گذار از جهان بسته به کیهان بی کران
الکساندر کویره
علیرضا شمالی
الکساندر کویره یکی از برترين تاریخ نگاران علم در سدۀ بیستم است، بی شک درک هم دلانۀ او از اندیشۀ پیشینیان، توانمندی بی مانندش در راه جستن به جهان فکری افرادی چون یاکوب بومه، نیوتن و دکارت و آن گاه، به نقش کشیدن جهان بدان سان که در چشم آن ها جلوه می کرده است، الگوی درخوری برای تاریخ نگاران پس از وی فراهم آورده است. آغاز شیوۀ هرمنوتیکی در تاریخ نگاری علم نیز به او نسبت داده شده است. کویره در تاریخ نگاری درونی علم به محتوای اندیشگی علم می اندیشد و بر این نکته دست می گذارد که هر نظریۀ علمی بر بستری از پیش فرض های مابعدالطبیعی تکیه زده است. برای کویره، دانش نوین آن چنان که در کار کپرنیک، کپلر و نیوتن بیان شده است، وامدار کشف یک روش علمی نوین نیست، بلکه وامدار داد و ستد آدمیانی است که دست اندرکار ساماندهی دانش بوده اند و نگاهی تازه به مابعدالطبیعه است که راه را بر دانش و اندیشۀ مدرن هموار ساخته است. وی بر آن است که بی مدد مابعدالطبیعۀ افلاطونی یا نوافلاطونی علم نوین ممکن نمی باشد. کویره در کتاب حاضر اشاره ای به جنبۀ امکانی و نه ضروری، داد و ستد علم و مابعدالطبیعه دارد. در نظر وی، در فرجام سیر از جهان بسته به کیهان بی کران، این مابعدالطبیعۀ دکارتی بود که با علم نیوتنی پیوند خویشاوندی بست و مابعدالطبیعۀ خداباور نیوتن را، که در پشتگاه فلسفی علم نیوتنی خانه کرده بود، به خوابگاه فراموشی روانه ساخت. در این کتاب هم چنین تاریخچۀ کیهان شناسی با نگاهی به آرای دانشمندانی چون کپلر، نیوتن، دکارت، لایب نیتس و... بیان شده است.
ياكوب بومه (Jacob Boehme) فيلسوف و عارف بنامِ آلمانى بود كه به رغم دوران نسبتاً كوتاه زندگى اش (1575ـ1624) جريان تفكر فلسفى و دينى را در مغرب زمين سخت تحت تأثير قرار داد تا آنجا كه وى را «نخستين فيلسوف آلمانى» ناميده اند و گفته مى شود كه فيلسوفان نام آورى چون هگل، شلينگ، شوپنهاور، نيچه، هارتمن، برگسون، هيدگر، وايتهد و كارل يونگ تحت تأثير جنبه هايى از تفكر او بودند. او زندگى را به سادگى گذراند و از راه پينه دوزى گذران معاش كرد. وى تقريباً با ملاصدرا هم زمان بود و عده اى از اهل نظر به بررسى ويژگى هاى مشترك در تفكر فلسفى و عرفانى اين دو متفكر بزرگ پرداخته اند. دوران زندگى او هم زمان بود با اوج درگيرى هاى مذهبى ميان كاتوليك ها و پروتستان ها و نيز نزاع هاى فرقه اى ميان خود پروتستان ها. وى با نوشتن كتاب هاى طلوعى در سپيده دم (Aurora) و كتاب راهى به سوى مسيح (The Way to Christ) خشم كليساى كاتوليك را برانگيخت و به همين دليل نيز بدعت گذار ناميده شد. مجموعه آثار وى شامل 29 كتاب و رساله منتشر شده است.
گفتارهای اپیکتتوس
مکتب رواقی در قرن دوم میلادی، در روم، نفوذ یافت و حکمایی مانند سنکا، اپیکتتوس و مارکوس آئورلیوس (امپراتور روم) به آن گرویدند.
رواقیگری شاخهای از فلسفه اخلاق شخصی است مبتنی بر سیستم منطق و مشاهده ادراکات جهان طبیعی. براساس آموزههای این فلسفه انسانها به عنوان موجودات اجتماعی میبایست راه رسیدن به خوشروانی (خوشبختی، یا نعمت) را پیدا کنند و به حالت رهایی از رنج برسند - با این پیش فرض که میل به لذت یا ترس از درد باعث افراط و تفریط در زندگی آنها نگردد. در این فلسفه انسان با درک جهان، میبایست هماهنگ با طبیعت و با همکاری و رعایت انصاف و رفتاری عادلانه با دیگران در تعامل باشد.
گفتاری در برابر نابرابری
روسو در گفتمانی درباره نابرابری، نشان میدهد که چگونه رشد تمدن با ایجاد نابرابریهای مصنوعی ثروت، قدرت و امتیازات اجتماعی، شادی و آزادی طبیعی انسان را تباه میکند. روسو با این ادعا که انسان بدوی با همنوعان خود برابر است، معتقد بود که با پیچیده تر شدن جوامع، قوی ترین و باهوش ترین اعضای جامعه نسبت به برادران ضعیف تر خود برتری غیرطبیعی پیدا می کنند و قوانین اساسی برای اصلاح این عدم تعادل ها از طریق صلح و عدالت تنظیم می شود. در واقع کاری جز تداوم آنها انجام ندهید. استدلالهای سیاسی و اجتماعی روسو در گفتمان، تقبیح بسیار مؤثری از شرایط اجتماعی زمان او و یکی از انقلابیترین اسناد قرن هجدهم بود.
لوح سپید (انکار مدرن ذات بشر)
استیون پینکر
بهزاد سروری و دانیال قارونی
استیون آرتور پینکر (به انگلیسی: َSteven Arthur Pinker) (زاده ۱۸ سپتامبر ۱۹۵۴) زبانشناس، روانشناس تجربی، دانشمند علوم شناختی کانادایی-آمریکایی و نویسنده کتابهای معروف علمی است.
وی استاد دانشگاه هاروارد و استاد خانواده جوهستون در گروه روانشناسی دانشگاه هاروارد است. او به دلیل طرفداری از روانشناسی تکاملی و نظریه محاسباتی ذهن، مشهور است.
تخصص دانشگاهی پینکر علوم شناختی دیداری و روانشناسی است. تحصیلات دانشگاهی او شامل آزمایشهای برروی تصویر سازی ذهنی، ساختار شناخت، توجه دیداری، پیشرفت زبان در کودکان، پدیدههای منظم و نامنظم در زبان، ریشههای عصبی کلمات و دستور زبان و روانشناسی کنایه و تعبیر، است. او دو کتاب فنی منتشر کرد که نطریهٔ عمومیای را پیرامون فراگیری زبان و بکارگیری آن در یادگیری افعال در کودکان، پیشنهاد میداد. در کتابهایی کمتر دانشگاهی، او زبان را به عنوان یک «غریزه» یا سازگاری بیولوژیکی که توسط انتخاب طبیعیشکل گرفته، مورد استدلال قرار میدهد. در این دیدگاه، او در مقابل نوام چامسکی و دیگر کسانی است که توانایی انسان برای یادگیری زبان را محصول جانبی سایر سازگاریها میدانند.
نويسنده كتاب:
كتاب لوح سپید نظريه ي روانشناسی رو که فکر اطفال مثل لوح سفیده رد میکنه. فرضیه لوح سفید، تمام ساختار فکر رو تاثیر جامعه، فرهنگ، سرپرستی والدین، و تجربه زندگی به شمار می آورد. در قرن ۱۹ لوح سفید ایده با نفوذی بود. این هم چند نقل قول که حاکی مشهوریت این نظریه هستند: به گفته تاریخدان حوزه اورتگا ایگاست "انسان سرشتی ندارد." به گفته انسانشناس اشلی مانتگو "انسان غرایزی ندارد." به گفته دانشمند مرحوم استفان جی گولد انسان قادر به مجموعه گستردهای از رفتارها ست و غریزه ای برای هیچ کدام ندارد.
دلایلی برای شک در اینکه فکر انسان لوح سفیده وجود داره. برخی از دلایل ناشی از حس عام است. همانطور که بسیاری از مردم در طی سالها به من گفتهاند هر کس که بیشتر از یک فرزند داره می داند که بچه ها با یک سری استعدادها و مزاج ذاتی خاصی به دنیا می آیند و همش از محیط گرفته نشده.