شهر دزدها
شهر معمولی
مترجم: نیلوفر امن زاده
شهر معمولي، رماني خيالانگيز و سرگرمكننده است که داستان فليسيتيِ دوازده ساله را روایت میکند. فلیسیتی با مادر، خواهر كوچكتر و گربهاش به درهي نيمهشب يعني زادگاه مادرش ميرود. اين رمان پر از شخصيتهاي عجيبوغريب و دوستداشتني است و داستاني جذاب و خواندني دارد كه به ما يادآوري ميكند در سختترين روزها هم ميتوان اميدوار بود و ميتوان اين اميد را از طريق عشقورزيدن به خانواده و دوستان به دست آورد
شهر ممنوعه
ماگدا سابو
ترجمه: فریبا ارجمند
ويرجينيا وولف اولين کسي بود که به رابطهي خلاقيت هنري و امور روزمره اشاره کرد. وولف نوشت که قرن هفدهم هيچ شاعر مؤنثي ندارد چون «خواهر شکسپير» بيش از حد گرفتار وصلهپينهي جورابو سر زدن به غذا است. چند قرن بعد، نسل چندمِ بازماندگان «خواهر شکسپير»، به کمک پول، ميکوشند با بهکارگيري خدمتکار اين مشکل را حل کنند.
ماگدا سابو، يکي از مشهورترين نويسندگان مجارستان، در رمان شهر ممنوعه نگاهي عميق به مناسبات متزلزل «بانوي نويسنده» و خدمتکارش مياندازد، امري که پيش از او بهندرت کسي به آن پرداخته است.
اِمِرِنس، خدمتکار سالخورده، سوابق درخشاني دارد: قابلاعتماد است، خيال ماگدا راحت است که او خانه را به آتش نميکشد، و نيز از او گذشته است که معشوقه داشته باشد. مناسبات اين دو زن به وابستگي متقابلي ميانجامد. بينابين دو نبردي دايمي جريان دارد و «شبهاي ويرژيليِ مملو از عناصر رئال و سوررئال». کتاب با توصيف يک رؤيا آغاز ميشود و به پايان ميرسد: رؤيايي تبآلود، سايهي يک سايه...
سابو جوايز متعددي دريافت کرده است، ازجمله جايزهي«کوشوت» (Kossut)، که مهمترين جايزهي ادبي مجارستان است، و «جايزهي نويسندهي زن خارجي»، به ترجمهي فرانسوي شهر ممنوعه داده شد.
ماگدا نويسنده و شاعر لهستاني است كه تا كنون 7 اثر وي به زبان انگليسي ترجمه شده است. از مهمترين آثار اين نويسنده لهستاني ميتوان به نگارش رمانهايي چون «حنايي»، «شبهاي پيگكيلينگ» و «به سال بگو» اشاره كرد.
ماگدا نخستين رمانش را با عنوان «فرستو» و به زبان لهستاني در سال 1958 منتشر كرد، اما موفقيت اصلي را با نگارش رمان فانتزي «ابيگل» در سال 1970 به دست آورد.
شهر مه
نويسنده: كارلوس روئيثثافون
مترجم: علی صنعوی
كارلوس روئيثثافون، نویسنده پرفروش، این مجموعه داستان را به عنوان قدردانی از خوانندگان بیشماری که در سفر فوقالعادهای که با کتاب "سایه باد" به او پیوستند، در نظر گرفت. شهر مه شامل یازده داستان، شخصیتهای جذاب، موقعیتهای منحصربهفرد و فضایی گوتیک را به خواننده ارائه میدهد که یادآور چهارگانه ی محبوب او "گورستان کتابهای فراموش شده" است.
شهر نوازندگان سفید
بختیار علی
ترجمه: رضا کریم مجاور
این کتاب، داستان سه موسیقیدان کُرد است که برای زنده نگهداشتن شعر و موسیقی، شروع به سفر به شهرهای گوناگون میکنند و در این راه توسط سربازان بعثی اسیر میشوند و...
بختیار علی محمد از رماننویسان، شاعران و مقالهنویسان فعال معاصر کرد عراق است. وی تاکنون آثاری چون «مرگ تکفرزند دوم»، «غروب پروانه» و «آخرین انار دنیا» را منتشر کرده و بسیاری او را حرفهایترین نویسندهٔ کرد زبان میدانند. رمانهای بختیار در اقلیم کردستان عراق طرفداران بسیار دارد و بیشترین میزان شمارگان کتاب را در این خطه به خود اختصاص دادهاست.
شهرهای بی نشان
ایتالو کالوینو
فرزام پروا
ایتالو کالوینو (به ایتالیایی: Italo Calvino) (زاده ۱۵ اکتبر ۱۹۲۳ - درگذشته ۱۹ سپتامبر ۱۹۸۵) نویسندهٔ رمان و داستان کوتاه ایتالیایی است. وی سبک ادبی خاص خود را داشت که میتوان آن را سورئال یا پستمدرن توصیف کرد. سهگانهٔ «نیاکان ما» (شامل شوالیه ناموجود، ویکنت شقهشده و بارون درختنشین) و مجموعه داستانهای کوتاه شهرهای نامرئی و شش یادداشت برای هزارهٔ بعدی از تحسینشدهترین آثار او هستند. وی را یکی از مهمترین نویسندگان ایتالیایی قرن بیستم میدانند.
سبک روایت و محتوای این کتاب، با سایر کتابهای کالوینو تفاوت جدی دارد. در این کتاب وارد دنیایی می شویم که نویسنده برایمان ساخته است. شهرهایی که او خلق می کند و هرگز وجود نداشته اند. داستان در زمان کوبلای خان روی می دهد. او علاقه دارد جهانگردان به نقاط مختلف امپراطوری بزرگش سفر کنند و از نقطه های مختلف قلمرو بی پایانش حکایت ها تعریف کنند. کالوینو در این کتاب، در قامت مارکوپولو ظاهر می شود و برای کوبلای خان ، حاکم مغول، از شهرهایی که دیده است تعریف می کند. شهرهایی که هرگز وجود نداشته اند. اما مارکو با داستان هر یک از آنها، بخشی از جهان، زندگی قلمرو کوبلای خان را به شکلی حکمت آمیز پیش چشم او ترسیم می کند. شهرهای کالوینو شبیه هیچ یک از شهرهایی که ما می شناسیم نیستند. اما همه ی آنها را گه ما می شناسیم، در خود منعکس کرده اند.
شهرهای نامرئی
در رمان «شهرهای نامرئي» خیالپردازیهایی در سفر به شهرها محور داستان هستند که از گفتوگوی خان مغول و مارکوپولو حاصل شدهاند. نویسنده اینگونه مخاطب را با خود به شهرهایی خیالی میبرد که هر کدام با نام زنی شناخته میشوند که گویی این انتخاب نامها بیدلیل نیست.
کتاب «شهرهای نامرئي» از فصلهای مختلفی تشکیل شده که کالوینو در هر کدام از آنها به شهری خیالی سفر میکند. این اثر یکی از پرطرفدارترین کتابهای کالوینو محسوب میشود و در آن مارکوپولویی که در داستانهای این نویسنده ایتالیایی دوباره خلق شده، سفرهای خود را به دنیای خیالی کالوینو آغاز میکند و شرح این سفرها را به خان مغول میفرستد.
ایتالو کالوینو در ۱۵ اکتبر ۱۹۲۳ میلادی در شعر سانتیاگو دلاس وگاس در کوبا به دنیا آمد. وی تا پنج سالگی در کوبا ماند، سپس به ایتالیا رفت و بیشتر زندگی خود را همان جا سپری کرد. این نویسنده در سال ۱۹۴۷ با نوشتن پایاننامهای درباره جوزف کنراد در رشته ادبیات از دانشگاه تورین فارغالتحصیل شد و سپس به همکاری با روزنامه محلی حزب کمونیست لونیتا پرداخت.
شهری با میلههای آهنی
مارک پئیر
ترجمه: ابراهیم صدقیانی
اگر این حکم پذیرفته باشد که «ملّتها دارای همان حکومتی هستند که شایستگیاش را دارند»، آنگاه هر حکومتی مشروع است و نیز هرچه بر سر هر ملّتی آید مشروع است. اما همواره حتی زیر حکم حکومتِ جور کسانی خواهند بود که نومیدانه زمزمه کنند که «به ضرب گلوله از پا درآمدن صد بار بهتر از دست روی دست گذاشتن و آرام نشستن است». حتی در شهری با میلههای آهنی که در آن هیچکس نه انتقادی به زبان آورده نه انتقادی شنیده و همگان خود را مکلف میدانند که طبق انتظار دستگاه زندگی کنند فقط یک نفْسِ بیقرار، یک آدم شوریدهسر متمرد، یا حتی یک خیالباف محض کفایت میکند که آگاهی خفتهٔ مردمان بیدار شود؛ همینکه به ترس خود آگاه شوی درمییابی که ترس حاکمِ جور چند برابرِ توست.
شهری چون آلیس
جین، زن جوان انگلیسی، که در گیرودار جنگ جهانی دوم در مالایا زندگی میکند، بههمراه شمار زیادی از زنان و کودکان به اسارت نیروهای ژاپنی درمیآید. ژاپنیها این اسیران را به پیمودن راه طولانی و طاقت فرسای هفتماههای در مسیری پرخطر وا میدارند. کابوس این سفر پرمخاطر و محنتزا سالها پس از جنگ ذهن جین را میآشوبد. با اینهمه بهسببی ناگزیر میشود به مالایا باز گردد. در آنجا اطلاع مییابد که جو، سرباز استرالیایی، که خود را برای نجات اسیران به مخاطره انداخته بود، از مهلکه جان سالم به در برده است. جستوجوی جین برای یافتن جو، او را به دهکورهای دورافتاده در استرالیا میکشاند...
محبوبترین داستان نویل شوت حکایت عشق و جنگ در دورانی پرآشوب است؛ جنگ و پیامدهای آن، از جنگلهای مالایا تا استرالیای بهشدت خشن و خالی از ظرافت.
شهریار کوهسار
ادمُن آبو
مترجم: کریم کشاورز
ادمون آبو در ۱۴ فوریه ۱۸۲۸ در دیوز (Dieuze) فرانسه به دنیا آمد. از آثار وی میتوان توللا (۱۸۵۵)، زناشویی پاریسی (۱۸۵۶)، ژرمن (۱۸۵۷)، سی و چهل(۱۸۵۸) را نام برد.
رمان شهریار کوهسار نگاهی به اوضاع و احوال کشور یونان و فساد همه گیر در آن کشور، در مقطع قرن نوزدهم دارد.
آثار وی اصیل و آکنده از نکات ظریف نیشدار میباشد. گوستاو لانسون منتقد ادیبی فرانسوی درباره وی مینویسد:
نکته سنجی و شیوه بیان ولتریان را داشت. داستانسرایی لذت بخش و سخن گویی افسونگر بود. در افکارش چالاکی بیش از نیرو و عمق دیده میشود.
شواهد
بیش از پانزده سال از وقایع رمان خاطرات یک ندیمه میگذرد. رژیم مذهبی گیلیاد همچنان در قدرت است اما به تازگی نشانهها بر افول ارکان حکومت گواهی میدهند. در همین ایام است که سرنوشت سه زن به هم گره میخورد: خاله لیدیا از سران حکومت، اگنس که در کودکی ربوده شده و در سایهٔ تعالیم گیلیاد بار آمده و نیکول، دختری از دنیای آزاد. شواهد ورای قصهاش در پی یافتن پاسخی برای این پرسش است که دیکتــاتوری چگـونه ســر برمـیآورد، دوام مییـابد و از مـردمـانی آزاد، شهروندانی مطیع میسازد.
شواهد یک رابطه
غريبه عزيز... دختر جوان، ساكن كاليفورنياي جنوبي با نااميدي نامهاي را به مردي كه تا به حال نديده مينويسد... تصميمي كه ميتواند زندگي هر دويشان را براي هميشه تغيير دهد. مكاتبات بين همسرانشان، كري آلسوپ و ديويد ماير برملا شود، نامههايي حاوي جزئيات دردناك از يك رابطه ويرانگر. با هر نامهاي كه براي هم مينويسند، ترسها و نگرانيهايشان بروز داده ميشود و روحشان براي يكديگر آشكار ميشود. از اين كه همه چيز به هم ريخته سرگماند و نميدانند چه مسيري را بايد در پيش بگيرند. شواهد يك رابطه از لابهلاي نامههاي دو همدرد، دو غريبه و يك رابطه ممنوع، ماهيت پيچيده قلب انسانها را موشكافي ميكند و خواننده را تا انتها با شخصيتهاي داستان همراه ميكند.
شوایک
«شوایک» رمانی است ضدجنگ، و تصویری که نویسنده از دنیای میلیتاریستی امپراتوری مینمایاند تصویری است که خواننده را به خندههای پیاپی وامیدارد. دنیایی که صحنههای آن به روایت شوایک مانند دانههای زنجیر، یکی پس از دیگری، پیش روی ما گشوده میشود، دنیایی است آکنده از بیخردی، بیمایگی، پوک مغزی، و در عین حال عاقلنمایی و گستاخی. آنچه شوایک در این صحنهها باز میگوید چکیدهی تجربههای مردم چک است، افشاگر جنگ، نظام پوسیده امپراتوری، و عموماً حماقت انسانی است. گفتارهای عامیانه ـ حتی ناتورالیستی ـ رمان طنزآلودند، هیجان میآفرینند، و اپیزودهای گوناگون را به هم پیوند میدهند. رمان ناتمام مانده است، اما چنین نیز تمام شده به نظر میرسد.