معرفی کتاب فراسوی نیک و بد اثر فریدریش نیچه
انجام فلسفه بدون فرضیات غیرممکن است.
از زمانی که رنه دکارت فیلسوف فرانسوی قرن هفدهم اعلام کرد «من فکر میکنم، پس هستم»، بسیاری از فلسفههای غرب وسواس زیادی به شروع فرآیند فلسفی از «اصول اولیه» داشتند – یعنی انجام فلسفه بدون اینکه فرضیات غیرمجاز را بدیهی بدانیم. .
همانطور که خواهیم دید، نیچه در مورد این ایده که حتی ممکن است برای یک فلسفه از پیش فرض هر چیزی اجتناب کند، شک کرد. و تقریباً هر فیلسوفی را به خاطر قاچاق مخفیانه تعصبات به فلسفه آنها مسخره کرد.
به ویژه، نیچه احساس می کرد که کل سنت فلسفی غرب تحت تأثیر یک ایمان خرافی به جزمات الهیات مسیحی است. حتی زمانی که ایمان آگاهانه به مسیحیت در اروپای غربی قرن نوزدهم رو به زوال بود، فیلسوفان همچنان مفاهیمی...