کلاین و واگنر، سیدارتا، گشت و گذار
نویسنده: هرمان هسه
مترجم: علی اصغر حداد
انتشارات ماهی، چاپ سوم ۱۴۰۰
۲۴۸ صفحه، رقعی، شومیز
کلاین و واگنر(به همراه سیدارتا و گشتوگذار)
0 تومان
نویسنده: هرمان هسه
مترجم: علی اصغر حداد
این کتاب مجموعهای از سه کتاب هرمان هسه شامل کلاین واگنر، سیدارتا، گشتوگذار است.
هسه ادیب، نویسنده و نقاش آلمانی- سوییسی و برندهٔ جایزهٔ نوبلِ سال ۱۹۴۶ در ادبیات است. از مشهورترین آثار وی می توان به رمان های زیر چرخ، دمیان، گرگ بیابان، سیدارتا، گرترود و مجموعه داستان های کوتاه وی اشاره کرد.
سالهای (۱۹۱۸ – ۱۹۱۹ میلادی) سالهای جدایی از خانواده، گوشهگیری و اقامت در «تیچینو» بود. این حوادث در داستانهای کوتاه وی رد پای خود را به روشنی بجای گذاشته است.
ناموجود
وزن |
290 گرم |
---|
محصولات مرتبط
آداب روزانه(روز بزرگان چگونه شب می شود)
نويسنده:میسن کاری
مترجم:مریم مؤمنی
آداب روزانه شرح احوال و عادات کاری یکصدوشصتویک شخصیت مشهوری است که در طول زندگیشان کارهای بزرگ کردهاند، خلاقیت خود را به کار گرفتهاند و آثار مهمی برای بشر به جا گذاشتهاند. در میان این شخصیتها، هم هنرمند و فیلسوف دیده میشود، هم موسیقیدان و نقاش و مجسمهساز، و هم کارگردان و دانشمند. هم میتوان از آدمهای معروف چند قرن گذشته ردی پیدا کرد و هم از بزرگان معاصر. میسن کاری برای نوشتن این کتاب از خاطرات، نامهها، زندگینامهها، مصاحبهها و دیگر منابع مربوط به این شخصیتهای برجسته بهره برده است تا بتواند شرحی مختصر و مفید از خلقوخویشان به دست دهد.
“-شستو شو و استحمام واجب ترینِ ضروریات زندگی بتهوون بود. از این لحاظ به شرقیها می مانست: از دید او، محمد(ص) حق داشت این همه وضوی روزانه را واجب کند.
-فروید، یک بار که به خواهر زادهی هفده ساله اش سیگاری تعارف کرد و پسرک رد کرد، به او چنین گفت: «پسرم! سیگار کشیدن یکی از بزرگترین و ارزانترین لذات زندگی است. اگر تصمیمت را گرفتهای که سیگار نکشی، فقط میتوانم بگویم برایت متاسفم.»
-اغلب مردم هر روز کار میکنند و هر از چندی از رابطهی جنسی بهرهای میبرند. سیمنون هر روز رابطهی جنسی داشت و هر چند ماه یک بار با کارش به عیش مینشست.در ایام اقامتش در پاریس، روزانه با چهار زن مختلف رابطه داشت. خودش تخمین میزد که در طول عمرش با ده هزار زن به بستر رفته است(همسر دومش نظری جز این داشت و میگفت این عدد هزار و دویست بیشتر نبوده است). او عطش جنسی خود را نتیجهی کنجکاوی بی حد و حصر نسبت به جنس مخالف میدانست: «زنن همیشه برای من آدمهایی استثنایی بودهاند که بیهوده سعی کردهام آنها را درک کنم، تلاش بی وقفه در همهی سالهای عمر. اگر به ماجراجویی که دو ساعت یا ده دقیقه بيشتر دوام ندارند تن نمیدادم، چطور میتوانستم در آثارم دهها، بلکه صدها، شخصیت زن خلق کنم؟»
-برنارد مالامود: بیش از یک راه وجود دارد-در این باره یاوه بسیار گفتهاند.تو خودت هستی، نه فیتز جرالدی نه تامس وولف. برای نوشتن باید بنشینی و بنویسی. زمان یا مکان خاصی هم ندارد. باید با خودت و سرشتت سازگار باشی. کافی است منضبط باشی، دیگر روش کار مهم نیست. اگر نویسنده منضبط نباشد، هیچ افسون همدلانهای کارگر نمیافتد. راهش این است که برای خودت وقت دست و پا کنی(نه اینکه وقت بدزدی) و داستان خلق کنی. اگر داستان ها به ذهنت بیایند، آنها را مینویسی و در مسیر درست خواهی بود. عاقبت هر کسی یاد میگیرد که مناسبترین راه برای او کدام است. آن رازی که باید فاش شود خود تو هستی.
به عبارت دیگر
جومپا لاهيري
مترجم: اميرمهدي حقيقت
جومپا لاهیری (به انگلیسی: Jhumpa Lahiri) (به بنگالی:ঝুম্পা লাহিড়ী) با نام نیلانجانا سودشنا (به انگلیسی: Nilanjana Sudeshna) (زادهٔ ۱۱ ژوئیه ۱۹۶۷ در لندن) نویسندهآمریکایی هندیتبار است. لاهیری با نخستین اثرش، مجموعه داستان مترجم دردها (۱۹۹۹)، برنده جایزه ادبی پولیتزر در سال ۲۰۰۰ شد. همچنین نخستین رمان او به نام همنام (۲۰۰۳) در ساخت فیلمی به همین نام در سال ۲۰۰۷ مورد اقتباس قرار گرفت.
به عبارت دیگر در میان آثار جومپا لاهیری اثری متفاوت است. این کتاب برخلاف آثار پیشین او اثری غیرداستانی است، هرچند گاه خردهروایتهای آن شکل داستان به خود میگیرد. به عبارت دیگر شرح تلاش لاهیری برای آموختن زبان ایتالیایی است و در اصل هم آن را به زبان ایتالیایی نوشته است. لاهیری در این کتاب دشواریهای آموختن زبانی دیگر را گامبهگام وصف میکند و در این راه نکات ظریفی را نیز دربارهی فرهنگ ایتالیایی نشان میدهد؛ او خود در خانوادهی مهاجر هندی زاده شده و تجربههای متفاوت فرهنگیاش موجب شده تا نگاهی عمیقتر به فرهنگی دیگر داشته باشد. لاهیری ترجمهی کتاب (از ایتالیایی به انگلیسی) را به مترجم دیگری واگذاشته و دلیل آن را در یادداشت آغازین خود توضیح داده و نیز در بخشی از کتاب که در آن از «ترجمه» سخن گفته است.
پدرو پارامو
رمان پدرو پارامو که پیشگام رئالیسم جادویی است، در سال ۱۹۵۵ منتشر و با استقبال سردی روبهرو شد و در طول ۴ سال بعد فقط هزار جلد از آن به فروش رفت. این رمان جسورانه ساختار جدیدی را بدعت میگذارد، داستان را ساکنین مردهٔ دهکدهای افسانهای به نام «کومالا» نقل میکنند. رمان بعدها شناخته شد و عمیقاً در ادبیات آمریکای لاتین تأثیر گذاشت.
گابریل گارسیا مارکز جملهای از این کتاب را در «صد سال تنهایی» خود گنجاند. همچنین «شهر ارواح» رولفو که ساکنینش اشباحاند، تا اندازهای منبع الهام شهر افسانهای ماکوندوی مارکز شد. گابریل گارسیا مارکز گفتهاست که بعد از نوشتن چهار کتاب اولش، به عنوان یک رماننویس احساس کرد که متوقف شدهاست و کشف کتاب «پدرو پارامو» در سال ۱۹۶۱ زندگی او را تغییر داد و مسیر تألیف شاهکارش، «صد سال تنهایی» را به او نشان داده و هموار کرد. مارکز دربارهٔ تمام آثار انتشار یافتهٔ رولفو میگوید: «نوشتههایی که به ۳۰۰ صفحه هم نمیرسند و معتقدم به همان حجم و ماندگاری آثار سوفوکل است.»
چه کسی موتسارت را کشت (داستانهایی برای دوستداران موسیقی)
نويسنده:ارنست ويلهلم هاينه
مترجم:علي اسديان
چهکسی موتسارت را کشت؟ ۱۴ روایت واقعی از زندگی چند موسیقیدان بنام تاریخ است، حقایقی بس مرموز و عجیب که روایت آنها به داستانی جنایی برآمده از تخیل نویسنده میماند؛ بههمین دلیل هم عنوان فرعی «داستانهایی برای دوستداران موسیقی» برای کتاب انتخاب شده است. ارنستویلهلم هاینه، نویسندهی کتاب، که خود معماری برجسته بود، به نوشتن روایتهای تاریخی اینچنینی علاقهی بسیاری داشت و در این کتاب نیز پروندههایی مبهم و عجیب و تاریخی را دربارهی موسیقیدانان گشوده و با بازخوانی آنها پرتو تازهای بر هر کدام تابیده است. او ضمن بررسی این پروندهها کمی هم به زندگی و شخصیت این موسیقیدانان پرداخته است که بر جذابیت روایتش افزوده است. موتسارت، هایدن، پاگانینی، چایکوفسکی، برلیوز، دانکن، واگنر، روسینی، باخ، هندل، بیزه، موسُرگسکی و گلن میلر هنرمندانی هستند که در این کتاب به آنها پرداخته شده است.
چون باد، چون موج
استفانو بولونینی
ترجمه: مهیار علینقی
نوشتههای کوتاهی که در این کتاب آمدهاند همانقدر داستانکوتاهند که مقاله یا پژوهشهای روانکاوانه. این قطعات که در قالب اولشخص روایت شدهاند، بیشتر به خاطره شبیهند و گاه آدمی را به یاد سبک اورول و موام در خاطرهنویسی میاندازند. هر یک از فصول کتاب به موضوع خطیری میپردازد، از جمله ماهیت اشتیاق، نقش سرنوشتساز وهم و وهمزدایی از زندگی آدمی، ماجراجویی در تقابل با کوتهفکری، ارزش مهارت و تخصص، ریشه و اجزای قهرمانگرایی و ... نثر بولونینی دلپذیر است و صمیمیتی دلفریب دارد. از همین روست که ظهور مفاهیم روانکاوانه در متن به معنای تحمیل اصطلاحات فنی این رشته نیست، بلکه بیشتر محملی است برای روشنساختن مطلب به روشی خلاق.
اين كتاب در سال 2006 منتشر شده و برنده جايزه ي گراديوا شده است.
رمانی با یک طوطی
آندری ولوس
مترجم: آبتین گلکارآندری ولوس در اواخر دههی 1990 در زندگینامهی کوتاهی نوشت: “همهی آنچه میتوانم دربارهی خودم بگویم در چند سطر میگنجد.در دوشنبه به دنیا آمدم.آنجا مدرسه را تمام کردم.در پژوهشکدهی نفت درس خواندم.متخصص ژئوفیزیک شدم.حتی در همین رشته کار کردم.در جوانی شعر میسرودم.گاهی چاپشان میکردند.مدتها به ترجمهی شعر از تاجیکی مشغول بودم.اولین داستانم حدود…حتی یادم نمیآید حدود چند سال پیش منتشر شد.ده؟دوازده؟بعد نوبت به کتاب نثرم رسید…خلاصه،زندگی پیش میرود و تمامش هم وقف ادبیات نشده است، لابد به همین دلیل است که دوستانم دربارهی من میگویند: همان است که نویسندگی هم میکند”
آندری ولوس در رمانی با یک طوطی با نثری ساده و روشن به مسئلهی غلبهی نگرش تجاری و سرمایه داری بر دانش و فرهنگ میپردازد،مشکلی که ظاهرا ابعادی فراگیر و جهانی به خود گرفته است.در بخشی از کتاب میخوانیم: کالاباروف یک روز در میان راهی دادگاه میشود،چون پیوسته به کتابخانهاش سوءقصد میکنند،گاهی به ساختمانش و گاهی هم به زمینش.گاهی شرکت نفت میخواهد در آن ساکن شود و گاهی شرکت گاز.گاهی میخواهند به جای کتابخانه جایگاه سوختگیری با فناوری نانو درست کنند و گاهی پارک آبی.این سوءقصدها فعلا دفع شده است ولی اگر روزی کالاباروف را برکنار کنند،چه کسی برای دفاع از کتابخانه سپر به دست میگیرد و شمشیر میزند؟!
سوفیا پتروونا
نويسنده:لیدیا چوکوفسکایا
مترجم:خشایار دیهیمی
سوفیا پتروونا رمان کوتاهی است که لیدیا چوکوفسکایا آن را در اواخر دههی ۱۹۳۰ نوشت. این رمان دربارهی تصفیههای استالینی است و از جمله معدود آثار باقیمانده در اینباره است که در همان دوران نوشته شده است. پس از تغییر شرایط سیاسی، نسخهی ویرایش شدهی سوفیا پتروونا، اولینبار در ۱۹۶۵ منتشر شد. داستان این رمان دربارهی تایپیستی به نام سوفیا پتروونا در اتحاد جماهیر شوروی است. پسر او، نیکالای (کولیا)، عمیقاً به کمونیسم اعتقاد دارد و در ابتدای مسیر نویدبخشی است. طولی نمیکشد که تصفیهی بزرگ آغاز میشود و همکاران سوفیا، در بازار گرم متهم کردن به خیانت، ناپدید میشوند و در همان حال آلیک، بهترین دوست کولیا، هم خبر از بازداشت شدن او میدهد. سوفیا میکوشد خبر بیشتری از کولیا به دست آورد، اما در جریان وسیعی از بوروکراسی فرو میرود.
قصر
نام نویسنده : فرانتس کافکا
نام مترجم : علی اصغر حداد
قصر رازی است سربهمهر که کا. برای وارد شدن به آن به هر شیوهای که میتواند، متوسل میشود. مردم دهکدهای که تحت فرمان قصر است، دائم در تلاشند که کا. را از وارد شدن به آن منصرف کنند و کا. که حالا عاشق فریدا دختری از همان دهکده شده، مدام در کشمکش با اهالی بر سر رفتن به قصر است. آیا او به قصر میرسد؟ وقایع اسرارآمیزی که یکی پس از دیگری به وقوع میپیوندند، رسیدن به پاسخ این سوال را پیوسته به تاخیر میاندازند.
کافکا قصر را در سال 1922 نوشته و رمان برای نخستینبار در سال 1926 یعنی دوسال پس از مرگ نویسنده منتشر شده است. قصر به عنوان پرحجمترین اثر کافکا، همچون دورمان دیگر او؛ محاکمه و امریکا اثری ناتمام است و مرگ زودهنگام نویسنده مجال بهپایانبردن رمان را به او نداده است. قصر از زمان انتشار تا کنون تفاسیر بسیاری به خود دیده و به یکی از بحثبرانگیزترین و اثرگذارترین رمانهای قرن بیستم تبدیل شده است.
گاندی چه میگوید
نورمن فینکلشتاین
مترجم: محمد واعظی نژادنورمن فینکلشتاین (به انگلیسی: Norman Finkelstein) یکی از تاریخنگاران، نویسندگان و پژوهشگران سیاسی آمریکایی است. پژوهشهای او عمدتاً دربارهٔ اختلافات فلسطین و اسرائیل و مسائل مربوط به یهودیان هستند. او دکترایش را در رشتهٔ علوم سیاسی از دانشگاه پرینستون دریافت کردهاست.
مهانداس کارامچاند گاندی (به انگلیسی: Mohandas Karamchand Gandhi) (به خط دوناگری: मोहनदास करमचन्द गांधी؛ گجراتی: મોહનદાસ કરમચંદ ગાંધી؛ زاده: ۲ اکتبر۱۸۶۹ - درگذشت: ۳۰ ژانویه ۱۹۴۸) (۱۰ مهر ۱۲۴۸ - ۹ بهمن ۱۳۲۶) رهبر سیاسی و معنوی هندیها بود که ملت هند را در راه آزادی از استعمار امپراتوری بریتانیا رهبری کرد.
او در طول زندگیش استفاده از هر نوع ترور و خشونت برای رسیدن به مقاصد را رد میکرد. فلسفهٔ بیخشونتی گاندی که خود نام ساتیاگراها (در سانسکریت به معنای تلاش و کوشش برای رسیدن به حقیقت؛ تحتاللفظی: محکم گرفتن حقیقت) روی بسیاری از جنبشهای مقاومت بدون خشونت در سراسر جهان و تا امروز تأثیر گذارده است.
مرگی بسیار آرام
نويسنده:سيمون دوبوار
مترجم:سيروس ذكاء
اما نه، انسان به اين سبب نميميرد كه به دنيا آمده، زندگي كرده و پير شده، بلكه به علتي ميميرد. دانستن اينكه مامان به علت سن و سالش به مرگ نزديك بود، از اين غافلگيري دهشتناك نكاست؛ او يك غده سرطاني داشت. سرطان، انسداد شريان و نارساييهاي ريوي همانقدر سبعانه و پيشبينيناپذيرند كه از كار افتادن موتور هواپيما در سينه آسمان، مادرم در آن انزواي احتضار همه را تشويق به خوشبيني ميكرد و بهاي بينهايت هر لحظه را ميدانست. پافشاري بيهودهاش نيز پرده اطمينانبخش ابتذالات روزمره را ميدريد. هيچ مرگي طبيعي نيست...
مزرعه ی حیوانات
نام نویسنده : جورج اورول
نام مترجم : احمد کسایی پور
مزرعهٔ حیوانات (به انگلیسی: Animal Farm) که در ایران به نام قلعهٔ حیوانات نیز شناخته شدهاست، رمانی پادآرمانشهری به زبان انگلیسی و نوشتهٔ جُرج اُروِل است. این رمان در طول جنگ جهانی دوم نوشته و در سال ۱۹۴۵ میلادی در انگلستان منتشر شد، ولی در اواخر دههٔ ۱۹۵۰ میلادی به شهرت رسید. مزرعهٔ حیوانات دربارهٔ گروهی از جانوران اهلی است که در اقدامی آرمانگرایانه و انقلابی، صاحب مزرعه (آقای جونز) را از مزرعهاش فراری میدهند تا خود ادارهٔ مزرعه را بهدست گرفته و «برابری» و «رفاه» را در جامعهٔ خود برقرار سازند. رهبری این جنبش را گروهی از خوکها بهدست دارند، ولی پس از مدتی این گروه جدید نیز به رهبری خوکی به نام ناپلئون همچون آقای جونز به بهرهکشی از حیوانات مزرعه میپردازند و هرگونه مخالفتی را سرکوب میکنند.
جورج اورول بهعنوان یک سوسیال-دموکرات در جریان جنگ داخلی اسپانیا با سیاستهای حکومت سوسیالیستی شوروی آشنا شده بود و از پاکسازیهای خشونتآمیز دوران ژوزف استالین -که با نام پاکسازی بزرگ شناخته میشود- خشمگین بود. وی با نگارش این رُمان از استبداد طبقهٔ حاکم شوروی به سختی انتقاد کرد و معتقد بود نظام شوروی به یکدیکتاتوری بدل گشته و بر پایهٔ کیش شخصیت بنا شده است.در این رمان، انقلاب حیوانات مزرعه، نماد انقلاب کارگری و سرنوشت آن بر ضدّ نظام سرمایه داری است.
معروفترین جملهٔ این کتاب «همهٔ حیوانات باهم برابرند، امّا برخی برابرترند» است که در زبان انگلیسی بهصورت یک ضربالمثل و جملهای کنایهآمیز درآمدهاست. همچنین جملهٔ زیر از جملاتِ مفهومیِ این کتاب است:
همیشه خوکها تصمیم میگرفتند، سایر حیوانات هرگز نمیتوانستند تصمیمی اتخاذ کنند ولی رأی دادن را یادگرفته بودند.
یک فنجان چای
کاترین مَنسفیلد در سال 1888 در وِلینگتونِ نیوزلند به دنیا آمد. در سال 1906 اولین نوشتههای خود را که قطعات کوتاه ادبی بودند در یک نشریهی استرالیایی منتشر کرد.مَنسفیلد از کوتاهنویسانِ مشهورِ عصر خود است و علاوه بر مجموعه داستانهایی که از او به چاپ رسیده، مجموعه اشعارش هم که همسرش آنها را جمعآوری کرده در 1923 منتشر شده است. منسفیلد در اوج جوانی به سل مبتلا شد و علیرغمِ دورههای طولانی درمان و استراحت، حالش رو به وخامت رفت و در سال 1925 در 37 سالگی در فانتِینبلو درگذشت.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.