توسط عوامل وزارت اطلاعات در صبح روز دوم آبان ماه ۱۳۷۴ هنگامی که از منزلش به سوی کتابفروشی محل کارش در حرکت بود ناپدید و جسم بیجان او در حدود ساعت ۱۰ شب در کوچههای خیابان میر اصفهان پیدا شد. در کنار جنازه او دو بطری مشروب قرار داده بودند، بعدها معلوم شد که احمد میرعلایی بر اثر تزریق انسولین از ناحیه دست راست دچار ایست قلبی شده بود
او از امضا کنندگان متن نامه ما نویسندهایم و همچنین متن اعتراض به دستگیری سعیدی سیرجانی بود علاوه بر فعالیتهای فرهنگی فوق بسیاری ملاقات او با وی. اس. نایپول در سفرش به ایران را از دلایل خشم نیروهای امنیتی میدانند؛ فرج سرکوهی در کتاب خود اشاره میکند در سفر وی.اس. نایپول، دولتیها اجازه نمیدادند تا نویسندگان مستقل با او دیدار کنند ولی او از فرصتی استفاده میکند و برای دیدار با مترجم کتابش، «هند تمدن مجروح»، به اصفهان میآید و میر علایی در این نشت و برخاست چند روزه تصویری واقعی و متفاوت با گفتار دولتیان به نیپول ارائه میدهد که در ذهنیت نیپول و گزارشش از سفر ایران تأثیر تعیین کنندهای میگذارد.
گوشه نشینان آلتونا
نويسنده:ژان پل سارتر
مترجم:ابوالحسن نجفي
ژان پل سارتر، ژوئن ۱۹۰۵ در پاریس متولد شد.وی فیلسوف، رماننویس، نمایشنامهنویس و منتقد فرانسوی و برندهٔ جایزهٔ ادبی جایزه نوبل ادبیات است .سارتر در سال ۱۹۸۰ از دنیا رفت. خاکستر او در گورستانی در پاریس به خاک سپرده شد.
گوشه نشينان آلتونا نوشته يي ارزشمند، فاخر و بلندپايه است که بر محور احساس گناه همه انسان ها در برابر جنگ و سرگشتگي دلهره آور کساني که ميان ترديدها و وسوسه هاي وجدان خود و اطاعت کورکورانه نظامي، ميان خشونت و ندامت شقه شده اند دور مي زند. نسلي که در باطن از کشتار نازي ها دچار ندامت و احساس گناه است و خود را با سرزنش نسل جوان تر روبه رو مي بيند، نسلي که از گذشته بزرگانش شرمنده است و نمي تواند به آنچه پيشينيان برايش به ميراث گذشته اند افتخار کند. «هيندنبورگ فون گرلاخ» مردي ثروتمند و صاحب صنايع کشتي سازي است. او که سال ها با استبداد با دختر و دو پسرش رفتار کرده، اکنون به علت سرطان حنجره در شرف مرگ است. پسر دومش «ورنر»، عروسش «يوهانا» و دختر شوهرنکرده اش «لني » را گرد هم مي آورد و دستورهاي خود را به آنان ابلاغ مي کند تا شايد بتواند سنت هاي خانوادگي را حفظ کند. هيندنبورگ پير کارخانه هاي خود را به ورنر واگذار مي کند. اين پسر از خود مي پرسد چرا اين ميراث به برادر بزرگ ترش «فرانتس» نرسيده است؟ اما رازي در خانه نهفته است.
وداع با اسلحه
نويسنده: ارنست همينگوی
مترجم: نجف دريابندری
ارنِست میلر هِمینگوی (زاده ۲۱ ژوئیه ۱۸۹۹ درگذشت ۲ ژوئیه ۱۹۶۱) از نویسندگان برجستهٔ معاصر ایالات متحده آمریکا و برندهٔ جایزه نوبل ادبیات است. وی از پایهگذاران یکی از تأثیرگذارترین انواع ادبی، موسوم به «وقایعنگاری ادبی» شناخته میشود.
اين كتاب داستان گرفتار آمدن جواني است به نام فردريك هنري در جنگ بيهودهاي كه هيچكس معناي آن را نميفهمد. سربازانش با آن مخالفند، افسرانش سرخوردهاند و تكليف خود را نميدانند، كسي از كار سردارانش سر در نميآورد. ابتدا فرمان عقبنشيني ميدهند، و آنگاه سر راه مينشينند و افسراني را كه عقبنشيني كردهاند، تيرباران ميكنند. درست است كه فردريك ظاهرا از جنگ جان به درميبرد، ولي پيداست كه جان او ديگر جان سالمي نيست. مردي كه در پايان كتاب زير باران به هتل خود ميرود تا اعماق روحش زخمي و خونين شده است. به نظر ميرسد كه فردريك هنري از آن هنگام به بعد خود را جيك بارنز ناميده باشد.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.