خلاصه کتاب عصر سرمایه داری نظارتی: مبارزه برای آینده انسانی در مرز جدید قدرت از شوشانا زوبوف
نویسنده شوشانا زوبوف در کتاب خود سرمایه داری نظارتی، تحلیل مفصلی از شیوه های تجاری شرکت هایی مانند گوگل و فیس بوک ارائه می دهد. زوبوف اصطلاح «سرمایهداری نظارتی» را برای توصیف روشی که این شرکتها دادههای کاربران را جمعآوری میکنند و سپس از آن دادهها برای فروش تبلیغات هدفمند استفاده میکنند، استفاده میکند. زوبوف استدلال می کند که سرمایه داری نظارتی شکل جدیدی از سرمایه داری است که تهدیدی برای دموکراسی و بشریت است.
او ادعا می کند که روشی که شرکت هایی مانند فیس بوک و گوگل از داده ها برای هدف قرار دادن تبلیغات و دستکاری کاربران استفاده می کنند نه تنها غیراخلاقی بلکه غیرقانونی است. او استدلال میکند که روشی که این شرکتها از دادهها برای دستکاری افراد استفاده میکنند، آنها را به «سوژههای نظارتی» تبدیل میکند. او میگوید که شرکتهایی که در سرمایهداری نظارتی مشارکت دارند از دادهها برای دستکاری و کنترل کاربران استفاده میکنند. به عنوان مثال، فیس بوک می تواند از داده ها برای نشان دادن تبلیغات هدفمند کاربران بر اساس ترجیحات شخصی آنها استفاده کند. سرمایه داری نظارتی یک مشکل بزرگ است زیرا ناعادلانه است و به مردم آسیب می رساند.
او درباره نحوه استفاده شرکت ها از داده ها برای هدف قرار دادن تبلیغات و دستکاری نظرات مردم بحث می کند. سرمایه داری نظارتی اساساً بین ۰۱۰۰۱۰۰۰ و ۱۰۰۱۱۰۰۰ تفاوت قائل می شود، اولی کسانی هستند که به داده ها دسترسی دارند و دومی کسانی هستند که می توانند آن را بخرند. او استدلال می کند که گروه دوم قدرت زیادی دارند و می توانند از آن برای دستکاری جامعه استفاده کنند. به عنوان مثال، آنها می توانند از پول خود برای خرید سیاستمدارانی استفاده کنند که قوانینی را تصویب کنند که به نفع آنها باشد، یا می توانند از پول خود برای تأثیرگذاری بر رسانه ها استفاده کنند. او درباره چگونگی افزایش قدرت «۱ درصد» بحث می کند و این یک مشکل بزرگ است زیرا «۱ درصد» قدرت زیادی برای دستکاری بقیه جامعه دارد.
خاستگاه سرمایه داری نظارتی
زوبوف کتاب خود را با ردیابی منشأ سرمایه داری نظارتی آغاز می کند. او ادعا می کند که این عمل در اوایل دهه ۲۰۰۰ با توسعه الگوریتم موتور جستجو توسط گوگل آغاز شد. این الگوریتم برای جمعآوری دادههای مربوط به درخواستهای جستجوی کاربران به منظور ارائه تبلیغات هدفمند به آنها طراحی شده است. زوبوف استدلال می کند که این یک تغییر عمده در روش کار سرمایه داری است. اشکال قبلی سرمایه داری مبتنی بر تولید بود، اما سرمایه داری نظارتی مبتنی بر پیش بینی است. این تغییر پیامدهای عمیقی برای جامعه دارد. روشی که سرمایهداری نظارتی کار میکند این است که شرکتها دادههای کاربران را جمعآوری میکنند و سپس از آن دادهها برای پیشبینی رفتار آیندهشان استفاده میکنند. سپس از این پیش بینی ها برای فروش تبلیغات هدفمند استفاده می شود. زوبوف استدلال می کند که این شکل جدید سرمایه داری تهدیدی برای دموکراسی و بشریت است.
اجازه دهید این ایده را عمیق تر بررسی کنیم.
در سرمایه داری کلاسیک، کسب و کارها کالاها یا خدمات را به افرادی می فروشند که می خواهند آنها را بخرند. در سرمایه داری نظارتی، کسب و کارها داده های مربوط به افراد را جمع آوری می کنند و سپس آن داده ها را به سایر مشاغل می فروشند. به عنوان مثال، گوگل داده هایی را در مورد آنچه مردم در اینترنت جستجو می کنند جمع آوری می کند. آنها سپس این داده ها را به مشاغلی که می خواهند برای آن افراد تبلیغ کنند، می فروشند. در سرمایه داری تولیدی، شرکت ها کالاها و خدماتی را تولید می کنند که سپس به مصرف کنندگان فروخته می شود. هدف کسب سود با فروش بیشتر از هزینه تولید است. تحت نظارت سرمایه داری، شرکت ها داده های کاربران را جمع آوری می کنند و سپس از آن داده ها برای پیش بینی رفتار آینده خود استفاده می کنند. هدف کسب سود از طریق فروش تبلیغاتی است که بر اساس آن پیشبینیها برای کاربران هدف قرار میگیرد.
خوب، پس مشکل چیست؟ مشکل، همانطور که زوبوف می بیند، این است که سرمایه داری نظارتی، تفاوت های بزرگی در ثروت و قدرت ایجاد می کند. این به ۱ درصد اجازه می دهد تا حتی ثروتمندتر شوند در حالی که بقیه ما در حال مبارزه هستیم. به عنوان مثال، شرکت مادر گوگل، آلفابت، ثروت بیشتری از مجموع نیمی از خانواده های آمریکایی جمع آوری کرده است. در همین حال، تعداد افرادی که در فقر زندگی می کنند، همچنان رو به افزایش است. به عبارت دیگر، روش قدیمی تجارت، با خرید و فروش کالاها و خدمات به مردم، حتی نمی تواند شروع به رقابت با سرمایه داری نظارتی کند. اما سرمایه داری نظارتی غیراخلاقی است. این صرفاً یک روش متفاوت برای انجام تجارت نیست. و افرادی که از آن سود می برند اقلیتی از مردم هستند. مشکل سیستمیک است. موضوع این نیست که یک شرکت تبلیغاتی را به شرکت دیگری بفروشد، یا گروهی از مردم ثروتمندتر شوند در حالی که بقیه ما در حال تلاش هستیم.
شیوه های تجاری سرمایه داران نظارتی
زوبوف در ادامه به بحث در مورد شیوه های مختلف تجاری سرمایه داران نظارتی می پردازد. او استدلال می کند که این شرکت ها از داده های کاربران خود برای ایجاد “بازارهای آتی رفتاری” استفاده می کنند. این بازارها برای فروش پیشبینیهای رفتار کاربر به تبلیغکنندگان استفاده میشوند. علاوه بر این، زوبوف استدلال می کند که سرمایه داران نظارتی از داده های کاربران خود برای دستکاری و کنترل مردم استفاده می کنند. به عنوان مثال، او ادعا میکند که فیسبوک از دادههای خود استفاده میکند تا کاربران را با دادن مداوم چیزهایی که میخواهند ببینند (مانند لایکها، نظرات و دوستان جدید) به پلتفرم خود متصل نگه دارد. این دستکاری مضر است زیرا افراد را معتاد به فیس بوک نگه می دارد و از شرکت در فعالیت های معنادارتر جلوگیری می کند. زوبوف همچنین استدلال می کند که سرمایه داران نظارتی از داده های کاربران خود برای دستکاری ناعادلانه انتخابات استفاده می کنند. او ادعا می کند که آنها این کار را با استفاده از داده های خود برای هدف قرار دادن تبلیغات در رأی دهندگان نوسان و با استفاده از داده های آنها برای تأثیرگذاری بر رسانه ها انجام می دهند. در مجموع، زوبوف ادعای قوی دارد که سرمایه داری نظارتی شکل جدیدی از سرمایه داری است که تهدیدی برای دموکراسی و بشریت است.
پیامدهای منفی سرمایه داری نظارتی
به طور خلاصه، زوبوف پیامدهای منفی سرمایه داری نظارتی را مورد بحث قرار می دهد. او استدلال می کند که این شکل جدید سرمایه داری تهدیدی برای دموکراسی و بشریت است. او ادعا می کند که سرمایه داران نظارتی حقوق حریم خصوصی، استقلال شخصی و خود دموکراسی را از بین می برند. علاوه بر این، زوبوف استدلال می کند که سرمایه داری نظارتی در حال ایجاد جهانی است که در آن تنها کسانی که توانایی پرداخت هزینه برای دسترسی به اطلاعات را دارند، قدرتی خواهند داشت.
زوبوف اصطلاح «سرمایهداری نظارتی» را برای توصیف روشی که این شرکتها دادههای کاربران را جمعآوری میکنند و سپس از آن دادهها برای فروش تبلیغات هدفمند استفاده میکنند، استفاده میکند. زوبوف استدلال می کند که سرمایه داری نظارتی شکل جدیدی از سرمایه داری است که تهدیدی برای دموکراسی و بشریت است.